یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

”یک قمقمه از کوثر” به کوشش نصرالله قادری در یک نگاه


”یک قمقمه از کوثر” به کوشش نصرالله قادری در یک نگاه

مجموعه ای سهل و آسان برای نمایشنامه نویسان

"یک قمقمه از کوثر" با سرپرستی و پژوهشگری نصرالله قادری منتشر شد. در این مجموعه سعید تشکری، حسین زاهدی‌نامقی، مهدی نصیری و رویا پارکی همکاری داشته‌اند. کتاب علاوه بر مقدمه شامل سه بخش می‌شود. بخش اول به داستان‌های دراماتیک، بخش دوم به خلاصه داستان‌های دراماتیک و بخش سوم به نمونه‌ای از یک نمایشنامه تنظیم شده براساس داستان‌های مندرج اختصاص یافته است.

نصرالله قادری درباره هدف عمده این پژوهش در مقدمه کتاب می‌نویسد:«نقطه شروع نویسنده هر چه باشد، باید خط داستانی دراماتیک و داستان دراماتیک داشته باشد تا منجر به طرح یا Plot شود. عنایت داشته باشید که مراد ما در این جا داستان به مفهوم یک گونه ادبی نیست، بلکه گامی است در فرآیند آفرینش نمایشنامه که اصول و قواعد خاص خود را دارد. داستان دراماتیک اساساً هم از ساحت صوری و هم از ساحت ماهوی با داستان به عنوان یک گونه ادبی تفاوت دارد. مراد ما از داستان دراماتیک ماده خام اولیه‌ای است که در اختیار نمایشنامه‌نویس است و او با تکیه بر این ماده به خلق طرح می‌پردازد.»

وی در جایی دیگر تاکید می‌کند:«نمایشنامه در هر شکل و مکتب و گونه‌ای که باشد از کلاسیک تا خوش‌بافت، مدرن و پست مدرن و حتی در شکل‌ ضد داستان، نیازمند داستان دراماتیک است که خالق با تکیه بر آن پیش می‌رود. این داستان دراماتیک دو شکل دارد:

الف) داستان دراماتیک قبل از خلق

ب) داستان دراماتیک بعد از خلق

گونه"الف" ماده خام کار نویسنده است که ممکن است هرگز مخاطب به کلیت آن دست نیابد. مگر این که خود آن را ثبت کرده باشد یا از داستان‌های دراماتیک ثبت شده در همه اشکالش"اسطوره‌ای، افسانه‌ای، غنایی، اپیک، روایتی" و... بهره گرفته باشد... اما گونه"ب" شکلی است که پس از خلق مستقیم به مخاطب منتقل می‌شود که نمایشنامه‌نویس به فهم اعم و خاص آن، هر دو صورت داستان را در جان خود دارد.

● نحوه ارائه آثار

ابتدا یک صفحه به آنالیز و ارائه منابع اختصاص یافته است. مثلاً: حکایت آن وقت که گنبد امام رضا(ع) را به توپ بستند؟

بعد عنوان آدم‌های نمایش به ترتیب اهمیت ذکر می‌شود: شیخ محمد یزدی معروف به صاحب الحق، یوسف خان هراتی، کنسول روس، کنسول انگلیسی، فرمانده توپچی، چوپان و مردم مشهد.

▪ مکان: بیابانی نزدیک مشهد که در انتهای آن گنبد حضرت رضا(ع) دیده می‌شود.

▪ ستیز اصلی: ستیز مبتنی بر شخصیت، نوع ستیز"اخلاقی".

▪ منبع: کرامات رضوی، تالیف: ثقه الاسلام جناب آقای حاج شیخ علی اکبر مروج الاسلام دامت برکاته. ناشر: مولف، تاریخ انتشار: شهریور ۱۳۶۳ ، چاپ سوم.

آن چه در این مجموعه به عنوان منابع اصلی استفاده شده علاوه بر نمونه بالا ۴ کتاب عمده دیگر است:

۱) عیون الاخبار الرضا(تالیف: مرحوم شیخ صدوق، ترجمه: آقا نجفی اصفهانی، انتشارات پیام علمدار، چاپ اول، ۱۳۸۷ )

۲) تحلیلی از زندگی امام رضا(ع)، محمدجواد فضل‌الله، ترجمه سیدمحمد صادق عارف، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۶.

۳) بحارالانوار ، محمدباقر مجلسی دارالحیاء الثرات العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۳ ، هـ. ق.

۴) امام علی بین موسی الرضا(ع)، پژوهش: گروه تاریخ اسلام، تدوین: محمدجواد معین، احمد ترابی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۵ .

در بخش سوم باز از قلم نصرالله قادری می‌خوانیم که: اساساً مراد ما از ارائه این داستان‌ها و چکیده داستان‌ها همین است که آن‌ها بدل به طرح و طرح دراماتیک شوند و سپس جامه درام بپوشند. در این بخش، اولین داستان دراماتیک ارائه شده در کتاب"قمقمه از کوثر" حکایت آن وقت که گنبد رضا(ع) را به توپ بستند نام دارد. این داستان در ترجمان نمایشنامه‌ای خود به نام"ما سه تن بودیم چنان که...! " نه وابسته به متن اجرا شد. اجرایی که در آن قیاس زمانه یزید و توپ بستن حرم رضا(ع) به دست قشون بی‌رحم روسیه هدف قرار می‌گیرد تا تاجیک‌ها بتوانند عقده‌مندی تاریخی خد را از حاکمیت متجاوز و استثمارگر روسیه را در صحنه عیان سازد.

بنابراین مجموعه پژوهشی"یک قمقمه از کوثر" برای تمامی علاقه‌مندان به عرصه نمایشنامه‌نویسی مذهبی می‌تواند مورد استفاده بهینه قرار گیرد. به هر تقدیر تلاش یک گروه کاملاً مشهود و تدوین شده و نویسنده می‌تواند به استناد این داستان‌های دراماتیک، طرح دراماتیک و آنگاه درام خود را بنویسد. همه چیز راحت و آسان در دسترس قرار می‌گیرد به خصوص در زمانه ما که دوستان نویسنده کمتر فرصت تحقیق و تفحص دارند و این کتاب پژوهشی بخش عمده‌ای از راه نرفته را پیش روی مخاطبانش قرار می‌دهد تا از مراحل بعدی برای نوشتن درام گام‌های اساسی‌تر را بردارند.

شاید عمده مشکل وارد به این مجموعه سندیت این داستان‌ها باشد، با آن که باور این داستان‌ها خود بهترین دلیل محکم برای پذیرفتن آن‌هاست و به استناد برداشت‌های قلبی می‌توان درام باورپذیر هم خلق کرد. بنابراین حیطه فوق بسیار پرلغزش است و بیش از عقل به سیطره احساس و شهود برمی‌گردد تا درستی یک داستان را به خود بقبولانیم. به هر تقدیر دین و مذهب یک بخش عقلی دارد و یک بخش حسی و شهودی! همیشه هم نمی‌توان با حاکمیت عقل در وادی دین و مذهب سیر و سلوک داشت، بلکه هر انسانی تجربیات شهودی و حسی خود را نیز برای بودن و اصرار بر این بودن در وادی ملکوت مورد استناد قرار می‌دهد. بنابراین کسی که باور مذهبی ضعیفی داشته باشد و نگاهش کاملاً علمی و عقلی باشد نمی‌تواند در درک این حقایق به راحتی به نتیجه برسد. گام برداشتن در این وادی نیاز به پیش نیازهای اصلی درک حقایق دارد و هر چه ایمان محکم‌تر باشد، درک و دریافت نیز راحت‌تر خواهد شد.

رضا آشفته