شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

رستگاری در برف


رستگاری در برف

نگاهی به فیلم «استشهادی برای خدا»

«استشهادی برای خدا» ساخته علیرضا امینی که بر اساس طرحی از محمود آیدن و نگارش علیرضا امینی و محسن تابنده ساخته شده، در نگاره اول، از نظر شیوه فیلمسازی اثر قابل تحسینی است.

داستان فیلم این گونه است که شخصی با نام فتحی پس از۲۰ سال به روستای زادگاه و محل سکونت خود بازگشته تا از مردم و همسرش حلالیت بطلبد، سال ها پیش نرگس همسر فتحی به دلیل ریزش بهمن، بالاجبار چند روزی را در کوهستان پوشیده از برف همراه با۲ سرباز سپری کرده و همین موضوع باعث شده تا اهالی روستا، تهمت های ناروایی به او نسبت دهند. فتحی که تاب تحمل تهمت های مردم را نداشته، پس از به آتش کشیدن مزارع روستاییان، همسر خود را ترک کرده و از روستا مهاجرت می کند. اکنون پس از گذشت۲۰ سال و در حالی که خود را آفتاب لب بام می بیند، به روستا بر می گردد تا از مردم و همسرش (نرگس) حلالیت بطلبد. در روستا، روحانی آبادی و گورکن روستا به او خبر می دهند که همسرش سال های زیادی است که بر بلندای کوهی نزدیک روستا زندگی می کند که دسترسی به آنجا چندان آسان نیست. فتحی از آنها در خواست می کند تا او را برای یافتن همسرش و حلالیت طلبیدن از اهالی یاری کنند. شیخ علی محمد (روحانی روستا) سعی و کوشش بسیاری می کند تا مردم را راضی نماید ولی بیشتر اهالی رضایت خود را منوط به حلالیت نرگس می کنند و.... اینکه مردی بعد از۲۰ سال برای جبران گناهان گذشته و حلالیت طلبیدن از همسرش که به خاطر یک سوء ظن او را ترک کرده، بازگشته، در حقیقت مستلزم یک مبارزه و مجاهدت سخت و دشوار است و شاید راه صعب العبور کوهستان پوشیده از برفی که قهرمان داستان باید از آن بگذرد تا به هدف برسد، نمادی از آن مبارزه و مجاهدت باشد.

این فیلم همچنان که می تواند در ردیف آثار معناگرا قرار بگیرد یک فیلم شخصیت محور است و با آنکه یک ماجرای فردی وشخصی را به تصویر کشیده، تلویحا تفکرات نظام های اجتماعی حاکم بر جوامع روستایی را هم به نقد می کشد. در این فیلم، موقعیت دراماتیک قهرمان داستان، به واسطه وارد شدن او به منطقه ای صعب العبور شکل می گیرد و یک موقعیت دارای تعلیق (مراجعه فتحی به روستا برای روبرو شدن با همسرش پس از گذشت سال های بسیار) ماجراهای قصه را به پیش می برد. با این همه «استشهادی برای خدا» اثری دراماتیک به مفهوم کلاسیک آن به شمار نمی آید. این فیلم را می شود در ردیف آثاری قرار داد که صرفا بر فیلمنامه و شیوه های روایتی کلاسیک تکیه ندارند و عوامل دیگری، چون فضاسازی، موسیقی متن، تدوین و... نقایص پیش گفته را در آن جبران می کنند.

در اثر تازه علیرضا امینی، بازیگران زیادی حضور ندارند، اما شخصیت پردازی متفاوت آن در چند شخصیت محدود، آن را فیلم جذابی ساخته است. در حقیقت کاراکترهای محوری فیلم مخصوصا فتحی (با نقش آفرینی جمشید هاشم پور) با قرار گرفتن در شرایطی سخت و طاقت فرسا، در حال نزدیک شدن به فطرت خویشند.

به یاد بیاوریم صحنه هایی را که به اصرار فتحی، شیخ علی محمد، رحمت و بهیار روستا، او را در سفری اودیسه وار همراهی می کنند تا همسرش نرگس را در کوهستان پوشیده از برف پیدا کند، اوکه با تحمل سختی های بسیار به محل زندگی نرگس (کلبه) بر بلندای قله کوه می رسد، شرم دارد که با نرگس روبرو شود و پس از گشتن طواف گونه دور کلبه او، از شدت سرما، جان به جان آفرین تسلیم می کند و در پایان نرگس را می بیند که بر بالین فتحی حاضر شده و با دست کشیدن بر کفنش او را حلال می کند.

خودداری سازنده فیلم از نشان دادن چهره نرگس که تماشاگر از ابتدای فیلم، بی صبرانه در انتظار دیدن چهره و نحوه رویارویی اش با فتحی است، به تاثیرگذاری چنین موقعیتی کمک شایانی کرده است.

«استشهادی برای خدا» به لحاظ فرمی نیز یک فیلم موفق است و امینی در یک زیباشناسی تصویری، فضای مه گرفته و برفی کوهستان را در نسبت با درونمایه و مضمون اثر صورت بندی کرده است.

شاید بهترین سکانس های این فیلم (هم از نظر معنایی و هم از نظر تکنیکی) صحنه های جدال سر سختانه آدم ها با برف و سرما و طبیعت باشد.

ناگفته نماند که این فیلم ضرباهنگ کندی دارد و در سکانس هایی که فتحی ناچار است به تنهایی مسیر کلبه نرگس را طی نماید، این کندی ملال آور می شود. علاوه بر آن، برخی کاراکترها و خرده ماجراهایی که در طول داستان به قصه اصلی وارد شده اند، تا آخر فیلم، معرفی و واکاوی نمی گردند و کارگردان تا پایان به پرسش های ایجاد شده در ذهن مخاطب در این زمینه ها، پاسخ نمی دهد.

سوالاتی چون، رسیدن یا نرسیدن خانم رحیمی بالای سر زن زائو، یا چگونگی نجات پیدا کردن شیخ علی محمد از یخ زدگی در کوهستان و...

صرف نظر از عناصر بیرونی (چون فیلمبرداری، موسیقی و تدوین سنجیده فیلم) امینی برای جبران کمبودهای پیرنگ روایی داستان، شخصیت پردازی کم عیب و نقصی در فیلمنامه داشته است که اگر چنین کاری نکرده بود، یقینا با توجه به کندی ریتم و تخت بودن تصاویر «استشهادی برای خدا» فیلم قابل قبولی نمی گردید.

و حرف آخر اینکه اگر چه در این فیلم، عنصر موسیقی، به کمک روایت آمده و بارزیادی از روایت و بسط پیرنگ داستانی را بر دوش می کشد، در برخی لحظه ها و سکانس ها نقش پر رنگ موسیقی متن، سبب آزار و رنجش مخاطب می گردد.

محمد عمرانی