یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

جایی برای پولدار شدن


جایی برای پولدار شدن

واژه بورس در واقع کلمه ای فرانسوی است که در اصل به معنای کیف پول می باشد اما این مفهوم امروزه به معنای وسیع تر به کار می رود و بورس اوراق بهادار یک بازار متشکل سرمایه است که در آن سهام شرکت های خصوصی و دولتی طبق قانون خاص خرید و فروش می شود و از سویی محلی برای جمعآوری پس انداز و نقدینگی بخش خصوصی به منظور انجام پروژه های سرمایه گذاری بلندمدت است و مرجعی است برای مردم که وجوه مازاد خود را برای سرمایه گذاری در شرکت ها به کار انداخته و از سود آن برخوردار گردند

واژه بورس (bours) در واقع کلمه ای فرانسوی است که در اصل به معنای کیف پول می باشد. اما این مفهوم امروزه به معنای وسیع تر به کار می رود و بورس اوراق بهادار یک بازار متشکل سرمایه است که در آن سهام شرکت های خصوصی و دولتی طبق قانون خاص خرید و فروش می شود و از سویی محلی برای جمعآوری پس انداز و نقدینگی بخش خصوصی به منظور انجام پروژه های سرمایه گذاری بلندمدت است و مرجعی است برای مردم که وجوه مازاد خود را برای سرمایه گذاری در شرکت ها به کار انداخته و از سود آن برخوردار گردند.

اولین بورس اوراق بهادار در دنیا در شهر آمستردام و توسط اولین شرکت چند ملیتی به نام «کمپانی هند شرقی هلند» راه اندازی شد. بورس آمستردام در سپتامبر ۱۶۰۲، شش ماه پس از تشکیل شرکت «کمپانی هند شرقی هلند» تاسیس شد. و در حقیقت این اولین فرصت در تاریخ برای سهامداران بود که بتوانند از spo منتفع شوند. نمایان شدن اولین نشانه های حباب قیمتی، ارزش سهام تحت تاثیر داد و ستد ابزار آتی به حد انفجار رسید تا جایی که قیمت سهام شرکت به ۱۲۰۰ درصد نرخ اولیه آن افزایش یافت. در اواخر قرن ۱۸، یعنی نزدیک به ۲۰۰ سال بعد از شروع فعالیت شرکت، نشانه های سقوط آن پیدا شد. این شرکت ورشکست گردید و دولت هلند با وارد عمل شدن، بدهی های آن را برعهده گرفت. در حالی که تاریخ این شرکت رو به زوال گذاشت، لیکن تاریخچه بورس های اوراق بهادار تازه در ابتدای راه قرار داشت.

پیدایش اولین بورس های اوراق بهادار را به طور خلا صه می توان به تشکیل آن در هلند، انگلستان و فرانسه در قرن ۱۸ نسبت داد و در حالی که اقتصاد در ایالا ت کشور نوپای آمریکا به شدت تحت کنترل بریتانیا قرار داشت، اولین بازار حراج غیررسمی در سال ۱۷۵۲ در نیویورک تاسیس و در سال ۱۷۹۲ با امضای قرارداد بین کارگزاران، بورس اوراق بهادار در نیویورک به طور رسمی معرفی گردید.

اندیشه و تفکر برخورداری از بازار اوراق بهادار و سرعت بخشیدن به فرایند صنعتی شدن کشور ایران به دهه ۱۳۱۰ بازمی گردد. در آن هنگام گروهی در بانک ملی ایران به مطالعه موضوع پرداختند . گزارشی که در سال ۱۳۱۷ تکمیل شد شامل جزییات مربوط به تشکیل بازار اوراق بهادار بود. آغاز جنگ جهانی دوم و رخدادهای سیاسی و اقتصادی متعاقب آن راه اندازی بورس اوراق بهادار را تا سال ۱۳۴۶ و زمانی که قانون بورس اوراق بهادار تصویب شد به تاخیر انداخت. بورس اوراق بهادار تهران در فروردین ماه ۱۳۴۷ گشایش یافت. این سازمان از پانزدهم بهمن ماه آن سال فعالیت خود را با انجام چند معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی آغاز کرد. در پی آن شرکت نفت پارس، اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه، اوراق قرضه سازمان گسترش مالکیت صنعتی و اوراق قرضه عباسآباد به بورس تهران راه یافتند. طی دوران فعالیت بورس تا پیش از انقلا ب اسلا می در ایران تعداد شرکت ها و بانک ها و شرکت های بیمه پذیرفته شده از ۶ بنگاه اقتصادی با ۶/۲ میلیارد ریال به بیش از ۱۵۰ میلیارد ریال سرمایه در سال ۱۳۵۷ افزایش یافت. در سال های پس از انقلا ب اسلا می و تا پیش از نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی، دگرگونی های چشم گیری در اقتصاد ملی پدید آمد که بورس اوراق بهادار تهران را نیز دربر گرفت. نخستین رویداد، تصویب لا یحه قانون اداره امور بانک ها در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۵۸ توسط شورای انقلا ب بود که به موجب آن بانک های تجاری و تخصصی کشور در چارچوب ۹ بانک شامل ۶ بانک تجاری و ۳ بانک تخصصی ادغام و ملی شدند. چندی بعد و در پی آن شرکت های بیمه نیز در یکدیگر ادغام شده و به مالکیت دولتی درآمدند و همچنین قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران در تیر ماه ۱۳۵۸ باعث شد تعداد زیادی از بنگاه های اقتصادی پذیرفته شده در بورس از آن خارج شوند. به گونه ای که تعداد آنها از ۱۰۵ شرکت و موسسه اقتصادی در سال ۱۳۵۷ به ۵۶ شرکت در پایان سال کاهش یافت. بدین ترتیب طی این سال ها تجدید ساخت اقتصاد و در پی جنگ عراق با ایران کنترل بخش عمومی بر اقتصاد را ناخواسته گسترش داد و از اشتراک سرمایه بخش خصوصی کاست و در نتیجه این حوادث بورس اوراق بهادار تهران وارد دوره توقف فعالیت شد و دوران افت خود را آغاز کرد که تا پایان سال ۱۳۶۷ ادامه یافت.

از سال ۱۳۶۸، در چارچوب برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تجدید فعالیت بورس اوراق بهادار تهران به عنوان زمینه ای برای اجرای سیاست خصوصی سازی، مورد توجه قرار گرفت. بر این اساس سیاست گذاران در نظر دارند بورس اوراق بهادار با انتقال بخش هایی از وظایف تصدی های دولتی به بخش خصوصی، جذب نقدینگی و گردآوری منابع پس اندازی پراکنده و هدایت آن به سوی مصارف سرمایه گذاری، در تجهیز منابع توسعه اقتصادی و انگیزش موثر بخش خصوصی برای مشارکت فعالا نه در فعالیت های اقتصادی نقش مهم و اساسی داشته باشد. در هر حال، گرایش سیاست گذاری های کلا ن اقتصادی به استفاده از ساز و کار بورس، افزایش چشمگیر شمار شرکت های پذیرفته شده و افزایش حجم فعالیت بورس تهران را دربر داشته است.

صاحبان سرمایه می توانند براساس قوانین بورس اقدام به خرید سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس کنند. بدین ترتیب سهمی از دارایی و اموال شرکت در تملک سهامدار می شود و از سود ناشی از فعالیت شرکت بهره خواهند برد. اگر سهام شرکت انتخابی در اثر تولید یا اقتصاد یا سیاست کشور در وضعیت بهتری قرار بگیرد علا وه بر سودی که از فعالیت شرکت نصیب سهامدار می شود، با بالا رفتن تفاضای خرید سهم شرکت مذکور، قیمت خود سهم نیز بالا می رود و بدین منوال بازده مناسبی را به سهامدار می دهد. با وجود این که هیچ قاعده مشخصی برای خرید و فروش بازار سهام وجود ندارد، ولی قواعد خاصی وجود دارد که قابل رد کردن نیست و چند قاعده عمومی که می تواند به سرمایه گذاران درک بهتری از شرایط بازار با دید بلند مدت بدهد را می توان بدین گونه بیان نمود که معمولا سرمایه گذاران، سهامی که افزایش قیمت پیدا می کند می فروشند ولی سهامی را که با کاهش قیمت مواجه شده اند به امید بالا رفتن قیمت نگهداری می کنند. اگر سرمایه گذار زمان صحیح برای فروش سهام که با کاهش قیمت مواجه شده اند را تشخیص ندهد ممکن است که سهام پس از مدتی کاملا بی ارزش شود. البته نگهداری سهام ارزشمند و فروش سهام بی ارزش از نظر تئوریک ایده جالبی است ولی در عمل مشکل است. اگر سیاست سرمایه گذار برای سبد سهام، فروش سهام پس از یک میزان افزایش مشخص باشد ممکن است هرگز در بازار سهام موفق نباشد و ترصیه می شود سهامی که آینده خوبی دارند را به واسطه سیاستهای غلط شخصی دست کم نگیرد. اگر سرمایه گذار درک خوبی از پتانسیل سرمایه گذاری خود داشته باشد ممکن است سیاستهای غلط او باعث محدود کردن سودش گردد و در مورد سهامی که با کاهش قیمت مواجه می شوند باید واقع بین بود و در عین حال پتانسیل های مهم را نیز در نظر گرفت. مهم این است که اگر در تشخیص سهامی که انتظار آینده خوب برای آن را داشته است، دچار اشتباه شد واقع بین باشد واز فروش سهام زیانده نترسد زیرا ممکن است برای جبران ضرر زمان را از دست بدهد. در هر صورت مهم اینست که شرکتها را با توجه به امکانات و توانمندیهایشان ارزیابی کرد و فقط به خاطر داشت که اجازه نداد ترس بازده باعث محدودیت شده یا باعث زیان بیشتر شود. سرمایه گذار شایعات موجود در بازار را نباید جدی بگیرد حتی اگر از طرف دوست و یا شخص مطلع در بازار باشد زیرا هیچ کس نمی تواند پیش بینی درستی از آینده یک سهم داشته باشد. زمانی که سرمایه گذار سهمی را برای خرید انتخاب می کند مهم این است که دلیل انجام این کار را بداند. تحقیق کند و شرکت مورد نظر را ارزیابی کند. تکیه بر شایعات دیگران به نوعی شبیه قمار است.

پیش از تصمیم برخرید ممکن است در برخی موارد تکیه بر صحبت های دیگران سودمند باشد ولی این عمل فرد را از تبدیل شدن به یک سرمایه گذار مطلع باز می دارد واین آگاهی تنها رمز موفقیت دراز مدت است. همیشه به عنوان یک سرمایه گذار با دید بلند مدت، نگران تغییرات قیمت در کوتاه مدت نباید بود. باید به خاطر داشت که به جای نگرانی نسبت به نوسانات اجتناب ناپذیر در کوتاه مدت، به سرمایه گذاری خود مطمئن بود. یک سری از سرمایه گذاران از نوسانات روزانه سهم به دنبال سود هستند، ولی سود بلندمدت وابسته به تغییرات دیگری در بازار است که ممکن است چند ماه به طول بینجامد. پس می بایست دید خود را بر روی نظرات و تحقیقات خود متمرکز کرد. افراد مختلف روشهای مختلفی برای خرید یا فروش سهام در بازار بر می گزینند. روشهای مختلفی در بازار وجود دارد و روش هیچ کس بر دیگران ارجحیت ندارد، سرمایه گذاری که روش مشخص برای خرید سهام نداشته باشد ممکن است در بلند مدت با زیان مواجه شود. سخت ترین بخش سرمایه گذاری در بازار سهام این است که سرمایه گذار تصمیماتی را اتخاذ می کند که نتایج آن در آینده مشخص می شود. نکته ای که باید در نظر داشت این است که با وجود استفاده از اطلا عات گذشته برای تصمیم گیری،آینده همه چیز را مشخص می کند. اگر پس از این که سهام یک شرکت با رشد قیمت مواجه شد این سوال پرسیده شود که آیا این سهم می تواند بالا تر رود، این سوال سرمایه گذار را گمراه می کند. در حالی که سرمایه گذار باید با بررسی وضعیت شرکت نسبت به خرید آن اقدام کند. سودهای کوتاه مدت اغلب باعث گمراهی سرمایه گذاران جدید می شود و داشتن دید بلند مدت برای یک سرمایه گذار ضروریست. این بدان معنی نیست که خرید و فروش سهام منجر به کسب سود نمی شود. ولی سرمایه گذاری در بازار سهام و مبادله در بازار سهام روشهای متفاوتی برای کسب سود هستند. مبادله نیاز به ریسک پذیری بالا دارد و باید در نظر داشت که این گونه مبادلا ت نیاز به منابع مالی، دانش و ریسک پذیر ی بالا دارد. نقد شوندگی عامل بسیار مهم دیگریست که یک سرمایه گذار هرگز نباید مورد غفلت قرار دهد. این فاکتور متاثر ازپارامترهایی مثل حجم معاملا ت شرکت، تعداد سهام معامله شده، دفعات معامله، تعداد خریدار و ... می باشد. نقد شوندگی به صورت رتبه ای مطرح می شود و رتبه ۱ به معنای بالا ترین میزان نقد شوندگی است. و رتبه های ۲ و ۳ و ... به ترتیب نقد شوندگی کمتری دارند. لازم به ذکر است که رتبه نقد شوندگی در یک محدوده زمانی قابل محاسبه است مثلا یکساله، شش ماهه، یک ماهه ... اما بیشتر موارد نقد شوندگی ۳ ماهه استفاده می شود. موردی که در سرمایه گذاری می بایست مدنظر قرار داد این است که میزان سهام در دست سهامداران عمده هر چه کمتر باشد و سهم یک شرکت بیشتر در دست مردم و سهامداران جزو باشد بهتر است. چرا که در اینجا عرضه و تقاضای واقعی است که میزان قیمت را تعیین می کند و در صورتی که قسمت اعظمی از سهام یک شرکت در دست سهامداران عمده باشد به همان نسبت آنها می توانند کنترل بیشتری را بر آن سهم اعمال کنند و در این بین سهامدار جز» است که ضرر می کند. سرمایه گذار همواره می بایست در اخبار داخلی و خارجی توجه داشته باشد تا بتواند در برخی موارد روند بازار را پیش بینی نماید و همین طور صنایع خاصی را مورد توجه قرار دهد. ضمنا سرمایه گذار می بایست به دنبال اخبار و اطلاعات شرکت مورد نظر بر آید که آیا شرکت طرح توسعه، افزایش سرمایه، پروژه های آتی دارد یا خیر؟ مسلما انتخاب شرکتی که موارد مذکور را دارد به جای شرکتی که مدت هاست افزایش سرمایه ندارد، پروژه جدیدی اجرا نکرده و طرحی برای آینده ندارد عاقلانه تر است. مضافا اینکه سرمایه گذار می بایست همیشه سبد سهام درست کند، با این کار ریسک پایین می آید و به قول معروف همه تخم مرغ ها را داخل یک سبد نخواهد گذاشت و در تشکیل سبد، تعداد و تنوع شرکت، وضعیت و... را فراموش نباید کرد. یکی دیگر از پرپسامدترین اشتباهاتی که سرمایه گذاران غیرحرفه ای مرتکب می شوند خرید سهام صرفا به اتکای P/E بالا یا پایین است. باید توجه کرد که ارزشیابی سهام، تنها با تکیه بر شاخص های ساده ای مانند P/E ساده انگارانه و نادرست است. P/E بالا ممکن است به معنی پیش نمایی ارزش سهم باشد و هیچ تضمیمی وجود ندارد که بعدا به سرعت پایین نیاید. ضمنا باید توجه داشت که حتی اگر ارزش سهمی کم نمایی شده باشد ممکن است ماه ها یا حتی سال ها طول بکشد تا بازار ارزش آن را اصلاح نماید. در هر صورت تجزیه و تحلیل سهام امری بسیار پیچیده تر از دانستن چند نسبت ساده است.

به عبارت دیگر هر چند کلیدی برای معمای ارزش گذاری سهام است اما تمام آن نیست. P/E همه چیز یا به عبارتی حرف آخر را درباره ارزش سهام نمی گوید اما برای مقایسه شرکت های یک صنعت، کل بازار با رونده تاریخی P/E یک شرکت سودآور است. P/E یک نسبت است و از تقسیم قیمت روز سهم به سود هر سهم (EPS) به دست می آید که البته سه نوع EPS به نام های EPS دنباله دار، آینده و میانگین وجود دارد.

نویسنده : پیمان جنوبی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.