دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

رفتار سیاسی


رفتار سیاسی

رفتار سیاسی را می توان به عنوان بازده یك دستگاه سیاسی تلقی كرد كه معرف ارزش های آن جامعه است, به طور كلی عنصر رفتار قبل از آنكه در مسائل ویژه اجتماعی مانند سیاست, اقتصاد و غیره مورد نظر باشد از دیدگاه روانشناسی مطرح است

اتخاذ رفتار مدبرانه سیاسی به ویژه در مسائلی كه با سیاست خارجی در شرایط بحرانی مطرح می شود، یكی از مسئولیت های عمده و اساسی یك زمامدار و سیاستمدار است. رفتار سیاسی را می توان به عنوان بازده یك دستگاه سیاسی تلقی كرد كه معرف ارزش های آن جامعه است، به طور كلی عنصر رفتار قبل از آنكه در مسائل ویژه اجتماعی مانند سیاست، اقتصاد و غیره مورد نظر باشد از دیدگاه روانشناسی مطرح است. در قلمرو روانشناسی روابط علت و معلول روانی كه باعث می شود زمینه بروز برای یك فرد به سادگی یا به اشكال فراهم باشد مورد بحث قرار می گیرد.

●تعریف رفتار سیاسی

«نوع نگاه مراكز قدرت به مولفه های مختلف سیاسی از قبیل فلسفه سیاسی، تفكر درباره علم سیاست، رهبران و پیروان، جامعه و علایق ویژه، نمایندگی و انتخابات، احزاب و گروه های فشار، كشمكش داخلی و جنگ، تفكر پیرامون دموكراسی و آزادی و نتیجه ای كه از آن حاصل می شود چنانچه موجب مشروعیت سیاسی در عرصه سیاست داخلی و یا كسب اعتبار جهانی و ایفای نقش بازیگری فعال در عرصه سیاست بین الملل شود، یا به عكس موجب عدم مشروعیت سیاسی در عرصه سیاست داخلی و انزوای سیاسی و یا ایفای نقش بازیگری غیرفعال در عرصه سیاست بین الملل شود را رفتار سیاسی گویند.»

●خرد و رفتار سیاسی

«از مسائل مهمی كه در كسب و حفظ قدرت سیاسی در نظام بین الملل كنونی مطرح است، خرد در رفتار سیاسی حاكمان است. گفته می شود اهتمام به اصل فوق كه نتیجه آن نمایش قدرت سیاسی یك كشور است منوط به برخورداری از سیستم های موزون داخلی بوده و به عبارت دیگر مكانیسم های ایجاد این سیستم موزون، رهبری و مدیریت قوی، توانایی های تشكیلاتی، نظم، علم گرایی و دستیابی به اجماع نظر آگاهانه میان جناح های گوناگون هیات حاكمه و توجه به آرا و نظریه های اندیشمندان و صاحب نظران است.» همانگونه كه هدایت یك هواپیما باید براساس اسلوب ها و قضاوت های علمی باشد و قاعدتاً از سلیقه های خلبان به دور است، یقیناً به نسبتی كمتر رفتار مدبرانه حاكمان در عرصه های سیاست داخلی و خارجی و اركان گوناگون آن و همچنین استخراج اصول مملكت داری و طرح كلی حركت یك جامعه با شناخت عینی عوامل ثابت و متغیر میسر است. شناخت محیط داخلی و محیط خارجی از مهمترین اولویت های چنین حركتی است و شناخت عینی با روش های علمی و مشاهدات انسانی از استحكام فراتری برخوردار خواهد بود.

●رفتار متعارض سیاسی

البته برخورداری از انسجام درونی، مشروعیت و كثرت گرایی سیاسی و اهتمام به مفاهیم جدید امنیت و مشاركت سیاسی و داشتن یك نگرش بین المللی و نیز كاهش سیاست زدگی از پروسه تصمیم گیری و... مانعی در برابر هرگونه رفتارهای متعارض سیاسی هیات حاكمه خواهد بود. رفتار متعارض سیاسی یقیناً نیروها را هدر می دهد و جهت گیری های چندگانه و عملكرد متنوع دفع كننده به وجود می آورد. لیكن رفتار مدبرانه سیاسی به ویژه در عرصه نظام بین الملل از یك سو آرامش سیاسی را به ارمغان آورده و از سوی دیگر تلاش دولت و ملت را در رابطه با پیشرفت جامعه مضاعف می نماید و به قدرت ملی تبدیل می كند. «متاسفانه بسیاری از دیدگاه ها، نگرش ها و سیاستگزاری ها و نهایتاً تصمیم گیری ها در كشورهای جهان سوم از نگرش سیستمی و عقلی دور هستند و بحث سیاست زدگی كه در مقابل بحث عقلی در اداره جامعه مطرح است در تمامی شئون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جهان سوم حضور دارد. بدون تردید خصوصیات فكری، اعتقادی، اخلاقی، روانی و اجتماعی رهبری و اعضای مهم هیات حاكمه بر تصمیم گیری ها، عملكردها و رفتار سیاسی اثر مستقیم می گذارند، خصوصیاتی مانند برداشت ها، تصورات، سوابق ذهنی، روش تصمیم گیری، درجه خلاقیت، صبر، درجه اعتمادبه نفس، روش برخورد با مفاهیم، فلسفه زندگی و ویژگی های دیگر بالقوه قابلیت تاثیرگذاری كلیدی را بر نگرش ها و تصمیم گیری های سیاست خارجی دارند.»

●بحران و رفتار سیاسی

یكی از مفاهیمی كه در ارزیابی رفتار سیاسی حاكمان مطرح است، مفهوم مدیریت بحران است. منظور از مدیریت بحران استفاده از تاكتیك ها و استراتژی های سیاسی و غیرسیاسی برای محدود كردن یك اختلاف و جلوگیری از بروز تنش است. رقابت فزاینده میان كشورها، خطرهای ناشی از تقابل ابرقدرت ها و افزایش مناطق حساس در جهان با آثار جنبی آنها، مدیریت بر بحران ها را به مثابه روشی كم هزینه و كم خطر جهت حفظ و پیشبرد منافع ملی یا بین المللی مطلوب تر كرده است.عواملی كه می توانند مجموعه گروه های سیاسی دخیل در یك كشور را به فهم و سرنوشت مشترك و درك مخاطرات بالاخص خارجی هدایت بكنند، متعددند. یكی مجهز بودن گروه های سیاسی به حافظه تاریخی است.

هرچقدر گروه ها آمادگی بیشتر داشته باشند تا با یك فهم تاریخی و با یك افق روشن نسبت به آینده تصمیم بگیرند و عمل بكنند به همان اندازه در اتخاذ یك رفتار خردمندانه سیاسی كوشش می كنند. عامل دوم، فهم مشترك گروه های سیاسی از جایگاه كشور در وضعیت جهانی است و عامل سوم، روحیات و خلقیات نخبگان است، یعنی تا چه اندازه تجربیات مملكت داری و دغدغه های ناشی از مدیریت در دغدغه های تاریخی نخبگان یك كشور جدی است. به عبارت دیگر، آیا مجموعه نخبگان دارای روحیه جدل و بحث و تضارب آرا، برنامه ریزی، كار جمعی و مقولاتی از این قبیل هستند یا نیستند.

و چقدر در این زمینه ها كار كرده اند و تجربه آموخته اند. و عامل چهارم اینكه تا چه اندازه در یك جامعه فهم از بحران جدی است. در جوامع خاورمیانه معمولاً در شرایط فوق العاده بحرانی، زمینه تحول ایجاد می شود یعنی ما قبل از آغاز بحران دست به شناخت آن نمی زنیم و لذا پیش بینی بحران نیز ما را با مشكل مواجه می سازد و اغلب پس از وقوع بحران است كه به دنبال اصلاح و درمان آن می رویم.«شكی نیست كه سیاستمدار خوب، مانند یك ناخدای ماهر، می بایست با اتكا بر تخصص و تجربه با مشاهده ابرهای تیره در افق و پایین آمدن فشار جو و تغییرات مستمر یا دفعی در سایر عوامل و شرایط طبیعی رفتار سیاسی خود را با یك وضعیت فوق العاده توفانی تطبیق دهد. البته تشخیص شرایط اینچنینی، علاوه بر نیاز به تخصص و تجربه در گرو مهارت های ذاتی است كه با فطرت و استعداد فردی همراه است، به همین دلیل است كه از نبوغ فلان ناخدای كشتی، فلان سیاستمدار در تاریخ صحبت می شود و بعضی از همین اشخاص مسیر و روند تاریخ را دگرگون كرده اند.»۴

حبیب عشایری