جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
مجله ویستا

رونقی که بود, فترتی که هستی


رونقی که بود, فترتی که هستی

مشکل بزرگ فیلمهای ظاهراً جنگی تولید شده درنخستین سالهای آغاز جنگ تحمیلی, گرته برداری ناقص و غیراصولی از نمونه های صرفاً تجاری و نه چندان با ارزش خارجی بود و به طور طبیعی نمی شد از طریق مشاهده این فیلمها به شناخت درستی از واقعیت های جنگ تحمیلی رسید

از همان نخستین سالهای آغاز جنگ تحمیلی، سینمای ایران هم مثل بسیاری از دیگر اجزای جامعه، تحت تأثیر این حادثه بزرگ و سرنوشت‌ساز قرار گرفت و گروهی از سینماگران که اغلب ایشان از سالهای قبل از انقلاب فعالیتشان را آغاز کرده بودند، صرفاً با دستمایه قراردادن حادثه و خشونت، فیلمهایی را با موضوع جنگ در کارنامه نه‌چندان قابل تأمل سینمای ایران در نخستین سالهای پیروزی انقلاب قرار دادند. اما این پایان ماجرا نبود. مشکل بزرگ فیلمهای ظاهراً جنگی تولید شده در این سالها، گرته‌برداری ناقص و غیراصولی از نمونه‌های صرفاً تجاری و نه چندان با ارزش خارجی بود و به طور طبیعی نمی‌شد از طریق مشاهده این فیلمها به شناخت درستی از واقعیت‌های جنگ تحمیلی رسید.‏

نسل فیلم‌سازان قبل از انقلاب که صرفاً مطابق با پسند روز چند فیلم حادثه‌ای را به نام فیلم جنگی ساخته بودند، بدون تردید شناختی از واقعیت های جبهه و جنگ و آنچه که در جبهه‌های واقعی نبرد می‌‌گذشت، نداشتند. آنچه که در آثار ایشان به تصویر کشیده می‌‌شد، لحظه‌هایی اغلب غیرقابل باور از نبرد بین نیروی خودی و دشمن بود که نیروهای خودی همواره به طرز عجیب و غریبی به پیروزی می‌‌رسیدند و نیروهای خشن و پرتعداد دشمن هم در مقابل چند نیروی خودی، از پیش تسلیم شده و شکست خورده بودند. در این بین، هنوز نشانی از شخصیتهای واقعی جبهه‌های نبرد به ویژه در اردوگاه خودی بر پرده سینمای ایران دیده نمی‌شد تا اینکه پس از نمایش عمومی «دیار عاشقان» و بعدتر «بلمی به سوی ساحل» و به طور مشخص «پرواز در شب»، نسل جوان بعد از انقلاب که در این سالها بیکار ننشسته و مشغول فراگیری اصول سینما بود، نشان داد که قصد دارد واقعگرایی را به سینمای جنگ تزریق کند و بیش از تأکید برخشونت‌های صحنه نبرد به شخصیت ها بپردازد.‏

زنده‌یاد «رسول ملاقلی‌پور» که به حق پایه‌گذار سینمای متفاوت دفاع مقدس در دهة ۶۰ بود، در «پرواز در شب» بسیار کوشید که از نگاه شعارزده، غیرواقعی و صرفاً احساسی آثار مشابه فاصله بگیرد؛ در وهلة اول شخصیتهایی باورکردنی ارائه کند و بعد در اثری مانند «افق» برای باورپذیرتر شدن انفجارها و درگیریها هم تلاش کند.‏

روند تجربه‌اندوزی و استعدادیابی در میان جوانان نسل انقلاب و جنگ برای تأمین نیروی انسانی مورد نیاز به منظور تولید آثار برتر سینمای دفاع مقدس در سالهای دهة ۶۰ ادامه یافت تا اینکه چهره دیگری به نام «ابراهیم حاتمی‌کیا» به ظهور رسید و در همان فیلمهای کوتاه و بلند اولیه ثابت کرد که قصد دارد شناخت خود را از جبهه و جنگ با تکنیک سینما درهم آمیزد و اثری به یادماندنی پدید آورد.‏

‏«دیده‌بان» بعد از پرواز شب، مهم‌ترین اثر سالهای آغازین جدی گرفته شدن سینمای جنگ در ایران است. ابراهیم حاتمی‌کیا در دیده‌بان ضمن ارائه شخصیتهای واقعی و باورپذیر، سعی می‌‌کند فرم و ساختار بصری سینما را هم، جدی‌تر از آثار قبلی‌اش تجربه کند؛ تجربه‌ای که به ثمر می‌‌رسد و «دیده‌بان» حتی در میان کلیت آثار سینمای ایران، جایگاه ویژه‌ای برای خودش دست و پا می‌‌کند؛ جایگاهی که به اعتقاد نگارنده، هنوز هم کمرنگ نشده است.‏

ابراهیم حاتمی‌کیا، به عنوان یکی از پدیده‌های نسل جوان بعد از انقلاب در آثار بعدی‌اش هم که مستقیم و غیرمستقیم جنگ را دستمایه قرار می‌‌داد به تجربه‌اندوزی و کار توأمان با موضوع و فرم در سینما به ویژه در اثری همچون «مهاجر» ادامه داد.‏

مهاجر هم یکی دیگر از نقطه عطفهای تاریخ سینمای دفاع مقدس را رقم زد و توانست روی ذهنیت نسل جوانی که بعد از حاتمی‌کیا وارد سینما می‌‌شدند، تأثیر مثبت و سازنده‌ای برجای بگذارد. اگرچه ابراهیم حاتمی‌کیا از سالهای بعد سعی کرد جنگ را به عنوان یک دستمایه حفظ کند و به مضامین اجتماعی مبتلا به جامعه، روی خوش بیشتری نشان دهد ولی به هرحال هنوز هم به عنوان یکی از شخصیتهای تأثیرگذار سالهای اوج و شکوفایی سینمای دفاع مقدس مطرح است.‏

استعدادیابی در سینمای دفاع مقدس که بیشتر در زمان برگزاری جشنوارة فیلم فجر صورت می‌‌گرفت، با به ظهور رسیدن پدیده‌های دیگری همچون عزیزالله حمیدنژاد، احمد مرادپور و... شکل تازه‌تری به خود می‌‌گرفت.‏

حمیدنژاد با هور در آتش، یکی از آثار ماندگار سینمای دفاع مقدس را برای همیشه پدید آورد و پس از آن، همچون ابراهیم حاتمی‌کیا با حفظ دلمشغولی‌ها به دیگر گونه‌های سینمایی هم پرداخت و احمد مرادپور با «سجاده آتش» پایه‌گذار نوعی از سینمای جنگ شد که شخصیت دشمن را هم با نگاهی واقعگرا به تصویر می‌‌کشید که متأسفانه ادامه پیدا نکرد.‏

دوران رونق سینمای دفاع مقدس تا اواسط دهه ۷۰ همچنان ادامه داشت و نامهای آشنای این سینما در عرصه فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی، برپایه شناخت و درکی که از دوران هشت سال دفاع مقدس داشتند، آثاری را پدید آوردند که هرکدام می‌‌توانست تصویری روشن از شخصیت‌ها و وقایع دوران هشت سال دفاع مقدس را در معرض دید و قضاوت هنردوستان قرار دهد. در همین سالها آثاری همچون «سفر به چزابه» و «نجات یافتگان» به کارنامه سینمای دفاع مقدس افزوده شد که هنوز هم نمونه‌های مثال‌زدنی این سینما هستند.‏

دوران فترت

اما دوران طلایی سینمای دفاع مقدس، به دلایلی که سعی می‌‌کنم به گوشه‌ای از آنها اشاره کنم، دوام چندانی نیافت و فعالان اصلی این عرصه پس از آنکه برای اجرای طرحهایی که در ذهن داشتند با مشکلات جدی از قبیل یافتن تهیه‌کننده، تهیه امکانات لجستیکی و... روبرو شدند، رفته رفته بیش از پیش جذب دیگر ژانرهای سینما شدند و کارنامه سینمای دفاع مقدس از آثار جدید و درخور تأمل تهی شد. ضمن این که استقبال مخاطبان سینما از «سینمای دفاع مقدس» هم به طور چشمگیری کاهش یافت وحتی برترین آثار سینمای جنگ هم با اقبال چندانی از سوی مخاطبان روبرو نشد که در این مجال فرصتی برای پرداختن به دلایل آن در اختیار ندارم که خود می‌‌تواند موضوع مقاله‌ای جداگانه باشد.‏

در هر صورت، فیلم‌سازانی که برای باورپذیرتر کردن جنگ در آثارشان نیازمند امکانات لجستیکی ویژه در کنار تهیه‌کننده متعهد و متخصص بودند، هیچکدام را در اختیار نداشتند و به همین دلیل هم دیگر انگیزه‌ای برای فعالیت در این ژانر نمی‌دیدند و به این ترتیب نیروهای کارآمد از پیکرة سینمای دفاع مقدس جدا شدند و نیروهای باقیمانده هم که هنوز نیازمند تجربه‌اندوزی بیشتر بودند یا از استعداد و شناخت کافی برخوردار نبودند، نتوانستند سینمای دفاع مقدس را در جایگاه قبلی خود حفظ کنند و به این ترتیب دوران فترت در سینمای دفاع مقدس در شرایطی آغاز شد که پس از پایان جنگ موضوعهای تازه و بکری وجود داشت که در وضعیت بعد از جنگ می‌‌شد بهتر به آنها پرداخت و بدون تردید اگر شرایط مساعد بود و بیش از پیش روی ذهنیت مخاطب و جذب او به این ژانر تأمل می‌‌شد، همان چهره‌های شاخص سینمای جنگ، موضوعها و شخصیت‌های تازه‌ای را در این عرصه دستمایه قرار می‌‌دادند ولی خواه ناخواه دوران فترت در سینمای دفاع مقدس آغاز شده بود که به نوعی هنوز هم ادامه دارد.‏

اگرچه در یکی دو سال اخیر آمار تولید فیلم در سینمای دفاع مقدس بالا رفته ولی متأسفانه هنوز در اکران عمومی به غیر از اخراجی های ۱ و۲ که تحولی در سینمای دفاع مقدس ایجاد کرد و مردم را با سینما و فیلم آشتی دادهیچ فیلمی نتوانسته از اقبال عمومی برخوردار باشد.هرچند فیلم هایی چون پاداش سکوت ،روز سوم،فرزند خاک از قوت ساختار ی برخوردار بودند اما نتوانستند رضایت مخاطب را به دست بیاورند.