پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

بچه هایی که با تیزی بزرگ می شوند


بچه هایی که با تیزی بزرگ می شوند

چاقو و قمه اسباب بازی در دست جوانان شده است

جوانی غرق در خون، پهن بر کف خیابان؛ ضاربی که چاقویش هوا را می شکافد و نظاره‌کنندگان را تهدید می‌کند، مردم ایستاده‌اند و جان دادن جوان غرق در خون را تماشا می‌کنند.... هنوز خبری از پلیس نیست و نیز از مردمی که همیشه و همه جا حاضرند ... مردم هستند اما فقط به نیت تماشا و جوان ۴۵ دقیقه در خون خود می‌غلتد و جان می دهد.... چرا و چگونه خشونت در جامعه ما دیده می‌شود؟ چاقو؛ این سلاح سرد خطرناک که جان بیش از ۶۲۵ نفر را سال گذشته گرفته است از کجا وارد زندگی جوانان ایرانی می‌شود....

دعوا با فحش مادر شروع شد. اصغر وقتی با دست‌های دستبندخورده به همراه سروان دوستاره سوار ماشین پلیس می‌شد با صورتی سرخ، لبی خون‌آلود و صدایی گرفته می‌گفت «به مولا فحش مادر داد».

دعوا در کوچه‌های تودرتوی محله‌ای در جنوب شهر و سر نشستن مهرداد و دوستانش زیر پنجره خانه اصغر شکل گرفت. کمی بعد از اعتراض اصغر، صداهای این دو نوجوان بالا گرفت و بعد، فحش و زد و خورد. مهرداد ۱۶ساله با چند مشت محکم گوشه لب اصغر را پاره کرد. کوچه شلوغ شده بود و خیلی‌ها با زیرشلواری و چادرهای گلدار جمع شده بودند. عده‌ای دنبال پرسیدن علت دعوا بودند و بعضی‌ها تماشا می‌کردند و برخی هم سعی در جدا کردن داشتند. اصغر در یک لحظه چاقوی ضامن‌دار مشکی‌اش را درآورد و با حمله به مهرداد پشت او را یک وجبی شکافت. مهرداد پر از خون فریاد می‌زد اما اصغر سر جاش خشکش زده بود با چاقویی که چند لحظه بعد از دستش به زمین خورد. «به مولا فحش مادر داد.»

این تنها یکی از هزاران دعوایی است که شکل می‌گیرد و به چاقوکشی می‌رسد. طبق آمارهای ارائه‌شده از سوی معاونت اجتماعی پلیس تهران بزرگ نزدیک به ۱۰۰ درصد زورگیری، کیف‌قاپی، تجاوز به عنف، شرخری، نزاع‌های دسته‌جمعی و در مجموع جرائم خشن و خیابانی و۶۰ تا ۷۵ درصد قتل‌های خانوادگی و حتی اتفاقی با سلاح سرد انجام می‌گیرد. هفته گذشته رئیس سازمان پزشکی قانونی از رشد ۵/۲۳ درصدی مرگ ناشی از سلاح سرد خبر داد. احمد شجاعی گفت در شش ماه نخست امسال ۶۲۵ نفر به وسیله سلاح سرد جان خود را از دست دادند. طی چند سال گذشته با افزایش این آمارها پلیس چندین بار دست به کار شده و با اجرای طرح جمع‌آوری سلاح سرد اقدام به غلاف کردن قمه و قداره کرده است؛ اقدامی که «سردار ساجدی‌نیا» چند روز بعد از شروع طرح، آن را پیشگیری از وقوع دیگر جرم‌ها خواند و به خبرنگاران گفت: «حدود ۴۵۰ نفر از حاملان سلاح سرد در تهران دستگیر و هزار و۱۰۰ قبضه قمه و چاقوهای غیرمتعارف کشف شد.»

سلاح سرد و «چاقوی غیرمتعارف» شامل سرنیزه، قداره، قمه، زنجیر تیغه‌دار، پنجه بوکس، گرز، چاقوهای ضامن‌دار، دنده‌ای، شکاری، چاقوهایی با تیغه‌های بیشتر از ۳۰ سانتیمتر، تبر و انواع و اقسام شمشیر می‌شود که گاهی تیغه آنها به ۷۰ تا ۸۰ سانتیمتر هم می‌رسد. نمونه این شمشیرها را می‌توان در سریال‌های کره‌ای این روزها مثل جومونگ یا سریال‌های سال‌های دورتری مثل شمشیر تیپوسلطان و شمشیری که لین چان در لیانگ‌شامپو در دست داشت، دید. برای پیدا کردن این چاقوها و سلاح‌ها در هر شهری باید به نقاطی خاص سر زد. در تهران باید به گمرک یا مولوی رفت که به قول میثم «معدنشه».

او ۲۰ساله و بچه محله‌ای در جنوب شهر است؛ محله‌ای که خودش می‌گوید بچه‌هایش با «تیزی» بزرگ می‌شوند و تا حالا چندین بار انواع و اقسام طرح‌های نیروی انتظامی از جمع‌آوری اراذل و اوباش تا جمع‌آوری سلاح سرد در آن اجرا شده است. میثم می‌گوید بسیاری از بچه‌محل‌هایش از وقتی صدایشان کلفت می‌شود و پشت لب‌شان سبز، به تقلید از برادر بزرگ، پدر و بچه‌های دیگر چاقویی در جیب می‌گذارند که یا در دعوای احتمالی استفاده کنند یا اینکه با آن در زمان لازم «گنده‌لات‌بازی» دربیاورند.

در شمال میدان مولوی به سمت چهارراه سیروس و بازار سیداسماعیل مغازه‌های متعددی وجود دارند که در کنار فروش همه جور جنس و لوازم، ویترین یا گوشه‌ای را هم به فروش چاقو اختصاص داده‌اند. از چاقوهای جیبی کوچک با تیغه‌های چهار پنج سانتی گرفته تا ضامن‌دارهای هفت هشت سانتی و کاردهای دسته‌استخوانی آشپزخانه و ساطورهای دسته‌پلاستیکی و کاردهای سلاخی بی‌دسته‌ای که هر چیزی را می‌شود با آن از وسط دو شقه کرد و البته «تیزی».

تیزی، تیغه‌ای نزدیک چهار پنج سانتیمتر دارد و به گفته فروشندگان بیشتر مشتری‌های آن خانم‌ها هستند که برای حفظ امنیت خود یکی از آن را در کیف‌شان می‌گذارند. مثل هدی که از چند سال پیش که صبح زود به دانشگاه می‌رفت از ترس مادرش چاقوی ضامن‌دار پدرش را به او داد. او چهار سال است که چاقو در کیف دارد اما تا حالا به جز کندن پوست میوه هیچ وقت از آن استفاده نکرده و البته با خنده می‌گوید اگر هم اتفاقی بیفتد گمان نمی‌کند بتواند سریع از آن استفاده کند.

● نامرده که نامردی درست می‌کند

در ویترین مغازه‌های مولوی البته خبری از قمه، قداره و شمشیر نیست اما مجید فروشنده یکی از مغازه‌ها می‌گوید اگر مشتری باشد شمشیر سامورایی هم هست. او که گوش سمت چپش شکسته و هیکلی درشت دارد ادامه می‌دهد: «این روزها گیربازار است و کسی جرات نمی‌کند خیلی از این جور چیزها بفروشد اما اینجا همه جور شمشیر و قمه و قداره پیدا می‌شود.»

به گفته یکی دیگر از مغازه‌دارها هم که دوست ندارد نامی از او برده شود نیروی انتظامی فروش چاقوهایی با تیغه‌های بالای ۳۰ سانتیمتر و به افراد زیر ۲۰ سال را برای مغازه‌دارها ممنوع کرده و هرچند یک بار گشتی در مغازه آنها می‌زند. این روزها در مولوی کمتر چاقویی را می‌توان پیدا کرد که اسم چاقوسازش روی بدنه آن حک شده باشد. روی بدنه تک و توکی از این چاقوها می‌توان اسم‌هایی مثل مرتضی، حاج‌احمد، حاج‌اکبر و حیدر را دید که چاقوسازهای زنجانی و تهرانی هستند. بیشتر چاقوهای بازار مولوی مثل بیشتر چیزهای این بازار و بازارهای دیگر از چین وارد می‌شوند. درست مثل لباس، کفش، کیف، شلوارکردی، کشمش، سیر، خاتم و حتی دسته‌بیل.

«رضا رابط» رئیس اتحادیه چاقوسازان زنجان می‌گوید: «این قمه‌ها و چاقوهایی که پلیس گرفته و در روزنامه عکس‌شان چاپ شده و تلویزیون نشان می‌دهد برای زنجان نیستند. اینها بیشتر چینی هستند. چاقوی زنجان کار دست است و گران. یک شمشیر زنجان ۲۵۰ هزار تومان قیمت دارد یا یک قمه ۱۰۰هزار تومان و هیچ رذلی اینقدر پول نمی‌دهد برای عربده‌کشی.»

به گفته او کسی که شمشیر ۵۰ سانتی را در ماشین گذاشته و قمه و قداره در جیبش دارد، برای صنایع دستی بودن و تزیینی آن را نخریده و هدفی دیگر داشته و باید با آن برخورد شود. او می‌گوید: «این وسط مقصر که چاقو نیست، نامرده که نامردی درست می‌کنه وگرنه اگه چاقوی سلاخی نباشه حاجی حجش درست نیست.» «رضا حیدری» مدیرعامل شرکت تعاونی فروشندگان چاقوی زنجان هم معتقد است برخورد با اراذل و اوباش لازم است اما جمع‌آوری چاقو کارساز نیست چون افراد از تیغ موکت‌بری ۲۰۰ تومانی و چوب و پاره آجر استفاده می‌کنند. او که ۳۳سال است چاقوساز است و از ۱۰سالگی به قول خودش کارش را با جارو کردن کف کارگاه چاقو‌سازی شروع کرده، می‌گوید: «نیروی انتظامی به چاقوسازهای زنجانی کاری ندارد و آنها در ساخت انواع چاقو و شمشیر و هر چیزی آزاد هستند و کار آنها صنایع دستی محسوب می‌شود و افراد آن را برای یادگاری می‌برند نه مزاحمت.»

● «ممد ببعی»،«اصغرخطر» و«مصطفی شاخک»

برای گرفتن رد واردات قاچاق چاقو باید به بانه رفت؛ شهری در استان کردستان، هم‌مرز با کشور عراق که این روزها برای بسیاری از خانواده‌ها به خاطر تلویزیون‌های بزرگ و ال‌سی‌‌دی ارزان و لوازم خانگی‌اش سر زبان‌ها افتاده. عثمان ۳۴ساله که خرج خانواده پنج نفره‌اش را با داشتن مغازه‌ای در بازار و وارد کردن جنس می‌دهد، می‌گوید: «مثل هر جنس دیگری از جمله پارچه، لباس، تلویزیون و لوازم خانگی، چاقو هم از آن طرف مرز مثل سلیمانیه و اربیل بار قاطر می‌شود و به صورت قاچاق چند روز بعد در بازار بانه به فروش می‌رسد.»

او می‌گوید: «مشتری چاقوهای بازار بانه بیشتر عمده‌فروش‌های چاقو در شهرهای مختلف مثل تهران و زنجان هستند که همه جور جنس را با خود می‌برند؛ از چاقوهای کوچک گرفته تا شمشیرهای سامورایی، ورزشی، کاردهای آشپزخانه، ساطور و قصابی.» بسیاری از چاقوهایی که عثمان و دیگران وارد می‌کنند همان‌هایی هستند که به صورت مخفیانه در محله گمرک و مولوی به فروش می‌رسند و در جیب تعدادی از نوجوانان، جوانان و خلافکارهای محله‌های مختلف ‌و شهرهای حاشیه تهران می‌توان پیدا کرد. خلافکارهایی مثل «ممد ببعی»، «علی سیا»، «اصغر خطر»، «حجت زاغی» و «مصطفی شاخک».

چاقوهایی که گاهی در دعواهایی مثل دعوای اصغر و مهرداد با آن همدیگر را «خط‌خطی» می‌کنند. اهالی محل، مهرداد را در حالی که چادر گلدار مادرش را به دورش بسته بودند و خون، گل‌های سفیدش را قرمز کرده بود به بیمارستان منتقل کردند. زخم او در بیمارستان با ۱۵ بخیه ریز بسته شد. پزشکان به او گفتند خیلی خوش‌شانس است چون چاقو به ستون‌فقرات و مهره‌های کمرش هیچ آسیبی وارد نکرده است. البته همه افراد مثل مهرداد خوش‌شانس نیستند.

آرزو مرادی

ولی‌الله خلیلی