دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
آغاز
در تابستانی که پر بود از بازسازی، بازبینی و دنباله ها، فیلمی به نام "آغاز" ظهور کرد که طی سالها مضمون جدیدی دارد.
منظور تعقیب و گریز، هیجان، بالا و پایین پریدن، خیانت و نجات یافتن در دقایق پایانی نیست. اینها موضوعات همیشگی فیلمها هستند. جذابیت این فیلم هنر کارگردان و نویسندهی فیلم -کریستوفر نولان- در استفاده از تمام این عناصر به شکل علمی-تخیلی است که باعث میشود شخصیتهای داستان بتوانند در چندین مرحله از واقعیت تعقیب و گریزهایی داشته باشند.
در این فیلم تمام اتفاقات در حال خواب در ذهن شخصیتهای داستان روی میدهند.
مانند دیگر فیلمهای زیرکانه و فریبنده مثل شوالیه تاریکی و یادآوری (Memeneto)، نولان تمام تلاش خود را کرده و تا بی رقیب بماند. "آغاز" نه تنها درصدر انبوه فیلمهای علمی-تخیلی، که صدرنشین مجموعه فیلمهای کمپانی براردران وارنر در میان فیلمهای محصول تابستان است. عجیب آن که این فیلم با وجود محبوبیت بالای فیلم، طبق آمارگیریها نتوانست در سطح جهانی موفقیت چندانی کسب کند.
البته فیلمهای مشابه نیز پیش از این ساخته شدهاند: «سرزمین رویاها» [Dreamscape](۱۹۸۴) که سرگذشت مردی است که میتواند وارد رویاها شود و آنها را تغییر دهد، و «ماتریکس» (۱۹۹۹) که در آن انسانها و ماشینها در دنیای مجازی با یکدیگر میجنگند از این دست فیلم ها هستند.
در فیلم "آغاز"، نولان نوعی از جاسوسی جمعی را تصویرکشیده که درآن متجاوز دررویای یک فرد به مغز او واردمیشود و ایدههای او را میرباید. این کار توسط یک تیم رویاشناس صورت میگیرد که ماهیت رویا را طرح ریزی می کنند، مشخصات افراد در رویا جعل می کنند و به افراد زیادی این امکان را میدهد که در این رویاها شریک شوند.
لئوناردو دی کاپریو در نقش دام کاب، یک رویاشناس حرفهای است که به دلایلی در ابتدا نامعلوم، فراری است و نمی تواند به موطن و نزد فرزندانش بازگردد. در این هنگام تاجری ثروتمند به نام سایتو (کن واتانابه) در ازای مأموریتی ویژه، پیشنهاد بازگرداندن زندگی دام را به او میدهد. سایتو میخواهد که دام غیرممکنی را ممکن سازد: به جای دزدیدن ایده، ایدهای را تلقیح کند.
ایده ای که باعث می شود رابرت فیشر (کیلیان مِرفی) شرکت چند میلیاردی پدرش را به دلایل احساسی نابود کند.
در این میان، با اعضای گروه آشنا میشوید: آرتور (جوزف گوردون-لویت ) که معتمد دام است ، ایمز (تام هاردی) جاعل، یوسف (دیلیپ رائو) شیمیدان و پدرزن دام (مایکل کین) که درتیم نیست اما پرفسوری است که استعداد دام را دراشتراک رویاها کشف کرد.
همسر مرحوم دام، مل (ماریون کوتیار) در رویاهایش در آمد وشد است انگار مانند ماتا هاری افسونگر اگر قصد جانش را نداشته باشد، دست کم قصد برهم ریختن ذهن دام را دارد.
دام از این موضوع با کسی صحبت نمیکند، اما آرشیتکت جدید دام ، آریادنه (الن پیج) از این قضیه آگاه میشود و میفهمد به اشتراک گذاشتن رویاهایش با دام چقدر خطرناک است.
یک ساعت اول فیلم اینگونه میگذرد و علمی-تخیلی برفیلم حاکم است، اما پس شکست در یک عملیات "تخلیه"، دام تیم جدیدی استخدام میکند و محوراصلی فیلم به چرا و چگونگیهای این تخلیههای اطلاعاتی تغییرپیدا میکند.
اگر متوجه قضیه نشدید، نگران نباشید چون تنها نیستید. برای استخراج منطق و دلایل حاکم بر این رویاهای چند وجهی باید دیدی چندگانه داشته باشید (دست کم این چیزی است که سازندگان فیلم امیدش را داشتهاند.)
عامل دیگری هم برای به دست آوردن دیدی بهتر به این قضیه وجود دارد. وقتی چند رویا با هم به اشتراک گذاشته میشوند، انرژی بیش از حد این دو ممکن است به ایجاد استرس ختم شود، استرسی که آزاردهنده نیست و شما را به انجام این کار ترغیب میکند، وقتی رویاها حالت هیجانی دارند این مسئله به اوج خود میرسد. وَنی که از تپه پایین می رود درحالی که صاحبان رویا داخلش وَن است، باعث غلطیدن راهروی هتلی در هتل دیگری شود و حالتی از بیوزنی در شخصیتها را ایجاد می کند. حتی فرد آستر هم اینقدر ماجراجویی نکرده بود، که اینها می کنند.
شاید دلیل باورپذیر بودن این فیلم هنرپیشههای آن باشند. دی کاپریو در دومین فیلم متوالی خود دربارهی زیرسوال بردن واقعیت -پس از Shutter Island- به رغم تمام آشوبی که در اطرافش است با صدایی گرفته اما مشتاق فیلم را سرپا نگه داشته است.
الن پیج نیز هوشی قوی واراده ای مصمم در مواجهه با این درهمآمیختگیهای واقعیت دارد.
شگفتی اصلی البته کیلیان مِرفی به عنوان هدف است. شما با کسی که تنها میخواسته چرتی بزند و ذهنش را ربوده می یابد، احساس همدردی خواهید کرد.
جالب است که نولان جلوه های ویژه را به حداقل رسانده و سعی کرده تا حد امکان وقفه های فیلم برداری را از بین ببرد. این کار باعث می شود رویاها محتمل تر به نظر برسند.
همچنین باید به نقش والی فیستر (مدیرفیلمبرداری) هم اشاره کرد که در ترکیب واقعیت و فراواقعیت استادانه عمل کرده است. تکرار آن برای طراح تولید، گای هندریکس دیاس، بدلکاران و تیم جلوههای ویژه. در عین حال تدوینِ لی اسمیت، نیز با مهارت خاصی این واقعیتهای متفاوت را جابجا کرده است.
گاهی اصالت بهای زیادی دارد: در آخر ممکن است کاملا خسته باشید.
▪ اکران: ۱۶ جولای (برادران وارنر)
▪ تولید: Warner Bros. Pictures presents in association with Legendary Pictures a Syncopy productions
▪ بازیگران: لئوناردو دی کاپریو، جوزف گوردون-لویت ، الن پیج، تام هاردی، کن واتانابه، دیلیپ رائو، کیلیان مرفی، تام برنگر، مایکل کین، ماریون کوتیار
▪ نویسنده و کارگردان: کریستوفر نولان
▪ تهیه کنندگان: اما توماس، کریستوفر نولان
▪ کارگردان هنری: والی فیستر
▪ طراح تولید: هندریکس دیاس
▪ موسیقی: هانس زیمر
▪ طراح لباس: جفری کورلند
▪ سرپرست جلوه های ویژه: کریس کوربولد
▪ سرپرست جلوه های تصویری: چال فرانکلین
▪ تدوین: لی اسمیت
▪ زمان: ۱۴۹ دقیقه
مترجم: مونا قنبریان
منبع: هالییوود ریپورتر
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رهبر انقلاب رافائل گروسی حج انتخابات مجلس شورای اسلامی دولت شورای نگهبان حجاب دولت سیزدهم حسین امیرعبداللهیان رسانه
تهران شهرداری تهران هواشناسی وزارت بهداشت قتل قوه قضاییه فضای مجازی آموزش و پرورش سلامت سازمان هواشناسی شهرداری باران
ایران خودرو قیمت دلار قیمت طلا بانک مرکزی خودرو قیمت خودرو بازار خودرو دلار قیمت مسکن حقوق بازنشستگان بورس
تئاتر محمدعلی علومی نمایشگاه کتاب تلویزیون سریال مهناز افشار دفاع مقدس سینمای ایران صدا و سیما سینما صداوسیما مهاجرت
مغز دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا حماس جنگ غزه روسیه اوکراین طوفان الاقصی رفح طالبان
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران نساجی رئال مادرید بازی بارسلونا سپاهان جواد نکونام باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی اپل سامسونگ آیفون گوگل باتری مایکروسافت اندروید اینستاگرام ناسا ماهواره
رژیم غذایی بیمه زیبایی ویتامین چای کاهش وزن آلرژی دندانپزشکی