پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

پنهان


پنهان

تو همچون آبی اما من تیمم می کنم هر دم
که دوری از من ای خوبم به دوری تو خو کردم
تو چون مهر و من اینجا به آتش احتیاجم شد
بتاب ای نور عالم تاب بی نور تو من سردم
چه خواهد شد اگر گل را بدون …

تو همچون آبی اما من تیمم می کنم هر دم

که دوری از من ای خوبم به دوری تو خو کردم

تو چون مهر و من اینجا به آتش احتیاجم شد

بتاب ای نور عالم تاب بی نور تو من سردم

چه خواهد شد اگر گل را بدون آب بگذاری

بیا ای باغبان من! ببین پژمرده و سردم

که می گوید دهان با نام حلوا تلخ می ماند؟

که من با نام تو صد باغ را غرق شکر کردم

غم عشقت چنان شیرین بود در بیستون جان

که من فرهادم و هر دم پی عشق تو می گردم

دمی چون می رود بی تو، نباشد باز دم آن را

بیا هویی بکش عیسی، بیا اینجا مسیحا دم

به حسرت از ازل دیدم شراب ناب چشمت را

از این میخانه بد باشد، که هشیارانه برگردم

تمام عمر می گردم به دنبال دل خسته

همان چیزی که چندی پیش در چشم تو گم کردم

محمد حسین عاملی

به یاد حاج عبدالله والی که حضرت علی (ع) سرمشق و الگوی او بود