چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

عملکرد احزاب در جامعه چگونه است


عملکرد احزاب در جامعه چگونه است

فرار مردم از بازی احزاب

یکی از ضروریات نظام مردم سالار و از مکمل های جمهوریت در حکومت های مردمی اهمیت وجود احزاب فعال در عرصه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است.

به بیان دیگر باید گفت که در نظام های مبتنی بر آرای مردم، احزاب در نقش مدافع منافع ملی و ارزشی در راستای تحقق عدالت و رعایت قانون اساسی ظاهر می شوند و با نقد منصفانه مجریان قانون بسترهای رشد جامعه در زمینه های مختلف را فراهم می آورند. بر همین اساس و با توجه به کارکردهای مثبت و اثرگذار احزاب در جامعه های مردم سالار، ضرورت وجود تحزب یک واقعیت انکار ناپذیری است که کشور را به سمت تعالی و رفع مشکلات موجود هدایت می کند.

با توجه به تعاریفی که ارایه شد و در یک نگاهی اجمالی به کارنامأ فعالیت احزاب در ایران، از زمان مشروطیت تاکنون خواهیم دید که هیچگونه خدمتی به مردم از جانب احزاب فعال صورت نگرفته و بعضا برخلاف شعارها و ادعاهایی که مطرح می کردند یا به دنبال کسب قدرت و ثروت خود بودند و یا به راحتی آلت دست بیگانگان شدند، نمونه بارز چنین احزابی را پس از روی کار آمدن جریان موسوم به دوم خرداد به خوبی شاهد بودیم از اینکه برخی از سران احزاب مدعی اصلاح طلبی با صراحت علیه ارزش های شناخته شده جامعه مواضع خصمانه می گرفتند و به دشمنان خارجی کشورمان چراغ سبز نشان می دادند، که همین مسئله سبب گردید تا در دوران حاضر مردم ایران اسلامی نه تنها اقبالی نسبت به احزاب سیاسی نشان ندهند بلکه از آنها فراری نیز باشند.

● مردم دربارأ احزاب چه می گویند؟

برای اطلاع از دیدگاه های مردم، دانشجویان و اساتید دانشگاه ها به اتفاق عکاس روزنامه-قدیر چین جو- به خیابان انقلاب و روبروی دانشگاه تهران رفتیم. بسیاری از مردم در گفتگو با سرویس گزارش روز کیهان نه تنها از عملکرد احزاب ناخرسند بوده بلکه بسیار شاکی و حتی بدبین هستند و معتقدند احزاب در ایران تاکنون خدمتی در راستای اعتلاء کشور نداشته اند و همیشه به دنبال فریب و انحراف افکار عمومی بوده اند.

حسین اغیار، دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری می گوید: «احزاب کشورمان پشتوانه مردمی ندارند و چون در بین مردم نیستند و دغدغه حل مشکلات جامعه را ندارند و فقط به فکر منافع خودشان هستند، از همین رو مردم نیز هیچگونه اعتقادی به احزاب و فعالیت حزبی ندارند.»

وی احزاب کنونی کشورمان را احزاب مقطعی می نامد و می گوید: «کشور ما یک کشور اسلامی است و قطعا احزاب هرچقدر که به طرف مسایل دینی و مذهبی گرایش داشته باشند هم موفق تر خواهند بود و هم ماندگارتر و با صلابت تر قدم برمی دارند، الان احزابی که ریشه مذهبی دارند ماندگاریشان به مراتب بیشتر از سایر احزاب است.»

شاکری، دانشجوی رشته الهیات دوره کارشناسی نیز معتقد است که هنوز بستر احزاب در جامعه ایران فراهم نشده، وی می گوید: «به عقیده من احزاب کنونی ظاهری و ناپخته هستند و همچنان که آقای حداد عادل رئیس سابق مجلس شورای اسلامی-در همایش ۰۳ سال قانونگذاری گفتند ما هنوز یک حزب محکم و مستقل نداریم.»

● خدمت به مردم یا کسب قدرت

یگانه، مهندسی نساجی دارد و روبروی دانشگاه تهران مخاطب سوالم قرار می گیرد و می گوید: «معمولا احزاب در دنیا به ظاهر دغدغه مردم را دارند اما در باطن می بینیم که برای کسب قدرت می کوشند، در ایران نیز احزاب دولت ساخته اند و با روی کار آمدن دولت احزابی سر بر می آورند و با کنار رفتن آن دولت، احزاب وابسته نیز از دایره فعالیت ها حذف می شوند، مثلا احزابی مثل کارگزاران یا مشارکت در روزگاری در اوج ناز و نعمت و قدرت بودند اما با کنار رفتن دولت قبلی آنها نیز حذف شدند، دلیل این امر نیز کاملا مبرهن است، چون این احزاب از دل مردم برنیامده اند و از بالا به پایین شکل گرفته اند از همین رو به نیازهای جامعه توجهی نشان ندادند و مردم نیز آنها را فراموش کردند.»

محسن احمدیان، دانشجوی رشته مدیریت فرهنگی در دانشگاه تهران می گوید: «انصافا کدامیک از احزاب کارنامه روشن و قابل قبولی در نزد مردم دارند، در زمان اصلاحات که اوج یکه تازی آنها بود و دولت و مجلس را در ید قدرت خود داشتند دیدیم که به راحتی بحث خروج از حاکمیت را مطرح می کردند و برخی دیگر به تحصن و استعفا از نمایندگی ملت روی آوردند و با بسیاری از جریان های ضد انقلاب همراه شدند و در دوران کنونی نیز به موج سواری می پردازند و منتظرند تا نقطه ضعف کوچکی از دولت را به دست آورند، سپس همان نقطه ضعف را به پیراهن عثمان مبدل کنند و به خون خواهی آن بپا خیزند.»

این دانشجوی مدیریت فرهنگی در ادامه می گوید: «در هفته های اخیر شاهد برگزاری کنگره احزاب مشارکت و کارگزاران بودیم که در دل این کنگره ها طرح ضد انقلابی «تشکیل وحدت ملی» بیرون آمد، همین خیانت ها را مردم ما هیچگاه فراموش نخواهند کرد، الان هم همین احزاب دارند چکار می کنند؟ و چه خدمتی به جامعه انجام داده اند؟!»

خانم شولایی، دانشجوی رشته حسابداری از دانشگاه قزوین معتقد است که عملکرد احزاب سبب گردیده تا مردم نسبت به آنها بدبین باشند، وی می گوید: «آن همه شعار رنگارنگی که احزاب در زمان آقای خاتمی سر می دادند و دست آخر هم همه آن شعارها و گفتمان ها پوچ و توخالی از آب درآمد، همین کارها خیلی مردم را نسبت به احزاب بدبین کرد، یعنی احزابی که باید ضربه گیر نظام باشند امروز به غوغا سالاری روی آورده اند .»

وی می گوید: «الان فضای ذهنی مردم درباره احزاب به شیوه ای است که وقتی دبیرکل یک حزب سخنانی را مطرح می کند مردم کمتر توجهی به او ندارند.»

● ضربه احزاب به دولت اصلاحات

احزاب سیاسی در دولت اصلاحات به شکل قابل ملاحظه ای رشد و گسترش یافت. در دوران سازندگی ۸۳ حزب و تشکل مجوز فعالیت داشتند اما در دولت اصلاحات به ۰۴۲ حزب افزایش یافت، به گونه ای که این شائبه ایجاد شد که وزارت کشور دولت اصلاحات به جز مجوز به احزاب کار دیگری ندارد!

خانم دانشجویی که نخواست نامش را عنوان کند و در رشته شیمی در دانشگاه تهران به تحصیل اشتغال دارد در این باره می گوید: «مردم نه تنها هیچگونه اقبالی به احزاب ندارند بلکه از آنها شاکی هستند، این موضوع از چند جنبه قابل بررسی است، اول این که آقای خاتمی افکار بلندی داشت و ۰۲ میلیون رای مردم نیز حامی او بود اما توسط همین احزاب پرادعا آنچنان ضربه ای خورد که اینک مردم از اصلاحات و اصلاح طلب و احزاب رویگردان هستند، هر فردی هم که این سخنان مرا نمی پذیرد می تواند به میان همین مردم بیاید و در این باره از آنها سؤال کند.»

این دانشجو معتقد است احزاب باعث انحراف برنامه های دولت اصلاحات شدند. وی می گوید: «از جنبه دیگر اگر بخواهیم آن را بررسی کنیم می بینیم در زمان حاضر هم به جای نقد منصفانه مدیران اجرایی فقط به فکر تخریب و مچ گیری هستند، از همین رو در زمان حاضر دیگر مراکزی مثل دانشگاه ها هیچگاه تریبون احزاب نخواهند بود.»

● رواج سیاست زدگی

یک جامعه شناس در تعریف احزاب می نویسد: «حزب سیاسی چرخ دنده ماشین دموکراسی است.» اما متاسفانه احزاب در کشورمان به گونه ای عمل کرده اند که خود به تشویش اذهان عمومی دامن زده اند.

یک دانشجوی رشته تاریخ در دانشگاه تهران در گفت وگو با سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «عملکرد احزاب سبب رواج سیاست زدگی در مردم شده و جامعه را نسبت به خودشان بی تفاوت کرده اند، و چون سخنانشان رنگ فریب و نیرنگ دارد، به همین دلیل اظهاراتشان هیچ تاثیری در جامعه ندارد و به قول شاعر سخنی کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.»

وی می گوید: «به نظر من احزاب باید به جای برگزاری کنگره و نشست به دنبال آسیب شناسی خودشان باشند و ببینند کجاها ضعف داشته اند و چرا مردم را نسبت به گرایش های حزبی متنفر و بدبین کرده اند.»

● احزاب مفید به حال ملت نبودند

احزاب در دولت اصلاحات در اوج قدرت بودند و هر روز در یک نقطه از این مملکت به برگزاری نشست و سخنرانی می پرداختند و تربیون های آنان در دفاع از دموکراسی گوش فلک را کر کرده بود و تندروی آنان تا جایی پیش رفت که مردم دولتی را برگزیدند که در یک اقدامی انقلابی یارانه احزاب را قطع و بساط خودبزرگ بینی و اظهارات مغرضانه آنها را برچید و مردم نیز همراه با دولت منتخب خود به همان افراد پشت کرده و آنان را به دست فراموشی سپردند.

دکتر مهدی کوچک زاده، عضو کمیسیون فرهنگی و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ضمن اعلام مخالفت صریح خود با احزاب فعلی می گوید: «از صدرمشروطه که احزاب در ایران شکل گرفته اند و با انگیزه خیرخواهی برای ملت ایران فعالیت کردند تاکنون شاهد بوده ایم که هیچگاه فرصت وحدت را به مردم ندادند و بیشتر به ایجاد تفرقه پرداختند و به دنبال کسب قدرت بوده اند.»

کوچک زاده می گوید: «احزابی که شعار حمایت از منافع ملت و ملی گرایی را سر می دادند بیشترین خیانت را به ملت کردند، از شاپور بختیار که به عنوان یک چهره ملی مطرح شد و بعدها ثابت گردید که مهره اجانب بود تا بسیاری از احزاب که ادعای خدمت به جامعه را داشتند و ادعای کمونیستی و دموکراسی خواهی را مطرح می کردند اما عملا شاهد بودیم که از طرف آمریکا و انگلیس هدایت می شوند، و خلاصه احزاب هیچوقت مفید به حال ملت ایران نبودند و کارنامه خوبی ندارند.»

دکتر حمیدرضا حاجی بابایی، عضو هیئت رئیسه و نماینده مردم همدان در مجلس نیز در گفتگو با سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «احزاب در ۳ دهه بعد از انقلاب شفاف با مردم صحبت نکردند و برنامه محور نبودند بلکه فصلی آمدند و فصلی هم رفتند و افول کردند، همین مسئله باعث شد تا مردم در مسایل مختلف و مهمی همچون انتخابات هیچگاه متکی به احزاب نباشد، یعنی امروزه مردم ما با شناختی که به کاندیداها دارند به افراد رای می دهند و نگاه حزبی در انتخاب آنها به هیچ عنوان دخیل نیست.»

حاجی بابایی دلیل این موضوع را چنین بیان می کند: «چون احزاب از بطن و متن مردم

به پا نخاسته اند و رشد آنها مردمی نبوده بلکه با دولت ها سرکار آمده اند و با پایان دولت ها کنار رفته اند از همین رو نتوانسته اند اعتماد عمومی را جلب کنند.»

این عضو هیئت رئیسه مجلس ضمن تاکید بر ضرورت وجود احزاب در نظام مردم سالار ایران اسلامی، می گوید: «حزب نیاز کشور است اما هنوز این مهم در جامعه ما نهادینه نشده و هنوز احزاب نتوانسته اند به جایگاهی دست پیدا کنند که در هدایت افکار عمومی نقش داشته باشند.»

دکتر محمد کرمی راد، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و نماینده مردم کرمانشاه نیز در این باره می گوید: «در تاریخ احزاب شاهد بوده ایم که همیشه دست های پیدا و پنهان استکبار شرق و غرب هدایت کننده احزاب در ایران بوده و از همین رو جامعه ایرانی با توجه به تعدد قومیت های مختلف با فرهنگ تخریب گرایی عجین نبوده و بعضا به جز خیانت، خدمتی از احزاب ندیده است و به همین دلیل هیچگاه مردم با احزاب همراه نشده اند.»

این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی می گوید: «مردم دیدند که همین احزاب در زمانی که بر مسند قدرت بودند چه مشکلاتی را برای جامعه به وجود آوردند، از همین روانیک اگر کسی بخواهد حزبی برخورد کند مردم در فاصله کوتاهی قطعا نگاهشان نسبت به آن فرد عوض می شود، یعنی عملکرد منفی احزاب در گذشته سبب شده تا امروزه مردم هیچ دل خوشی نسبت به احزاب نداشته باشند.»

کرمی راد معتقد است احزابی مثل جمهوری اسلامی یا موتلفه اسلامی که محوریت آنها ولایت مداری و حفظ ارزش های والای انقلاب و منافع ملی و مردمی است در جامعه ماندگاری بیشتری دارند.

احزاب در نظام های مردم سالار یکی از ابزارهای مهم و کارآمد در راستای تحقق دموکراسی محسوب می شود، به گونه ای که با تحزب گرایی می توان به طرح مطالبات شهروندان پرداخت و در جهت رفع نیازهای جامعه مدنی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تلاش کرد.

اما متاسفانه باید اذعان داشت در کشورمان تجربه تحزب گرایی خوبی را شاهد نبوده ایم چرا که در دوران قبل از انقلاب عاملی همچون ساختار سیاسی قدرت باعث تشکیل احزاب فرمایشی و ناامن شدن فضای واقعی تحزب گردید و در دوران بعد از انقلاب اسلامی نیز این مسئله جای خود را به عللی مانند نفوذ بیگانگان و تاثیرات ناشی از شرایط جنگ تحمیلی داد که همه این موارد سبب گردید تا مردم ایران نسبت به احزاب و گردانندگان آن رویکرد مثبتی نداشته باشند و از فعالیت های حزبی رویگردان شوند و از عضویت در احزاب بپرهیزند.

بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران مسایل سیاسی بر این باورند که تندروی های برخی از احزاب سیاسی که موسوم به دوم خردادی هستند یکی از عمده دلایل فرار مردم از فعالیت های حزبی شد، به گونه ای که بسیاری از مردم ازچنین روندی توسط احزاب شاکی و گله مندند.

● ناکارآمدی تحزب در ایران

با شروع انقلاب مشروطیت در ایران زمینه رشد و شکل گیری احزاب فراهم شد و احزابی مثل رستاخیز، توده، اراده ملت و... پا به عرصه فعالیت های سیاسی نهاد، اما رفته رفته مشخص گردید که این احزاب هر کدام به نوعی با بیگانگان دست در یک کاسه دارند و بعضا مهره اجنبی به حساب می آیند و دست های پیدا و پنهان دولت های روس و انگلیس و آمریکا در هدایت و کنترل احزاب حرف اول را می زند.

بهرام اخوان کاظمی، کارشناس و تحلیل گر مسایل سیاسی می گوید: «تاریخ فعالیت های احزاب و پدیده تحزب در ایران به خوبی بیانگر توفیق نیافتن عملکردی این پدیده مهم سیاسی در سده اخیر و حتی در حال حاضر است، پژوهندگان سیاسی همواره در پی تبیین علل این ناکارآمدی بوده اند و علل مختلفی را در حوزه سیاسی، تاریخی، اقتصادی، فرهنگی و حقوقی برای این معضل برشمرده اند.»

اخوان کاظمی می گوید: «به نظر می رسد که از سده گذشته تاکنون پدیده تحزب و احزاب ایرانی فاقد عملکرد بهینه و کارآمدی لازم بوده و به دلایل مختلفی از جمله علل تاریخی- ساختاری نتوانسته اند کار ویژه های ایجابی این پدیده را در ایران محقق سازند.»

وی در ادامه می گوید: «سنت و دولتمداری و دولت سالاری مطلق و تمرکزخواه دارای پیشینه طولانی و تاریخی است، بدیهی است در کشوری که فقط در سه دهه اخیر از بند استبداد و ساختار قدرت مطلقه بنای رهیدن داشته است بسط جامعه و نهادهای مدنی مانند احزاب و نهادینه کردن توسعه سیاسی به راحتی میسر نباشد. چون مطلق بودن قدرت، ویژگی تاریخی ساختار سیاسی ایران بوده است. با این ذهنیت تاریخی دولت قدرت خود را متمرکز و مطلق می خواسته و از این رو هیچ کانون قدرت رقیب یا مستقلی را در مقابل خویش بر نمی تابیده است.»

● احزاب دولت ساخته و بدبینی مردم

بسیاری از احزاب در ایران در سده اخیر دستوری و دولت ساخته بوده اند. این احزاب به دلیل غیرمردمی بودن، خودجوش نبودن، نداشتن پایگاه مستقل و طی نکردن فرایند تشکیل از پایین به بالا، انحرافی اساسی در مسیر تحزب واقعی در ایران به وجود آورده و موجبات بی اعتمادی و بدبینی بیشتر مردم را به احزاب فراهم ساخته اند.

اخوان کاظمی درباره احزاب وابسته به دولت می گوید: «احزاب دستوری عمدتا در تاریخ صدساله اخیر ایران در سه قالب ظاهر شده اند، اول احزابی که متکی به یک شخصیت بوده و بر محور فردی شکل گرفته اند، دوم احزابی که با سفارش نظام حاکم به وجود آمده اند و سوم احزابی که بنا بر شرایط ویژه سیاسی پدیدار شده و به عبارتی احزاب واکنشی اند.»

افزایش معلومات و بالا بردن سطح سواد و تحصیلات عموم مردم در جامعه امروز، موضوعی مختص دو سه دهه اخیر تاریخ معاصر ایران است و این واقعیت دارد که بعد از انقلاب اسلامی، بینش و توجه سیاسی عموم مردم بالا رفته، ولی در دهه های گذشته و با توجه به وارداتی بودن پدیده حزب و ادبیات سیاسی مربوط به آن، قشرهای عظیمی از جامعه نسبت به جایگاه احزاب و گروه های سیاسی در سامان دهی و بهینه سازی ساختار سیاسی کشور بی اطلاع بودند و حتی بسیاری از تحصیل کردگان و آگاهان سیاسی نیز نسبت به تاثیر آن در ترقی کشور تردید داشته اند که این بی اطلاعی و تردیدها هنوز نیز در بخش هایی از عوام و خواص طبقات اجتماعی وجود دارد و بخشی از بدبینی ها و ذهنیت های نامطلوب تاریخی جامعه نسبت به احزاب و گروه ها، از همین بی اطلاعی ها و تردیدها ناشی می شود.

یک کارشناس مسایل سیاسی در تحلیل خوددرباره دلایل بدبینی مردم نسبت به احزاب می گوید: «از دلایل بدبینی های تاریخی عموم مردم نسبت به احزاب می توان به فقدان همسویی عملکرد احزاب با سنن، آداب و اعتقادات عمومی و مذهبی، وابستگی به اجانب ونظام های مستبد داخلی، و وجود بی صداقتی و شعارزدگی در عمل این تشکل ها در طی تاریخ ایران اشاره نمود. عامل اصلی دیگر این بدبینی آن بود که این تشکل ها پیوندهای واقعی با مردم و مطالبات آنها نداشتند و از بطن مردم نجوشیده بودند.»

کارگزاران احزاب فعلی کشور نیز به صراحت بر این بدبینی تاریخی، به عنوان یکی از عوامل رکود تحزب، تأکید نموده اند. به طور نمونه، سعید حجاریان- عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت اسلامی- در این باره گفته است: «در جامعه ما خاطره سیاسی- اجتماعی مطلوبی از حزب گرایی وجود ندارد، اگر بخواهیم علت های آن را ریشه یابی کنیم، علاوه بر ریشه های ساختاری و اجتماعی به ریشه های تاریخی آن نیز نمی تواند اشاره کرد. یک بدبینی سیاسی همیشه در تاریخ کشور وجود داشته است، مشکلات تاریخی و ساختاری احزاب موجب شدند که تشکل های سیاسی نتوانند روند نهادینه کردن خود را طی کنند و مورد اقبال عمومی قرار گیرند، که البته بخشی از آن نیز ناشی از عملکرد بد برخی احزاب در گذشته بوده است.»

● حزب با یک نفر عضو!

پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات در خرداد ۱۳۷۶ صدور مجوز احزاب نیز سیر صعودی به خود گرفت به گونه ای که بیش از ۲۴۰ حزب و تشکل قانونی با مجوز رسمی از مراجع ذیصلاح در کشورمان به فعالیت پرداختند، اما در این میان بسیاری از این احزاب فقط یک یا دو نفر بیشتر عضو ندارند و اصولاً هیچگونه برنامه راهبردی نداشته و دفتر و مرکزیت آنان مشخص نیست و حتی بسیاری از دبیر کل های این چنین احزابی بعضاً صلاحیت دریافت مجوز حزب را ندارند.«محمد علی رستمیان» کارشناس مسایل سیاسی و استاد دانشگاه در این باره می گوید: «برخی از احزابی که فقط یک نفر عضو دارند و معمولاً همان یک نفر نیز دبیر کل محسوب می شود بیشتر برای استفاده از یارانه های دولتی که از جانب وزارت کشور بین احزاب تقسیم می شود شکل گرفته و هیچگونه عملکرد شفاف و مشخصی ندارند.»

وی می گوید: «به عقیده من مسئولان مربوطه در وزارت کشور باید با شیوه ای محسوس این افراد را شناسایی و به لغو مجوز حزب متبوعشان اقدام نمایند چرا که در وهله اول نه تنها هیچگونه ضرورتی برای وجود این چنین احزابی در کشورمان وجود ندارد بلکه آبروی احزاب دیگر هم توسط آنان به باد می رود و در شأن ایران و ایرانیان نیست که چنین افرادی به نام حزب مجوز فعالیت بگیرند ولی در عمل هیچ نشانی از حزب و فعالیت حزبی وجود نداشته باشد.»

حجت الاسلام والمسلمین موسی قربانی، نماینده مردم قاین و عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی مطرح شدن در موقع انتخابات را از مشکلات اساسی احزاب در ایران می داند و می گوید: «مردم در ایران احزاب را در صحنه های سیاسی می بینند و این ها را فقط با بدبینی نگاه می کنند و فکر می کنند که برای جنگ قدرت آمدند، این در حالی است که احزاب در صحنه های دیگر نظام حاضر نیستند.»

● ضرورت بازنگری قانون احزاب

همچنان که اشاره کردیم بسیاری از احزاب اعضایی کمتر از انگشتان یک دست دارند، از طرفی هم تاکنون شاهد هیچگونه اقدام شایسته ای از سوی مسئولان در برخورد با چنین حزب نماهایی نبوده ایم، همین مسئله ضرورت بازنگری در قوانین موجود درباره احزاب را مشخص می کند و باید دستگاه قانونگذار کشورمان به فکر اعمال قوانین تازه ای درباره نحوه مجوز به فعالیت های حزبی باشد. قربانی، عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی در این باره قانون احزاب را نیازمند بازنگری می داند و می گوید: «قانون احزاب در اوایل انقلاب نوشته شده و با توجه به شرایط جدید و فضای متفاوت کنونی در کشور باید این قانون چارچوب دار شود و از حالت کنونی خارج گردد.»

وی در ادامه می گوید: « در کشور ما مطرح شدن با یک روزنامه حزبی و تخریب دیگران انجام می شود و افراد خیلی هزینه نمی کنند و متاسفانه خیلی از افرادی که حزب یا تشکل سیاسی راه می اندازند برای استفاده از یارانه های دولت است.»

قربانی دلایل موفق نبودن احزاب در ایران را چنین بیان می کند: «در کشور ما علت اینکه همه دور یک حزب جمع نمی شوند این است که کسی که به میدان می آید حالت پدری ندارد و دلیل دیگر اینکه همه هم وزن هستند، مثلا در جرگه اصلاحات آقای کروبی یک نقطه شروعی را ابداع و طراحی کرد و یک حزب مکتوبی راه انداخت ولی به خاطر مشکلاتی که با جریان اصلاحات دارد نتوانسته مورد وفاق همه قرار گیرد.»

نمایندگان مردم در اولین دوره مجلس شورای اسلامی که متفاوت با شرایط کنونی وارد مجلس شدند قانون شکل گیری احزاب در ایران را به تصویب رساندند و تا امروز همان قانون برای اصل تحزب در کشورمان به رسمیت شناخته می شود، بر همین اساس بسیاری از کارشناسان مسایل سیاسی بر این باورند که قوانین احزاب باید مورد بازنگری نمایندگان مجلس قرار بگیرد و راهکارها و قوانین تازه ای باتوجه به شرایط کنونی کشورمان تدوین و تصویب شود چرا که خلأ قانونی در این زمینه به خوبی احساس می شود.

دکتر «حمیدرضا اصلانی پور» استاد دانشگاه و کارشناس علوم سیاسی می گوید: «اولین کارکرد احزاب این است که بتوانند مطالبات قانونی مردم را تجمیع و منعکس کنند، یعنی احزاب باید در هر شرایط مکانی و زمانی مطالبات قانونی مردم را دریافت کرده و درصدد برآورده شدن نیاز ملت گام بردارند اما متاسفانه هنگامی که کارنامه احزاب خصوصا پس از روی کارآمدن جریان اصلاحات در کشور را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم می بینیم بسیاری از احزاب نه تنها دغدغه مردم و انعکاس صریح و غیر مغرضانه مشکلات جامعه را نداشته اند بلکه بیشتر به دنبال کسب قدرت و ثروت بوده و به فکر حل مشکلات خودشان بودند تا مردم، همین مسئله سبب شد تا دیگر مردم ما از احزاب و شعارهای آنان رویگردان باشند.»

این کارشناس علوم سیاسی می گوید: «انتخاب فردی همچون دکتر احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور به خوبی موید این نکته است که مردم ما هیچ اعتقاد و اعتمادی به احزاب کنونی ندارند، چرا که در میان کاندیداهای متعددی که حضور داشتند تقریبا هر کدام مورد حمایت یک حزب و جریان سیاسی خاصی بودند اما مردم فردی را انتخاب کردند که نه تنها مورد حمایت هیچ حزب و گروهی نبود بلکه اغلب احزاب و فعالان آنان علیه ایشان فعالیت می کردند و حتی خیلی از احزاب در جهت تخریب شخصیت آقای احمدی نژاد کار می کردند.»

این استاد دانشگاه می گوید: «احزاب هنوز نتوانسته اند اعتماد عمومی را به سوی خود جلب کنند، این در حالی است که اگر احزاب مردمی و فعالی در جامعه وجود داشته باشد برای یک جامعه مردم سالار بسیار مفید و ضروری است.»

احزاب باید از درون جامعه و برآمده از توده های مردم باشند تا بتوانند مهر تأیید را از جامعه دریافت کنند، چرا که افکار عمومی نمی توانند با احزاب دولت ساخته ارتباط دو سویه برقرار کنند، از طرفی، چنین احزابی بدون شک تجربه موفقی در مناسبات سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی جامعه نداشته اند. نمونه بارز چنین احزابی را در سال های اخیر به خوبی شاهد بودیم به گونه ای که با برچیده شدن بساط مدعیان اصلاحات از مناسک دولتی بسیاری از احزاب وابسته به دولت قبلی نیز به حاشیه رفته و دچار رکود شدند.

اما امروزه با این واقعیت انکارناپذیر روبرو هستیم که در ایران حزب به معنای واقعی به وجود نیامده، چرا که حزب حقیقی باید برآمده از مردم و دولت ساز باشد نه دولت ساخته، برهمین اساس احزابی که به آرمان های شناخته شده جامعه پایبندند توفیق بیشتری در جلب نظر مردم دارند و آنانی هم که از معیارهای ارزشی و مردم پسند فاصله گرفته و به سمت و سوی دیگری هدایت شده اند به مراتب گرفتار بی اعتمادی مردم شده و در حاشیه قرار گرفته اند.

● وابستگی به اجنبی

کارشناسان سیاسی معتقدند یکی از مشکلات تاریخی احزاب و مواردی که سبب بدبینی مردم به این تشکل ها شده وابستگی بعضی از آنها به دو قطبی شرق و غرب و به ویژه تحت الحمایگی آنها به شوروی سابق یا وابستگی به مجموعه های فراماسونری بوده است.

در ایران عمده ترین گروه ها و احزاب دهه های ۱۳۲۰، ۱۳۴۰، ۱۳۵۰ جریانات چپ وابسته به نظام های سوسیالیستی شوروی سابق و نظام کمونیستی و مائوئیستی چین بودند که البته نفوذ قدرت های خارجی در ایران و وابستگی افراد و رهبران احزاب و گروه ها به این قدرت ها از جمله عواملی هستند که مانع رشد و توسعه فعالیت های حزبی گردیده است.

«نبی الله قربانی» محقق پژوهشگر مسائل سیاسی دراین باره می گوید: « به طور کلی نفوذ قدرت های خارجی را در تشکل های دموکرات وابسته به غرب و به طور مشخص تری در حزب توده می توان مشاهده کرد، خیانت ها، دسیسه ها و کارشکنی هایی که براثر پیروی کورکورانه این حزب و سایر گروهک های چپ از دستورات و خط مشی های سران نظام سوسیالیستی شوروی سابق در صحنه های مختلف همچون جنگ جهانی دوم و خیانت احزاب کمونیست در شمال و غرب کشور، مسائل نفت در شمال در دهه ۱۳۲۰ و سپس مسئله ملی شدن صنعت نفت و جریانات دوران شکل گیری انقلاب اسلامی و پس از آن انجام گردید سبب افزایش بدبینی و بی اعتمادی تاریخی نسبت به احزاب در ایران شد.»

دکتر «مسلم اسدی فرد» کارشناس علوم سیاسی و استاد دانشگاه از منظر دیگر به موضوع احزاب در ایران می نگرد و می گوید: «بدبینی افکار عمومی و ناآگاهی کلی مردم نسبت به نقش مهم احزاب در نظام های مردم سالار یکی از عمده موانع پیش روی شکل گیری احزاب در ایران بوده است که از طرف دیگر دلایل این بدبینی ها را می توان به عدم همسویی فعالیت های احزاب با اعتقادات، آداب و سنن مردم و طیف مذهبی جامعه ایران و وابستگی به اجانب و استعمارگران دانست، در کنار این موارد، بی صداقتی، نیرنگ و دورویی و شعارزدگی در کارنامه برخی از احزاب را نیز باید اضافه کرد.» این کارشناس علوم سیاسی در پاسخ به این سؤال که چگونه می توانیم فرهنگ حزبی را در جامعه نهادینه کنیم، می گوید: «اولین راه کسب اعتماد عمومی مردم است و این امر زمانی تحقق می یابد که فعالان حزبی و گردانندگان احزاب در کشورمان با صداقت و به دور از هر گونه شعارزدگی با مردم سخن بگویند و اگر هم زمانی به قدرت رسیدند مردم را فراموش نکنند.»

● نظام حزبی تداوم نداشته است

حسین محمودی، دانشجوی رشته علوم سیاسی از دیگر مخاطبین سؤالم قرار می گیرد و در یک نگاه کلی درباره احزاب می گوید: «اساسا در ایران احزاب ریشه ندارند و ریشه ای نیستند که بخش عمده ای از این موضوع به عملکرد آنها برمی گردد، مثلا وعده هایی به مردم دادند و عملی نشده، یا ادعاهای واهی داشتند، همین مسئله سبب گردیده تا مردم اقبالی به احزاب نداشته باشند، از طرف دیگر هم می بینیم در کشورمان نظام حزبی تداوم نداشته و حتی احزاب قبل از انقلاب هم دولت ساخته و آلت دست بیگانگان بودند و از درون مردم به وجود نیامده اند.»

مقدم، کارمند یکی از خبرگزاری ها در پاسخ به این سؤال که دلیل رویگردانی مردم نسبت به احزاب چیست، می گوید: «این موضوع از ۲بعد قابل بررسی است، اول اینکه هنوز نظام حزبی را به درستی به مردم معرفی نکرده ایم و جامعه نسبت به کارکردهای واقعی احزاب ناآشنا و بیگانه است، دوم اینکه خود احزاب نیز آنقدر که به دنبال جنگ و دعواهای سیاسی و جناحی رفته اند نیمی از آن را به فکر حل مشکلات مردم و در لابه لای آن معرفی خود به جامعه نبوده اند، چون یکی از مهمترین کارکردهای حزبی بازگویی مشکلات روز جامعه در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است، همین امر سبب شد با وجود بیش از ۲۴۰حزب و تشکل مجوزدار قانونی، خیلی از مردم حتی با نام ۳، ۴حزب بیشتر آشنا نباشند، یعنی اگر از مردم بپرسید نام چند حزب را می دانید قطعا نام تعداد اندکی از احزاب را می دانند و صرفا اطلاعاتشان هم در حد همان نام احزاب است.»

بهنام بهبودی، دانشجوی کارشناسی رشته مدیریت فرهنگی، احزاب کنونی را احزاب کم پشتوانه می نامد و می گوید: « به راحتی می توانستیم فرهنگ حزبی را در ایران نهادینه کنیم اما متأسفانه برخی احزاب در دولت قبلی کار می کردند که مردم را نسبت به فعالیت های حزبی دلسرد نمودند و حتی سبب انحراف در بسیاری از برنامه های اصلاح طلبان شدند تا جایی که خود آقای خاتمی در همان ایام در دانشگاه گفتند که از اردوگاه اصلاح طلبان صدای دشمنی را می شنوم، همه این موارد دست به دست هم داد و کار را به اینجا کشاند.»

این دانشجوی مدیریت فرهنگی در ادامه می گوید: «مسئله دیگر که باعث رکود تحریب گرایی در ایران شده این است که احزاب فقط انتخاباتی هستند و بعضا در ایام انتخابات سروکله آنها پیدا می شود و پس از آن دیگر خبری از آنها نیست.»

● از حزب جمهوری اسلامی تا امروز

با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، پنج نفر از روحانیون طراز اول که همگی عضو شورای انقلاب نیز بودند اقدام به تأسیس حزب جمهوری اسلامی کردند، آیت الله بهشتی، آیت الله خامنه ای، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و شهید باهنر اندک زمانی پس از پیروزی انقلاب تأسیس این حزب را اعلام و مردم را به ثبت نام فراخواندند.

دکتر مهدی کوچک زاده، عضو کمیسیون فرهنگی و نماینده مردم تهران در گفت وگو با سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «یکی از احزابی که برای ایجاد وحدت و یکپارچگی میان مردم و توسط نیروهای متدین، مومن وانقلابی شکل گرفت حزب جمهوری اسلامی بود، حتی شاهد بودیم که در انحلال این حزب،در همان زمان حضرت آیت الله خامنه ای در نامه ای که به حضرت امام خمینی(ره) نوشتند ذکر فرمودند که چون حزب نمی تواند وحدت و یکپارچگی عمومی مردم را ادامه دهد بهتر است که نباشد و منحل شود، یعنی هنگامی که بزرگان نظام در همان زمان چنین احساسی به آنها دست داد فوراً اقدام به انحلال حزب کردند، حال به غیر از یکی دو مورد، دیگر شاهد نبوده ایم که احزاب در کشور ما برای خدمت به مردم شکل گرفته باشد.»

دکتر کوچک زاده به شکل گیری برخی احزاب در دوران آغازین انقلاب اسلامی اشاره می کند و می گوید: «در اول انقلاب شاهد بودیم که بسیاری از ناامنی ها و اغتشاشاتی که در جامعه رخ می داد از سوی برخی احزاب مثل کومله یا دموکرات یا مجاهدین خلق (منافقین) به جامعه اسلامی ما تحمیل می شد و آنچه که مردم ما به عینه در کارنامه احزاب دیده اند این است که تاکنون تحزب گرایی هیچوقت مفید به حال ملت ایران نبوده و فعالیت آنها باری از دوش مردم برنداشته است.»

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی کارکردهای حزبی را منطبق با معیارهای خاصی می داند و می گوید: «هنوز در کشورمان حزب با چارچوب های خاص و مشخص شده نداریم و حتی بنده معتقدم باید افرادی بتوانند طبق تعریف حزب به فعالیت حزبی بپردازند و معیارهای تحزب گرایی را به درستی رعایت کنند که متأسفانه حتی ما چنین افرادی را هم نداریم.»

دکتر کوچک زاده معتقد است تا رسیدن به فعالیت های حزبی طبق تعریف خاص آن فرسنگ ها فاصله داریم و کارنامه برخی احزاب نیز در سال های اخیر بر بی اعتمادی مردم به احزاب افزوده است.

● موج سواری به جای یکپارچگی

یکی از کارکردهای حزب ایجاد یکپارچگی و وحدت میان آحاد مختلف جامعه است، اما واقعیت غیرقابل انکار این است که برخی احزاب کنونی کشورمان نه تنها موجبات وحدت ملی را در جامعه ایجاد نکرده اند بلکه خود در گاهی مواقع مخل امنیت ملی نیز بوده اند.

دکتر حمیدرضا حاجی بابایی، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم همدان می گوید: «متأسفانه احزاب ما هنوز نتوانسته اند جامعه را به سمت تحزب گرایی سوق دهند، هر حزب و تشکلی که در قالب حزب فعالیت می کند باید دارای دیدگاه خاص سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باشد و شفاف با مردم سخن بگوید اما متأسفانه احزاب فعال در کشورمان نه تنها این چنین نبوده اند بلکه در برخی مواقع از حوادث و اتفاقات جامعه موجی علیه منافع ملی ساخته و موج سواری هم کرده اند، این در حالی است که احزاب باید در ابعاد داخلی و خارجی دارای مواضع صریح و شفاف و همسو با منافع ملی باشند.»

این عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در ادامه می گوید: «وقتی که کارنامه احزاب کشورمان را مورد تجزیه و تحلیل کارشناسی قرار می دهیم می بینیم که دیدگاه های شفاف مطرح نمی شود بلکه دیدگاه هایی که بعد اجتماعی و تبلیغاتی دارد بیشتر نمایان است و اغلب اظهارات و بیانیه های آنان شعارگونه و تبلیغی است، همین مسئله آفت بزرگی برای احزاب کشورمان محسوب می شود.»

دکتر محمد کرمی راد، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی به پشت پرده احزاب اشاره می کند و می گوید: «اغلب افرادی که در رأس احزاب قرار می گیرند شرکت ها یا افرادی هستند که به لحاظ تمکن مالی وضع خوبی داشته و عوامل نفوذی زیادی در عرصه ثروت و قدرت کشور دارند و بعضاً درد آنها مال و ثروت و رسیدن به قدرت است و در واقع قدرتمندان ثروتمند پشت این قضیه قرار دارند و حتی دیده شده که دنیای استکباری خارج پشت پرده برخی احزاب قرار دارند و آنها را تقویت می کنند و مردم در این سال ها به سبب عملکرد منفی برخی از این احزاب از تحزب گرایی به شدت متنفر شده اند.»

کرمی راد با اشاره به اینکه حزب نتوانسته در کشورمان توفیق زیادی کسب کند، می گوید: «در سال های اخیر دیدیم برخی احزاب به جای اینکه به منافع ملی و وحدت جامعه بیندیشند بعضاً موج و طوفانی به راه انداخته و از این طوفان حباب هایی هم شکل گرفت و خیلی سریع این حباب ها فروریخت، مجموعه چنین کارکردی سبب شد تا جایگاه مثبت و ارزشی از آنان در جامعه به جای نماند و مردم با نگاه تنفر و بدبینانه ای به احزاب بنگرند.»

نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی در ادامه می گوید: «در حال حاضر مردم ما بی نیاز از احزاب، نگاهشان به رهبر معظم انقلاب است و گوش به فرمان ایشان هستند و در واقع پشت سر ولایت فقیه قدم برمی دارند و هیچگاه احزاب مردم فریب و تشکل هایی که با معیارهای ارزشی و انقلابی فاصله دارند نمی توانند تأثیری در عزم و اراده ملت ایران داشته باشند.»

ایرج نظافتی



همچنین مشاهده کنید