چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
آغاز
در تابستانی که پر بود از بازسازی، بازبینی و دنباله ها، فیلمی به نام "آغاز" ظهور کرد که طی سالها مضمون جدیدی دارد.
منظور تعقیب و گریز، هیجان، بالا و پایین پریدن، خیانت و نجات یافتن در دقایق پایانی نیست. اینها موضوعات همیشگی فیلمها هستند. جذابیت این فیلم هنر کارگردان و نویسندهی فیلم -کریستوفر نولان- در استفاده از تمام این عناصر به شکل علمی-تخیلی است که باعث میشود شخصیتهای داستان بتوانند در چندین مرحله از واقعیت تعقیب و گریزهایی داشته باشند.
در این فیلم تمام اتفاقات در حال خواب در ذهن شخصیتهای داستان روی میدهند.
مانند دیگر فیلمهای زیرکانه و فریبنده مثل شوالیه تاریکی و یادآوری (Memeneto)، نولان تمام تلاش خود را کرده و تا بی رقیب بماند. "آغاز" نه تنها درصدر انبوه فیلمهای علمی-تخیلی، که صدرنشین مجموعه فیلمهای کمپانی براردران وارنر در میان فیلمهای محصول تابستان است. عجیب آن که این فیلم با وجود محبوبیت بالای فیلم، طبق آمارگیریها نتوانست در سطح جهانی موفقیت چندانی کسب کند.
البته فیلمهای مشابه نیز پیش از این ساخته شدهاند: «سرزمین رویاها» [Dreamscape](۱۹۸۴) که سرگذشت مردی است که میتواند وارد رویاها شود و آنها را تغییر دهد، و «ماتریکس» (۱۹۹۹) که در آن انسانها و ماشینها در دنیای مجازی با یکدیگر میجنگند از این دست فیلم ها هستند.
در فیلم "آغاز"، نولان نوعی از جاسوسی جمعی را تصویرکشیده که درآن متجاوز دررویای یک فرد به مغز او واردمیشود و ایدههای او را میرباید. این کار توسط یک تیم رویاشناس صورت میگیرد که ماهیت رویا را طرح ریزی می کنند، مشخصات افراد در رویا جعل می کنند و به افراد زیادی این امکان را میدهد که در این رویاها شریک شوند.
لئوناردو دی کاپریو در نقش دام کاب، یک رویاشناس حرفهای است که به دلایلی در ابتدا نامعلوم، فراری است و نمی تواند به موطن و نزد فرزندانش بازگردد. در این هنگام تاجری ثروتمند به نام سایتو (کن واتانابه) در ازای مأموریتی ویژه، پیشنهاد بازگرداندن زندگی دام را به او میدهد. سایتو میخواهد که دام غیرممکنی را ممکن سازد: به جای دزدیدن ایده، ایدهای را تلقیح کند.
ایده ای که باعث می شود رابرت فیشر (کیلیان مِرفی) شرکت چند میلیاردی پدرش را به دلایل احساسی نابود کند.
در این میان، با اعضای گروه آشنا میشوید: آرتور (جوزف گوردون-لویت ) که معتمد دام است ، ایمز (تام هاردی) جاعل، یوسف (دیلیپ رائو) شیمیدان و پدرزن دام (مایکل کین) که درتیم نیست اما پرفسوری است که استعداد دام را دراشتراک رویاها کشف کرد.
همسر مرحوم دام، مل (ماریون کوتیار) در رویاهایش در آمد وشد است انگار مانند ماتا هاری افسونگر اگر قصد جانش را نداشته باشد، دست کم قصد برهم ریختن ذهن دام را دارد.
دام از این موضوع با کسی صحبت نمیکند، اما آرشیتکت جدید دام ، آریادنه (الن پیج) از این قضیه آگاه میشود و میفهمد به اشتراک گذاشتن رویاهایش با دام چقدر خطرناک است.
یک ساعت اول فیلم اینگونه میگذرد و علمی-تخیلی برفیلم حاکم است، اما پس شکست در یک عملیات "تخلیه"، دام تیم جدیدی استخدام میکند و محوراصلی فیلم به چرا و چگونگیهای این تخلیههای اطلاعاتی تغییرپیدا میکند.
اگر متوجه قضیه نشدید، نگران نباشید چون تنها نیستید. برای استخراج منطق و دلایل حاکم بر این رویاهای چند وجهی باید دیدی چندگانه داشته باشید (دست کم این چیزی است که سازندگان فیلم امیدش را داشتهاند.)
عامل دیگری هم برای به دست آوردن دیدی بهتر به این قضیه وجود دارد. وقتی چند رویا با هم به اشتراک گذاشته میشوند، انرژی بیش از حد این دو ممکن است به ایجاد استرس ختم شود، استرسی که آزاردهنده نیست و شما را به انجام این کار ترغیب میکند، وقتی رویاها حالت هیجانی دارند این مسئله به اوج خود میرسد. وَنی که از تپه پایین می رود درحالی که صاحبان رویا داخلش وَن است، باعث غلطیدن راهروی هتلی در هتل دیگری شود و حالتی از بیوزنی در شخصیتها را ایجاد می کند. حتی فرد آستر هم اینقدر ماجراجویی نکرده بود، که اینها می کنند.
شاید دلیل باورپذیر بودن این فیلم هنرپیشههای آن باشند. دی کاپریو در دومین فیلم متوالی خود دربارهی زیرسوال بردن واقعیت -پس از Shutter Island- به رغم تمام آشوبی که در اطرافش است با صدایی گرفته اما مشتاق فیلم را سرپا نگه داشته است.
الن پیج نیز هوشی قوی واراده ای مصمم در مواجهه با این درهمآمیختگیهای واقعیت دارد.
شگفتی اصلی البته کیلیان مِرفی به عنوان هدف است. شما با کسی که تنها میخواسته چرتی بزند و ذهنش را ربوده می یابد، احساس همدردی خواهید کرد.
جالب است که نولان جلوه های ویژه را به حداقل رسانده و سعی کرده تا حد امکان وقفه های فیلم برداری را از بین ببرد. این کار باعث می شود رویاها محتمل تر به نظر برسند.
همچنین باید به نقش والی فیستر (مدیرفیلمبرداری) هم اشاره کرد که در ترکیب واقعیت و فراواقعیت استادانه عمل کرده است. تکرار آن برای طراح تولید، گای هندریکس دیاس، بدلکاران و تیم جلوههای ویژه. در عین حال تدوینِ لی اسمیت، نیز با مهارت خاصی این واقعیتهای متفاوت را جابجا کرده است.
گاهی اصالت بهای زیادی دارد: در آخر ممکن است کاملا خسته باشید.
▪ اکران: ۱۶ جولای (برادران وارنر)
▪ تولید: Warner Bros. Pictures presents in association with Legendary Pictures a Syncopy productions
▪ بازیگران: لئوناردو دی کاپریو، جوزف گوردون-لویت ، الن پیج، تام هاردی، کن واتانابه، دیلیپ رائو، کیلیان مرفی، تام برنگر، مایکل کین، ماریون کوتیار
▪ نویسنده و کارگردان: کریستوفر نولان
▪ تهیه کنندگان: اما توماس، کریستوفر نولان
▪ کارگردان هنری: والی فیستر
▪ طراح تولید: هندریکس دیاس
▪ موسیقی: هانس زیمر
▪ طراح لباس: جفری کورلند
▪ سرپرست جلوه های ویژه: کریس کوربولد
▪ سرپرست جلوه های تصویری: چال فرانکلین
▪ تدوین: لی اسمیت
▪ زمان: ۱۴۹ دقیقه
مترجم: مونا قنبریان
منبع: هالییوود ریپورتر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست