جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
جانشین خدا در زمین کیست
![جانشین خدا در زمین کیست](/web/imgs/16/152/mp9k81.jpeg)
گرچه همه انسانها، استعداد خلیفه خدا شدن را دارند، امّا همه خلیفه خدا نیستند. چون برخی از آنها با رفتار خود به اندازهای سقوط میکنند که از حیوان هم پستتر میشوند. قرارگاه این خلیفه، زمین است، ولی لیاقت او تا «قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی»(نجم، ۹) میباشد.
● انسان نماینده خدا در زمین
وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ (۳۰)
و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بر آنم که در زمین جانشینی قرار دهم. فرشتگان گفتند: آیا کسی را در زمین قرار میدهی که در آن فساد کند و خونها بریزد؟ در حالی که ما با حمد و ستایش تو، ترا تنزیه و تقدیس میکنیم. خداوند فرمود: همانا من چیزی میدانم که شما نمیدانید.
در آیهی قبل خواندیم که خداوند، همهی مواهب زمین را برای انسان آفریده است. در این آیه و آیات بعد، مسألهی خلافت انسان در زمین مطرح میشود که نگرانی فرشتگان از فسادهای بشر و توضیح و توجیه خداوند و سجدهی آنان در برابر نخستین انسان را بدنبال دارد.
بطور کلی در این سلسله آیات که از آیه ۳۰ شروع و به آیه ۳۹ پایان مییابد سه مطلب اساسی مطرح شده است:
۱- خبر دادن پروردگار به فرشتگان راجع به خلافت و سرپرستی انسان در زمین و گفتگویی که آنها با خداوند داشتهاند.
۲- دستور خضوع و تعظیم فرشتگان در برابر نخستین انسان که در آیات مختلف قرآن به تناسبهای گوناگونی ذکر شده است.
۳- تشریح وضع آدم و زندگی او در بهشت و حوادثی که منجر به خروج او از بهشت گردید و سپس توبه آدم، و زندگی او و فرزندانش در زمین.
فرشتگان، یا از طریق اخبار الهی و یا مشاهدهی انسانهای قبل از حضرت آدم علیه السلام در عوالم دیگر یا در همین عالم و یا به خاطر پیشبینی صحیحی که از انسان خاکی و مادّی و تزاحمهای طبیعی آنها داشتند، خونریزی و فساد انسان را پیشبینی میکردند.
گرچه همهی انسانها، استعداد خلیفه خدا شدن را دارند، امّا همه خلیفه خدا نیستند. چون برخی از آنها با رفتار خود به اندازهای سقوط میکنند که از حیوان هم پستتر میشوند. چنان که قرآن میفرماید: «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» (اعراف، ۱۷۹) قرارگاه این خلیفه، زمین است، ولی لیاقت او تا «قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی»(نجم، ۹) میباشد.
به دیگران اجازه دهید سؤال کنند. خداوند به فرشتگان اذن داد تا سؤال کنند و گرنه ملائک، بدون اجازه حرف نمیزنند و فرشتگان میدانستند که برای هر آفریدهای، هدفی عالی در کار است.
«من احبکم فقد احب الله» (زیارت جامعه کبیره) برای قضاوت دربارهی موجودات، باید تمام خیرات و شرور آنها را کنار هم گذاشت و نباید زود قضاوت کرد. فرشتگان خود را دیدند که تسبیح و حمد آنها بیشتر از انسان است. ابلیس نیز خود را میبیند و میگوید: من از آتشم و آدم از خاک و زیر بار نمیرود. امّا خداوند متعال مجموعه را میبیند که انسان بهتر است و میفرماید: «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»
سؤال: چرا خداوند در آفرینش انسان، موضوع را با فرشتگان مطرح کرد؟
پاسخ: انسان، مخلوق ویژهای است که ساخت مادّی او به بهترین قوام بوده: «أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» (تین، ۴) و در او روح خدایی دمیده شده و بعد از خلقت او خداوند به خود تبریک گفته است: «فَتَبارَکَ اللَّهُ» (مؤمنون، ۱۴)
خدایی که دائماً حاضر، ناظر و قیّوم است چه نیازی به جانشین و خلیفه دارد؟
اوّلًا جانشینی انسان نه به خاطر نیاز و عجز خداوند است، بلکه این مقام به خاطر کرامت و فضیلت رتبهی انسانیّت است. ثانیاً نظام آفرینش بر اساس واسطههاست. یعنی با اینکه خداوند مستقیماً قادر بر انجام هر کاری است، ولی برای اجرای امور، واسطههایی را قرار داده که نمونههایی را بیان میکنیم:
با اینکه مدبّر اصلی اوست: «اللَّهُ الَّذِی» «یُدَبِّرُ» (یونس، ۳۹) لکن فرشتگان را مدبّر هستی قرار داده است. «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» (نازعات، ۵)
با اینکه شفا بدست اوست «فَهُوَ یَشْفِینِ» (شعراء، ۸۰) امّا در عسل شفا قرار داده است. «فِیهِ شِفاءٌ» (نحل، ۶۹) با اینکه علم غیب مخصوص اوست «إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ» (یونس، ۲۰) لکن بخشی از آن را برای بعضی از بندگان صالحش ظاهر میکند. «إِلَّا مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ» (جنّ، ۲۷) پس انسان میتواند جانشین خداوند شود و اطاعت او همچون اطاعت از خداوند باشد. «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» (نساء، ۱۸) و بیعت با او نیز به منزلهی بیعت با خداوند باشد. «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ») («إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ» (فتح، ۱۰) و محبّت به او مثل محبّت خدا باشد.
«من احبکم فقد احب الله» (زیارت جامعه کبیره) برای قضاوت دربارهی موجودات، باید تمام خیرات و شرور آنها را کنار هم گذاشت و نباید زود قضاوت کرد. فرشتگان خود را دیدند که تسبیح و حمد آنها بیشتر از انسان است. ابلیس نیز خود را میبیند و میگوید: من از آتشم و آدم از خاک و زیر بار نمیرود. امّا خداوند متعال مجموعه را میبیند که انسان بهتر است و میفرماید: «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»
● پیامهای آیه:
۱ ـ خداوند ابتدا اسباب زندگی را برای انسان فراهم کرد، سپس او را آفرید. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً») («إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ» (حضرت علی علیه السلام فرمودند: «فلمّا مهد ارضه و انفذ امره اختار آدم» همین که زمین را گسترد و فرمانش را متنفّذ قرارداد، انسان را آفرید. نهج البلاغه، خطبه ۹۱)
فرشتگان، یا از طریق اخبار الهی و یا مشاهدهی انسانهای قبل از حضرت آدم علیه السلام در عوالم دیگر یا در همین عالم و یا به خاطر پیشبینی صحیحی که از انسان خاکی و مادّی و تزاحمهای طبیعی آنها داشتند، خونریزی و فساد انسان را پیشبینی میکردند
۲ ـ آفرینش ملائکه، قبل از آدم بوده است. زیرا خداوند آفریدن انسان را با آنان در میان گذاشت.
۳ ـ انتصاب خلیفه و جانشین و حاکم الهی، تنها بدست خداست. «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»
۴ـ انسان، جانشین دائمی خداوند در زمین است. «جاعِلٌ» (کلمه «جاعل» اسم فاعل و رمز تداوم است)
۵ـ انسان میتواند اشرف مخلوقات و لایق مقام خلیفة اللهی باشد. (البتّه ستمکاران را از نیل به این مقام محروم کرده است: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» بقره، ۱۲۴) «جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»
۶ـ ملائکه، فساد و خونریزی را کار دائمی انسان میدانستند. «یُفْسِدُ») («وَ یَسْفِکُ» (فعل مضارع نشانهی استمرار است)
۷ـ حاکم و خلیفهای الهی باید عادل باشد، نه فاسد و فاسق. خلیفه نباید «یفسد فی الارض» باشد.
۸ ـ طرح لیاقتِ خود، اگر بر اساس حسادت نباشد، مانعی ندارد. «وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ»
۹ـ عبادت و تسبیح در فضای آرام، تنها ملاک و معیار لیاقت نیست.«نَحْنُ نُسَبِّحُ»
۱۰ـ به خاطر انحراف یا فساد گروهی، نباید جلوی امکان رشد دیگران گرفته شود. با آنکه خداوند میدانست گروهی از انسانها فساد میکنند، امّا نعمت آفرینش را از همه سلب نکرد.
۱۱ ـ مطیع و تسلیم بودن با سؤال کردن برای رفع ابهام منافاتی ندارد. «أَ تَجْعَلُ فِیها» ۱۲ـ خداوند فساد و خونریزی انسان را مردود ندانست، لکن مصلحت مهمتر و شایستگی و برتری انسان را طرح نمود. «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»
۱۲- توقّع نداشته باشید همهی مردم بیچون و چرا، سخن یا کار شما را بپذیرند.
زیرا فرشتگان نیز از خدا سؤال میکنند. «قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها»
۱۳- علوم و اطلاعات فرشتگان، محدود است. «ما لا تَعْلَمُونَ»
آمنه اسفندیاری
منابع:
۱_ تفسیر نورج۱
۲_ تفسیر نمونه ج۱
۳_ زیارت جامعه کبیره
۴_ نهج البلاغه، خطبه ۹۱
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست