شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
باورهای دینی رکن اساسی فرهنگ شعر معاصر است
شادی هر روز میتواند باشد
آفتاب هر روز میتواند طلوع کند
عشق و شادی و آفتاب زیبا هستند
و زیباییها را چه خوب میتوان دوست داشت
برنجزار سبز است و آفتاب در مرداب شنا میکند
و این همه زیباست
ولی تو گاهی برای دوست داشتن آفتاب، برنجزار و زنت باید بجنگی
گاهی برای عشق باید بجنگی
باید بجنگی تا بتوانی دوست داشته باشی...
"ترانه فولکلور ویتنامی"
شعر پایداری، جدا از دلالتهای موضوعی از منظر فلسفه و علوم نظری، به شعری اطلاق میشود که محصول همدلی میهنی یا قومی در برابر گونهای از تجاوز طبیعت بشری است. بدونشک نام این رویداد عظیم "جنگ" است اما جنگ، تنها بستر شعر پایداری نیست، به بیانی دیگر، واقعیت این است که موضوعات پایداری و مفاهیم شعر مقاومت دلالتهای عام در زندگی بشر دارد، و دورههای خاص از نزاع انسان با "طبیعت"، "حکومت" و "بیگانه" را شامل میشود.
ادب پایداری در معنای جنگ با بیگانه بازتاب روحی ـ روانی نسلی است ایستاده در مقابل یک رویداد تاریخی و مشارکت و مباشرت آن نسل در همدلی و همراهی یکدیگر.
یک جنگ، معمولاً از دو منظر نگریسته میشود: "عادلانه"، "ناعادلانه" طبعاً ادب شکل گرفته در حوزؤ یک جنگ دو وجه دارد یا ادب مقاومت، پایداری و حماسه است یا ادب جنگ.
از منظر ادب مقاومت، پایداری، دفاع، جنگیدن، کشتن، ویران کردن و کشته شدن به آسیای میانه در فرهنگ تودهها یک ارزش محض و ناب تلقی میشود، اما مقاومت برلین در برابر ارتش سرخ و درهم شکستن آخرین سنگرهای متحدین در جنگ جهانی دوم در فرهنگ عمومی جهان بخودی خود دارای ارزش نیست، زیرا فاشیسم با ترویج حس برتری نژادی در پی جهانگشایی است.
بدور از باورهای سیاسی و آیینهای مذهبی و تفکرات اجتماعی پدیدؤ ادب مقاومت وجودی مستقل ندارد. ادب مقاومت که محصول پایداری در برابر تهاجم و حمله به مهاجم است در هر اندیشه و اعتقادی و با هر مرام و انگیزهای قابل ارزیابی فنی و سنجش نظری است.
جنگ یک پدیدؤ نامطبوع در فرهنگ عمومی جامعؤ بشری است. همؤ آیینها با اختلاف در حساسیت، نسبت به پدیدؤ جنگ بدبین هستند اما هر آیینی رویکرد به پدیدؤ جنگ را در شرایطی خاص نامحتمل نمیداند، فرهنگ در هنگام وقوع جنگ دستخوش دگرگونیهای بزرگی میشود، آیینها، باورها و ادیان به تفسیری تازه از رویداد میپردازند و همین تفسیر تازه که مبتنی است بر مقتضیات جنگ، فرهنگ جامعه را ستیزهجو و پرخاشگر میکند. ارزشها در دامنؤ جنگ به ضدارزش و ضدارزشها به ارزش مبدل میشوند.
در جوامع دینی اگر پدیدؤ جنگ با متن باورهای مقدس و یقینی گره بخورد محصول آن ظهور معادلؤ سادؤ حق و باطل و خیر و شر است و طبیعی است این یقین کارآمد دینی تواناتر از تمام ایدههای نظری و عقلانی در تجهیز قهرمانان جنگ است، چنانکه در ژاپن، افغانستان، فلسطین و ایران شاهد آن بودهایم و در گذشتؤ تاریخی ملل متمدن جهان، جنگهای صلیبی و فتوحات اسلامی در سدههای آغازین گسترش اسلام از آن جمله است؛ با تبیین ارزشهای فرهنگی در هنگام وقوع جنگ، جامعه واکنشهای گوناگونی از خود بروز میدهد؛ از گسیل تودههای مردمی به سوی جبهؤ جنگ تا فعالیتهای امدادرسانی در پشت جبههها و مشارکت عمومی جامعؤ هنری و ادبی در تحریض و همدلی با قهرمانان جنگ.
ادب پایداری در چنین شرایطی رفته رفته شکل میگیرد و البته نمیتواند بیگانه با فرهنگ عمومی جامعه باشد چنانکه با زبان رایج عصر خویش نیز ارتباطی محکم دارد.
استحالؤ ارزشها در زمان وقوع جنگ، مهمترین رویداد فرهنگی است و البته غنیترین سرمایؤ شاعران و نویسندگان؛ این استحاله هم دلایل اعتقادی و عقلانی دارد و هم انگیزههای عاطفی و روانی.
مثلاً مفهوم "کشتن" که یک ضدارزش محض در فرهنگ بشریت تلقی میشود در دورؤ فرهنگ اسلامی که دیرزمانی به فتح قلمروهای تازه و گسترش حدود دین خدا نظر داشته است، ارزشهای یقینی چون جهاد و شهادت دارای الگوهای تاریخی روشن و محرک است. این الگوهای تاریخی که گاه در قرائت صریح متون مقدس دینی ریشه دارد بزرگترین میدان استحالؤ ارزشهای رایج و ایجاد کانون ارزشهای جدید میباشد.
روایات و احادیث در مذهب تشیع از زمرؤ متون مقدس مذهبی تلقی میشود و رویداد تاریخی ظهر عاشورای ۶۱ هجری، ریشه در متن حدیث "ان الحیاة عقیدة و جهاد" دارد و طبیعی است که در فراز و نشیب تاریخ یک ملت معتقد به مبانی تشیع این رویداد تاریخی با پشتوانؤ آن "متن مقدس دینی" میدان ظهور ارزشهای تازه باشد.
فرهنگ دینی با توانایی خلق و ایجاد بسترهای نو در هنگام بروز رویداد تاریخی جنگ پاسخگوی تقابل ارزشها و واقعیات است. هنگامی که جنگ شهرها در روزهای اوج دفاع مقدس به مسالهای بغرنج تبدیل شده بود، باورهای دینی برخورد بین واقعیت و ارزش را تحلیل کردند و با خلاقیت و ایجاد بستری دیگر گره جنگ را گشودند، در عرصههای ادبی و هنری نیز حضور باورهای دینی، آیینها، تمثیلها و اعتقادات، نقشی اساسی ایفا میکند.
فرهنگ، تجربؤ دفاع مقدس را در برابر تهاجم دشمن تحسین میکرد. چنانکه همین فرهنگ در سدؤ ششم هجری قمری ـ با الهام از باورهای دیگر ـ این تجربه را محکوم به شکست میدانست. در سدؤ نخستین هجری، فرهنگ ملی ایرانیان، مقاومت در برابر تهاجم بیگانه را عین شکست و ناکامی تلقی کرد و همراهی با سپاه بیگانه را پیروزی و فتح، و چنان شد که شهریار نگونبخت ساسانی پای در رکاب گریز نهاد.
اینکه باورهای دینی رکن اساسی فرهنگ است، تردیدناپذیر است اما تجارب تاریخی، تواناییهای اقتصادی و نظامی و اوضاع اجتماعی را در جهتدهی فرهنگی جامعه نباید نادیده گرفت.
در قرن اخیر، ایدهها و مکاتب فکری بشر چون ناسیونالیزم و کمونیزم، نقش باورهای دینی را در فرهنگ تودههای مردم ایفا کردند و برای آن که در مواجهه با باورهای یقینی دین چون حق و باطل، نور و ظلمت، نصرت مومنان و خذلان کافران دچار کاستی نشوند "مارکسیسم" با الهام از عصر تجربی پس از انقلاب صنعتی، یقینی بودن ایدههایش را در چارچوب تئوریهای علمی تبلیغ کرد، شاید به همین دلیل است که اوکتاویوپاز کمونیستها را دینداران متعصب مینامد.
در هر حال، فرهنگ تودههای جهان، بویژه در اروپای شرقی، آمریکای لاتین، خاورمیانه و آسیای دور، متاثر از اصول تفکر علمی مارکسیسم بوده و طبعاً ادب مقاومت در این حوزهها کمتر ریشه در باورهای دینی و مذهبی دارد. نرودا (شیلی)، لورکا (اسپانیا)، حکمت (ترکیه)، گورکی (روسیه)، شیمبورسکا (لهستان)، درویش (فلسطین)، جیانگ نام (ویتنام)، پتوفی (مجارستان) از همین منظر به پدیدؤ پایداری نگریستهاند.
در نیمه دوم قرن بیستم، جهان بستر حوادثی تلخ بود. حوادثی که در ترسیم سیمای ادب پایداری ملتها نقش ویژهای داشت. حاکمیت تفکر مارکسیستی بر اغلب جنبشهای آزادیبخش و رواج اندیشههای قومیتگرایی و ناسیونالیستی در کشورهای تازه استقلال یافته؛ مفاهیم ادب پایداری را در حوزؤ وطندوستی، خاکپرستی، تفاخر به پیشینؤ تمدن و فرهنگ، قهرمانپروری، تمنای آزادیهای اجتماعی و در شکل نسبتاً مطلوب خود ستایش جوهرؤ انسانیت، محدود کرده بود. بر این اساس احساسات بشری، تظاهری جز بروز هیجانات سطحی چون انتقام و نفرت نداشت. در قلمرو ادیان الهی نیز که بنیاد جوامع دینی بر آن استوار است، تنها اسلام دارای تعلیمات خاص در زمینؤ جهاد تهاجمی و تدافعی است، حتی الهیات سیاسی و رهاییبخش کشورهای عرب، متاثر از تعالیم مارکسیستی و ناسیونالیستی است. در کوران سالهای پس از جنگ جهانی دوم پرستش انسان و زمین به تاثیر از ادب پایداری روسیه در کشورهای خاورمیانه و آمریکای جنوبی و حتی آسیای دور رواج داشت.
ادب پایداری در کشور ما همزمان با انقلاب مشروطیت و جنگ جهانی اول متاثر از گرایشهای ملی و میهنی بود. "در شهر شاعران مشروطه، وطن جغرافیایی معین مییابد و عشقورزی و دوستی وطن در مداری بسته میچرخد" ابوالقاسم لاهوتی و ملکالشعرای بهار در ترویج حس وطندوستی و میهنپرستی، اهتمامی خاص داشتند، پس از جنگ دوم جهانی نیز سلطؤ تفکر اومانیستی ادب پایداری ما را مشحون از مفاهیم غیردینی کرد.
همزمان با تجدید حیات اسلام در کشورهای بحرانزدؤ آسیایی و آشنایی اندیشمندان شرق با درکی نوین از مفاهیم دینی و در پرتو قیامهای مذهبی، ادب پایداری به شکی تازه و تجدید حیات یافته با درونمایؤ دینی ظهور میکند. که "ادبیات انقلاب اسلامی" و "انتفاضه فلسطین "دو نمونؤ برجستؤ آن بشمار میروند.
درونمایؤ ادب پایداری در کشور شیعی و علوی ایران، متاثر از تاریخ مذهبی بویژه عاشورای حسینی است. تاریخ عاشورا تا سدؤ اخیر ماخوذ از سیرؤ مقتلنویسی بود و مقاتل نیز جز ترویج سوگسرایی و تقدیس حس مظلومیت تاثیر مهمتری نداشتند، حتی جوهرؤ ارزشمند "فرهنگ شهادت" در سایؤ مفهوم مجرد "قربانی شدن" به منظور شفاعت گناهکاران ترسیم میشد. طرح مفاهیمی چون "حماسه و عرفان" در پرتو وقایع عاشورای حسینی نخستین تجلی ادب پایداری بود؛ به عبارت دیگر، به جای آن که تاریخ عاشورا تنها "اندرز گذشتگان" و "تسکین حال معاصران" باشد به فلسفؤ پویای قیام در ادوار متوالی تاریخ تبدیل شد.
لازم به توضیح است که "مقتلنویسی شعبهای از تاریخ اسلام است که از ابتدای عصر تدوین علوم مورد عنایت تاریخدانان مسلمان بوده است، در این نوع دانش مورخ میکوشد سرگذشت شهیدان را همراه با ثبت مکان در زمان شهادت از زبان راویان مختلف ثبت کند".
البته مقاتل با گذشت زمان مورد دستبرد کاتبان و راویان قرار گرفتهاند و از زمان نگارش نخستین مقتلها بوسیلؤ ابیمخنف و هشامبن محمد تا زمان نگارش روضةالشهدا و ناسخالتواریخ تنها بعد سوگسرایی بر زمرؤ مقاتل حکمفرما بوده است.
در هر حال "تجدید حیات دینی" در سالهای آخر قرن بیستم، منجر به انقلاب بزرگ اسلامی شد و ادب پایداری جوششی نوین یافت، فرصت جوششی که در دامنؤ قلل مرتفع ادیان الهی قرار گرفته بود.
شعر پایداری
سالهای دفاع مقدس سپری شد، سالهای تهاجم رژیمی توسعهطلب، با رهبرانی ملهم از ایدؤ ناسیونالیزم عربی و سوسیالیزم، به منظور تحکیم پایههای اقتصادی، ارضأ غرور ملی و حفظ اقتدار سیاسی در کنار رقبایی چون مصر و عربستان و متکی به حمایتهای پنهان و آشکار دوستان عربی و غربی.
در یک نگاه اجمالی به پیشینؤ حوادث نظامی قرن بیستم، تهاجم انگلیس و فرانسه و اسرائیل به مصر در سال ۱۹۵۶ به دنبال مشی استقلالطلبانؤ جمال عبدالناصر، اعلان رسمی تاسیس دولت اسرائیل و تهاجم پنج کشور عربی به این کشور، جنبشهای استقلالطلبانؤ کشورهای آفریقایی و آمریکای مرکزی، تهاجم آلمان به کشورهای همسایه، جدال آمریکا و ویتنام، جنگهای داخلی اسپانیا، سلطؤ حکومت ویشی (دستنشاندؤ آلمان) بر بخش وسیعی از فرانسه و مبارزات استقلالطلبانؤ فرانسویها، جنبش آزادیخواهی فلسطین و الجزایر از زمرؤ سلسله وقایع مهمی بودند که حوزؤ ادب پایداری ملتها را مشحون از آثار ماندگار و جاودان کردند.
"لویی آراگون" شاعر ادب پایداری فرانسه، التیام روح زخمخوردؤ کشورش را در طرح مفاهیم مجرد، عاطفی و انتزاعی چون جوهرؤ انسانیت، تاریخ و تمدن میدید، "لورکا" به جستو جوی آزادی و عدالت اجتماعی بود زیرا سلطؤ فاشیسم، روح دمکراسی را افسرده کرده بود؛ "سیمونوف" و "میخائیل لوکونین" رهایی انسان روسی و سرزمین روسیه را فریاد کردند. "پابلو نرودا" فراتر از زمین، عشق به طبیعت را مرام خود ساخت. "ناظم حکمت" حس میهنپرستی را در هممیهنان خویش بیدار کرد. "جیانگ نام" از عشق و مبارزؤ ویتنام سخن گفت و در واپسین سالهای قرن بیستم میلادی "شاعران ادب پایداری ایران" به تقدیس شهادت، رسالت رهایی زمین از سلطؤ استکبار و تداوم انقلاب تاریخی عاشورا دل بستند.
آراگون بزرگترین شاعر ادبیات پایداری فرانسه و شاید اروپاست و "تنها شاعری که دفتری مالامال از احساسات زمان جنگ به یادگار گذاشت. احساساتی که از زمان نخستین آگهی بسیج همگانی تا لحظؤ لبخند زدن پاریس آزاد شده همگی آن را درمییافتند".
لویی آراگون رسالت اصلی خود را در حفظ هویت و اصالت فرهنگ فرانسه دید زیرا سلطؤ حکومت "ویشی" و تفتیش عقاید در آستانؤ جنگ دوم جهانی، فرانسه را در معرض استحالؤ روح تمدن و فرهنگ قرار داده بود. آراگون "به تاریخ فرانسه روی آورد و از صفحات آن الهام خواست تا سرچشمؤ نیروی راستین ملت یعنی توان پایداری ایشان را بدو نشان دهد ولی نه از تاریخ اندرز گذشته ساخت و نه از روزگار کنونی انگشت روی رگ شکست گذاشت بلکه فلسفؤ تاریخ را با فاجعؤ روز در هم آمیخت".
این نسبت در مقایسه با شعر دفاع مقدس و ادبیات پیش از مشروطه (دورؤ جنگهای ایران و روس) نیز مصداق دارد. در ادبیات پیش از مشروطه قائممقام فراهانی، ادیب پیشاوری و چند شاعر دیگر توسل به تاریخ را تنها بخاطر اندرز گذشته برگزیدند و در سالهای دفاع مقدس شاعران ادب پایداری، فلسفؤ تاریخ عاشورا را با فاجعؤ روز آمیختند. "آراگون" در بازگرداندن روح فرهنگ و اصالت فرانسویان از اصالت مفاهیم کلمات سخن گفت:
بگذار به مردم بگویم، خورشید، خورشید است
مرگ مرگ است
عشق عشق است
میهن میهن است
و فرانسؤ زخمدیده جز میهن من نیست
در دفاع از روح فرانسؤ زخمدیده اعتقادات مبارزان اصالت ندارد و آراگون از راست کاتولیک تا چپ کمونیست را میستاید:
آن یک که معتقد به خدا بود
و آن یک که نبود
هر دو میپرستیدند
یک زیبا را که در اسارت دشمن بود
یک روشنایی در برابرشان بود
نامش هرچه هست چه فرق میکند
که یکی اهل دین بود
و دیگری از آن دوری میجست
آن یک که معتقد به خدا بود
و آن یک که نبود
در آستان مرگ
هر دو دگر بار نام آنکس را
که هیچیک فریبش ندادهاند بر لب میآورند.
"نرودا" شاعر مشهور شیلیایی مفهومی مجرد و انتزاعی تحت عنوان "سرزمین پایداری و مقاومت" را بر مفهوم رایج وطن و میهن ترجیح میدهد و به همین دلیل شعر او در بستر آزادیخواهی ملل جریان دارد. "نرودا" شخصاً در کنار مردم اسپانیا، در نبرد پایداریشان شرکت جست، و علیه فاشیسم مبارزه کرد "ما در شعر پابلو نرودا، سایهای از آزمون شخصی یا زندگی ویژه یا اندرز تاریخ یا عاطفؤ ملی نمیبینیم بلکه پژواک ژرفِ دستاوردهای آزمون فکری، علمی، فراگیر و مستقیم زندگی است.
این نسبت نیز در شعر شاعران دفاع مقدس ایران مصداق دارد، بسترهای تنگ ملیت بجز در روزهای آغازین جنگ ـ کنار نهاده شد و شاعر طنین فریادهای جهانی را در شعر خویش تداوم داد:
"از آن سوی مرزهای دور آمدهایم
با منطق روشن حضور آمدهایم
گرمیم و کتاب سرخ آتش، دل ماست
ما در پی انتشار نور آمدهایم"
"ما حادثهای به زخم آراستهایم
کز تیرگی قدیم شب کاستهایم
صبحیم که صادقانه از خواب گران
با یک نفس عمیق برخاستهایم"
پابلو نرودا "میگوئل هرناندز" را ستود چنان که سلمان هراتی "سلیمان خاطر" را.
"تو هزار دستان را به دهان خود کشاندی
در کرانؤ زندگی
آه ای جوان
دود باروت در فضا محو میگردد
و تو با هزار دستان و تفنگ ره میسپاری
در شب و روز نبرد
لبریز از گندم و بهار"
"پابلو نرودا"
"یک شاخه گل محمدی
با شدتی شگفت
در برودت سینا شکفت
چندان که هفت ستون سیمانی فروریخت
و دیکتاتورها، سرگیجه گرفتند
نظامیان
جهت پیشگیری توفان
امواج را در سواحل نیل بازرسی میکنند
اما در تقدیر آمده است:
این بار چون گذشته
صندوق حادثه
در اطراف دستهای امین آسیه لنگر میگیرد".
" سلمان هراتی"
"فدریکو گارسیا لورکا" در شعرهای پایداری خویش به توصیف فاجعه میپردازد بیان این حس در تحریک غریزؤ پایداری موثر است. ترسیم دقیق فاجعه اگر همراه با موشکافی باشد غیرت بردباری را برمیانگیزد، چنان که مرگ را در قطعه شعر زیر توصیف کرده است:
"نه درخت انجیر تو را میشناسد
نه اسبان خانهات
نه مورچگان و نه شامگاهان
زیرا تو برای همیشه از جهان رفتهای"
در شعر شاعران دفاع مقدس میشود به قطعاتی از آثار قیصر امینپور اشاره کرد که از ویژگی مزبور برخوردار است چنان که در قطعؤ "شعری برای جنگ" "امینپور" میگوید:
"اینجا
وضعیت خطر گذرا نیست
آژیر قرمز است که مینالد
تنها میان ساکت شبها
بر خواب ناتمام جسدها
خفاشهای وحشی دشمن
حتی ز نور روزنه بیزارند
باید تمام پنجرهها را
با پردههای کور بپوشانیم
اینجا
دیوار هم پناه و پشت کسی نیست
کاین گور دیگریست
که استاده است
در انتظار شب
اینجا
گاهی سر بریدؤ مردی را
تنها
باید زبام دور بیاوریم
تا در میان گور بخوابانیم".
"جیانگ نام" شاعر ادب پایداری ویتنام دلدادگی خود را به مرغان، پروانگان و دلبرش چنین توصیف میکند:
"یک بار عاشق میهنم گشتم
برای مرغان و پروانگانش
اکنون برای هر ذره خاکش
آن را دوست دارم
و هنگامی که خواب خود را بیاد میآورم
اندوه، دلم را سوراخ میکند
از جنوب شهید چه میدانی؟
آه ای دلدار من آیا آنجا را میشناسی؟
هر شب هنگامی که با تو دیدار میکنم
دلم از مرزهای خط فاصل میگذرد".
زن در شعر پایداری ملل جهان سهمی بسزا دارد، زن بویژه در نقش دلبر و معشوق عنصر اصلی شعر پایداری ویتنام است؛ شاعر ویتنامی از زن، تندیسی افسانهای میسازد. روح محبت و عشق زن بر جنگ حاکم است. در شعر اروپا زن نماد زندگی و آرامش است. و "وابتزاروف" شاعر مقاومت بلغارستان در شب پیش از اعدام، شعری برای همسرش سروده است:
گاه در آن هنگام که به خوابی عمیق فرورفتهای
مانند دیدار کنندهای ناگهانی
که از راهی دور فرامیرسد
به دیدار تو خواهم آمد
درها را به روی من مبند
من بیسر و صدا به درون خواهم آمد
و آرام خواهم نشست
چشمانم را در تاریکی به چهرؤ تو خواهم دوخت
آنگاه در آغوشت خواهم فشرد
و روانه خواهم شد
"شاندور پتوفی" شاعر مقاومت مجار در میان زن و شمشیرش به قضاوت نشسته است:
شادی ما عظیم است
و لذت ما بیپایان
خوشبختی ما درخشان
اما شمشیر من هیچ راضی نیست
ای شمشیر من!
اگر وطنم
بازوی مرا لازم دارد
زنم با دست خود، تو را به کمرم میبندد
و به هنگام وداع میگوید:
"بروید با هم و به هم وفادار بمانید"
"محمدرضا عبدالملکیان" در قطعه شعر بدرقه "همسر رزمنده" را با دقت و وسواس خاص فرهنگ دینی در وجهی موقر و متناسب با عرف جامعه، لحظهای کوتاه وارد صحنؤ شعر دراماتیک خود کرده است:
"مرد میدید همسر و پسرش
در غمی تازه ریشه میگیرند
با غمی جانگداز گلها نیز
زیر سقف اتاق میمیرند
از لب بام کفتری پر زد
از دل زن کبوتر شادی
مرد در فکر نینوای نبرد
مرد در فکر روز آزادی
مرد در پیچ کوچه سر گرداند
چشم در چشم همسرش خندید
زن او دید جبهه در جبهه
مرد او مثل شیر میجنگید"
غرض از تبیین شواهد مزبور از شعر دفاع مقدس در قیاس با گرایشهای فکری و شاخصههای موضوعی ادب پایداری جهان، یافتن وجوه اشتراک و برجسته کردن وجوه افتراق بود چنان که در مقدمه مبحث مذکور اتفاق افتاد. در دورؤ تجدید حیات دینی و بروز انقلاب اجتماعی، ادب پایداری بویژه در ایران و فلسطین با تفکرات دینی و علوی آمیخته شد و از جمله تقدیس شهادت به تاثیر از قرآن و معارف دینی و عرفانی در سرلوحؤ شاخصههای موضوعی ادب پایداری قرار گرفت.
شهادت در فرهنگ قرآنی مصداق حیات جاوید است و معارف نظری دین بخصوص در "عرفان اسلامی" آخرین مرحلؤ سلوک و شهود عینی سالک محسوب میشود، شهادت در حوزؤ مباحث مربوط به "رویت حق" بین متکلمین، عرفا و فلاسفؤ اسلامی محل نزاع است. انتقال این واژه از حوزؤ مباحث نظری به رویدادهای اجتماعی و آزمونهای عملی و تجربی انسان بیسابقه نیست، و کاربرد کلمؤ "شهید" برای مبارزان مسلمان در ادوار مختلف تاریخی، پیشینهای روشن دارد. اما بسامد استفاده از این کلمه و فرهنگ و متعلقات آن همراه با تقدیس آن در شعر پایداری درخششی خاص دارد. تقدیس شهیدان در فرهنگ ادب پایداری ملل نیز سابقهای طولانی دارد "گاستون بوتول" در کتاب جامعهشناسی جنگ میگوید: "پرستش مردگان یکی از عوارض روانی جنگ است" و نیچه معتقد است: "پرستش قهرمانانی که سلاح در دست به خاک غلطیدهاند بتدریج جای پرستش قدیسان را میگیرد." اما تقدیس شهادت در فرهنگ اسلامی ادب پایداری ایران با "تمنای شهادت" و "آرزوی شاعر به منظور کسب مقام شهید" وارد مرحلهای تازه میشود:
"گل اشکم شبی وا میشد ای کاش
همه دردم مداوا میشد ای کاش
به هر کس قسمتی دادی خدایا
شهادت قسمت ما میشد ای کاش"
"میتوانستی ای کاش از من سراغی بگیری
میتوانستی ای کاش از من شهیدی بسازی"
بدون تردید خالق این حس در شعر پایداری قهرمانان هستند نه شاعران، زیرا آنها در مقام رقابت برای وصول به مرحلؤ شهادت از هم پیشی میگیرند، ساختار روانی ادب پایداری بسیار پیچیدهتر از آن است که حاصل مشاهدات فردی و تجربیات شخصی شاعر باشد مناسبات ضروری بین رزمندؤ شهادتطلب و خالق اثر ادبی پایداری، سازندؤ فرهنگ شعر مقاومت است این مناسبات ضروری بسیاری دیگر از مفاهیم شعر پایداری را شکل بخشیده است "لوسین گلدمن میگوید: در شعر مقاومت گرچه شاعر سرایندؤ شعر است ولی به تنهایی آفرینندؤ اثر نیست". این سخن بدان معنی است: شعری که آیینؤ اجتماع است، میراث مشترک شاعر و جامعه تلقی میشود.
پدیدؤ "تمنای شهادت" نیز پیشینهای روشن در تاریخ مقاومت ملل دارد "خلبانان جوان داوطلب (ژاپن) شب پیش از انجام ماموریت انتحاری در مراسم عزاداری شرکت میکردند آنان لباس سفیدی میپوشیدند(جامؤ عزا) و بدین ترتیب به گونهای نمادین، خود را از علایق دنیوی میپیراستند و صبح روز بعد در باند پرواز هریک جعبهای کوچک دریافت میکردند که قاعدتاً باید خاکسترشان در آن جای میگرفت".
گشودن معبر در میادین مین در دورؤ هشتسالؤ دفاع مقدس نیز با انجام کارهای خارقالعاده و شهادتطلبانه صورت میگرفت. با این حال ریشهیابی اصل "تمنای شهادت" در فرهنگ اسلامی شیعی به واقعؤ عاشورا منتهی میشود. فلسفؤ شهادتطلبانؤ امام حسین(ع) در انتخاب این راه مبنای تعالیم دینی و اخلاقی شیعیان است. مرگ آگاهی معصومین بویژه امام علی(ع) و امام حسین(ع) طبق روایات فراوان در فرهنگ شیعه به عنوان اصل "تمنای شهادت" پذیرفته شده است و این ویژگی اخلاقی حاصل تعالیم مکتب تشیع است. تعالیمی که بیشک ریشه در ایمان
ابراهیمی دارد همان پدیدهای که در جامعهشناسی غرب به گرایش ابراهیمی
( Complexe d.Abraham) موسوم است. "قربانی ابراهیمی به معنای تایید متعالی یک سیاست است. در گرایش ابراهیمی، رهبر بهترین فرزندانش را به جبهه میفرستد. رزمندگان نیز هر اندازه رهبرشان را دوست دارند بیشتر متوقع خواهند بود که آنها را به فداکاری دعوت کند".
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست