دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

جنگ پایان ناپذیر چاد


جنگ پایان ناپذیر چاد

پایتخت چاد در تاریكی مطلق فرورفت مانند همه مناطق جنگی درگیر در هرج و مرج, بیشترین هراس عبارت از عدم اطلاع از هویت دقیق نیروهای متخاصم بود نیروهای فرانسوی كنترل مناطق كلیدی دولتی و نیز ساختمان های مربوط به دولت فرانسه را در دست گرفتند

چندی پیش گروه مسلح «جبهه متحد برای تغییر» در چاد كه بیشتر با نام فرانسوی خود FUC معروف هستند، انجامنا پایتخت چاد را به تصرف خود درآوردند. نبردهای بی امان، بخش شمال شرقی شهر و اطراف ساختمان پارلمان را فراگرفت. آثار محنت بار آن به شكل قطع كامل ارتباطات، خود را نشان داد. شبكه تلفن های همراه انجامنا چهارشنبه گذشته از كار افتاد. پایتخت چاد در تاریكی مطلق فرورفت.

مانند همه مناطق جنگی درگیر در هرج و مرج، بیشترین هراس عبارت از عدم اطلاع از هویت دقیق نیروهای متخاصم بود. نیروهای فرانسوی كنترل مناطق كلیدی دولتی و نیز ساختمان های مربوط به دولت فرانسه را در دست گرفتند. درگیری های شورشیان در انجامنا پایتخت فقیر آفریقایی كه در غربی ترین استان ویران شده از جنگ یعنی دارفور رخ می دهد، هویت معماگونه ای دارد، زیرا نه از ویژگی های یك درگیری قبیله ای برخوردار است و نه كودتا به شمار می آید. به لحاظ تاریخی، حكومت های این منطقه محصور در خشكی، با حمله كشورهای همسایه به پایتخت، سقوط می كنند. مسئوولان چاد ادعا می كنند كه ۶۰ درصد نیروهای FUC، تبعه سودان و مزدوران دارفوری هستند. اپوزیسیون، این موضوع را به شدت تكذیب می كند.

درك چگونگی غصب قدرت توسط آنها مشكل نیست. این نیروها از دارفور وارد كشور شده و دولت «حسن حابر» (Hissene Habre) را بركنار كردند.به نظر می رسد فرانسه، كه سابقاً چاد مستعمره اش بودو بیشتر ملل دیگر غربی، «آدریس دبی» (Deby) را به هر گزینه دیگری ترجیح می دهند. بسیاری از رهبران آفریقایی و غربی مایل به انتقاد از دبی نیستند و دلایل روشنی نیز برای این تمایل وجود دارد. از سوی دیگر بسیاری از مردم چاد به شدت با حكومت وی مخالف هستند. قدرت آهنین او كه از طریق تسلط نیروهای نظامی فرانسه بر كشور و درآمدهای نفتی، تحكیم می شود، بخش عظیمی از مردم از جمله اعضای قبیله خود او یعنی «زاقاوا» را نیز از وی بیزار كرده است.

بزرگترین دلیل برای توجه به دبی، عملكرد او در كشور است. وی تاكنون دو بار در انتخابات پیروز شده و عهد بسته كه در انتخابات عمومی كه برای سوم ماه مه برنامه ریزی شده، پیروز شود.

مخالفان در چاد كه انتخابات را تحریم كرده اند، ادعا می كنند كه دبی همه معیارهای اساسی دموكراسی را نادیده گرفته و قدرت را در دستان خود متمركز ساخته است.

در سال ،۱۹۹۰ پس از آنكه حابر از قدرت ساقط شد، صلح به چاد بازگشت. ابتدا مردم زاقاوا از رهبر خود دبی، حمایت می كردند. اما اكنون توانایی فوق العاده وی همراه با حمایت نظامی فرانسه و ثروت ناشی از معاملات نفتی، همه منتقدان او را متعجب كرده است. بی شك دبی یك معامله گر قدرتمند است. بسیاری از صاحب نظران معتقدند FUC از سنگر محكم خود در دارفور، انجامنا را تسخیر كرد. در آن روزها صدای توپ و آتشبار در سراسر شهر یك میلیونی به گوش رسید.

«لائونا گنك» وزیر خارجه پیشین و سخنگوی كنونی FUC در سخنان تحكیم آمیزی در پاریس در مورد وقایع اخیر هشدار داد و گفت: نیروی هوایی فرانسه دخالت مسلحانه كرده است. ما برای شهروندان بی شماری كه در شهرهای آدر و مودینا قربانی بمباران های فرانسه شده اند، متأسفیم».

تا یكشنبه و پس از حمله نظامی فرانسه، نیروهای دولتی دوباره كنترل اوضاع را به دست گرفتند. فرانسه كه «آدریس دبی» را به مسند ریاست جهموری بازگرداند، اعلام كرد كه ۱۵۰ سرباز به نیروهای مستقر در چاد كه در حال حاضر حدود ۱۲۰۰ تن هستند، اضافه كرده است، اما با این حال دخالت در جنگ را تكذیب كرده و تصریح كرد كه سربازان فرانسوی نیروهای پشتیبان ارتش چاد را تأمین می كنند، ارتشی كه به دبی شدیداً وفادار است.

اما درباره عدم دخالت پاریس در تحولات چاد جای تردید وجود دارد. دبی در بیستم ماه مارس برای پرواز به شهرهای شرقی چاد یعنی آبشه و فارچانا در قلب دشمن، از سوی نیروهای فرانسوی اسكورت شد تا خطوط مقدم جبهه را بازرسی كند. ژنرال «موسی هارون تیركاوا» رئیس پلیس ملی چاد مغرورانه اعلام كرد كه «اوضاع تحت كنترل است». چاد كشوری با ده میلیون جمعیت پراكنده و به بزرگی آلاسكاست. از اقتصاد عقب مانده برخوردار است. جنوب كه از نظر كشاورزی غنی، اما از نظر سیاسی در حاشیه قرار دارد، بیشتر از گروه های بومی مسیحی تشكیل شده است.

از طرفی تركیب قومی چاد بسیار شبیه تركیب قومی سودان است. این دو كشور از مرز مشتركی به طول ۱۰۰۰ كیلومتر برخوردارند و بیش از ۲۰۰هزار سودانی پناهنده در چاد سكنی گزیده اند. اما چاد مسؤولان سودانی را متهم می كند كه مسبب راه اندازی درگیری اخیر در چاد هستند. در همین راستا دولت چاد تهدید كرد كه پناهندگان سودانی را به زور از خاك خود اخراج خواهد كرد.

انجامنا مدت زیادی است كه از جنگ دارفور گله مند است و هشدار می دهد كه این مشكل اگر همچنان حل نشده باقی بماند به چاد سرایت می كند. گرچه هیچ حلقه دوستی میان «عمر حسن البشیر» رئیس جمهوری سودان و همتای چادی او وجود ندارد، اما رهبران دو كشور چاد و سودان در نهم ماه فوریه یك توافقنامه صلح امضا كردند.در روز ۲۳ دسامبر ،۲۰۰۵ چاد اعلام كرد كه در حالت جنگ با سودان است، اما لیبی دخالت كرد و موقتاً به بحران میان انجامنا و خارطوم پایان بخشید. به هر شكل، مشتركات فرهنگی قابل ملاحظه ای میان چاد و سودان وجود دارد. پادشاهی قدیمی مسلمانان قبایل كانم، وادای و باگوئرمی چاد براساس فرهنگی استوار بود كه از طریق تجارت برده در ماورای صحرا استحكام می یافت. اینها پادشاهی های مسلمان شده ای بودند كه تجارت و روابط فرهنگی وسیع با جهان عرب داشتند و هرچند امروزه چاد از جمعیت وسیع عرب برخوردار بوده و زبان عربی دومین زبان مهم خارجی در این كشور است، اما بیشترین مردم آن عرب بومی نیستند.

این قبایل چه عرب و چه غیر عرب، در دو سوی مرزهای به شدت متشنج چاد و سودان قرار دارند. در هفته های گذشته چاد اعلام كرد كه روابط دیپلماتیك خود را با خارطوم قطع كرده است. به دنبال آن، سودان نیز مقابله به مثل كرد. جنبش عدالت و برابری كه یك نیروی مسلح مخالف است، بی درنگ ساختمان سفارت سودان در انجامنا را به اشغال خود درآورد. نیروهای حكومتی چاد كمی بعد آنها را از سفارتخانه بیرون كردند. دبی احتیاج به كمك دارد. این كمك بیشتر نظامی است تا اقتصادی و سیاسی. سربازان دولت چاد از ارتش فرار می كنند و به نیروهای FUC می پیوندند. وزرای كابینه نیز دبی را ترك كرده اند. در سال ۱۹۹۸ شورشی توسط یوسف توگوآمی، وزیر دفاع سابق دبی انجام گرفت.

امروزه گرچه FUC مهمترین گروه مسلح مخالف در چاد به شمار می آید، یك گروه مسلح مخالف دیگر به نام SCUD وجود دارد كه توسط پسر عمویم صاحب قدرت دبی و دیگر خویشان و طفیلی های سابق، رهبری می شود. با نگاهی به تاریخ چاد می توان دریافت این كشور سابقه طولانی در جنگ داخلی و عدم ثبات سیاسی دارد. نخستین رئیس جمهوری این كشور «فرانسوا نگارتا تومبالبایه» در یك كودتای خونین در ۱۹۷۵ توسط ژنرال «فلیكس معلوم»، به قتل رسید كه این یك نیز به نوبه خود به پایان سختی دچار شد.

چاد از نظر اقتصادی نیز در تنگنای شدید به سر می برد. در ماه ژوئن ۲۰۰۰ بانك جهانی موافقت كرد تا خط لوله نفت چاد به كشور همسایه كامرون در بنادر اقیانوس اطلس را بسازد. در عوض چاد نیز متعهد شد كه ۸۰ درصد درآمدهای نفتی را صرف پروژه های آموزشی، بهداشتی و رفاه اجتماعی كند. دبی وعده های خود را نقض كرد و بانك جهانی نیز در اقدامی متقابل، حساب بانكی چاد را بست.

از دیگر سو همسایگان چاد به شكل سنتی در امور داخلی این كشور درگیر هستند. بخشی از آن به این دلیل است كه عامل بومی و قبیله ای در چادشكل بسیار پیچیده ای دارد و مرزهای نفوذپذیر، به معنی رفت وآمد آزادانه افراد قبیله در منطقه است. در سال ۱۹۹۷ لیبی نوار آزو را تسخیر كرد و بخش های بیابانی دورافتاده و مناطق كوهستانی را به خاك لیبی ملحق ساخت و تا آنجا پیش رفت كه در سال ۱۹۷۹ یك تهاجم تمام عیار به چاد داشت. در سال ،۱۹۷۹ دوازده گروه مخالف انجامنا را تسخیر كردند اما بعد از آن، جنگ داخلی میان همین گروه ها آغاز شد.

اكنون لیبی به یك میانجی میان خارطوم و انجامنا تبدیل شده است. صلح كوتاه مدتی كه با میانجیگری لیبی برقرار شد، در سال ۲۰۰۲ شكسته شد و جنگ میان دو كشور همسایه شعله ور شد.

شورشیان چاد اكنون از دارفو به عنوان پایگاه عملیات خود بهره می گیرند. حكومت چاد مسؤولان سودانی را متهم می كند كه به گروه های مسلح مخالف چاد پناه می دهند. دبی خود از طریق اشغال انجامنا با كمك گروه های نظامی كه از دارفور رهبری می شدند، به قدرت رسید و به دنبال آن روابط دوستانه با فرانسه و ایالات متحده برقرار كرد. شاید از همین روست كه دبی به راحتی در دو انتخابات در سال های ۱۹۹۶ و ۲۰۰۱ به پیروزی رسید. با این اوصاف می توان گفت به احتمال زیاد شورشیان چاد، جنگ را دوباره از سر خواهند گرفت.

ترجمه: فاطمه موثق نژاد

منبع: الاهرام