یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

زوایای مبهم ۱۱ سپتامبر


زوایای مبهم ۱۱ سپتامبر

اگر بن لادن واقعا مسوول حوادث مذکور بود چرا امریکایی ها به جای سرگرم شدن به مساله عراق و تهدید کشورهای مستقل در جهان درصدد دستگیری و مجازات او برنمی آیند

اگر بن لادن واقعا مسوول حوادث ۱۱ سپتامبر بود چرا امریکایی ها به جای سرگرم شدن به مساله عراق و تهدید کشورهای مستقل در جهان درصدد دستگیری و مجازات او برنمی آیند؟

با گذشت بیش از ۴۰ ماه از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ، مهمترین بخش از استراتژی امنیت ملی و سیاست خارجی امریکا مبارزه با تروریسم است ، اما دیگر سخنی از بن لادن و تعقیب او در محافل سیاسی ، نظامی و امنیتی امریکا در میان نیست. بن لادن که به هنگام وقوع حوادث ۱۱ سپتامبر از سوی این محافل ، مهمترین دشمن امریکا معرفی شد، اینک کاملا به فراموشی سپرده شده و دولت امریکا به هنگام بحث در باب استراتژی مبارزه با تروریسم، از دشمنان دیگری نام می برد که در حوادث ۱۱ سپتامبر نقشی نداشتند و علیه مردم امریکا به حربه تروریسم متوسل نشده اند.

این فراموشی عمدی، بار دیگر این احتمال را تقویت می کند که در حادثه ۱۱ سپتامبر، دستگاه های حاکمیتی امریکا دخالت داشته اند و از پروژه ای به نام بن لادن و القاعده تنها برای پوشاندن حقایق استفاده کرده اند.

اگر بن لادن واقعا مسوول حوادث مذکور بود چرا امریکایی ها به جای سرگرم شدن به مساله عراق و تهدید کشورهای مستقل در جهان درصدد دستگیری و مجازات او برنمی آیند؟

امریکایی ها که ادعا می کنند تنها ابرقدرت جهان اند و می توانند هر کشوری را که بخواهند به اشغال درآوردند (و البته این ادعای گزافی بیش نیست) چرا از تعقیب و مجازات بن لادن که فردی بدون دولت و حکومت است، عاجزند؟ اگرچه هنوز ابهاماتی درباره حادثه ۱۱ سپتامبر وجود دارد اما رفتار امریکایی ها طی ۴ ماه گذشته، بسیاری از ابهامات را برطرف کرده و چشمان با بصیرت را بر بسیاری از امور، بینا ساخته است. با گذشت ۳ سال از وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ، هنوز سوالات بسیاری بی پاسخ مانده است؛ چه کسانی به واقع از آن سود می برند؟ چه کسانی عامل آن بودند؟ برجها چگونه و چرا فرو ریختند؟ چرا هیچ یک از مقامات القاعده در افغانستان دستگیر نشدند؟ حتی اگر القاعده دارای وجود خارجی باشد و این نظریه را بپذیریم که عامل ۱۱ سپتامبر بوده است ، باز هم مسائل بسیاری لاینحل باقی می مانند ؛ ۱۱ سپتامبر بجز ضرر ، چه ویژگی دیگری برای مسلمین داشت؟ غیر از آن که بهانه ای برای جنگ روانی ضداسلام و متهم کردن مسلمین به تروریسم و اشغال کابل ، بغداد ، دارفور و... فراهم کرد و موجب تخریب و تحریق صدها مدرسه و مسجد در آسیا و اروپا شد.

چگونه القاعده مدعی جنگ با امریکا به دلیل حمایت این کشور از اسرائیل است ، در حالی که همین ۲ رژیم ، سود سرشاری از ۱۱ سپتامبر بردند؟ برعکس ملت فلسطین ، بیشترین ضرر را متحمل گردید که احداث دیوار حائل و فجایع جنین ، رفح و غزه از آن جمله است. چرا اقدامات القاعده خودسر به مسلمین منتسب می شود ، حال آن که این حزب چند هزار نفری با اغراض مبهم ، هرگز نماینده یا مورد حمایت ۱.۵ میلیارد مسلمان نیست و هیچ مفتی و مرجعی آن را تایید نمی کند.

● حیله اهریمنی

گذشته از تلفات صفر یهودیان شاغل در برجهای دوقلو که حاکی از آگاهی موساد از ماجرا است ، سیا و FBI هم از وقوع چنین حادثه ای آگاه بودند. «عضو برجسته هیات تحقیق کنگره امریکا اعلام کرد: سیا دست کم ۲ ماه قبل از برخورد هواپیماها به برجهای نیویورک از آن آگاهی داشته است.» ۱ مامور اداره امنیت ملی امریکا در برابر کنگره اعتراف کرد: ۲ هفته قبل از ۱۱ سپتامبر با التماس از مقام بالاتر خود خواسته یکی از مظنونین این حادثه را دستگیر کند ، اما پاسخی نگرفته است ؛ ۲ لذا بعید نیست موساد ، سیا و FBI ، ۱۱ سپتامبر را ایجاد کرده و برای منتسب کردن آن به مسلمین به منظور تخصص اغراض مخفی خود ، القاعده و ۲ بازیگر هالیوود را در نقش بن لادن و ظواهری ظاهر نموده باشند.

چگونه یکی از هواپیماهای ربوده شده در پنسیلوانیا با موشک ، ساقط شد اما شهر مهم نیویورک فاقد دفاع هوایی بود؟!

خبر انفجار بمب در خودرو مقابل وزارت خارجه و سرنوشت ۴ هواپیمای ربوده شده دیگر به کجا کشید ؛ چرا با گذشت زمان ، سخنی از فروپاشی ساختمان سیا و حریق در کاخ سفید به میان نیامد؟

بی شک طراحان حوادث در سیا و موساد آنها را به عنوان ذخیره نگه داشته بودند تا چنانچه پروژه برجها جنجالی نشد از آنها برای فاجعه سازی استفاده کنند. پس از آن که سیا طی ۵ سال ، ۶ رئیس عوض کرد ، جرج تنت در ۱۹۹۷ رئیس آن شد ؛ و دقیقا از همین زمان ناگهان القاعده به عنوان گروهی ضد امریکا ، مطرح و انفجارها به آن منتسب شد.

۷ سال بعد مایکل شوئر ، مسوول پیگیری القاعده در سیا نیز همزمان با استعفای تنت استعفا کرد. گذشته از این حقایق چگونه می توان پذیرفت NSA که مدعی شنود مکالمات در کل جهان است یا سیا که متخصص انواع ترور ، توطئه ، انفجار و آشوب است ، از وقوع این حادثه ، بی خبر بوده اند؟!

«هنگامی که مطابق گزارش های دقیق امنیتی ، شماری از کشورها تلویحا از پیوندهای ظریفی که بین حادثه ۱۱ سپتامبر با چهره های سرشناس امریکا وجود داشت ، پرده برداشتند؛ اختلاف در کاخ سفید چنان بالا گرفت که بعضی وزراء علنا با بوش به مخالفت برخاستند تا در صورت نیاز ، پای خود را از این گرداب مهلک کنار بکشند.» ۳ پال اونیل (وزیر دارایی) که گفته بود: امریکا باید برای نابودی تروریسم به هر کشوری که بخواهد و در هر شرایطی حمله کند ، ۴ پس از استعفا فاش کرد «بوش سرنگونی صدام را قبل از ۱۱ سپتامبر برنامه ریزی کرده بود.»

۱۱ سپتامبر یک سکانس رقت آور از سناریوی کثیفی است که با نوارهای بن لادن به صورت سریالی از تیزرهای سیاسی برای فریب جهانیان اجرا شده است ؛ از لحاظ امنیتی مشابه پرل هاربر است و از حیث روانی به تقلید از هالوکاست طراحی شده که به همان اندازه پرل هاربر، بزرگنمایی شده و مشابه هالوکاست ، ساختگی و دروغی است.

در ژانویه ۲۰۰۴ ، آخرین آمار تلفات ۱۱ سپتامبر ۲۷۴۹ نفر اعلام شد که البته همه آنها امریکایی هم نبودند. آنها قربانی توطئه سیا و موساد شدند تا مسیر سلطه امریکا بر جهان هموار شود و اسرائیل از نابودی رهایی یابد. اگر امریکایی ها عامل این جنایت اند پس هواپیماها چگونه ربوده شده اند؟! عده ای از کارشناسان می گویند اگر پیش از پرواز ، اتوپایلوت هواپیما را به سوی برجها برنامه ریزی کرده باشند ، هدایت هواپیما در آن مسیر بدون دخالت خلبان به سهولت میسر می شود ، لذا برای ایجاد چنین حادثه ای حتی به هواپیماربا نیز نیازی نیست و شبهه دخالت القاعده منتفی می نماید. به ذهن برخی افراد منطقی نمی آید که سیا یا متفقش موساد ، ۱۱ سپتامبر را آفریده باشند لکن اگر به تاریخ آنها بنگرید ترور کندی در ۱۹۶۳ توسط سیا و ترور اسحاق رابین در ۱۹۹۵ به دست عضو حزب لیکود را خواهید دید.

انفجار معبد دیویدیان توسط FBI ، انفجار اوکلاهما به دست سرباز سابق پنتاگون ، انفجارات هتل داوود ، «کشتی پاتریا که حامل ۲۰۰ یهودی متواری از فلسطین بود و کشتی جنگی انگلیس و مقر آنان در قدس در «۱۹۳۹» ۵ و آمیا در آرژانتین توسط صهیونیست ها ، حوادث مشابه ۱۱ سپتامبر هستند.

● اسرار ۱۱ سپتامبر

چرا پنتاگون مانند برجها آتش نگرفت و آمار مقتولین ادعایی اعلام نشد و جز چند تصویر ، مطلب دیگری مخابره نشد؟ دلیل انهدام برجها، ذوب شدن اسکلت فلزی بر اثر حرارت ناشی از انفجار هواپیماها عنوان شد.

۱) پذیرفتن آن ادعا بدین معناست که گرما از طبقات فوقانی به فونداسیون ، منتقل و موجب نشست برجها شده ، حال آن که گرما در فلزات به صورت رسانایی از پایین به بالا منتقل می شود؛ علاوه بر این ، اگر گرما باعث فرو ریختن بنا شده چرا ابتدا طبقات بالای محل برخورد (مثلا طبقه)۱۰۶ دچار ریزش نشد بلکه برعکس ، انهدام برجها از طبقات پایین آغاز شد. چرا برجها به جای فروریختن مرحله به مرحله ، متلاشی نشد یا از یک طرف به خارج از محیط خود متمایل نشدند یا به صورت افقی سقوط نکردند.

۲) برجها را ۳۰ سال قبل براساس طرح مینورو یاماساکی ساخته بودند و در قرن ۲۱ تقریبا قدیمی محسوب می شدند. طبق تحقیقی که با مجوز کنگره انجام گرفت ، روشن شد برجها بدون نظارت و مجوز شهرداری احداث شده اند! امری که در محله مهم منهتن کاملا استثنایی است.

۳) فرض کنیم نظر دقیق «تیری میسان» درباره اصابت موشک به پنتاگون صحیح نباشد در این صورت ، برخورد هواپیما اگر موجب فروریختن ۲ برج ۱۱۰ طبقه شده ، چگونه در برخوردی مشابه حتی یک ضلع کامل از ساختمان پنتاگون فرو نریخت؟!

گرچه وزارت دفاع علت پا بر جا ماندن ضلع مضروب پنتاگون را قرار دادن جکهای احتیاط در پشت آن ضلع می داند - زیرا طبق برنامه قبلی ، قصد نوسازی آن بخش از بنا را داشت اما این اعتراف هم اطلاع پنتاگون از وقوع حادثه را نشان می دهد.

۴) این فرضیه که ضربه ناشی از اصابت متحرکی ثقیل با سرعت زیاد به برجها عامل انهدام بوده ، هم منتفی است زیرا برجها به منظور مقابله با گردباد و طوفان های آتلانتیک ، به صورتی ایمن طراحی شده و ۳ دهه پابرجا بوده و دچار هیچ ارتعاشی نشده بودند. جالبتر آن که مجموع طول ۲ بال هر هواپیما از عرض هر برج کمتر است. چگونه برجها ۳۰ دقیقه بعد از انفجار ، ناگهان در محیط خود فرو ریختند؟ و چرا برجی که دومین اصابت را متحمل شد قبل از برج اول فروریخت؟ این موارد به تنهایی تئوری تخریب برجها به وسیله مواد منفجره را اثبات می کنند.

۵) فرضا بپذیریم تخریب برجها به دلیل اصابت هواپیماها بوده ، انهدام ساختمان سیاه رنگ مجاور برجها چگونه قابل توجیه است؟ آتش نشان های حاضر در صحنه اظهار کرده اند: «دربهای طبقه همکف برجها بسته بود؛ مردم محبوس به شیشه ها می کوبیدند و کمک می خواستند و لحظاتی قبل از انهدام کامل برجها، انفجاراتی در زیرزمین برجها رخ داده بود» حتی اگر این گفته ها را نپذیریم ، چطور ممکن است در بلندترین برج جهان ، راه نجات ، سیستم مدیریت بحران و برق اضطراری وجود نداشته باشد؟ چرا دربها را بسته و آسانسورها کار نمی کردند و به همین علت مردم به ناچار از بالای برج به بیرون می پریدند ؛ در حالی که نیم ساعت برای عملیات نجات فرصت بود ، حتی یک نفر هم نجات نیافت.

در حادثه حریق سوپر مارکتی در پاراگوئه ، رئیس فروشگاه ، دستور بستن دربها را داد تا از غارت کالاها جلوگیری کند و این مانع از فرار مشتریان و در نهایت کشته و زخمی شدن دهها تن شد ، اما در ۱۱ سپتامبر چرا؟ آیا برای تلفات بیشتر و اجرای پروژه مظلوم نمایی. تاریخ ، اتفاقات مشابه این حادثه را روایت کرده است : «در ژوئن ۱۹۶۷، یک زیردریایی اسرائیلی پس از انهدام بی سیم ناو امریکایی Liberty به آن حمله کرده و سپس قایق های نجات را زد تا هیچ شاهدی برای افشاء واقعه ، زنده نباشد و حادثه به اعراب منتسب شود.»

جالبتر آن که حتی یک بالگرد برای کمک به مردم یا اطفاء آتش نیامد اما چند بالگرد مشغول فیلمبرداری از فاجعه بودند!! براساس دلایل ، شواهد و قرائن فوق الذکر ، یک فرضیه این است که سیا ، رایانه هواپیما را قبل از پرواز در مسیر اصابت به برجها تنظیم و بعد از برخورد ، نیم ساعت صبر کرد تا مردم از صحنه فیلم و عکس بگیرند ؛ سپس با انفجار سریع و مرحله به مرحله مواد منفجره - که از قبل در پی ، پایه ها و طبقات کار گذاشته شده بودند - برجها را تخریب کرد. شبکه CNN هم پس از پخش فیلمهای مربوط به انفجار برجها ، تصاویر ۱۰ سال قبل شادی فلسطینی ها را پخش کرد. سپس بازیگر بن لادن از طریق نواری در شبکه الجزیره - که صحت آن را سیا تایید کرد - از حملات بعدی القاعده خبر داد تا مسوولیت ۱۱ سپتامبر متوجه مسلمین شود. آنگاه بوش ، اسلام را به جنگ صلیبی تهدید کرد و....

درواقع هواپیماها به پایین برجها کوبیده می شوند تا نشست برجها به علت اصابت هواپیماها ، منطقی به نظر آید لکن در آن صورت هم صحنه فعلی با کارکرد افسانه ای ایجاد نمی شد. از دیگر سو با اصابت هواپیما در بالا و تخریب برج از پایین به سهولت می توان به استفاده از مواد منفجره در این عملیات یقین پیدا کرد ؛ البته برای هرکس که تعمق کند. کافی است یک بار صحنه تخریب بناهای قدیمی با دینامیت یا TNT را که مشابه فرو ریختن برجها در ۱۱ سپتامبر است ببینید تا به روش واحد در انهدام آنها پی ببرید.

دولت بوش از وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر سود بسیاری برد ، زیرا این حادثه همه مشکلات بوش را پوشش داد و مخفی نمود اما او هرگز این منفعت ها را بیان نکرد. تمام بخشهای اقتصادی امریکا که از نابودی برجها متضرر شدند ، زیان خود را جبران کردند تا جایی که در ۴ ماه اول ۲۰۰۲ ، رشد اقتصاد امریکا به ۵ درصد رسید. ۶ امریکا برای سلطه بر جهان و جلب همکاری قدرت های بزرگ به جای رقابت با آنها، نیازمند استقرار یک سیستم امنیتی به رهبری خودش در جهان بود و با وقوع حادثه ای تکاندهنده چون ۱۱سپتامبر ، این بهانه را به دست آورد. در جهان کنونی ، آدم ربایی ، بمب گذاری و ترور امری عادی شده است اما تاکنون اتفاق نیفتاده که یک هواپیمای مسافربری به یک ساختمان (۲ شی غیرنظامی) برخورد کند ؛ حادثه ای خونین که به دلیل ابعادش ، تاثیر روانی وسیعی بر جهان بگذارد ، مردم را بفریبد ، دولتها را مجبور به تعامل با امریکا نماید و سایه ترس از تکرار حوادث مشابه را چون مترسکی در دست کاخ سفید قرار دهد تا ضمن مظلوم نمایی ، بهانه ای به نام مبارزه با تروریسم خودساخته برای توجیه جنایاتش و تحقق اغراض داشته باشد.



همچنین مشاهده کنید