سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

از خواب گران خیز


از خواب گران خیز

برخی تصور می کنند که وحدت ملل و کشورهای اسلامی, یعنی همین که سر کلمه اسلام و چند واژه با رنگ و لعاب اسلامی به تفاهم برسیم

برخی تصور می کنند که وحدت ملل و کشورهای اسلامی، یعنی همین که سر کلمه اسلام و چند واژه با رنگ و لعاب اسلامی به تفاهم برسیم. در عصری که از اسلام تنها چند شعار با پوسته ای تو خالی مانده است، بیش از این نیز نمی توان انتظار داشت. برخی دیگر نیز تصور می کنند که اگر بقیه امت اسلامی تندوری های آنان را پیروی کنند، به وحدت می رسیم و مشکلات مسلمانان حل می شود، غافل از این که دنیا که هیچ آخرت خود را نیز می بازند. دین اسلام و به وحدت رسیدن امت اسلامی، یک جهان بینی بسیار وسیع است که احترام گذاشتن به حقوق همه انسان ها، آزادی همه اقوام و ادیان و زندگی توأم با آرامش و صلح با حداکثر گذشت را می طلبد که البته اگر جایی حقوق انسانی ضایع شد، آن گاه ایستادگی نیز لازم است. پیامبر اسلام هرگز تنها با مسلمانان به وحدت نرسید، او با یهودیان و مسیحیان پیمان وحدت بست و حتی چیزی فراتر از آن رفت و در عهدنامه مدینه، آنان را چون امتی واحد با مسلمانان شمرد که آزادند به شریعت خود باور و عمل کنند و مجبور به رعایت شریعت اسلامی نیستند. وظیفه اسلامی ما دفاع تنها از حقوق فلسطینیان نیست، بلکه دفاع از حقوق ضایع شده همه انسان هاست، از هر قوم، ملیت و دین و مذهبی. به خود بیاییم. چشمان خود را تعمداً به روی بخشی از حقایق اسلامی که از روح دین ناشی می شود -و انگار به نفع دکانداری دینی مان نیست، بسته ایم و با چند شعار با ظاهر اسلامی دلمان را خوش کرده ایم که مسلمانیم. واژه مسلم چنان که قرآن به کار می برد، کسی نیست که پدر و مادرش مسلمان باشد یا حتی شهادتین را گفته باشد، مسلم یعنی کسی که تسلیم حق باشد. ما حتی بخشی از دستورات اسلامی را نیز انجام نمی دهیم که اگر تازه تنها به بخشی عمل می کردیم و بخشی را نادیده می گرفتیم، مصداق این آیه قرآن بودیم: «... چرا به‌ برخی‌ از کتاب‌ ایمان‌ آورده‌ و به‌ بعضی‌ دیگر، کافر می‌شوید، پس ‌جزای‌ چنین‌ مردم‌ بدکرداری‌ چیست‌ به‌ جز ذلت‌ و خواری‌ در زندگی‌ این‌ جهان‌ و سخت‌ترین‌ عذاب‌ در روز قیامت‌، و خدا غافل‌ از کردار شما نیست‌». پاسخ های قرآن آنقدر دقیق و بهت آور است که گاه انسان تصور می کند، آینده را پیش بینی کرده است! آیات قرآن نیز با درک شأن نزولات و رفتار پیامبر که بابت کشف و درک حقایق و رازهای قرآنی بوده، کامل می شود. اسلام ناب محمدی زمانی متجلی می شود که آیات تند سوره منافقون نازل می شود، و حتی یکی از مسلمانان جوان از پیامبر در مورد کسب تکلیف نسبت به قتل پدر منافق اش می پرسد و حضرت می فرماید: «با او مدارا خواهیم کرد.» شاید بسیاری از مسلمانان که روح دین و حقیقت اسلام را نمی شناسد، با خواندن آن آیات تصور کنند، قتل منافقان بر ایشان واجب است، اما رفتار پیامبر است که با نشان دادن راز آیه، معنای حقیقی آن را نشان داده و رفتار درست را تجویز می کند که بدون توسل به آن ممکن است دچار اشتباهاتی بزرگ شد. نرمخویی و مدارا خصلت اخلاقی آن حضرت بود و نه زبانم لال نشانه ذلت یا خیانت آن حضرت به آرمان ها! برخلاف خوانش تندروها مسلمانان جهادی در دنیای امروز پیمان پیامبر اسلام نه خفت آمیز و ذلت آمیز و تسلیم پذیری است و نه دوری از شریعت اسلام را نشان می دهد، بلکه عین حقیقت اسلام است؛ یعنی آزادی در گزینش ادیان مختلف و همزیستی مسالمت آمیز آنان در کنار یکدیگر، چنان که در قرآن نیز آمده است. آیا از خود خجالت نمی کشیم که حتی گفتگو با اهل کتاب را نمی پذیریم، در حالی که قرآن ما را مدام به سوی فصل مشترکمان با آنان هل می دهد و سیره پیامبران که قرآن در موردش می فرماید دارای خلقی عظیم است، ما را به مدارا حتی با دشمنان سفارش می کند؟ فرقان یعنی این: اگر ادعای مسلمانی داریم و خود را پیرو محمد می دانیم، اما با دشمنانمان گفتگو نمی کنیم و صلح را حرام می دانیم، دروغگوییم و مستحق همان جزایی که قرآن ایمان آورندگان لفظی را به آن بیم می دهد. عزت و سربلندی ما در آن نیست که با دیگران شاخ به شاخ شویم و هر کس زور بیشتری داشت، با عزت تر است! اتفاقاً این نوع برتری نشانه معیارهای کودکانه راه ظلم است و انسان، جامعه، دولت و تمدن مقتدر و بزرگوار عمدتاً بدین کارهای سبک و معیارهای سطحی خود را تقلیل نمی دهد. مسیر عزت و سربلندی راه حق چنان است که نه تنها در پی درگیری با دیگران نیست و اعتماد دیگران را در راه خود با انعطاف و مدارا جلب می کند، بلکه حتی آنقدر منصفانه است که گام های دیگران را نیز با خود همراه می سازد. این هم گامی را نیز از طریق چنگ و دندان نشان دادن از دور یا با ایجاد ترس از طریق نیروهای قهار بالقوه ای که هر لحظه می تواند بالفعل شود، بدست نمی آورد، بلکه آن قدر مطمئن، منصفانه، به دور از تنش حرکت می کند که حتی کسی که سوء نیت داشته باشد، می بیند که اگر مخالفت کند، تنها می ماند. فراموش نکنیم که شکست راه حق زمانی نیست که در زورآوری بر دیگران کم بیاورد، بلکه هنگامی است که طی نبرد با دشمنان و ظالمان، معیارهای آنان را بپذیرد و سپس در رابطه با آن با ایشان رقابت کند و درگیر شود و نباید هرگز و هرگز آخرت اش را به دنیا ببازد. پیروزی راه حق وقتی است که در جهان بینی خود، معیارهای انسانی و اخلاقی خود را دنبال کند و اتفاقاً این راه ناحق باشد که احساس کند با معیارهای سطحی خویش یک شکست خورده و جا مانده است.

من هشدار می دهم که ما در این خصوص در این چند ماهه عقب گرد داشته ایم و اگر به خود نیاییم و به جای زندگی مسالمت آمیز همه اقوام و ادیان در خاورمیانه بدنبال جنگ و شعارهای قاطع توخالی باشیم، مسلمان نخواهیم بود که هیچ، به جرگه طاغوتیان زمان خواهیم پیوست. طاغوت یک اسم نیست که مجموعه ای از رفتارها، روش ها و منش هاست. متأسفانه با حرف های نسنجیده این چند روزه هم درس غلطی به برخی از مسلمانان دادیم، هم موجب شدیم که به تدریج ائتلافی از کشورهای اسلامی در حال شکل گیری بر علیه ما باشند. از خواب غفلت بیدار شویم. امروزه ما باید در برخورد با دشمنان مان، راه و منش پیامبر اسلام را عملاً راهکار خود سازیم، تا حلّال مشکلات جهان اسلام و بشریت گردیم. اگر امروز ما چنان مسئولیتی را بر عهده نگیریم، خداوند فردا گروهی شایسته تر را برای این کار بر می گزیند.

کاوه احمدی علی آبادی

دکترای فلسفه و ادیان از تگزاس آمریکا