شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

رهیافتی بر فلسفه جنگ


رهیافتی بر فلسفه جنگ

تحلیل نقش ارتش در دفاع مقدس

در تحلیل موضوعی هر پدیده، ابتدا باید به فلسفه آن پدیده پرداخت، در تحلیل جنگ، ابتدا باید به فلسفه جنگ پرداخته و البته جنگ مترتب بر فعل نظامیان هر کشور است، لاجرم ابتدا باید به فلسفه نظامی گری پرداخته شود، اما متأسفانه در این مورد آثار علمی بسیار معدود و اندک است و مهمترین دلیل آن را باید در این دانست که، یا فلاسفه نظامی نبوده اند و یا نظامیان به فلسفه نپرداخته اند، اگرچه ظهور افرادی مثل افلاطون و رنه دکارت که جامع این دو بوده اند در طول تاریخ بسیار نادر است، اما متأسفانه این دو فیلسوف و یا دیگران که قسمتی از عمر خود را در کسوت نظامی گری سپری نموده اند، بسیار اندک به مقوله فلسفه نظام و فلسفه جنگ پرداخته اند.

اما باید به خاطر داشت که فرمانروایان، حکام مستبد، حریص و سفاک، اگر با رویکرد عقل انگارانه خویش تصمیم می گرفتند، ای بسا دستان آنان در فجایع خونبار تاریخی، سفاکی نمی نمودند، و امروز نسل بشر اینگونه از جنگ های تاریخ کهن بشر محزون نمی بود و کابوس وحشتناک کودکان در خواب ناز، جنگ و تهاجم دشمن نمی شد. به گواهی تاریخ حادث شدن جنگ در بین کشورها همواره یکی از مخرب ترین عوامل توده های انسانی، فرهنگ ها، تمدن ها، کشورها و شهرها بوده است، به نحوی که پارامترهای مختلف از قبیل مدت زمان جنگ، اعم از کوتاه مدت، یا بلندمدت بودن آن، تعداد کشورهای درگیر در جنگ، تعداد نیروی انسانی درگیر در جنگ، وسعت کشورهای درگیر در جنگ و انواع سلاح های مدرن و فوق مدرن را می توان از مؤلفه های تاثیرگذار بر میزان خسارات وارده به طرفین مخاصمه دانست.

بدیهی است این عوامل، تعیین کننده میزان خسارت وارده بر نیروی انسانی طرفین متخاصم نیز خواهد بود. در دکترین نظامی اغلب کشورها، علاوه بر آموزه های مذکور، نحوه ورود به جنگ، اعم از هجوم یا دفاع، با فرصت یا تعجیلی بودن زمان آفند و پدافند، همواره جزو تأثیرگذارترین پارامترها در رقم خوردن شکست یا پیروزی می باشد.

اگر چه نیروی انسانی که در ادبیات نظامی کشورها از آن تعبیر به عده می شود می تواند نقش مهره فعال و کلیدی را در تمام گزینه ها ایفا نماید، اما مهمترین عاملی که سبب خروج از انفعال نیروی انسانی جهت جنگ و تقبل نقش تعیین کننده و متمایز خود از سایر عوامل می شود، وجود انگیزه یا داشتن روحیه سلحشوری است که حصول این روحیه ابتناء بر عوامل مادی، فرامادی و معنوی، حس انتقام جویی و گاهی نیز انگیزه ربوبی و قدسی دارد.

● پاسخ به یک شبهه

امروزه بعضاً زمزمه هایی مبنی بر ناکارآمدی جنگ های کلاسیک نزاجا مطرح می شود که در پاسخ موارد ذیل شایان توجه است:

۱) در جنگ های کلاسیک یگانی موفق تر است که به کلیه اصول جنگ کلاسیک اتصاف بیشتر داشته باشد و خود را بیشتر به آن اصول متصف نموده باشد.

۲) جنگ غیرکلاسیک وقتی اعمال می شود که یک یگان نظامی در مواجهه با قدرتی فراتر از قدرت خویش باشد (مانند جنگ ویتنام با آمریکا)، در صورتی که ارتش عراق فاقد چنین قدرتی بود لذا پس از تجدید سازمان اولیه در نیروی زمینی و انجام عملیات های کلاسیک مانند ثامن الائمه، طریق القدس، بیت المقدس و غیره کارآیی نبردهای کلاسیک بر همگان نمودار شد.

۳) اگر در جنگ های کلاسیک به اصول و قواعدی خارج از روش های تدوین شده تشبث شود و ایجاد آنارشی و بی نظمی افراطی نماید قطعاً مسبب ناکارآمدی واحدهای عمل کننده در جنگ خواهد بود.

۴) تنظیم و تنسیق چنین ایده هایی صرفاً منجر به تضعیف روحیه فرماندهان و کارکنان عامل در ایام دفاع مقدس می گردد که این گزینه به نفع امنیت ملی با تهدیدها و چالش های در پیش رو نخواهد بود.

● «سخن پایانی»

از منظر نگارنده این سطور، توده بسیج با خلوص و صداقت بی مانند خویش، سپاه پاسداران با ایثارگری و دلسوزی بی بدیل خویش و کارکنان کم توقع، زحمت کش و رنج دیده ارتش با رشادت ها و فداکاری های بی نظیر خویش همگی در ایام و سالهای دفاع مقدس خوش درخشیدند و هر کدام به سهم خود حماسه ای جاودان و به یادگار ماندنی در تاریخ این مرز و بوم مسجل نمودند. لذا تخدیش هر کدام به تضعیف پایه های امنیت ملی و اقتدار داخلی کشور خواهد انجامید.

اگر چه در یک سیستم نرمال و کارآمد عملکرد همه باید نقد شود لیکن با انتقاد سازنده و منصفانه است که می شود به رفع ناهنجاری ها و نارسایی ها پرداخته، نقاط ضعف را برطرف، نقاط قوت را تقویت نمود لیکن انتقاد مخرب حاصلی جز جبهه گیری و تخریب طرفین ندارند. پس استدراک این نکته لازم است که در این شرایط حساس از فرافکنی های غیراصولی و بی مورد اغماض نمود و از تلقین تفکرات افراط مآبانه در اذهان عامه مردم اغماض نمود تا زمینه اخوت و هم دلی بیشتر در جهت نیل به اهداف والای نظام اسلامی از جنبه ایدئالیستی و شعار صرف رویکرد رئالیستی ملموس، مهیا گردد.

نعمت الله مصباح کیا