پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مهربان ترین فرشته خاکی


مهربان ترین فرشته خاکی

بنده برگزیده حق تعالی شد و نامش بلند و دینش پاینده آشنا ساخت انسان را با معنای واقعی اش روشن نمود حقیقت را با آفتاب وجودش در شام تیره زندگی نبوت را ختم داد و قرآن را عینیت

آنگاه که جهل و تاریکی در حجاز سایه افکنده بود‏، آنگاه که نوزادان دختر عرب به جرم دختر بودنشان‏ زنده به گور می‌شدند‏، آنگاه که کعبه را بتخانه اعظم می خواندنش‏ و آنگاه که در جامعه عرب نشانی از صداقت و راستی و مهربانی نبود، مهربان ترین فرشته خاکی متولد شد‏‏، از حق آمد و به حق برانگیخت، تمام کائنات را رنگ خدایی داد، آفتاب جهان فروز وجودش‏، نور علم و رحمت را بر زمین گستراند، از توحید گفت و به خدای یکتا فراخواند، برف ظلمت را آب کرد و نوید بهار داد. قلب عالم امکان شد و جریده هستی.

از ملکوت آسمان به زمین فرا خوانده شد و افلاکی ترین فرشته خاکی گردید‏، خواند: « اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق ...». بنده برگزیده حق تعالی شد و نامش بلند و دینش پاینده. آشنا ساخت انسان را با معنای واقعی اش. روشن نمود حقیقت را با آفتاب وجودش در شام تیره زندگی. نبوت را ختم داد و قرآن را عینیت.

سخن از کیست؟ سخن از بنده برگزیده خدا ؛ حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله است، سخن از آخرین پیغام دار و خاتم انبیاء است. سخن از کلمه الله الاعظم و کلام تکوینی خدا است، سخن از حقیقتی عینی و جاودانه است، سخن از ذخیره‌ای تمام نشدنی و حقیقتی است عینی و انسانی، که شناخت ابعاد مختلف شخصیت و دستیابی به عمق سیره و سلوک و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادی مستمر نیازمند است. سخن از خاتم النبیاء و قله رفیع کمال انسانی است، سخن از خلیفه الله الاعظم و واسطه ابدی نزول فیض الهی است. سخن از آینه تمام نمای صفات حسنای حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم است. سخن از پیامبری است که اطاعت از وی همان اطاعت از خدا شمرده شده است، سخن از نبی‌ مکرم است که آزار و ایذاء وی موجب عذاب دردناک و لعنت خداوند در دنیا و آخرت تلقی شده و دوستی خداوند متعال مشروط به اطاعت از وی گردیده است. سخنی از پیامبری است که خلق و خوی الهی و رحمت و عطوفت‌اش، مایه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبیر «وانک لعلی خلق عظیم»، توصیف شده است. سخن از «عبد خدا» است که با عبودیت و بندگی ذات حق، به عالی‌ترین درجه عبودیت دست یافت و از همه تعلقات و وابستگی‌ها رها شد و به عنوان «رحمه للعالمین» و عامل رهایی و آزادی مردمان از زنجیرها و بندهای سخت معرفی شد. آری سخن از محمد مصطفی (ص)؛ مبلغ دین الهی، معلم آیات حکمت و مربی و اسوه انسان ها است.

در نوشتار حاضر سعی داریم در حد بضاعت خویش بتوانیم از برگزیده ترین رسول آسمانی و نوید بخش آزادی جاودانی، حضرت محمد مصطفی (ص) سخن بگویم. امید است بتوانیم همواره رهرو دینش باشیم و از پرتو وجودش بهره مند.

● تولد حضرت محمد (ص)

بنابر بسیاری از روایات، در ۱۷ ربیع الاول عام الفیل (۵۷۰ م)، یا به روایتی ۱۲ ربیع الاول پیامبر نور و رحمت متولد شد و با با ولادتش تازگیهایی در جهان پدید آمد:

۱) امام ششم (ع) فرمود: شیطان به هفت آسمان بالا می‌رفت و خبرهای آسمانی را گوش می داد، وقتی که عیسی (ع) تولد یافت از سه آسمان رانده شد، و تا آسمان چهارم می رفت، و چون حضرت رسول (ص) متولد شد از همه آسمانها رانده گردید.

۲) بارگاه انوشیروان (ایوان مدائن) شکست و چهارده کنگره آن افتاد.

۳) انوشیروان در خواب دید که خورشید در تاریکی شب از طرف حجاز برآمد و از نردبان چهل پله‌ای که سر به کیوان کشیده بود بالا رفت، و همه جا را روشن کرد، جز کاخ او که در تاریکی ماند.

۴)آتشکده آذر گشسب که هزار سال روشن بود، خاموش شد، سرد گشت و مرد.

۵) در یثرب یک یهود بر فراز قلعه ای فریاد کرد: این ستاره احمد است، ستاره پیامبر جدید است، یهودی هایی که پای قلعه ایستاده بودند، به سراغ غیبگو و دانشمند خود دویدند.

۶) یک عرب بیابانی با ریش سپید، و قامتی بلند، مهار شترش در دست، وارد مکه شد، و این اشعار را میخواند: دیشب مکه در خواب بود و ندید که در آسمانش چه نورافشانی و چه ستاره بارانی بود!

۷) در آن شب هر بتی که در هر جای عالم بود، بر رو افتاده بود.

۸) دریاچه ساوه که سالها آن را می پرستیدند فرو رفت و خشک گردید.

۹) وادی سماوه که سالها بود، کسی آب در آن ندیده بود، آب در آن جاری شد.

۱۰) داناترین دانشمند مجوس در خواب دید: که چند شتر صعب، اسبان عربی را می‌کشتند و از دجله گذشته داخل بلاد ایشان شدند، طاق کسری از میان شکست و دو حصه شد، و آب دجله شکافته شد و در قصر او جاری گردید، و نوری از طرف حجاز ظاهر گردید و در عالم منتشر شد و پرواز کرد تا به مشرق رسید.

۱۱) سریر سلطنت پادشاهان، سرنگون شده بود.

۱۲) مجمع پادشاهان در آن روز، غمناک و از سخن بازمانده بودند.

۱۳) میان کاهنان و همزادشان که خبرها به آنها می‌گفتند جدایی افتاد، و ساحران از علم خود نمی‌توانستند استفاده نمایند.

نزدیک به فجر صادق، مقارن این حوادث، جناب آمنه دید که ستاره های آبی، با دنباله های ارغوانی، به پشت بام خانه‌اش می‌ریزند!، از این تماشا مسرور شده بود که ناگهان دید زنهایی نورانی اطراف بالینش نشستند، فکر کرد زنان قریشند، ولی متحیر بود که چگونه خبر یافته‌اند که او در این وقت می خواهد وضع حمل کند!!

صدایی به سان زمزمه فرشتگان و صدای ارواح از میان آنان بلند شد: یکی گفت: من آسیه زن فرعونم، دیگری گفت: من مریم دختر عمرانم .....

آمنه بر روی آنها تبسم کرد (پسرش به دنیا آمد). آمنه گفت: صدایی شنیدم که می‌گفت: ای آمنه به پسر تو، خلق آدم، معرفت شیث، شجاعت نوح، خصلت ابراهیم، زبان اسماعیل، رضای اسحاق، فصاحت صالح، حکمت داوود، حشمت سلیمان، ملاحت یوسف، تحمل موسی، طاعت یونس، صبر ایوب، جهاد یوشع، حب دانیال، وقار الیاس، عصمت یحیی، و زهد عیسی عطا شده است. ( آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری.)

● از پیامبر اعظم (ص) بیشتر بدانیم

برای آنکه بتوانیم اندکی از مقام و مناصب پیامبر گرامی اسلام سخن بگوییم‏، باید سیمای آن حضرت را در قرآن کریم مشاهده کنیم. به همین منظور به چند آیه از آیات کلام الله مجید اشاره ای کوتاه داریم:

«مان کان محمدُ ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین» (سوره احزاب‏، آیه ۴۰)

در این آیه از قرآن مجید به ختم نبوت اشاره شده است و اینکه حضرت محمد مصطفی (ص) خاتم پیامبران خدا است.

«لقد من الله علی المومنین اذا بعث فیهم رسول»اَ (سوره آل عمراان‏، آیه ۱۶۴)

در این آیه نیز اشاره به این امر شده است که خداوند حضرت محمد (ص) را برای ابلاغ پیام خود‏، به سوی مردم فرستاد و بدین وسیله بر مردم منت نهاد.

«انا انزلنا علیک الکتاب للناس بالحق» (سوره زمر، آیه ۴۱)

در این آیه نیز به وظیفه ای که پیامبر (ص) که از جانب خداوند ماموریت داشت اشاره شده است‎‎؛ به این امر که پیامبر (ص) از سوی خداوند وظیفه یافت که حقایق وحیانی را برای مردم بازگوید.

«انک لتهدی الی صراط مستقیم» (سوره شوری، آیه ۵۲)

پیامبر (ص) وظیفه دارد که مردم را به صراط مستقیم فرا خواند.

«لتبیین للناس ما نزل الیهم» (سوره نحل، آیه ۱۹)، «ما انزلنا علیک الکتاب الا لتبیین لهم» (سوره نحل، آیه ۶۴)، «قد جاءکم رسولنا یبیین لکم علی فتره من الرسل» (سوره مائده، آیه ۱۹)

پیامبر گرامی اسلام، افزون بر ابلاغ وحی که همان منصب رسالت است، مضامین وحی را برای مردم تبیین می نمود. آن حضرت که روح وحی را دریافته بود، آن را برای مردم تفسیر می کرد و گاه برای روشن تر شدن وحی، فروعاتی را بیان می کرد که در کتاب خدا بدین صراحت و جزئی نگرانه نیامده بود.

«ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهالکم عنه فانتهوا» (سوره حشر، آیه ۷)

پیامبر (ص) در تفصیل و تفسیر وحی، بری از اشتباه و خطا بود و خداوند نیز مردم را تکلیف فرمود که هر آنچه وی می فرماید بدان عمل نمایند.

«ما ینطق عن الهوی. ان هو الا وحی یوحی» (سوره نجم، آیه ۳ و۴)

هر چه از پیامبر اکرم (ص) صادر می شد‏، منشاء وحیانی داشت. از این رو کلام پیامبر بدون چون و چرا مقبول می افتاد و اعتبار و حجیت یقینی داشت.

«لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه» (سوره احزاب، آیه ۲۱)

رفتار پیامبر گرامی اسلام نیز معصومانه تلقی می شد و می توانست- به مثابه حجت الهی- مبانی درک و تفسیر حقیقت قرار گیرد.

«النبی اولی بالمومنین من انفسهم» (سوره احزاب، آیه ۶)، «انما ولیکم الله و رسوله» (سوره مائده، آیه ۵۵)

پیامبر اکرم (ص) نسبت به مومنان از اولویت و تقدم برخوردار است و بر آنان از خودشان سزاوارتر است و خداوند بعد از خود، آن حضرت را به ولایت مردم برگزیده است.

«اطیعوا الله و اطیعوا الرسول» (سوره نساء، آیه ۵۹‏ سوره تغابن، آیه ۱۲)

بر مسلمانان است که غیر از دستورات ابلاغی از ناحیه وحی که اطاعت از خدا است «اطیعو الله» از دستورات پیامبر اکرم (ص) نیز تبعیت کنند «و اطیعوا الرسول» و شخصی که به خدا و رسول خاتم ایمان دارد‏، باید ولایت هر دو را پذیرا باشد.

از آنچه گفتیم می توان چنین نتیجه گرفت که سنت نبوی که همان گفتار و کردار پیامبر اکرم (ص) است، مبنای عمل مسلمانان قرار داشت و پیامبر اکرم (ص) افزون بر منصب رسالت که همان ابلاغ وحی بود، دارای نقش مرجعیت دینی نیز بودند؛ یعنی در تفسیر دین و دیدگاه شارع، مرجعیت داشتند. گذشته از آن پیامبر اکرم (ص) دارای منصب ولایت نسبت به مردم بودند و آن حضرت مرجع نهایی هر گونه اختلاف میان مردم بودند و به مقتضای همین ولایت، آن حضرت رهبر مردم بودند و ریاست عام آنان را بر عهده داشتند.

«رسول اکرم در راس تشکیلات اجرایی و اداری جامعه مسلمانان قرار داشت. علاوه بر ابلاغ وحی و بیان و تفسیر عقاید و احکام و نظامات اسلام‏، به اجرای احکام و برقراری نظامات اسلام همت گماشته بود تا دولت اسلام را به وجود بیاورد.» (امام خمینی (ره)‏، ولایت فقیه، ص ۱۵)

● سخن پایانی

برای شناخت پیامبر اعظم (ص) ، باید «عبد خدا» بود و شب زنده داری کرد، با کفار و منافقان جهاد و مبارزه کرد، در راه رشد دانش و معرفت و آگاهی مجاهدت کرد، با مومنان و هم کیشان مهربان و متواضع بود، به مستمندان کمک و انفاق نمود و از افتادگان دستگیری کرد، با یتیمان مهربان بود و آنان را نیکی و خدمت کرد و…

به یاد داشته باشیم که اگر قرآن کریم مسلمانان را به تاسی و الگوگیری از پیامبر گرامی اسلام (ص) فراخوانده است، خود نیز خطوط روشن آن را ترسیم کرده است و زمانی پیوند ما مسلمانان با وجود مقدس رسول اکرم (ص) می‌تواند معنی‌دار و موثر باشد که آن بزرگوار را به عنوان مقتدا، امام، الگو و پیشوای حقیقی بشناسیم و در مسلک و سلوک از ایشان پیروی کنیم و این امر ممکن نیست مگر با مراجعت به قرآن کریم و ترسیم خطوط روشن این کتاب آسمانی که نشان می دهد که پیروان آن حضرت چه خطوط کلی را در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود باید سرمشق قرار دهند تا بتوانند به قله رفیع کمال و رشد حقیقی و رضای خدا دست یابند

علیرضا تاجریان

منبع: باشگاه تحلیلگران جوان آریا