شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

طراحی ساختار جامعه اسلامی در سوره احزاب نگرشی بر نقش زن در ساختار جامعه اسلامی


طراحی ساختار جامعه اسلامی در سوره احزاب نگرشی بر نقش زن در ساختار جامعه اسلامی

دانشمندان و مفسران نیز اتفاق نظر دارند که تمامی عناوین قرآنی همچون مسلمین و موءمنین در هر موقعیت و شرایطی شامل همه انسان های موءمن و مسلمان اعم از مرد و زن است و قرینه ای وجود ندارد که خطاب های جمع مذکر اختصاص به مردان داشته باشد

ان‏المسلمین والمسلمات والموءمنین والموءمنات والقانتین والقانتات والصادقین والصادقات والصابرین والصابرات والخاشعین والخاشعات والمتصدقین والمتصدقات والصائمین والصائمات والحافظین فروجهم والحافظات والذاکرین الله کثیرا والذکرات اعدالله لهم مغفرة و اجرا عظیماً. این آیه شریفه، سی و پنجمین آیه از سوره احزاب است؛ سوره‏ای که عهده‏دار طراحی ساختار جامعه اسلامی است، سوره‏ای که درصدد پاکسازی و پیرایش جامعه اسلامی است، سوره‏ای که کار اصلی آن بهادادن به ارزش‏ها و جاانداختن آنها و پالایش ضد ارزش‏ها از جامعه است. چرا با وجود الگوهایی با این دقت و ظرافت، هنوز در جوامع اسلامی کاستی‏های بسیاری دیده می‏شود؟ آیا این کاستی‏ها و کمبودها از همان غفلتی ناشی نمی‏شود که خداوند متعال می‏فرماید: وانذرهم یوم الحسرة اذ قضی الامر وهم فی غفلة (مریم ۳۹) و این آیا همان غفلتی نیست که جای بصیرت را گرفته است که خداوند سبحان می‏فرماید: قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرة انا و من اتبعنی (یوسف، ۱۰۸).

حال اگر با دیده بصیرت به این آیه به عنوان چکیده سوره احزاب بنگریم نکته‏های ناگفته این سوره را باز خواهیم شناخت و درخواهیم یافت که خداوند متعال در این آیه ویژه از سوره احزاب به تفصیل سخن گفتن را جایگزین مختصر گفتن کرده است، زیرا در مقام بیان موضوعی است که درک و فهم مردم از آن متفاوت است. چنان که از سیاق و مضامین آیه‏های این سوره برمی‏آید، موضوع اصلی آن ایجاد تحول همه‏جانبه اجتماعی و فرهنگی است. برای این منظور خداوند سبحان ضمن معرفی خاتم پیامبران به عنوان اسوه حسنه و توضیح شیوه‏های برخورد با بدعت‏ها و شرح وظایف و تکالیف گوناگون مسلمانان در مرحله انتقال از فرهنگ جاهلی به فرهنگ اسلامی؛ در بخش میانی سوره، این آیه را به عنوان فصل‏الخطاب می‏آورد و در این آیه با وجود طولانی‏شدن کلام، ویژگی‏های دهگانه سازندگان جامعه اسلامی را با دو تعبیر جمع مذکر سالم و جمع موءنث سالم در نهایت دقت و تفصیل و به طور مشروح برمی‏شمرد و با کنار هم آوردن این مجموعه اوصاف، برترین الگوی قرآنی را برای ساماندهی جامعه اسلامی ارائه می‏کند و توضیح می‏دهد که جامعه اسلامی بنا نمی‏شود مگر آن که مردان مسلمان در کنار زنان مسلمان، مردان موءمن در کنار زنان موءمن، مردان از همه گسسته و به خدا پیوسته در کنار زنان از همه گسسته و به خدا پیوسته، مردان راستگوی و درستکار در کنار زنان راستگوی و درستکار، مردان شکیبا و بردبار در کنار زنان شکیبا و بردبار، مردان عفیف و پاکدامن در کنار زنان عفیف و پاکدامن، مردانی که خدا را بسیار یاد می‏کنند در کنار زنانی که خدا را بسیار یاد می‏کنند؛ همراه، همگام، همسو و هماهنگ با یکدیگر حرکت کنند. در این صورت است که سعادت دنیا و آخرت تضمین می‏شود و می‏توان گفت که جامعه، جامعه اسلامی است و تمام اصول و قوانین حاکم بر آن بر مبنای اسلام و قرآن است چنان که خداوند سبحان نیز در خاتمه آیه در مقام جمع‏بندی مطلب فرموده است: اعدالله لهم مغفرة و اجرا عظیماً.

خداوند در قرآن کریم، پیش از نزول این آیه، در دیگر سوره‏های مکی و مدنی از زنان مسلمان صالح و شایسته یاد کرده است. اما در این آیه برای نخستین بار به وظایف و تکالیف مردان و زنان در برابر دستورات و تعالیم الهی به طور یکسان تصریح کرده است. با آن که این آیه به دنبال آیاتی آمده است که مشخصاً در ارتباط با همسران پیامبراکرم(ص) است؛ با این وجود، سبک بیان در این آیه به صورت عام و مطلق، از حکمت خداوند حکایت می‏کند که در همه زمان‏ها و مکان‏ها نسبت به همه مردان و زنان قابل تطبیق است. دانشمندان و مفسران نیز اتفاق نظر دارند که تمامی عناوین قرآنی همچون مسلمین و موءمنین در هر موقعیت و شرایطی شامل همه انسان‏های موءمن و مسلمان اعم از مرد و زن است و قرینه‏ای وجود ندارد که خطاب‏های جمع مذکر اختصاص به مردان داشته باشد، بلکه همه خطاب‏های جمع شامل زنان مسلمان و موءمن نیز می‏شود. همچنین ساختار استوار و گیرای آیه به خاطر این اوصاف دهگانه برای زنان در کنار مردان، جایگاه زن را مانند مرد به طور یکسان به عنوان مخاطب قرآن با قاطعیت و صراحت نشان می‏دهد. به تعبیر دیگر، مراد آیه این است که همه دارندگان این اوصاف یعنی زنان و مردان در ارتباط با قوانین و تکالیف شریعت یکسان هستند و شریعت اختصاص به مردان ندارد. به عکس تورات که بخش عمده شریعت و احکام آن خاص مردان است، در اسلام اصل در شریعت الهی عمومیّت و فراگیر بودن است و تمامی قوانین و احکام همان‏گونه که همه نژادها و طبقات مختلف جامعه را در برمی‏گیرد، همه زنان و مردان را به طور یکسان شامل می‏شود، مگر در مواردی که در متن کلام نسبت به یکی از دو جنس ـ زن یا مرد ـ تخصیص صورت گرفته باشد. این آیه و آیات مشابه آن اصل تساوی و برابری را تأکید می‏کند.

چنان‏که غالب مفسران در شأن نزول این آیه آورده‏اند این آیه به دنبال جلب توجه زنان مسلمان نسبت به جایگاه‏شان در جامعه اسلامی و درخواست آنان مبنی بر تصریح قرآن درباره شأن و منزلت زنان مسلمان نازل شده است. روایات اسباب نزول نشانگر این است که زنان در این مرحله از دعوت مشتاقانه درصدد برآمده و خواسته‏اند تا وحی الهی جایگاه و نقش انسانی و اجتماعی آنان را به خصوص در عرصه‏های مشارکت‏شان با مردان در امور اجتماعی مشخص کند. این اشتیاق و توجه زنان از آگاهی آنان نسبت به نقشی که در حیات و بقای جامعه اسلامی دارند نشأت می‏گیرد. تا جایی که می‏بینیم زنان بسیاری در امر دعوت و تبلیغ و در مهاجرت به حبشه شرکت داشتند و در این راستا در برابر آزار و اذیت‏های بی‏رحمانه مشرکان مقاومت می‏کردند و زیر شکنجه و تازیانه کافران در کنار مردان به شهادت می‏رسیدند. در هجرت به مدینه دوری از همسر و فرزندان را به خاطر حفظ دین‏شان تحمل می‏کردند و هنگام جنگ و جهاد در پشت جبهه امور پشتیبانی و تدارکات را برعهده داشتند و به رزمندگان آب و غذا می‏رساندند و مجروحان را مداوا و به خانواده‏های شهدا رسیدگی می‏کردند. به این ترتیب، هم در زندگی خصوصی و خانوادگی و هم در زندگی اجتماعی‏شان پایبند به احکام و قوانین اسلام حرکت می‏کردند و در شرایط گوناگون زندگی اطاعت از خدا و اخلاص برای او را سرلوحه زندگی خود قرار می‏دادند. با وجود این همکاری‏ها و مشارکت‏ها درخواست کردند تا خداوند در آیه‏ای از قرآن به صراحت شخصیت آنان را از دید اسلام و قرآن تبیین کند و این‏گونه بود که این آیه نازل شد تا مساوات و برابری اسلامی را میان زن و مرد تأکید کند.

این مطالعه اجمالی - چنان که پیام سوره است - نشان می‏دهد که اگر فرهنگ جاهلی را کنار بگذاریم و با بینش و نگرش اسلامی در آیات اندیشه کنیم، گستره مضامین سوره محدود به این یافته‏ها نخواهد بود و خواهیم دید که چگونه زنان با وجود آن که زمان زیادی از ظهور اسلام و نزول قرآن نمی‏گذشت و هنوز فرهنگ و آداب و رسوم دوران جاهلیت اولی - به تعبیر قرآن - خودنمایی می‏کرد، در کمال شهامت و شجاعت در پی احیای حقوق خود بودند و در مقام گفت‏وگو با پیامبر خدا برمی‏آمدند و خواستار تأکید و تثبیت شأن و منزلت‏شان در قرآن می‏شدند. بنابراین جا دارد که از خود بپرسیم حال که قرن‏هاست دوران جاهلیت اُولی به سر آمده است، آیا سزاست که در عصر ارتباطات، شاهد جاهلیت اُخری باشیم؟

پروازی ایزدی، نرگس



همچنین مشاهده کنید