پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

عربستان سعودی


عربستان سعودی

عربستان به دلیل داشتن بزرگ ترین ذخایر نفت جهان و ثروت فراوان ناشی از تولید و صدور آن, توانسته است نفوذ سیاسی زیادی غیرمنطبق با قابلیت های جمعیتی, اقتصادی, علمی و پیشینه فرهنگی و تاریخی خود به دست آورد عربستان سعودی جمعیت بسیار اندکی دارد و هم از نظر نیروی انسانی کارآمد و هم به لحاظ منابع معدنی و ذخایر طبیعی مواد اولیه غیر از نفت, کشوری فقیر به شمار می آید

عربستان به دلیل داشتن بزرگ ترین ذخایر نفت جهان و ثروت فراوان ناشی از تولید و صدور آن، توانسته است نفوذ سیاسی زیادی غیرمنطبق با قابلیت های جمعیتی، اقتصادی، علمی و پیشینه فرهنگی و تاریخی خود به دست آورد. عربستان سعودی جمعیت بسیار اندکی دارد و هم از نظر نیروی انسانی کارآمد و هم به لحاظ منابع معدنی و ذخایر طبیعی مواد اولیه غیر از نفت، کشوری فقیر به شمار می آید.

●موقعیت جغرافیایی

عربستان سعودی با مساحت ۵/۲۱ میلیون کیلومتر مربع از شمال با اردن، عراق و کویت، از جنوب شرقی با جمهوری دموکراتیک یمن و از شمال شرقی با قطر و امارات متحد عربی هم مرز است. این کشور مرزی طولانی با دریای سرخ و مرز کوتاه تری با خلیج فارس دارد. بخش وسیعی از این کشور را بیابان های غیرزراعی تشکیل می دهد. جمعیت کنونی عربستان حدود ۲۲ میلیون نفر است که ۸۵ درصد آن سنی و ۱۵ درصد بقیه شیعه هستند. پایتخت عربستان ریاض و مرکز اداری آن، جده است.

●پیشینه جغرافیای سیاسی عربستان سعودی

تاریخ دینی سرزمین عربستان بس کهن است و به روزگار ابراهیم خلیل الله، پیامبر نخستین دین بزرگ توحیدی، بازمی گردد. سرزمین عربستان، تاریخی به درازای تاریخ دیگر سرزمین های عربی خلیج فارس دارد، اما عربستان سعودی کشوری بسیار جدید است.

شبه جزیره عربستان، سرزمین اصلی عرب هاست که مردمی از دو نژاد را دربرمی گیرد. سامی نژادها که در عربستان داخلی به سر می برند و حامی نژادها که در کرانه های دریای عمان و دریای عرب زندگی می کنند. سازمان سیاسی جوامع عربستان، پیش از پیدایش دین اسلام، سازمانی قبیله ای بود و هر بخش از شبه جزیره به دست مهم ترین قبیله ها اداره می شد. فدراسیون قریش، قرنها بود که بر بخش مکه و حجاز حکومت داشت. در نیمه اول قرن هجدهم، عربستان شاهد پیدایش اندیشه های تازه ای در میان عرب های شمال شبه جزیره بوده است. شبه جزیره عربستان در قرن ۱۶ میلادی، بخشی از امپراتوری عثمانی ترکیه بود. پس از جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی فروپاشید و به دنبال آن ابن سعود موفق شد مناطق اشغالی را به تدریج بازپس بگیرد. در سال ۱۹۵۳ اولین هیئت دولت سعودی ایجاد و به این ترتیب نظام دولتی در خاندان ابن سعود پایه گذاری شد.

تحولات اساسی که از آغاز دهه ۱۹۷۰ به ویژه در زمینه نفت و روابط کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت خلیج فارس از یک سو و کشورهای صنعتی و شرکت های نفتی از سوی دیگر به وقوع پیوست، مهم ترین عاملی بود که سبب شد کشوری مانند عربستان سعودی که تا همان اوان کمتر فعالیتی، فراتر از محدود جغرافیایی خود داشت، اهمیت و نفوذ ویژه ای در دنیای عرب و منطقه خلیج فارس بیابد.

●نقش نفت در جایگاه منطقه ای و جهانی عربستان

در حال حاضر صادرات نفت خام عربستان سعودی حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد از کل صادرات این کشور را تشکیل می دهد و تقریبا ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی از محل صادرات نفتی تامین می شود. همین ویژگی ها كافی است که عربستان را کشوری به شدت وابسته به نفت بخوانیم.

با توجه به قیمت های نفت در سال ۲۰۰۴ درآمد نفتی كشورهای تولیدكننده عرب بسیار بالاتر از سال گذشته بود. در سال گذشته عربستان سعودی به تنهایی ۴۶ درصد درآمدهای نفتی OPEC را به خود اختصاص داد. عربستان سعودی در حال حاضر ۵/۱۰ میلیون بشكه در روز نفت تولید می كند و این به معنای آن است كه درآمد امسال این کشور، از محل صادرات نفتی كمتر از ۱۲۰میلیارد دلار نبوده است.

عربستان به دلیل داشتن بزرگ ترین ذخایر نفت جهان و ثروت فراوان ناشی از تولید و صدور آن، توانسته است نفوذ سیاسی زیادی غیرمنطبق با قابلیت های جمعیتی، اقتصادی، علمی و پیشینه فرهنگی و تاریخی خود به دست آورد. عربستان سعودی جمعیت بسیار اندکی دارد و هم از نظر نیروی انسانی کارآمد و هم به لحاظ منابع معدنی و ذخایر طبیعی مواد اولیه غیر از نفت، کشوری فقیر به شمار می آید. درصد بزرگی از جمعیت این کشور را بی سوادان تشکیل می دهند و علاوه بر آن، ثروت بیکران و بدون کار و تلاش به دست آمده چند دهه اخیر سبب شده است تا بخش هایی از مردم عربستان به طور کلی کمتر به کارهایی که تلاش جسمی و فکری لازم دارد، تن دهند. هر چند این پدیده در اغلب کشورهای نفت خیز وجود دارد، ولی در عربستان به شدت مشهود است. بنابراین، حضور گسترده کارگران و کارشناسان خارجی به ویژه آمریکاییان در بخش های مختلف و به طور عمده صنعت نفت و بخش نظامی ناشی از این پدیده است.

رهبران عربستان به خوبی از وابستگی حیات خود به سلامت اقتصادی آمریکا و اولویت های امنیتی این کشور آگاهند. عربستان، نقش کلیدی و عمده ای در استراتژی جهانی آمریکا، چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی، بازی می کند و آمریكا به عنوان رهبر مجموعه ای که غرب نامیده می شود و با توجه به نقش امنیتی متمایزی که به دنبال اضمحلال کمونیسم در شکل دادن به حوادث و ثبات جهانی بر عهده گرفته است، در راهبرد کلان خود، عربستان را نه تنها از دیدگاه تامین انرژی و امنیت ملی خود یک وزنه مهم محسوب می کند، که از نظر امنیتی نیز به آن اعتبار فزاینده ای در بی ثبات ترین منطقه جهان یعنی خاورمیانه اعطا می کند.

ماهیت عملکرد کشورها برخاسته از شرایط داخلی و ویژگی های حاکم بر ارتباط میان کشورها است. حضور هم زمان این دو وضعیت، شکل دهنده خصلت رفتار بازیگران، بدون توجه به تمایزهای فرهنگی، جغرافیایی و سیاسی آنان است. عربستان سعودی به دلیل ویژگی های خاص راهبردی در زمینه های اقتصادی و سیاسی از این دو وضعیت متاثر است و رفتارهای این کشور با توجه به این شرایط دوگانه حاکم بر عملکرد کشورها، شکل می گیرد.

عربستان از نظر اقتصادی، نقش عمده ای در حیات اقتصادی کشورهای غربی بازی می کند؛ از این رو، ماهیت رفتارهای این کشور تا حدود زیادی تعیین کننده کیفیت رفاه اقتصادی در غرب است. عربستان سعودی ۲۶۱ میلیارد بشكه ذخایر اثبات شده نفت در اختیار دارد و گفته می شود كه در صورت انجام عملیات بازیافت تا یك تریلیون بشكه قابل افزایش است. این كشور بزرگ‌ترین تولیدكننده و صادر كننده نفت در جهان است و بیشترین مازاد ظرفیت تولید را در اختیار دارد. به همین دلیل، مقامی متمایز و بی همتا در تعیین قیمت نفت و در نتیجه نقشی انکارناپذیر در شکل دادن به سیاست های حاکم نفتی جهان دارد.

ظرفیت مازاد بر سهم تولید عربستان نزدیک به ۳ میلیون بشکه در روز است؛ از این رو، برای مقابله با هرگونه حرکت رادیکال کشورهای غیراوپک، برای کاستن از تولید و یا قطع جریان نفت به بازارهای جهانی و تلاش برای آسیب زدن به حیات اقتصادی و رشد ماشین اقتصادی در غرب قدرت زیادی دارد. همچنین در مقابله با کشورهای غربی به ویژه آمریکا، تحرک پذیری بی نظیری دارد.

عربستان به ناچار، به نیازهای امنیتی آمریکا و ضرورت های اقتصادی این کشور حساس است. آمریکا نیز، به ملاحظات داخلی رهبران عربستان سعودی و محدودیت های داخلی خاندان سلطنتی حاکم بر نفت این کشور، توجه ویژه ای دارد. هم از این رو است که در چنین شرایطی، تانگوی عربستان و آمریکا در باشگاه نفت، دور از انتظار نیست!

برآورده کردن خواست های امنیتی آمریکا و پیاده سازی نیازهای نفتی این کشور، رهبران عربستان را از نظر داخلی و منطقه ای، در وضعیتی قرار می دهد که پیامدهای ثبات زدای آن بر کمتر کسی، چه در دستگاه تصمیم گیری آمریکا و چه به رهبران حاکم بر پادشاهی عربستان، پوشیده است. این نکته به خوبی گویای پیچیدگی روابط آمریکا و عربستان و ماهیت سیال آن است و تا حدود زیادی روشن می سازد که چرا تصمیم گیران آمریکایی در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه، فشار كمتری به عربستان برای حرکت به سوی مدرنیته وارد می کنند؟

گفتنی است که شرکت های نفتی به رهبری اکسون موبیل، شورون، تگزاکو و گلف، قدرت آمریکا در منطقه خلیج فارس را تا دهه ۱۹۷۰ نمایندگی می کردند. همه این شرکت ها درگیر رقابت سخت با شرکت انگلیسی «بریتیش پترولیوم» و شرکت هلندی ـ انگلیسی «شل» بودند، اما از اوایل دهه ۱۹۷۰ عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس، صنایع نفت خود را ملی کردند و شرکت های دولتی برای اداره چاه های نفت، خطوط لوله نفت و تاسیسات تولید نفت برپا ساختند. این کار نه تنها قدرت اوپک را افزایش داد و این سازمان را قادر به افزایش قیمت نفت کرد، بلکه هیئت حاکمه آمریکا را نیز هراسان کرد.

●تغییر سیاست های نفتی امروز عربستان

اعلامیه ها و عملکردهای اخیر وزارت نفت و شرکت های نفتی وابسته به دولت عربستان سعودی، روند تغییر سیاست های نفتی این کشور را تایید می کند و به نظر می رسد این سیاست ها تغییر کرده و یا حداقل در حال تغییراست. سیاست پیشین عربستان حاکی از روابط خاص میان ریاض و واشنگتن بود؛ زیرا عربستان سال ها بزرگترین عرضه کننده نفت خام به ایالات متحده شناخته می شد.

در آخرین گزارش سالیانه آرامکو ، به برخی از هدف های سعودی ها اشاره شده است. در این گزارش بیان شده كه بزرگ ترین شرکت نفتی جهان در حال انجام یک سلسله تحقیقات راهبردی است. آرامکو در حالی از مسئولیت خود در قبال برقراری ثبات در بازار نفت سخن می راند که در هفته های اخیر تلاش کرده است تا با نوید افزایش تولید اوپک، سطح قیمت های نفت را کاهش دهد، آرامکو از تعهدهای اقتصادی و اجتماعی خود در عربستان به خوبی آگاهی دارد و به گفته « النعیمی » وزیر نفت این کشور، وظیفه آنها برآورده کردن نیازهای مردم عربستان از جمله افزایش درآمدها وکمک به توسعه اقتصاد و ایجاد شغل برای افراد بومی است.

در این گزارش شش وظیفه راهبردی آرامکو، هم به عنوان یک واحد اقتصادی مستقل وهم به عنوان شرکتی که در قبال پادشاهی عربستان سعودی تعهدهایی دارد، بیان شده است، این شش وظیفه یا هدف عبارتند از:

- افزایش درآمد های نفتی

- حفظ سهمیه بازار درآینده

- استفاده از منابع نفت و گاز برای توسعه اقتصادی

- به حداکثر رساندن مسئولیت پذیری شرکت

- تغییر ساختاری در کارکرد شرکت

- آماده کردن نیروی کار مورد نیاز شرکت برای آینده

اولین هدف، رسیدن به حداکثر قیمت با توجه به میزان تولید و به حداکثر رساندن درآمد نفت در دراز مدت است. از دیدگاه تاریخی چنین الگویی به معنای قیمت های بالا و تولیدکم در یک چرخه زمانی کوتاه مدت وقیمت های پایین و تولیدبالا دربلند مدت است. در این راهبرد، مصرف کنندگان را به نفت ارزان عادت، سپس قیمت ها راافزایش می دهند که این قیمت های بالا تا هنگام رسیدن عرضه و تقاضا به حالت تعادل ادامه می یابد و پس از آن با افزایش شدید تولید، قیمت های نفت را کاهش می دهند واین چرخه همچنان ادامه می یابد. به همین دلیل هنگامی كه سخن از منافع بلند مدت عربستان به میان می آید، در یک دوره مسئله افزایش قیمت ها و در دوره دیگر، مسئله حفظ سهمیه بازار اهیمت ویژه ای می یابد.

در نیمه اول دهه ۱۹۸۰ عربستان سعودی می كوشد تا با کاهش تولید، قیمت ها را افزایش دهد. پس از سال ۱۹۸۶ عربستان سیاست خود را تغییر و سهم خود را در بازار با وجود کاهش قیمت نفت به سرعت افزایش داد تا درآمد بیشتری به دست آورد. اما چنین راهبردی با هدف های مدون عربستان مبنی بر ایجاد ثبات در بازارهای جهانی نفت منافات دارد. علاوه براین، اگر آرامکو راهبرد حداکثر سازی درآمد نفت با استفاده از نوسان های قیمت نفت را پیش بگیرد، درآن صورت هدف دوم آرامکو مبنی بر حفظ سهمیه بازار نفت و تاکید بر افزایش استفاده از نفت در تولید برق و صنایع پتروشیمی به نتیجه نمی رسد. آرامکو همچنین می كوشد درک عمومی از مقوله نفت و ارتباط آن با مسائل زیست محیطی را بهبود بخشد؛ هر چند که روی این هدف ها تاکید خاصی نشده است. موفقیت در به حداکثر رساندن در آمدهای نفتی وحفظ سهمیه بازار تقریبا و به طور قطع به توسعه رشد اقتصادی منجر می شود. آرامکو قصد دارد از توسعه بخش بالادستی نفت برای رشد در بخش معادن، تولید کالا و خدمات، همچنین ساخت پالایشگاه ها و کارخانه های پتروشیمی در داخل استفاده کند.

به بیان نشریه «بازار جهانی نفت» آرامکو قصد دارد این شرکت را به سوی « سعودی سازی کردن » پیش ببرد. در مقدمه گزارش«عبدالله جمعه»، رئیس شرکت نفتی «آرامکو» از به کار گرفتن بیشترین نیروی کار از نیروهای بومی عربستان و استفاده از پیمانکاران و فروشندگان داخلی برای کار با آرامکو صحبت شده است. در همین حال از آن دسته از شریکان خارجی که خواهان سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال در کشور باشند، استقبال می شود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.