جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

وحدت اسلامی و پیامبر اكرم ص


وحدت اسلامی و پیامبر اكرم ص

در بررسی تاریخ اسلام, سیره نبوی همواره از جمله موضوعات مهم و مورد مطالعه اندیشمندان مسلمان بوده است تحلیل رویدادها و حوادث ویژه تاریخ اسلام و نیز بازشناسی كیفیت موضع گیری های پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در برابر رخ دادهای گوناگون زمان, همواره موضوع مطالعه تحلیل گران تاریخ اسلام بوده است

«قل هذه سبیلی أدعوا إلی الله علی بصیرهٔ أنا و من اتبعنی‏» (۱)

● ضرورت طرح مساله وحدت اسلامی

در بررسی تاریخ اسلام، سیره نبوی همواره از جمله موضوعات مهم و مورد مطالعه اندیشمندان مسلمان بوده است. تحلیل رویدادها و حوادث ویژه تاریخ اسلام و نیز بازشناسی كیفیت موضع‏گیری‏های پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در برابر رخ‏دادهای گوناگون زمان، همواره موضوع مطالعه تحلیل‏گران تاریخ اسلام بوده است.

مساله «وحدت اسلامی‏» و نقش مؤثر پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در ایجاد و گسترش آن در همین راستا قابل توجه است. ضرورت طرح چنین موضوعی را از سه منظر می‏توان ارزیابی كرد:

الف - اهمیت‏سیره‏شناسی

مساله وحدت اسلامی و نقش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در ایجاد آن در تحلیل و بررسی سیره نبوی از جمله موضوعات بسیار مهمی است كه هر متفكر اسلامی در آغاز مطالعه با آن مواجه می‏شود.

بدون تردید، موضع‏گیری‏های پیامبر صلی الله علیه و آله در این مورد، در نقش مقام نبوت و رسالت، دارای ارزش ویژه‏ای برای مسلمانان خواهد بود; چرا كه خداوند می‏فرماید: «لقد كان لكم فی رسول الله اسوهٔ حسنهٔ لمن كان یرجو الله والیوم الآخر وذكرالله كثیرا» (احزاب: ۲۱) (۲)

«اسوه‏» یعنی پیشوا، راهنما و نمونه و «تاسی‏» به معنای چیزی یا كسی را نمونه گرفتن است. (۳) بنابراین، طبق مفاد این آیه كریمه، این روی‏دادها مانند تمامی وقایع تاریخی مرتبط با پیامبر صلی الله علیه و آله در بردارنده نحوه عملكرد، كیفیت تصمیم‏گیری و حیات دنیوی آن حضرت است و از این‏رو، دارای اهمیت‏بوده و به عنوان حجت و شاخص شناخته شده است. مسلمانان نیز موظف به تعقل و تفكر در ابعاد حیات حضرت رسول صلی الله علیه و آله شده‏اند. (۴)

علامه طباطبائی(ره) می‏نویسند: «كلمه «اسوه‏» به معنای اقتدا و پیروی است ... اسوه در مورد رسول خدا صلی الله علیه و آله عبارت از پیروی اوست و اگر تعبیر به «لكم فی رسول الله‏» (شما در مورد رسول خدا صلی الله علیه و آله تاسی دارید) كرد، كه استقرار و استمرار در گذشته را افاده می‏كند، برای این بود كه اشاره كند .... شما همیشه باید به آن‏جناب تاسی كنید. و معنای آیه این است كه به او تاسی كنید، هم در گفتارش و هم در رفتارش.»(۵)

بنابراین، بررسی سیره پیامبر صلی الله علیه و آله در تحقق وحدت اسلامی، به عنوان یكی از زیر مجموعه‏های بررسی سیره نبوی، ضرورت می‏یابد.

ب - ضرورت تبیین سیره سیاسی

نقش‏آفرینی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در مسائل سیاسی جامعه، فلسفه‏یابی و پی‏جویی حكمت‏ها و اهداف آن‏ها، گویای سیره سیاسی نبوی است. از این زاویه، تدابیر نبوی در هدایت، ولایت و رهبری جامعه اسلامی، مشخص‏كننده راهبردهای اداره سیاسی جامعه است و چون مساله «وحدت امت‏» موضوعی سیاسی است، تحلیل و بررسی نقش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نیز درباره آن، بهترین راه برای تبیین سیره سیاسی نبوی تلقی می‏گردد. تاثیر وحدت اسلامی در ساخت امت اسلام و ره‏آورد روشن آن برای آینده مسلمانان، نشان‏دهنده كاركرد سیاسی این موضوع است و بی‏شك، نظر به نقش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در این مسیر، می‏تواند راهی فراروی تحلیل سیره سیاسی آن حضرت به روی ما بگشاید و مقدمه‏ای برای الگوگیری و نیز اطاعت از خواست و اراده نبوی باشد. «من یطع الرسول فقد اطاع الله ومن تولی فما ارسلناك علیهم حفیظا» (نساء: ۸۰) (۶)

ج - شناسایی سیره وحدت

سیره پیامبر صلی الله علیه و آله در ایجاد امت واحد، می‏تواند مبین و مفسر اصول و معیارهایی برای وضعیت كنونی جهان اسلام باشد. بدین ترتیب، مساله وحدت اسلامی نه تنها در مجموعه مباحث‏سیره نبوی یا سیره سیاسی، بلكه به عنوان موضوعی كه اكنون مورد ابتلای جوامع اسلامی است، مورد توجه قرار می‏گیرد. از این‏رو، با نظری به تاریخ اسلام و پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله، استخراج و استنباط دستورالعمل‏های لازم برای به كارگیری در زمان معاصر ممكن خواهد شد. «یا ایها النبی انا ارسلناك شاهدا ومبشرا ونذیرا» (۷)

الف - وحدت امت اسلامی

سیره پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در ایجاد وحدت امت، از زوایای گوناگونی قابل بررسی است. بازشناسی این عنوان راهی برای دست‏یابی به آن ابعاد خواهد بود.

«وحدت امت اسلامی‏» به معنای تحقق وحدت اسلامی در مجموعه كلی امت اسلام و به صورت كلان، در سرتاسر جهان است، به‏گونه‏ای كه در نهایت، نوید تشكل امت واحد اسلامی به گوش رسد. «وان هذه امتكم امهٔ واحدهٔ وانا ربكم فاتقون‏» (مؤمنون: ۵۲) (۸)

با دقت در این مفهوم، روشن می‏شود كه وحدت امت اسلامی قابل تجزیه و تحلیل به مفاهیم دیگری نیز هست:

اولا، تحقق وحدت امت، نشان از یك آرمان واحد و مطلوب دینی دارد; یعنی «امت واحد اسلامی‏».

ثانیا، وحدت امت اسلامی، هدف و آرمانی نهایی برای وضعیت موجود و كنونی مسلمانان است. قطعا تحقق وحدت مت‏بدون نظر به شرایط كنونی ملت‏های مسلمان ممكن نیست; زیرا امت اسلامی، همان مجموعه جوامع اسلامی باحفظ خصوصیت ویژه وحدت اسلامی می‏باشد.

ثالثا، از مفهوم «وحدت امت اسلامی‏» می‏توان مفهوم دیگری نیز اخذ كرد و آن واژه «وحدت اسلامی‏» است. چنان‏كه وحدت امت را به عنوان حلقه وصل و محور زیربنایی امت واحده جهانی (در قلمرو حكومت الهی جهانی) در نظر آوریم، محتاج راه‏حل‏ها و راه‏بردهایی برای تغییر وضعیت موجود به سمت كمال مطلوب (وحدت امت) هستیم و این جزهمان «وحدت اسلامی‏» نخواهد بود.

بدین‏سان، ضرورت تفكیك و تعریف سه مفهوم بنیادین به منظور بررسی سیره پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله (در موضوع بحث) روشن می‏شود; یعنی جامعه‏اسلامی، امت واحد اسلامی و وحدت اسلامی.

(بحث تفصیلی در این‏باره ما را از مقصد این مقاله خارج می‏سازد. بنابراین، تنها مروری اجمالی و گذرا به هر یك از این واژه‏ها خواهیم داشت.)

ب - جامعه اسلامی

جامعه اسلامی مجموعه متشكل از مردم مسلمان در یك قلمرو حكومتی و مرز خاص جغرافیایی است كه دارای اعتقادات و آرمان‏های دینی باشند. در واقع، می‏توان جامعه اسلامی را تحقق نظام الهی در یك قلمرو خاص دانست، همان‏گونه كه حضرت ابراهیم علیه السلام می‏فرماید: «... و من ذریتنا امهٔ مسلمهٔ لك ..» (بقره: ۱۲۸) (۹)

وقتی سخن از «نظام‏» به میان می‏آید، مجموعه‏ای مركب از افراد، اركان و روابط اجتماعی خاصی مورد نظر است كه بر اساس یك مبنای وحدت‏بخش، هدف و جهت‏خاصی را می‏پیمایند. بدین ترتیب، مفهوم جامعه با ویژگی «نظام‏مندبودن‏» در برابر مفهوم فرد، قرار می‏گیرد. بنابراین، جامعه را نمی‏توان جمع عددی افراد و تنها یك تجمع صرف از انسان‏ها دانست; آن‏گونه كه برخی واژه «جامعه‏» را در استعمال متداول خود مخصوص تجمع افراد انسانی در یك‏جا دانسته و چنین گفته‏اند: «مهم‏ترین پیوند و مبنای این گروه و معنای اساسی این ارتباطات، جمع‏بودن آنها در یك‏جاست‏» (۱۰) برخی نیز گفته‏اند: «جامعه منشا ملیت را تجمع - یعنی، از هم‏زیستی با هم‏زیستن - گرفته است ...». (۱۱)

بنابراین، هر جامعه‏ای دارای نظام اجتماعی خاص است كه ساختارهای اجتماعی را بر محور آن شكل می‏دهد. شبیه این كلام را با تفاوت‏هایی پنهان، (۱۲) در كتاب نقد دینداری و مدرنیسم می‏خوانیم: «جامعه یك تجمع صرف از انسان‏ها نیست، بلكه دو خصوصیت مهم جامعه را همراهی می‏كند: اول، جامعه دارای یك ساختار (نظم) اجتماعی است (Social Order) دوم، نظم اجتماعی جامعه می‏تواند منشا صدور فعل اجتماعی (دسته جمعی) باشد. (۱۳) با این همه، آنچه روابط انسان را با انسان‏ها از سایر روابط بشری با موجودات دیگر متمایز می‏سازد، شاخصه «حب‏» و فرآیند «تولی انسانی‏» است: «یا ایها الناس انا خلقناكم من ذكر وانثی وجعلناكم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقاكم ان الله علیم خبیر.» (۱۴)

بدین ترتیب، تمایلات و گرایش‏های انسانی زمینه تعامل اجتماعی را به وجود می‏آورد و این خود منشا صدور فعل اجتماعی است. از این رهیافت‏به «نظام ولایت اجتماعی‏» تعبیر می‏شود. پس تردیدی نیست كه نظم اجتماعی جامعه، منشا صدور فعل اجتماعی نیز خواهد بود; یعنی، مفهوم نظام با مفهوم ولایت اجتماعی هم‏سو می‏گردد و آشكار است كه قید «الهی‏» صبغه دینی و رویكرد ارزشی تعلقات جامعه اسلامی را نشان می‏دهد. البته بحث از «حب‏» در دین و نقش «تولی انسانی‏» در جامعه، موضوعی دامنه‏دار است، ولی اجمالا می‏توان گفت: بر اساس آیات الهی، «محبت‏»، یكی از شاخص‏های مهم تمایز انسانی به‏شمار می‏آید. محبت در اوج تعالی خود تنها به ذات احدیت تعلق می‏گیرد; زیرا انسان حقیقتی ماورای تعلق و كشش به خدا ندارد: «انا لله وانا الیه راجعون‏» (۱۵) از همین روست كه می‏فرماید: «الا بذكر الله تطمئن القلوب‏» (۱۶) پس محبت، مبدا اتصال و حركت تكاملی انسان به سوی خداست. همچنین محبت مایه تشكیل نظام اجتماعی هست: «ومن آیاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا الیها وجعل بینكم مودهٔ ورحمهٔ‏»; (۱۷) بر این اساس، ملاك تجمع خانوادگی و حتی تجمع بزرگ انسانی ( جامعه)، بر محور محبت و مودت است. (۱۸)

در حدیثی زیبا از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله درباره جامعه مؤمنان، همین كلیت‏با قید آثار ایمان مطرح شده است: «مثل المؤمنین فی توادهم و تراحمهم و تعاطفهم كمثل جسد واحد.» (۱۹)

در نهج البلاغه می‏خوانیم: «ایها الناس، انما یجمع الناس الرضا والسخط وانما عقد ناقهٔ ثمود رجل واحد فعمهم الله بالعذاب لماعموه بالرضا. فقال سبحانه: فعقدوها فاصبحوا نادمین ...» ای مردم، محور اجتماع آدمیان خشنودی و خشم است. آری، تنها یك نفر بود كه ناقه ثمود را پی كرد، اما چون تمامی قوم ثمود به كار او رضا دادند، خداوند همه ایشان راسزاوار عذاب ساخت. و این سخن خدای سبحان است كه «پس آن ناقه را پی كردند و همگی پشیمان شدند.» (۲۰)

نكته‏ای كه باید درباره تعریف جامعه اسلامی افزود این‏كه در این دیدگاه، بین «جامعه دینی‏» و «جامعه اسلامی‏» تفاوت است.

در واقع، جامعه دینی، جامعه آرمانی دین است كه تعریف آن نیز ناظر به بیان ویژگی‏ها و مطلوبیت‏های نهایی دین خواهد بود، (۲۱) در حالی كه جامعه اسلامی، تحقق آموزه‏های جامعه آرمانی در وضعیت موجود جوامع مسلمان است كه به سبب اعتقاد امت‏یا سازگاری نسبی نظام‏های اجتماعی با اهداف دینی، عنوان «اسلامی‏» به خود گرفته است. این‏كه در فرهنگ لغات «جماعهٔ‏» را به «گروه مردم‏» معنا می‏كنند نیز شاهدی بر این مدعاست. (۲۲)

بعضی نیز مفهوم «جامعه اسلامی‏» را با واژه «امت‏» در فرهنگ سیاسی اسلام یكسان قلمداد كرده و گفته‏اند: «امت (جامعه اسلامی) عبارت از جامعه منظم و هماهنگی است كه افراد آن دارای هدف و مقصد مشترك باشند ... بنابراین، در امت هیچ مرز و مبنایی به جز عقیده و ایمان، كه اساس هدف و راه مشترك افراد آن جامعه است، وجود ندارد.» (۲۳) اما با قت‏بیش‏تر باید این دو واژه را از یكدیگر تفكیك كرد. (۲۴)

ج - امت واحد اسلامی

مفهوم «امت واحده اسلامی‏» نیز با توضیحاتی كه گذشت، روشن می‏شود. در واقع، می‏توان امت واحده اسلامی را مجموعه متشكل از جوامع اسلامی در سطح جهانی دانست كه دارای ویژگی عینیت‏یابی وحدت امم مسلمان است. در این صورت، امت واحده، جریان و تحقق نظام‏مند وحدت امت اسلامی در جوامع جهانی خواهد بود. امت واحده اسلامی، تسری همان هویت‏حقیقی جامعه اسلامی در شعاع گسترده و جهان شمول است; یعنی، تحقق و وجود نظام ولایت اجتماعی الهی در سطح جهانی با حفظ ویژگی‏ها و ساز و كارهای خاص خودش: «ان هذه امتكم امهٔ واحدهٔ وانا ربكم فاعبدون.» (انبیاء: ۹۲) (۲۵)

همان‏گونه كه گفته شد و این كریمه نیز به خوبی نشان می‏دهد، تعبیر «امهٔ واحده‏» حكایت از آن دارد كه جامعه اسلامی (و جوامع) در مسیر تحقق وحدت، باید به جایی برسد كه یك امت واحد اسلامی تشكیل دهد. (۲۶) و اصولا این آرمان بلند در متن هدف خلقت انسان نهادینه شده است: «ولو شاء ربك لجعل الناس امهٔ واحدهٔ ولا یزالون مختلفین الا من رحم ربك ولذلك خلقهم‏» (۲۷)

توضیح این‏كه «ذلك (در این آیه) اشاره دارد به امت واحدبودن; یعنی، این آرمان كه همه مردم پیرو ملت واحد می‏باشند و خداوند مردم را برای این آرمان والا آفریده است. (۲۸)

حضرت امام خمینی(ره) می‏فرمود: «اسلام آمده است تا تمام ملل دنیا را، از عرب و عجم و ترك و فارس، با هم متحد كند و یك امت‏بزرگ به نام امت اسلام در دنیا برقرار كند.»(۲۹)

این بعد آرمان‏خواهی (امت واحدبودن) در كلام شیوای مثنوی نیز تحت عنوان «نفس واحدبودن مؤمنان‏» مطرح می‏شود كه خود، گویای جامعه آرمانی دینی است:

«مؤمنان معدود لیك ایمان یكی جسمشان معدود لیكن جان یكی چون نماند خانه‏ها را قاعده مؤمنان مانند نفس واحده چون از ایشان مجتمع بینی دو یار هم یكی باشند و هم ششصد هزار تفرقه در روح حیوانی بود نفس واحد روح انسانی بود» (۳۰)

پی‏نوشت‏ها

- «بگو راه و رسم من و پیروانم این است كه خلق را با بینایی و بصیرت به سوی خداوند دعوت كنیم.»

- « به راستی كه برای شما و برای كسی كه به خداوند و روز باز پسین امید [و ایمان] دارد و خداوند را بسیار یاد می‏كند، در پیامبر خدا سرمشق نیكویی هست.»

- ابن منظور، لسان العرب، ماده «اسوه‏».

- ر. ك. به: جوان و مشكلات فكری، قم، خرم، ۱۳۷۰، ص ۲۰.

- سید محمدحسین طباطبائی، المیزان، تهران، بنیاد علمی و فكری علامه طباطبائی، ج ۱۶، ص ۴۵۱.

استاد مطهری نیز در سیری در سیره نبوی پس از اشاره، به همین آیه كریمه و اینكه رفتارهای پیامبر صلی الله علیه و آله نیز مانند سخنان آن حضرت، دارای معانی و تفسیر است، آورده: «قرآن می‏گوید در وجود پیغمبر، اسوه و تاسی‏ای ست‏برای شما و وجود پیغمبر كانونی است كه ما از آن كانون باید روش زندگی استخراج كنیم. پس همین‏طور كه گفتار پیغمبر نیاز به تعمق و تفسیر سیر دارد، (رفتار او هم چنین است) ... رفتار پیغمبر ما آن‏قدر عمیق است كه از جزئی‏ترین كار او می‏شود قوانین استخراج كرد ... .» ر. ك. به: مرتضی مطهری، سیری در سیره نبوی، تهران، صدرا، ۱۳۶۷، ص ۴۴ - ۴۶.

- «هر كس از پیامبر اطاعت كند، در حقیقت، از خداوند اطاعت كرده است، و هر كسی سرپیچد[بدان] كه تو را نگهبان ایشان نفرستاده‏ایم.»

۷- «ای پیامبر، ما تو را گواه و مژده‏رسان و هشداردهنده فرستاده‏ایم.»

- «و همانا این امت‏شماست، امتی یگانه، و من پروردگار شما هستم. از من پروا كنید.»

- «و از زاد و رود ما امتی فرمانبردار خویش پدید آور.»

۰- علی شریعتی، امت و امامت‏به نقل از بولتن اندیشه ۵ - ۷ تهران، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، ۱۳۷۵، ص ۱۴۲.

۱- محمدعلی زكریایی، فلسفه و جامعه‏شناسی سیاسی، (قسمت دوم) تهران، الهام، ۱۳۷۳، ص ۳۴۳.

۲- بررسی تفاوت‏ها در مبانی و سایر آراء مرتبط با این مفهوم مربوط به مباحث‏خاص جامعه‏شناختی است.

در ای‏باره ر. ك. به: محمدجواد لاریجانی، نقد دینداری و مدرنیسم (مجموعه مقالات)، تهران، مؤسسه اطلاعات ۱۳۷۲، مقاله «جامعه دینی و مدرنیسم‏» / همو، حكومت، مباحثی در مشروعیت و كارآمدی، تهران، سروش، ۱۳۱۳۷۳- محمدجواد لاریجانی، همان، ص ۱۲۰ - ۱۲۱ و ۱۴۴.

۴- «هان ای مردم، همانا ما شما را از یك مرد و یك زن آفریده‏ایم و شما را به هیئت اقوام و قبایلی در آورده‏ایم تا با یكدیگر انس و آشنایی یابید. بی‏گمان گرامی‏ترین شما در نزد خداوند پرهیزگارترین شماست. خداوند دانای آگاه است.»

۵- «ما از خداییم و به سوی خدا باز می‏گردیم.»

۶- «بدانید كه با یاد خداست كه دل‏ها آرام می‏گیرد.»

۷- «و از جمله آیات او این است كه برای شما از نوع خودتان، همسرانی آفرید كه با آنان آرام گیرید و در میان شما، دوستی و مهربانی افكند.»

۸- برای‏تفصیل‏این بحث،ر.ك.به:نگارنده «عرفان دینی‏» (جزوه درسی)، ۱۳۷۶.

۹- علاءالدین هندی، كنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال، بیروت، مؤسسهٔ الرسالهٔ، ۱۹۸۵ م، ج ۱، ص ۱۴۳ و ۱۴۹، حدیث ۶۹۴ و ۶۹۵ و نیز ر. ك. به: حاج سیدجوادی و دیگران، دایرهٔ المعارف تشیع، تهران، سازمان دایرهٔ المعارف تشیع، ۱۳۶۶، ج ۲، ص ۱۵۴.

۰- عبدالمجید معادیخواه، فرهنگ آفتاب (فرهنگ تفصیلی مفاهیم نهج البلاغه)، تهران، نشر ذره، ۱۳۷۲، ج ۴، ص ۱۸۲۰.

۱- محمدعلی زكریایی، همان، «جامعه ایده‏آل‏».

۲- ر. ك. به: كریم زمانی جعفری، فرهنگ لغات نهج البلاغه، تهران، كیهان، ۱۳۶۷، ص ۵۱۹ - ۵۲۰.

۳- هدایت‏الله ستوده، تاریخ اندیشه‏های اجتماعی در اسلام، تهران، آوای نور، ۱۳۷۴، ص ۳۹.

۴- شاید بتوان واژه «ملت‏» را در معنای متداول آن (نه آنگونه كه در قرآن به معنای راه، روش و مكتب آمده) برابر با مفهوم «جامعه‏» نیز دانست. «ملت‏» را به یك واحد اجتماعی كه دارای سابقه تاریخی واحد و قانون و حكومت واحد و با آمال و آرمان‏های مشترك نیز معنا كرده‏اند.

۵- «و این امت‏شماست كه امتی یگانه است و من پروردگار شما هستم. پس مرا بپرستید.»

۶- ر. ك. به: مجموعه سخنرانی‏ها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۸، ص ۹۴.

۷- «و اگر پروردگارت می‏خواست مردم را امت‏یگانه‏ای قرار می‏داد، ولی همچنان اختلاف می‏ورزند، مگر كسانی كه خداوند [بر آنان] رحمت آورد. و برای همین آنان را آفریده است.»

۸- ر. ك. به: قرآن كریم، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص ۲۳۵. ایشان در ذیل این آیه، توضیحات قابل توجهی آورده است، كه مراجعه به آن خالی از لطف نیست.

۹- صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۱۶۳، سخنرانی ۱۶/ ۸/ ۵۹، امام خمینی;.

مقاله «همراه با وحدت‏اندیشان‏» در مجله تقریب، اعتقاد امام پیرامون این مساله را بیان می‏كند.

۰- جلال‏الدین محمد مولی بلخی، دفتر چهارم، ابیان ۴۰۸ - ۴۱۸.

۱- بعضی از نویسندگان نیز در یك نگاه جامعه‏شناختی، «امت‏» را چنین تعریف كرده‏اند: «امت عبارت است از جامعه انسانی از همه افرادی كه در یك هدف مشترك‏اند تا براساس یك رهبری مشترك، به سوی ایده‏آل خویش حركت كنند.» (بولتن اندیشه) شماره ۵ - ۷

۲- ر. ك. به: دایرهٔ المعارف تشیع، ج ۲، ص ۴۹۴، واژه «امت‏» قرآن كریم، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص ۲۸۱.

۳- آیات پیش از این كریمه نیز بسیار قابل توجه است; فرمود: او شما را برگزیده و برای شما در دینتان رنجی قرار نداده است; كه آیین پدرتان ابراهیم است; همو كه شما را از پیش مسلمان نامید و در این «كتاب‏» هم [مسلمان نامیده شده‏اید]، تا سرانجام، پیامبر گواه بر شما و شما گواه بر مردمان باشید. پس نماز برپا دارید و زكات بدهید و به خداوند پناه برید. او سرور شماست، چه نیكو سروری و چه نیكو یاوری. (حج: ۷۸)

۴- «و همگی به ریسمان محكم الهی در آویزید و پراكنده نشوید.» مفسران در معنای «حبل الله‏»، دین اسلام، كتاب الله، و عهد الهی را بر شمرده‏اند. ر. ك. به: قرآن كریم، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص ۶۳).

۵- مجله تقریب، ش ۸ - ۹، ص ۱۲.

۶- این بعد آرمان‏خواهی در واژه «امت واحده‏» در دیدگاه برخی از نویسندگان دیگر نیز به صورت ضعیف‏تری، آمده است (ر. ك. به: محمدعلی زكریایی،همان، ص ۳۴۳).

۷- «[در آغاز] مردم امت‏یگانه‏ای بودند. آنگاه خداوند پیامبران مژده‏آور و هشدار دهنده برانگیخت و بر آنان به حق كتاب‏های آسمانی نازل كرد تا در هر آنچه اختلاف می‏ورزند، در میان مردم داوری كند.»

۸- «مردم جز امتی واحده نبودند سپس اختلاف كردند.»

۹- «برای هر یك از شما راه و روشی معین داشته‏ایم و اگر خداوند می‏خواست،شما را امت‏یگانه‏ای قرار می‏داد. ولی [چنین كرد] تا شما را در آنچه به شما بخشیده است، بیازماید. پس به انجام خیرات بشتابید. بازگشت همگی شما به سوی خداست.»

۰- «و همگی به رشته الهی در آویزید و پراكنده نشوید و نعمت‏خداوند را بر خود یاد كنید كه دشمنان همدیگر بودید و او میان دل‏های شما الفت انداخت و به نعمت او با یكدیگر دوست‏شدید و بر لبه پرتگاه آتش بودید و او شما را باز رهاند. خداوند بدین‏سان آیات خویش را برای شما به روشنی بیان می‏دارد تا هدایت گردید. همچنین ر. ك. به: حج: ۷۸.

۱- «در دین شما، هرآنچه به نوح سفارش كرده بود، مقرر داشت و نیز آنچه، تو وحی كرده‏ایم و آنچه به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش كرده‏ایم، كه دین را بر پا بدارید و در آن اختلاف نورزید.

۲- «و همانند كسانی نباشید كه پس از آنكه روشنگری‏ها فرا راهشان آمد، پراكنده شدند و اختلاف كردند. و اینان عذابی سهمگین [در پیش] دارند.»

۳- «به راستی كه پیامبرانمان را همراه با پدیده‏های روشنگر فرستادیم و همراه آنان كتاب آسمانی و میزان فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند، و آهن را فرود آوردیم كه در آن [مایه] ستیز و صلابت و نیز سودهایی برای مردم است تا سرانجام، خداوند معلوم بدارد كه چه كسی در نهان، او و پیامبرانش را یاری می‏دهد. بی‏گمان خداوند نیرومند پیروزمند است.

۴- از مرحوم علامه كاشف الغطا نقل شده است كه: «بنی الاسلام علی كلمتین، كلمهٔ التوحید و توحید الكلمهٔ‏» (ر. ك. به: مجموعه سخنرانیها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، ص ۹۵).

۵- پیرامون بحث ولایت تاریخی نبی صلی الله علیه و آله نگاه كنید به: نگارنده، «ولایت و سرپرستی در نظام اسلامی‏»، مجله مشكوهٔ، ش ۵۱، ص ۶۵

۶- «و ما تو را جز مایه رحمت‏برای جهانیان نفرستادیم. بگو همین به من وحی می‏شود كه خدای شما خدای یگانه است. پس آیا شما پذیرنده‏اید؟»

۷- «بگو ای مردم، من پیامبر الهی به سوی همه شما هستم‏».

۸- «و تو را جز مژده‏آور و هشداردهنده برای همگی مردم نفرستاده‏ایم‏».

برای تفسیر اجمالی این آیات ر. ك. به: عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن مجید، تهران، مركز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۴، ج ۲، ص ۶۶۸.

۹- «آن جز پندآموزی برای جهانیان نیست‏».

۰- ر. ك. به: بقره: ۲۱۳، مجموعه سخنرانی‏ها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، ص ۱۴ و ۱۵.

۱- محمدابراهیم، آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۶، ص ۱۴۷.

۲- «و ما می‏خواهیم كه بر كسانی كه در روی زمین به زبونی كشیده شده‏اند، منت نهیم (و نعمت دهیم) و ایشان را پیشوایان و وارثان گردانیم‏».

۳- علاءالدین هندی، همان، ج ۷، ص ۵۷۷.

۴- دایرهٔ المعارف تشیع، ج ۲، ص ۱۵۴.

۵- محمدبن یعقوب كلینی;، الاصول من الكافی، تهران، دار الكتب الاسلمیه، ۱۳۶۳، ج ۱، ص ۴۰۳، مرتضی مطهری، همان، ص ۲۸۰.

۶- «همانا سرور شما خداوند است و پیامبر او و مؤمنانی كه ...»

۷- بگو «...حكم جز به دست‏خداوند نیست كه گویای حق و حقیقت و بهترین داوران است.»

۸- «و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد كه چون خداوند و پیامبرش امری را مقرر دارند، آنان در كارشان اختیار [و چون و چرایی] باشد. و هر كس از [امر]خداوند و پیامبر او سرپیچی كند، در گمراهی آشكاری افتاده است‏». اگرچه مفسران عامه و خاصه این آیه را در مورد ازدواج زینت‏بنت جحش و زیدبن حارثه دانسته‏اند، ولی این منافاتی با اطلاق عمومی آیه ندارد.

۹- در این‏باره ر. ك. به: مجله مشكوهٔ، ش ۵۱، ص ۲۲.

۰- «كسانی كه ایمان آورده و هجرت كرده‏اند و در راه خدا به مال و جان جهاد كرده‏اند، همچنین كسانی كه ایشان را جا و پناه و یاری داده‏اند، اینان دوستان یكدیگرند. و كسانی كه ایمان آورده‏اند، ولی هجرت نكرده‏اند، شما از دوستی [و تورات] آنان برخوردار نمی‏شوید، مگر آنكه هجرت كنند».

۱- «و كسانی كه ایمان آورده و هجرت كرده و در راه خداوند جهاد كرده‏اند و كسانی كه ایشان را جا و پناه و یاری داده‏اند، اینانند كه به راستی مؤمن‏اند. برای ایشان آمرزش [الهی] و روزی پاك مقرر است‏».

۲- از میان خود دوازده نفر نقیب برگزینید تا مسؤول و مراقب باشند بدانچه درمیان قومشان می‏گذرد.(محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۱۹۸).

۳- محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم والملوك، بیروت، دارالكتب العلمیه، ۱۹۸۸ م، ج ۳، ص ۱۲۱۰ / دایرهٔ المعارف تشیع، ج ۳، ص ۵۸۴ (بیعت دوم عقبه)، / محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۱۷۹.

۴- «و به راستی، در زبور، پس از تورات نوشته‏ایم كه زمین را بندگان شایسته من به ارث می‏برند.»

۵- «و او كسی است كه شما را جانشینان (الهی) بر روی زمین برگماشت و بعضی را بر بعضی دیگر به درجاتی برتری داد تا شما را در آنچه بر شما بخشیده است‏بیازماید.» میبدی می‏نویسد: این آیت، امت محمد صلی الله علیه و آله را تهنیت است و هم مدحت، و هم بشارت و تهنیت است‏به سزا و مدحت نیكو و بشارت تمام. خداوند خبر می‏دهد كه شما امت محمد صلی الله علیه و آله وارثان زمین هستید و خلیفه‏های مردم و بهینه ذریه آدم و امت پیغمبری كه مهینه خلق عالم ... و ببینید كه ما در ازل، منشور كائنات، به‏نام امت محمد صلی الله علیه و آله ثبت و در زبور نوشتیم كه وارث زمین بندگان شایسته من هستند. (كشف الاسرار، ج ۱، ص ۳۱۸)

۶- «دین خداپسند همانا اسلام است.»

۷- «یهودیان و مشركان را دشمن‏ترین مردم نسبت‏به مؤمنان [مسلمانان] می‏یابی‏»

۸- «این برائت‏خداوند و پیامبر اوست. از مشركانی كه با آنان پیمان بسته‏اید.»

۹- «و این اعلامی از سوی خداوند و پیامبر اوست‏به مردم در روز حج اكبر كه [بدانند] خداوند و پیامبر او از مشركان بری و بیزارند.»

۷۰- «و كسانی هستند كه مسجد را دستاویز زیان‏رساندن و كفر و تفرقه‏اندازی بین مؤمنان و نیز كمینگاهی برای كسانی كه پیش از آن با خداوند و پیامبر او به محاربه برخاسته بودند، ساختند.» ماجرای تاریخی مسجد ضرار را در تاریخ پیامبر اسلام، دكتر آیتی، ص ۶۳۵، دنبال كنید.

۷۱- جلال‏الدین‏محمد مولوی‏بلخی، همان، دفتردوم،ابیات ۳۰۱۶-۳۰۱۷.

۷۲- «بگو ای اهل كتاب، بیایید بر سر سخنی كه بین ما و شما یكسان است‏بایستیم كه جز خداوند را نپرستیم و برای او هیچ‏گونه شریكی نیاوریم هیچ كس از ما دیگری را به جای خداوند به خدایی برنگیرد.»

۷۳- ر. ك. به: محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۴۷۹ - ۵۰۰.

۷۴- او كسی است كه پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاده است تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند، هرچند مشركان ناخوش داشته باشند.

۷۵- درباره متن این نامه‏ها و مسائل مربوط به آنها ر. ك. به: محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۴۸۳ و ۴۹۴.

۷۶- «و در برابر آنان، هر نیرویی كه می‏توانید از جمله نگاه‏داری اسبان، فراهم آورید تا به آن وسیله، دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید، همچنین دیگرانی را نیز غیر از آنان كه شما ایشان را نمی‏شناسید و خداوند آنها را می‏شناسد.»

۷۷- «ای پیامبر، مؤمنان را به جهاد برانگیز.»

۷۸- «و با آنان كارزار كنید تا آنكه فتنه شرك باقی نماند و دین، همه‏اش خدایی باشد.» بهاءالدین خرمشاهی در ص ۱۸۱ ترجمه خود خود از قرآن می‏نویسد: «شیخ طوسی، زمخشری، ابوالفتوح و بسیاری دیگر، فتنه رادراین‏جا به كفریاشرك معناكرده‏اند كه درقرآن سابقه هم دارد.»

۷۹- [اینان] پیامبرانی مژده‏آور و هشداردهنده هستند تا پس از [فرستادن] پیامبران، مردم را بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمند فرزانه است.»

۰- «[مشركان] به جای او، خدایانی را به پرستش گرفته‏اند كه چیزی نیافریده‏اند و خود آفریده شده‏اند و برای خود اختیار زیان و سودی ندارند و اختیار میراندن و زنده‏داشتن و برانگیختن ندارند.»

۱- «و اندیشه‏های ناسزاواری درباره خداوند داشتند كه همچون پندارهای جاهلیت‏بود.»

۲- ر. ك. به: مجموعه سخنرانیها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، ص ۵۲.

۳- «ای مردم به راستی برهانی از سوی پرورž


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.