شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

روزی روزگاری سیما


روزی روزگاری سیما

حذف جشنواره سیما, برگزاری جشنواره فیلم های تلویزیونی و

این روزها که در کاخ جشنواره و سینماهای شهر، برو و بیایی برپاست و حاشیه ها در تب و تاب سنت شده این روزها و بسنده کردن میل فیلم بینی مان به همین آثار موجود به کناری رفته اند، شاید حرف زدن از چند و چون جشنواره های تلویزیونی و آرزوی داشتن جشنواره یی برای سیما، کمی نامتعارف و غیرمعقول به نظر برسد. بدون شک صحبت ما بر سر داشتن جایزه یی در حد و اندازه جایزه تلویزیونی امی نخواهد بود.

اصلاً در جایی که جشنواره بین المللی فیلم مان پس از ۲۸ دوره برگزاری، این همه دست انداز و تغییر و تصمیم های ناگهانی و دوره یی دارد، فکر کردن به جایزه یی برای تولیدات تلویزیونی آن هم در حد و اندازه جایزه امی، رویایی است که پر و بال دادن به آن از یک ذهن واقع بین و سالم برنمی آید. خاصه آنکه تلویزیون و تولیدات آن در زمینه هایی مثل برنامه های غیرنمایشی در این سال های اخیر با رکود و افت چشمگیری مواجه بوده است. اما اگر جایزه امی چیزی در حد و اندازه جایزه اسکار به شمار می رود، لابد ما هم می توانیم فتیله خواسته مان را در حد و اندازه خودمان پایین بکشیم و به جایزه یی معادل سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر برای آثار تلویزیونی فکر کنیم بی آنکه به خوشبینی یا آرمانگرایی متهم شویم.

شاید به خاطر نبود چنین جشنواره یی است که آثار تلویزیونی در این سال ها در سرگردانی ناگزیر خود، هر بار خودشان را با شکل و شمایلی متفاوت در جشنواره های دیگر جا می دهند تا در قاب کوچک تلویزیون و در زمان و مکان محصورشده آن از یادها نروند. حضور تله فیلم ها در جشنواره فیلم فجر یکی از همین راه های ناگزیر بود تا اینکه امسال با برگزاری نخستین جشنواره فیلم های تلویزیونی، این مستاجرهای سرگردان به خانه های تازه سازی هدایت شدند که البته هنوز مشکلات فراوانی دارد، اما از کرایه نشینی در مجاورت صاحبخانه یی به نام سینما که با تفاخر به آثار خودش می نگرد، بهتر است.

اما ماجرای داشتن جشنواره یی در حد و اندازه جشنواره فیلم فجر برای همه محصولات تولیدی تلویزیون، شاید پایان همه خرده کاری هایی باشد که هیچ سود و عایدی برای تولیدات رسانه نداشته اند؛ جشن های بزرگ و کوچکی که هر کدام بخشی از این عرصه بزرگ را مورد قضاوت قرار می دهند و اتفاقاً همین کوچک و بومی بودن همواره از ارزش و اعتبار آنها کاسته است. به همین خاطر است که سریال «زیر تیغ»مان باید از جشنواره تولیدات تلویزیونی ایتالیا تندیس بگیرد و تله فیلم هایمان وصله ناجوری در دامن یک جشنواره سینمایی باشند و عادل فردوسی پور تندیس طلایی اش را از یک جشنواره ورزشی که کمیته ملی المپیک و معاونت فرهنگی سازمان تربیت بدنی با همکاری صدا و سیما و چند نهاد دیگر برگزار می کنند، بگیرد. اینها همه در حالی است که این جعبه جادو، روزگاری خود جشنی داشت که در سایه رویایی به نام تخصصی تر کردن جشنواره ها در سایه قرار گرفت.

● روزگاری ما جشنی داشتیم

گاهی کنکاش در گذشته و مروری بر آنچه جزء لاینفکی از افق برنامه ریزی های آینده را شکل می دهد، خالی از لطف نخواهد بود. از برگزاری آخرین جشنواره تولیدات سیما و اولین «هفته فیلم تلویزیون» در شهریور ۸۳ قریب به پنج سال می گذرد. اما بیانیه ها و اظهارنظرهای کارشناسان و داوران این جشنواره در محاق مانده که بدون دلیل واضح و مشخصی متوقف شد چنان حاوی نکات آموزنده و تکرارشونده یی است که رجوع و بازنگری برخی از عواید آن به طور حتم در بررسی عملکرد سال های اخیر سیما موثر خواهد بود.

صحبت های دکتر علی لاریجانی- رئیس وقت صدا و سیما - در خلال برگزاری چهارمین جشنواره سیما حاوی نکاتی بوده که مرور آن خالی از لطف نیست. او درباره ضرورت برگزاری جشنواره اختصاصی در حوزه سیما گفته بود؛ «ما از بررسی مجموع اقدامات انجام شده در جشنواره های سازمان به این نتیجه رسیده ایم که برگزاری این جشنواره ها از چند جهت اثرات مطلوبی داشته است. برای مثال ما متوجه شده ایم که رادیو و تلویزیون روی بعضی از موضوعات تمرکز زیاد داشته و در عوض برخی از ساحت ها را به طور محدود مورد نظر قرار داده است. در حالی که رسانه رادیو و تلویزیون، به عنوان یک رسانه فراگیر که مسوولیت برآوردن نیازهای جامعه را برعهده دارد، نباید در هیچ ساحتی به طور محدود عمل کند... وجه دیگر تاثیر جشنواره ها امر رقابت و مقایسه است. می دانیم که در هر کارگروهی، مقایسه اهمیت زیادی دارد. وقتی یک اثر هنری را در مقایسه با دیگران مورد توجه قرار می دهیم، بهتر می توانیم نقاط ضعف و اشکال آن اثر را درک کنیم. یکی دیگر از کارکردهای مثبت جشنواره ها معرفی هنرمندانی است که در پس پرده آثار هنری تلاش می کنند و از نظر اهمیت، درست هم ارز هنرمندانی هستند که جلوی چشم مردم و آشنای آنهایند.

در واقع هنرمندی که در زمینه گریم فعالیت می کند، کسی که کارگردانی یک اثر را به عهده دارد یا نویسنده یک اثر کمتر نزد مردم شناخته شده است و یکی از تاثیرات مثبت جشنواره ها، معرفی و تقدیر از این هنرمندان فرهیخته است.

تاثیر مثبت دیگر جشنواره، بر سیاستگذاران و مدیران سازمان است، زیرا وقتی آنان با نتایج داوری حرفه یی جشنواره مواجه می شوند، می توانند کار خود را به درستی ارزیابی کنند. در واقع در این داوری فراگیر بین شبکه های مختلف، مدیران هر شبکه می توانند به میزان توفیق شبکه خود پی ببرند. این امر هم برای آنها و هم برای مسوولان رده های بالاتر تاثیرگذار است... البته شرط این اثرگذاری آن است که نگاه حاکم بر داوری، نگاهی دقیق و هنرمندانه باشد و در عین حال به رسانه تلویزیون نیز توجه کند، زیرا رسانه تلویزیون، رسانه یی مردمی است که باید در آن به نگاه مخاطب اهمیت کافی داده شود هرچند در این بین وجوهی نیز هست که به دلیل مصلحت اندیشی جامعه باید با دقت بیشتری با آنها برخورد کرد.»

آنچه درباره اختتامیه جشنواره چهارم و به عبارتی آخرین جشنواره پایانی در ذهن مدعوین و شرکت کنندگان باقی مانده، مراسم کشدار و طولانی بود که طی آن در مجموع به دست اندرکاران برنامه های تلویزیونی شامل سریال برتر تولیدی با کیفیت الف، بهترین کارگردان و فیلمنامه نویس سریال الف، سریال برتر ب، بهترین کارگردان و فیلمنامه نویس سریال ب، بهترین سریال ب طنز، بهترین کارگردان و فیلمنامه نویس سریال های ب طنز، تئاتر برتر تلویزیونی، بهترین کارگردان هنری تئاتر تلویزیونی، بهترین کارگردان تلویزیونی تله تئاتر و طنز ب، بهترین فیلم تلویزیونی، بهترین کارگردان و فیلمنامه نویس فیلم تلویزیونی، بهترین فیلم سینمایی محصول صدا و سیما، بهترین کارگردان فیلم سینمایی، بهترین کلیپ، بهترین کارگردان کلیپ، بهترین بازیگر مرد و زن فیلم تلویزیونی یا سریال الف و ب، بهترین بازیگر مرد و زن سریال ب طنز، بهترین بازیگر مرد و زن تئاتر تلویزیونی و موارد بیشمار دیگر جوایزی تعلق گرفت. نگاهی گذرا به برخی موارد عنوان شده در بخش های مختلف این جشنواره از جمله عدم رعایت استانداردهای تلویزیونی و تناسب زبان برنامه با زبان تلویزیون که در نهایت باعث رادیویی شدن برنامه های سیما می شود، توجه نکردن به طراحی مناسب، تصویربرداری پویا، گرافیک تلویزیونی و جنبه های زیبایی شناختی تصویر در بسیاری از برنامه ها، نداشتن تعریف و شناخت دقیق از مخاطبان در مسابقات تلویزیونی، عدم ضرورت تقسیم بندی آثار دینی و غیردینی، عدم درگیر شدن در مناسبات سری دوزی و افزایش کمی سفارشات در فیلم های تلویزیونی، عدم تعریف دقیق از کلیپ در سیما، عدم توجه به شخصیت پردازی در فیلمنامه ها و موارد بسیار دیگری در زمینه های مختلف فنی و هنری، همگی از نوعی نگاه منتقدانه به آثار این حوزه حکایت می کند که در دوره ریاست ضرغامی، با وجود رواج جریان نقد و نقدپذیری، کمتر با این جزئیات مورد توجه قرار گرفته است.

اگرچه مرور دوباره این موارد و نگاهی به آثار تولیدشده در این سال ها نشان می دهد چنین بیانیه هایی اغلب جنبه یی تئوریک و ناکارآمد دارند. اما این نگاه ریزبین و این جزیی نگری در نقد همه بخش های تلویزیون دیگر ادامه نیافت و جشن ها و جشنواره های ریز و درشتی که در این سال ها برگزار شد، همگی محملی برای تقدیر و تشکر از آثار نمایشی متوسط یا ضعیفی بودند که برخی از آنها مثل سریال «حضرت یوسف » به واسطه حمایت رئیس این رسانه، از همه انتقاداتی که بر ساختار و کیفیت آن وارد بود، مصون ماندند. به همین خاطر بود که اولین انتقاد ضرغامی در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم های تلویزیون بر بخشی از جلوه های ویژه این سریال این همه مورد توجه مطبوعات قرار گرفت و نوعی تسلیم در برابر ضعف ساختاری این سریال جدا از محتوای مذهبی آن به شمار رفت. و گفتیم جشنواره فیلم های تلویزیونی و دوباره به یادمان آمد که...

● تلویزیون فقط نمایش نیست

سادگی است اگر بخواهیم با حاشیه نگاری هایی مثل سرگردانی خبرنگاران و عکاسان در مراسم اختتامیه، حضور نیافتن برخی هنرمندان یا اینکه مثلاً فلان بلندگو در مراسم خراب بود و موارد آشنایی مثل اینها، ضعف های اساسی جشنواره یی مثل اولین جشنواره فیلم های تلویزیونی را از نظر دور نگه داریم چرا که اینها دیگر جزء لاینفک هر مراسمی در زمینه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جامعه ماست.

اما این جشنواره که در بیانیه آن به شکلی پرطمطراق از صنعت تله فیلمسازی در ایران به عنوان امری فرخنده یاد شد، اشاره قابل تاملی به برخی جوانب این صنعت نوظهور داشت. بحث شعارزدگی، کمبود نقش کودک، کمدی و فانتزی، کم توجهی به کیفیت و ساختار، سرمایه گذاری جدی تر روی فیلمنامه و... از مواردی بود که تا حدودی یادآور مضامین مطرح شده در آخرین جشنواره سیماست. شباهتی که بدون هیچ گونه غرض ورزی، همگی می دانیم به سرنوشتی مشابه همان نتیجه گیری ها و موارد عنوان شده در بیانیه مذکور خواهد انجامید.

اصلاً هرگونه اظهارنظر درباره ترکیب هیات داوران جشنواره و موارد تخصصی آن را کنار می گذاریم، اما در گستره جغرافیایی ما که از راننده و بقال گرفته تا زنان خانه دار همگی صاحب نظر و منتقد در امور سیاسی و اجتماعی هستند، چنین نقدهای کلی و اشاره های ناکارآمدی تاکنون چقدر مجال عملی شدن یافته اند؟

باید یک سال دیگر و در آستانه جشنواره بعدی، فیلم های تلویزیونی تولید شده را بررسی کرد تا سکون و انجماد این بیانیه ها و ناکارآمدی شان را در عرصه عمل مشاهده کرد.

جشنواره فیلم های تلویزیونی بدون نظر منتقدان، روزنامه نگاران و خود مردم به عنوان مخاطبان اصلی این آثار به داوری فیلم ها پرداخت، تله فیلم های مراکز استان ها را با فیلم های تولید شبکه های سراسری مورد قضاوت قرار داد و در میان فیلم های۹۰ دقیقه یی، برخی آثار ۳۵ میلیمتری قرار داشتند.

با همه اینها بعد از حذف جشنواره تخصصی سیما به بهانه راه اندازی جشنواره های تخصصی، باید برگزاری چنین جشنواره یی را بعد از سال ها، به رسمیت شناختن پدیده یی دانست که چه بخواهیم و چه نخواهیم، وجود دارد و با رشد قارچ گونه یی، حیات رسانه تلویزیون را پر می کند. اما آیا موجودیت تلویزیون تنها با آثار نمایشی اش شکل می گیرد؟

● از تعارف بکاهیم و بر مبلغ بیفزاییم

جشنواره تولیدات رادیو تلویزیونی استان ها با ۱۶ دوره برگزاری در مراکز استان های مختلف، جشنواره تولیدات برون مرزی با سه دوره برگزاری، جشنواره های کوچکی چون جشنواره برترین های رمضانی سیما و مواردی شبیه اینها، بدون شک نمی تواند نمونه یی از تحقق وعده یی برای تخصصی تر شدن جشنواره ها و حذف جشنواره یی بزرگ برای سیما باشد.

و تازه اگر هم همه این پراکنده کاری ها و ریخت و پاش های سازمان صدا وسیما را نادیده بگیریم، لابد باید جایی برای تاثیر این جشنواره ها برای کیفیت آثار در نظر بگیریم. و اینها همه باز مانعی برای این تفکر نیست که داشتن جشنواره یی بزرگ برای همه تولیدات سیما، این رسانه عزلت گزیده و مورد بی مهری را از انزوا درخواهد آورد، به شرط آنکه ارزیابی هایمان توسط کمیته هایی متشکل از مراکز و دستگاه های مختلف خود سازمان نباشد و جشن مان را با مردم، منتقدان، کارشناسان و سینماگرانی بیرون از این جزیره نیز تقسیم کنیم.