سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

نیاز جامعه امروز به جلال آل احمد


نیاز جامعه امروز به جلال آل احمد

امروز, ۱۸ شهریور ماه ۱۳۹۲, چهل و چهارمین سالگرد سفر ابدی جلال آل احمد است کسی که تاثیر عمیقی بر داستان نویسی و نثرنویسی معاصر گذاشت و بی شک آن معدود افرادی که نسبت به منش و آثار جلال معترض اند, به تاثیرگذاری آثار او نیز معترف اند به راستی مگر می شود آثار جلال را خواند و دوستش نداشت

امروز، ۱۸ شهریور ماه ۱۳۹۲، چهل و چهارمین سالگرد سفر ابدی جلال‌آل‌احمد است. کسی که تاثیر عمیقی بر داستان‌نویسی و نثرنویسی معاصر گذاشت و بی‌شک آن معدود افرادی که نسبت به منش و آثار جلال معترض‌اند، به تاثیرگذاری آثار او نیز معترف‌اند. به‌راستی مگر می‌شود آثار جلال را خواند و دوستش نداشت؟

راجع به جلال زیاد صحبت شده، زیاد مطلب نوشته شده و نظرات گوناگونی منتشر شده اما به نظر می‌رسد هنوز حق مطلب در مورد این نویسنده تند مزاج و دوست‌داشتنی معاصر کشور ادا نشده است و گرچه گرانترین جایزه ادبی ایران به نام جلال، مزین است اما همچنان معتقدیم در پاسداشت او بسیار کم گذاشته‌ایم؛ (و ‌ای کاش نام آن جایزه بزرگ انگ خورده به تصمیمات سیاسی، نام جلال را به همراه نداشت!)

معتقدم نسل امروز که مشغول سرگرمی‌های فرهنگی سهل‌الوصول وارداتی است باید بیشتر از جلال بداند و بیشتر قلم و اندیشه‌هایش را بشناسد.

در کتابی که به تازگی با نام «جامعه‌شناسی ادبیات- با نگاهی به آثار جلال آل‌احمد» به قلم سیدحسن نورانی منتشر شده، آمده است: «جلال قبل از آنکه داستان‌نویسی کند، آسیب‌شناسی می‌کند، فقر را می‌بیند و رنج‌های حاصل از آن را. سپس عوامل پیدایی آن را واکاوی می‌کند و بورژوا را به باد انتقاد می‌گیرد. از سویی دیگر آسیب‌شناسی دین می‌کند و جهل مذهبی را به شدید‌ترین شکل خود به تصویر می‌کشد؛ اما خود به حج می‌رود و «خسی در میقات» را باز می‌آفریند تا یکی از قوی‌ترین اسلحه‌های مواجهه با غرب‌زدگی یعنی همان هویت مذهبی و دینی را به شکل درستی، همراه با منطق و آگاهی نشان دهد.» به نظر نگارنده این سطور نیز باید به همین دلایل، امروزه بیشتر از جلال یاد کنیم و با توجه به حوادث جامعه امروز جوانان را بیشتر متوجه جلال کنیم.

سیدحسن نورانی در کتاب تازه انتشار یافته‌اش سعی کرده کمی از پیچ و خم‌های جامعه دیروز و امروز را از لابه لای داستان‌های آل‌احمد به زبان ساده برای جوانان استخراج کند و کمی از عمق خلقیات آدم‌های داستانی جلال را به سطح بیاورد. کتاب سیدحسن نورانی به دور از پیچیدگی‌ها و بدون آنکه حوصله مخاطبش را سرببرد، واقعیت جامعه روزگار جلال را از میان آدم‌ها و قصه‌های او بیرون می‌کشد و زیرکانه طعنه‌هایی نیز به روزگار امروز می‌زند. از این روست که به نظر می‌رسد مطالعه آن برای جوانان امروز مفید فایده باشد چرا که معتقدم جوان ما باید با قلم شمشیرگون جلال بیشتر آشنا شود تا اگر لازم شد امروزیان را جلال‌وار، بنوازد.‌ای کاش جلال دیگر زاده شود!

جلال آمرزیده است، راهش پر رهرو باد...

حمیدرضا قنبری

روزنامه نگار