سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

ضرورت آزمودن دوست, پیش از انتخاب


ضرورت آزمودن دوست, پیش از انتخاب

انسان باید در بحث صداقت و رفاقت این را در نظر داشته باشد که با هر کسی رفیق نشود و با او بساط دوستی را پهن نکند

● آزمودن دوست در بعد نفسانی

انسان باید در بحث صداقت و رفاقت این را در نظر داشته باشد که با هر کسی رفیق نشود و با او بساط دوستی را پهن نکند. روایتی از امام صادق(ع) است که حضرت فرمود: «لا تسم الرجل صدیقا سمه معروفه حتی تختبره»؛ کسی را به نام دوست نخوان تا اینکه او را بیازمایی؛ یعنی کسی را به عنوان اینکه دوست تو است نخوان به طوری که مردم بگویند فلانی رفیق فلانی است، یا خودت بگویی، رفیقم فلانی است؛ اصلا این کار را نکن، «حتی تختبره». نکته اینجا است که باید او را بیازمایی و امتحانش کنی. اختبار یعنی آزمودن. حالا به چه چیز او را امتحان کنی؟ حضرت سه چیز را مطرح می فرماید؛

اول: «تغضبه فتنظر غضبه یخرجه من الحق الی الباطل»؛ خشمش را آزمایش کن، ببین آیا این از افرادی است که وقتی عصبانی می شود، مرزی را رعایت نمی کند؟ آیا خشم، او را از حق به سوی باطل می کشاند؟ آیا آنجاهایی که عصبانی می شود، چه در بعد گفتاری اش و چه در بعد رفتاری اش لجامی از شرع به دهانه نفسش زده است؟ یا نه، چون عصبانی شده هر چه به دهانش بیاید، می گوید و هر کاری که از دستش برآید، می کند؟ این اشاره به بعد نفسانی است. رفیق می خواهی بگیری، از نظر خشم، امتحانش کن. چون ممکن است -نعوذ بالله- یک مقدار رذالت داشته باشد؛ لذا اول ببین آیا مثل حیوان می ماند یا انسان است؟ چون حیوان است که وقتی خشمگین می شود هر کاری می کند؛ هم گاز می گیرد، هم لگد می زند. انسان که این کارها را نمی کند. حالا که انسان است و زبان دارد، ببین آیا موقع خشم هر چه به زبانش می آید را می گوید؟

حضرت به عنوان دومین ملاک برای آزمودن فرد پیش از دوستی می فرمایند: «و عند الدینار و الدرهم».(بحار/ ۴۷/ ۰۸۱) این خشم نیست، این میل است؛ میل نسبت به مال است. یعنی امتحان کن، ببین این شخص راجع به پول چگونه است؟ آیا مرزهای شرعی را رعایت می کند یا اصلاً به حرام و حلال کاری ندارد؟ این را امتحانش کن. همین طوری او را رفیق خود نخوان و نگو فلانی رفیق ما است.

اینجا یک نکته طلبگی بگویم؛ ظاهر این روایت درمورد روابط اجتماعی است. چون اگر او را به خودت نسبت دهی و بگویی فلانی رفیق من است، تو هم در اجتماع خراب می شوی. چون وقتی مردم جامعه ببینند این شخص در جایی خرابکاری کرد، آبروی تو هم می رود. اگر دیدند جایی عصبانی شد و حرفهای بی ربط و قبیح و ناپسندی گفت، یا دیدند که هر جایی که رسیده مال مردم را می خورد، می گویند رفیق تو است و کارهای ناپسند او آبروی تو را هم می برد. تازه اینها همه مربوط به ظاهر است؛ یعنی حضرت درباره ظاهرش این طور می فرمایند؛ چه رسد به باطن. چون باطن مهم تر است. لذا می گوییم به طریق اولی وقتی می خواهی رفیق انتخاب کنی، ببین ازنظر درونی اش چگونه است. ازنظر درونی و باطنی اولویت دارد که ببینی این شخص کیست. چون تو می خواهی با انسان رفیق شوی و رابطه درونی پیدا کنی، نه با حیوان!

● اول آزمون، بعد دوستی

ما در معارفمان مسأله ای داریم که در این روایت هم بود که حضرت فرمودند: «حتی تختبره». مطلب این است که در باب دوست یابی ما به طور کلی مسأله «اختبار» را داریم؛ یعنی با هرکه می خواهی رابطه رفاقتی برقرار کنی، قبلش او را آزمایش و امتحان کن.

روایتی از علی(ع) است که فرمودند: «لا تثق بالصدیق قبل الخبره». (غرر الحکم/ ۶۱۴) اگر می خواهی به عنوان صداقت به رفیق اعتماد کنی، قبل از آنکه او را بیازمایی هیچ وقت اعتماد نکن. قبل از اینکه او را بیازمایی، به او دل نبند. ممکن است سؤال کنید چرا؟ جهتش این است که اگر قبل از اختبار و امتحان با او دوستی کردی و رابطه ات تنگاتنگ شد، محبت او در دل تو تشدید می شود و این رابطه محبتی موجب می شود که این رفاقت در ابعاد گوناگون اعتقادی و نفسانی و عملی ات، چه رفتاری و چه گفتاری برروی تو اثر بگذارد؛ چون گفتار هم، عمل است؛ گفتار، عمل زبان است. این یک مطلب.

مطلب دوم آن است که اگر انسان بدون اینکه قبلاً آزمایشی کرده باشد، با شخصی در رفاقت رابطه محبتی برقرار کند- اصلاً رفاقت بر مبنای محبت است- اگر کسی «قبل الاختبار» بیاید رفیق شود، این محبت رفیق در دل او آمده است و اینجاست که دیگر نمی تواند تشخیص بدهد که آن شخص دوست خوبی است یا خیر. اگر بخواهم قبل از آنکه آن رشته محبتی رفاقتی بین من و شما تقویت شود شما را بیازمایم، می توانم؛ چون می توانم چه در بعد اعتقادی، چه در بعد عملی و چه در بعد نفسانی شما دقیق شوم که آیا باهم، هم سو هستیم یا نیستیم. آدم عصبانی مزاجی هستی، افسارگسیخته ای یا نه؟ در بعد شهوتی ات، کسی هستی که به اسارت شهوت رفته یا نه؟ حالا چه شهوت مالی باشد، چه جنسی باشد، فرقی نمی کند. در بعد عملی خارجی می توانم بفهمم که آیا انسان متشرعی هستی یا نه، بی بند و بار و لاابالی هستی؟ اگر هم شخص متدین بی غرض و بی مرضی که درباره تو اطلاعاتی دارد مطلبی بگوید، از او می پذیرم. قبل از دوستی است که می توانم اینها را تشخیص دهم؛ اما اگر بعد از اینکه رفیق شدی، آن وقت بخواهی آزمایش کنی، بدان که حالا کور و کر هستی. نه می توانی عیب هایش را ببینی، نه می توانی بشنوی.

چند روایت در این زمینه بخوانم. علی(ع) فرمودند: «عین المحب عمیه عن معایب المحبوب»؛ چشم کسی که دیگری را دوست دارد، از اینکه عیب های او را ببیند کور است. در ادامه می فرمایند: «و ادنه صماء عن قبح مساویه». (غررالحکم/ ۱۸۴) یعنی گوشش هم به خاطر حب، کر است. کر است از اینکه بخواهد عیب ها و زشتی های او را بشنود. این یک قانون کلی است. این روایت را از پیغمبر اکرم(ص) بخوانم که حضرت فرمودند: «حبک للشیء یعمی و یصم». (بحار/ ۴۷/ ۶۶۱) حب شیء انسان را کور و کر می کند. اینجا شیء است، آنجا بحث محب و محبوب بود. اینکه این همه به ما در باب دوست یابی سفارش می کنند که آقا مراقب باش، برای این است که رفاقت بر محور محبت است و محبت چنین کاری می کند که می فرمایند تو را کور و کر می کند.

● دین بر محور محبت است

شما نگاه کنید که در مسئله دین هم می گویند که اصلا دین بر محور محبت است. روایتی از امام باقر(ع) است که حضرت فرمود: «الدین هوالحب و الحب هوالدین». (بحار/ ۶۶/ ۸۳۲) یعنی اصلا اینها با هم تفاوت ندارند. یعنی این قدر نقش محبت قوی است؛ لذا در باب مسئله رفاقت، «اختبار قبل الرفاقه » را مطرح می کنند. با هر کس می خواهی دوستی کنی، به صرف ظواهر بسنده نکن. در ابعاد سه گانه اعتقادی، نفسانی و عملی او را آزمایش کن؛ وگرنه بدان که رفاقت چون نقش سازندگی و نقش تخریبی اش بسیار قوی است، تأثیرش خیلی زیاد است. حالا من از اینجا وارد شوم در این جهت که در روایاتمان هم زیاد داریم که می فرمایند بروید با اولیاءالله رفیق شوید. حبتان نسبت به اولیاءالله باشد، جهتش معلوم و مشخص است؛ چون این محبت است که مظهر رفاقت است. این محبت اولیاءالله نقش سازندگی دارد.

در روایتی از علی(ع) است که حضرت فرمود: «ایاک ان تحب اعداءالله»؛ از محبت نسبت به دشمنان خدا بپرهیز. آنهایی که دشمن خدا هستند، یک وقت رشته محبتی با اینها برقرار نکنی. «او تصفی ودک لغیر اولیاءالله». (غررالحکم/۴۰۲) یعنی بپرهیز از اینکه محبتت را برای غیردوستان خدا خالص کنی. جهتش این است که این رابطه تنگاتنگ، محبت آور است؛ محبت که آمد خطرناک است. البته آنجایی که بدون اختبار و آزمودن در سه بعد اعتقادی، عملی و نفسانی باشد خطرناک است؛ ولی اگر اختبار و آزمایش شد، بهترین نقش سازندگی را بر روی انسان دارد. عرض کردم در روایات داریم که یک وقت با غیر اولیاء خدا خیلی صمیمی نشوی! چون تعبیر به «او تصفی» داشت؛ یعنی محبتت را برای غیر اولیای خدا خالص نکنی!

● حب علی، نشانه مؤمن

پیغمبر اکرم فرمودند: «عنوان صحیفه المؤمن حب علی بن أبی طالب». (بحار/ ۲۷/ ۲۴۱) «عنوان» یعنی تیتر و سرخط. منظور از «صحیفه» هم نامه عمل است؛ صحیفه مؤمن که می گویند، یعنی نامه عمل مؤمن. در صحیفه چیست؟ در آن همه چیز هست. چه مسائل اعتقادی، چه مسائل ملکات و چه اعمال خارجی، همه در آن صحیفه هست. ولی ظاهرش راجع به اعمال است؛ اعم از جوارحی و جوانحی. روز قیامت نشر صحف می شود؛ حالا این تعبیر پیغمبر یعنی چه؟ تعبیر پیغمبر جنبه کنایی دارد. «عنوان صحیفه» یعنی اگر تیتر صحیفه عمل هر کس این بود که این شخص محب علی(ع) است، معلوم می شود که تمام صحیفه اش خوب است؛ یعنی این حب علی در ابعاد گوناگون انسانی، چه بعد اعتقادی و چه بعد نفسانی و جوارحی، نقش سازندگی دارد.

این را هم دقت داشته باشید که حتماً نباید از نظر فیزیکی با حضرت مواجهه پیدا کنیم تا با ایشان رفیق شویم؛ رفاقت رشته محبتی بین دو موجود است. ممکن است اینجا نباشد، اما دوستش داشته باشم، هر چند او را نبینم. بیا با علی(ع) رفیق شو! بیا محبت علی را در دلت جای بده که تو را در سه بعد می سازد. لذا اگر روز قیامت مؤمن بیاید، همان تیتر نامه عملش را که نگاه می کنند، دیگر قضیه تمام می شود. همان تیتر را نگاه می کنند و می بینند این با علی(ع) رفیق بوده است. اگر با علی(ع) رفیق بوده، حتماً حب علی(ع) هم در دلش بوده و مسلم است که این شخص مسائل شرعی را هم رعایت می کرده است. حالا این بحث دیگری است که اگر غفلتاً خطاهایی یا لغزش هایی از او سر زده چه می شود که در جلسه آخر بحث می کنیم.

آیت اله شیخ مجتبی تهرانی