سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مجله ویستا

لیلا علیه سیمین


لیلا علیه سیمین

به تعبیر برخی منتقدان پیام فیلم نارنجی پوش در تقابل با فیلم جدایی نادر از سیمین قرار دارد

گرچه مهرجویی در دهه شصت زندگی به سر می‌برد، نارنجی‌پوش، آخرین اثر او، فیلمی بسیار جوان است. دو ویژگی بارز جوانان، امید و انرژی است و نارنجی‌پوش نیز سرشار از این دو نیروی حیات‌بخش و نشاط افزاست.

شاید هیچ ساخته‌ای از کارگردان گاو و آقای هـالو و اجاره‌نشین‌ها و هامون و پری ولیلا یا اصلا فراتر از آن هیچ فیلمی از کارگردان‌‌های پیشکسوت سینمای ایران به اندازه نارنجی‌پوش مهرجویی خوشبینانه و امیدوارکننده نبوده است. فعلا کاری نداریم که این امید منطقی و مطابق واقع هست یا نه، همین نگرش مثبت و شوق‌افزا و مبتنی بر تغییر در میان آثار جدی سینمایی در ایران چنان تازگی دارد، که نارنجی‌پوش و سازنده‌اش را از این جنبه در جایگاهی متفاوت با دیگران قرار می‌دهد.

در جریان تحول حامد آبان(حامد بهداد) از شخصیتی عصبی و کلافه و مغشوش به آدمی نسبتا آرام و مثبت‌اندیش با خاطر مجموع دگرگون‌کردن و دیگر شدن ـ که کاری بس دشوار است ـ چنان ساده و شیرین به تصویر درمی‌آید، که به رغم همه ساده‌سازی‌ها، مخاطب را‌ طراوت و توان و تحرک تازه می‌بخشد. گویی کارگردان ناگهان برای مشکل مزمن آشفتگی و سرگردانی راه حلی ساده و عملی کشف کرده؛ کشفی که شوق و شادی آن گویی از پشت صحنه به جلوی دوربین نیز سرایت کرده است.

نوبودن ایده نارنجی‌پوش، دست کم در سینمای ایران و نیز عجیب و غریب بودن داستان ظاهرا ساده آن، که به روشی نسبتا باورپذیر هم روایت می‌شود، بر جذابیتش می‌افزاید. برانگیختن امید به تغییر آن هم با ایجاد برخی تفاوت‌ها از سطوحی محدود و کوچک و به شیوه‌ای آسان در دورانی که ناامیدی از تغییر به واکنش‌های آشکار در سطح جهان منجر شده است. مهرجویی در دهه شصت زندگی خویش درگیرودار تجربه سالخوردگی امیدبخش‌ترین و جوان‌ترین اثر خود را ساخته است.

● پیرنگ تربیت، پیرنگ تغییر

عمود خیمه فیلمنامه نارنجی‌پوش پیرنگ «تغییر مثبت شخصیت» است. از میان پیرنگ‌های دگرگونی شخصیت ـ پیرنگ تحصیل یا تربیت، پیرنگ جبران، پیرنگ سرخوردگی، پیرنگ تحصیل یا تربیت که یکی از جذاب‌ترین پیرنگ‌های دراماتیک نیز به‌شمار می‌آید، پیرنگ اصلی نارنجی‌پوش است. در چنین پیرنگی از سویی تحول شخصیت داستان را از ایستایی رهایی می‌بخشد و از جنبه دیگر عادات و مناسبات نادرست پیشین در برون یا درون شخصیت اصلی موانع متعدد در راه دگرگونی مثبتش به وجود می‌آورد. درباره این که تغییر حامد آبان مقدمات و نیز سیر تدریجی اقناع‌کننده دارد یا نه، می‌توان جداگانه اظهار نظر کرد، اما گسترش و پیشروی فزاینده تغییر شخصیت حامد آبان در خانواده و جامعه ریتم و پویایی فیلمنامه را تداوم بخشیده است. گرچه به نظر می‌رسد فیلمنامه‌نویسان از موانع درونی و فرافردی (اجتماعی و احیانا سیاسی) شاید شتابان و آسان‌گیرانه عبور کرده و بیشتر بر موانع فردی ـ خانوادگی تاکید داشته‌‌اند.

● تداوم ریتم

از مهم‌ترین ویژگی‌های نارنجی‌پوش تداوم ریتم و تمپو است. ضرباهنگ سریع فیلم و گسترش تحول شتابان فیلم از سطح درونی شخصیت حامد آبان به سطح فردی(خانوادگی) و از این لایه به گستره فرافردی و اجتماعی روندی متغیر را رقم می‌زند که ملال و خستگی تماشاگران را زایل می‌کند.

نکته: دست‌کم چند فیلم مهرجویی جریان‌ساز بوده و به فیلم‌های پرطرفدار تبدیل شده‌اند؛ فیلم‌هایی که طرفداران پروپاقرص در میان نسل‌های گوناگون بوده و نمونه برتر و مشهور به‌شمار می‌آیند

عوامل متعددی در پیوستگی ضرباهنگ این اثر موثر بوده است: دوربین متحرک روی دست، قطع‌های سریع و استفاده از جامپ کات، تدوین دینامیک، روند تدریجی ورود شخصیت‌های جدید به فیلم و موکدا همان‌طور که گفته شد بسط داستان فیلمنامه. بازی اکتیو حامد بهداد نیز به صحنه‌ها تمپویی پایدار و موثر بخشیده است. مقصود از ارج نهادن به ثبات ریتم در نارنجی‌پوش به این معنا نیست که در هیچ صحنه یا بخشی از آخرین ساخته مهرجویی به هیچ وجه ضرباهنگ یا تمپو دچار اشکال نمی‌شود. همان‌گونه که پیش‌تر گفته شد عنصر تغییر نهفته درون پیرنگ را به مثابه محور تحولات و تحرکات که عطش مخاطب را برای پیگیری اثر زنده نگه می‌دارد نباید دستم کم گرفت. در فیلمنامه‌نویسی تغییر یعنی حادثه و حادثه مهم‌ترین ویژگی متن دراماتیک غیرایستاست. خوشبختانه تغییر حال حامد آبان از نوع متحول شدن آنی و غیرمنطقی فیلمفارسی‌وار نیست. نویسنده فیلمنامه‌ با تمهید بدیهی گرفتن دگردیسی پیشین شخصیت حامد آبان از انگیزه تحول حامد با پرشی بلند می‌گذرد و روند سریع حوادث را دچار وقفه نمی‌سازد. سپس با تعبیه نشانه‌هایی در رویدادهای آتی و نیز پررنگ کردن جدال فردی ـ خانوادگی شخصیت، دلایلی برای آغاز چرخه تغییرات پیشین او به دست می‌دهد.

● لیلا علیه سیمین، بینامتنیت و فرامتنیت

لیلا حاتمی بازیگر نقش لیلا نهال در نقش سیمین در فیلم جدایی نادر از سیمین هم ایفای نقش کرده است. در آن فیلم سیمین قصد کرده از ایران به کشوری دیگر مهاجرت کند و به سبب نیل به این خواسته زندگی خانوادگی‌اش به خطر می‌افتد. رخدادهای آینده این فیلم ممکن است گروهی از مخاطبان را متقاعد کند که این تقاضای سیمین برحق بوده است. دسته‌ای نیز تصمیم سیمین را حتی پیشنهاد اصغر فرهادی به مخاطب در نظر گرفتند. در نارنجی‌پوش لیلا حاتمی در نقش لیلا نهال از خارج کشور می‌آید و می‌خواهد فرزندش را با خود ببرد، اما در پایان نه تنها فرزندش را نمی‌برد، بلکه خود نیز ماندن در ایران را بر مهاجرت ترجیح می‌دهد. حالا گروهی بنا بر قرینه درون متنی و عده‌ای بنا بر شواهد فرامتنی معتقدند که بازی لیلا حاتمی در نقش نهال و تصمیم او بر ماندن در مقابل عزم سیمین بر رفتن قرار می‌گیرد و این کنایه‌ای بینامتنی از مهرجویی به جدایی نادر از سیمین فرهادی است. آنها برآنند که در برابر پیشنهاد فرهادی مبنی بر رفتن و مهاجرت مهرجویی پیشنهاد می‌کند که بمانیم و بسازیم.

برخی اشاره‌های بینامتنی نارنجی‌پوش به فیلم هامون و شخصیت اصلی آن حمید هامون با بازی مرحوم خسرو شکیبایی هم جالب است، آنجا که حامد آبان می‌گوید: فرزندش حق و عشق اوست که اشاره‌ای مستقیم به صحنه دادگاه هامون و دیالوگ مشهور او در دادگاه است که مهشید (بیتا فرهی) را حق و عشق خود دانسته بود.

● فیلمی جریان‌ساز، از فیلمسازی جریان‌ساز

دست‌کم چند فیلم مهرجویی جریان‌ساز بوده و به فیلم‌های کالت پرطرفدار تبدیل شده‌اند؛ فیلم‌هایی که طرفداران پروپاقرص در میان نسل‌های گوناگون بوده و نمونه برتر و مشهور به‌شمار می‌آیند: اجاره‌نشین‌ها(کمدی)، هامون(پیرنگ سرخوردگی)، پری( پیرنگ تربیت ـ بلوغ)، لیلا (پیرنگ سرخوردگی). ظاهرا مهرجویی رموز جذب مخاطبان جوان در نسل‌های گوناگون را می‌داند.

مونا سیفی