پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تئاتری که زندگی است


تئاتری که زندگی است

درباره کتاب «جامعه شناسی تئاتر» اثر ژان دووینیو

خاستگاه تئاتر از قلب اسطوره و آیین به درآمده و متحول شده است؛ پیش از آن زمان که انسان می‌نوشت و در میان جوامع ابتدایی، آیین‌ها شکلی از معرفت و وسیله‌یی برای ضبط وقایع، مقدسات، آداب و تاریخ اقوام بودند، یک نمایش آیینی، تماشاگران را که خود اجراکننده نیز بودند، در فعالیتی خلاق و جمعی به وحدت می‌رساند، حقیقت فردی شرکت‌کنندگان را با حقیقت جهانی و کیهانی آنان معادل می‌کرد و نیروی معنوی و روحانی قبیله یا جماعت را آزاد می‌ساخت و این سرآغازی شد برای آن هنگام که برای اجرای آیین‌ها، متنی تهیه شد تا آنچه امروز ذیل عنوان «تئاتر» می‌نامیم،‌زاده شود. و اینگونه بود که تئاتر بخشی از زندگی جوامع و تمدن‌های مختلف بشری شد.

چگونه ممکن است تشخیص نداد که در تئاتر، تجربه‌یی گسترده‌تر از ادبیات، مدام بر آفرینش ادبی افزون می‌آید و از آن سرریز می‌شود و متنی که به نمایش درآمده است، نهضت‌های جمعی‌یی برمی‌انگیزد که به «اثرگذاری‌ها» و حتی به زیبایی‌شناسی تحویل نمی‌شود؟ اثری که مخاطبانش را یافت و دیگر به پدیدآورندگانش تعلق ندارد و تا بی‌نهایت از او دور می‌افتد و چون به نمایش درآمد، وجودی در میان موجودات دیگر و واقعیتی زنده و عینی می‌شود. آیا این همان حسرتی نیست که همه هنرها را بر آن می‌دارد تا چهر‌ه‌هایی بپردازند که برخوردار از مزیت دیگر جلوه‌های وجود باشند؟ بسی پیش از آنکه کارگردان مدعی شود که مقام «خالق راستین درام» تنها از آن او است یا آنتون آرتو تاکید کند که «صحنه تئاتر، خاستگاه هر خلاقیتی است» به آسانی می‌توان ملاحظه کرد که نمایش تئاتر، اعتقادات و شور و شیفتگی‌هایی برمی‌انگیزد که به تکانه‌هایی تطبیق می‌کنند که به زندگانی گروه‌ها و جوامع نشاط می‌بخشند. هنر در اینجا به درجه‌یی از عمومیت می‌رسد که از چارچوب ادبیات مکتوب سرریز می‌شود و زیبایی‌شناسی در آن حوزه، به عملی اجتماعی بدل می‌شود. تئاتری‌کردن هستی، می‌تواند در بعضی موارد، پویایی جمعی و فردی از یادرفته را که به قوه تخیل و شکفتگی روانی، حیات دوباره می‌بخشد در گروه‌های انسانی به خواب‌رفته یا لگدکوب‌شده بیدار کند. این تئاتری‌کردن، چه ثمره نظر و اندیشه ناظران اوضاع باشد، و چه حاصل فنون سمعی/ بصری، نتیجه در هر دو حال یکی می‌تواند باشد که غالبا نامنتظر است.

تراژدی «ادیپ» گرچه نوشته‌یی بس زیباست، اما بیش از آن است که هست؛ نمایشنامه‌های ژول سزار و فدر تنها به گفتاری تراژیک که تب و تاب شاعری بدان جا داده است، تحویل نمی‌شوند و لونزاچیو (درامی نوشته آلفرد دو موسه) منحصرا نمایشنامه‌یی که هر بار که هنرپیشه‌یی برای بازی‌کردن آن نقش، در دسترس بود، نمایش داده شود، نیست. در زبان یونانی «تئامه» به معنای دیدن است و «تئاترون» به معنای تماشاخانه؛ جایی است که در آن مردم سیمای رنگ‌پریده کسی را که از «سیاه روشن آشفته حیات پیش‌پاافتاده جدا شده است، می‌بینند و ابزاری است که انسان را با نمایشش خلق می‌کند و وجود را مدام می‌آفریند. بنابراین تئاتر بیش از تئاتر است. تئاتر، هنر است و بی‌گمان یکی از کهن‌ترین هنرهاست و هنگامی که از ما می‌خواهند نامدارترین چهره‌های بشریت را برشماریم، نخست نام‌های درام‌نویسان است که به ذهن‌مان خطور می‌کند: آشیل، شکسپیر، مولیر و... اما تئاتر، هنری است ریشه‌دار و بیش از دیگر هنرها با نسج زنده تجربه اجتماعی جوش خورده است و از اغتشاشاتی که حیات اجتماعی را از هم گسسته و به حال انقلابی دایمی درآورده است، تاثیر می‌پذیرد و به افت و خیزهای دشوار آزادی‌ای که گاه زیر فشار الزامات و اجبارات و در برخورد با موانع گذرناپذیر، به خفقان می‌افتد و گاه به صورت جنبش‌هایی نامنتظر، فوران می‌کند، حساس‌تر است. تئاتر، جلوه اجتماع است.

«جامعه‌شناسی» می‌خواهد راز این را بر ما بگشاید که چرا تئاتر؟ کی، کجا، و چگونه؟ ژان دووینیو، که از برترین نظریه‌پردازان بلندپایه در جامعه‌شناسی هنر به ویژه جامعه‌شناسی تئاتر است، در کتاب حاضر برای شناخت موجبات پیدایی و ریشه‌بندی تئاتر و دگرگونی‌هایش در جوامع غربی از تراژدی‌های یونان باستان تا نمایش‌های دینی قرون وسطی و درام‌های درخشان عصر الیزابت و اسپانیای آن روزگار و نمایشنامه‌های نویسندگان امروزی را مورد بازبینی و مداقه قرار می‌دهد تا تاریخ تحول تئاتر را از دیدگاه جامعه‌شناسانه مورد بررسی قرار دهد؛ یعنی پیوند میان انواع تئاتر و متن و سیاق جامعه را روشن سازد.

«جامعه‌شناسی تئاتر» کاری است سترگ، که در مدت‌زمان ۱۰ سال (۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰) نوشتن آن زمان برده است. کتاب شامل شش سرفصل است. فصل اول با عنوان «دروازه‌های دوزخ» به موضوعاتی چون اسطوره وحدت تئاتر در قرون وسطی، توهم قدسی، درام‌سازی‌های اجتماعی، شبح تراژدی، کارگردانی نقش‌ها و نقاب‌ها می‌پردازد. «ابداع‌گونه تئاتر» عنوان فصل دوم است که موارد زیر را بررسی می‌کند: تئاتر و هنجارشکنی، شخصیت جنایتکار، و برآوردن تئاتر در شهرهای یونان. فصل سوم «جایگاهی بسته» نام دارد که به مباحثی چون تئاتر دیدفریب، شیوه فنی و اساطیر، و زاویه مقدس تئاتر بسته می‌پردازد. «تردید در حقانیت صحنه بسته» عنوان فصل چهارم کتاب است که موضوعاتی چون روسو و تئاتر اشتراکی، ایدئولوژی نوین درام، تئاتر بی‌انقلاب، انقلاب بی‌تئاتر و تئاتر ناپیدا را مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهد. «تئاتر آزادشده» عنوان فصل پنجم است که به موضوعاتی چون تئاتر خدایگان و گستره نوین صحنه، زوال تقدیر محتوم، قلمرو فرمانروا، اسطوره‌ها و ایدئولوژی‌های دراماتیک، بازار تئاتر، و نیرویابی تئاتر می‌پردازد. و در نهایت «تئاتر و انقلاب دایم.» عنوان فصل پنجم است که با یک پس‌گفتار به پایان می‌رسد.

«جامعه‌شناسی تئاتر» با ترجمه جلال ستاری و از سوی نشر «مرکز» منتشر شده است.

آریامن احمدی