جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مرثیه یی برای عشق های منقرض شده


مرثیه یی برای عشق های منقرض شده

مکانی که می خواهم این بار بروم پر از خاطره ریز و درشت است برای من و کسان دیگر می خواهم بروم به لاله زار برای گرفتن گزارشی از پشت صحنه فیلم «سینما سوخته» جدید ترین ساخته مهرشاد کارخانی

مکانی که می خواهم این بار بروم پر از خاطره ریز و درشت است برای من و کسان دیگر. می خواهم بروم به لاله زار برای گرفتن گزارشی از پشت صحنه فیلم «سینما سوخته» جدید ترین ساخته مهرشاد کارخانی.

● روزگار سپری شده سینماهای لاله زار

این روزها فقط می توان رد پای سینماهای لاله زار را در گزارش ها و خاطره ها پیدا کرد؛ همان سرنوشت تلخ آنها که مکرر در مکرر بازگو شده است. خاطره این سینماها در فیلم هایی که همین نزدیکی دیده ایم دوباره زنده شده است. فیلمسازان مطرح در سکانس هایی کوتاه به این سینماها پرداخته اند. به همین فیلم هایی که از عید تا حالا روی پرده رفته اند نگاه کنید؛ فیلم «وقتی همه خوابیم» بهرام بیضایی و تردید «واروژ کریم مسیحی». یکی دم در سینما سوخته قهرمانش می میرد و دیگری در سینمای قدیمی فکر می کند و دور هم جمع می شوند. تا آنجایی که یادم می آید و چندین بار نیز برای تهیه گزارش از سینماهای لاله زار به این خیابان رفته ام حتی تا اوایل دهه ۸۰ سینماهای لاله زار، به لطف فیلم های اکشن بازمانده از اواسط دهه ۷۰ و اواخر این دهه، با بازی جمشید هاشم پور و فرامرز قریبیان حداقل توانسته بودند خود را برای مدتی سر پا نگه دارند ولی الان جز ویرانه یی از آنها چیزی باقی نمانده است. اگر نسل قبل تر از ما خاطره های بسیار خوش خود از تماشای فیلم های محبوبش در سینماهای لاله زار را با آب و تاب و اشتیاقی فراوان برای دیگران تعریف می کند و نسل ما خاطراتی نه چندان جدی حداقل از سر پا ماندن سینماهای لاله زار به ضرب فیلم های اکشن به یاد دارد حالا دیگر خبری از سینمایی ترین خیابان شهر تهران و سینماهای مشهورش نیست. زمانی لاله زار با تعداد سینماهای بی شمارش شناخته می شد ولی حالا با فروشگاه های بی شمار الکتریکی.

● از ریسمان باز تا سینما سوخته

این روزها کارخانی در حال ساخت سومین فیلم بلند خود با عنوان «سینما سوخته» در لاله زار است؛ فیلمی که فضایی شبیه ریسمان باز دارد، فیلمی که اکثر لوکیشن هایش در آن واقع است. فیلمبرداری «سینما سوخته» با پشت سر گذاشتن لوکیشن سینماهای تعطیل شده یی چون شیرین، توسکا، فلور، داریوش، مهتاب، نیاگارا، ب. ب، رکس، ایران و کریستال به سینما متروپل لاله زار رسید؛ همان جایی که قرار بود من در آن منتظر شوم. شاید کمی دیر رسیده ام، شاید برنامه آنها تغییر کرده بود. اما اتفاق تلخ و شیرینی با هم افتاد. شنیدم گروه فیلمبرداری برای فیلمبرداری به خیابانی در نزدیکی پارک شهر رفته است. همین اتفاق بود که مرا از این سر لاله زار روانه آن سر لاله زار کرد آن هم پیاده و همین می شود که هر چی سینما بود را یک بار دیگر ببینم؛ سینماهایی که در فیلم «سینما سوخته» جایگاهی قابل تامل دارند.

● به دنبال پوستر فیلم های قدیمی

به لوکیشن فیلم در خیابانی نزدیک پارک شهر می رسم. مهرشاد کارخانی با دو نفر از عوامل فیلم که گویا دست اندرکاران طراحی صحنه و لباس هستند صحبت می کند. برای صحنه هایی از فیلم نیاز به پوستر فیلم های قدیمی سینما هست. کارخانی پوستر و بنر فیلم هایی را که لازم است به آنها می گوید؛ بیلیارد باز، فیلم های فلینی مثل جاده یا وسترن های جان فورد...

● روایتگر یک قرار عاشقانه

داستان فیلم مهرشاد کارخانی درباره یک دختر و پسر ۲۴، ۲۵ ساله است که در یک صبح با هم آشنا می شوند. شخصیت پسر یک راننده جوان مسافر کشی است که با دختری از طریق یک عکس قدیمی آشنا می شود. در واقع این دو روایتگر قرار عاشقانه یک زن بلیت فروش و یک مرد آپاراتچی در گذشته هستند.

● مرثیه یی برای عشق های منقرض شده

مهرشاد کارخانی درباره فیلمی که می سازد، می گوید؛ «سینما سوخته» را در واقع می توان مرثیه یی برای سینماهای سوخته و تعطیل شده شهر تهران و عشق های منقرض شده و قدیمی دانست. فیلمی ضدقصه که فضای فیلم شبیه ریسمان باز یک کمی آرام تر و نرم تر است. «سینما سوخته» خیلی داستان سرراستی ندارد و به نوعی مینی مالیستی است. داستان فیلم از جنوب شهر یعنی از جوادیه شروع می شود. بعد دو شخصیت اصلی فیلم به هم می خورند و سپس به خیابان های بالاتر که سینماها در آن قرار دارند، می روند.

● اهمیت سکوت بازیگران

مهرشاد کارخانی این بار نه به سراغ پژمان بازغی و بابک حمیدیان رفته است نه حمید گودرزی و نه نیوشا ضیغمی. او این بار سراغ بازیگران جوانی رفته است که اصلاً مشهور نیستند. برای این ریسک بزرگی که برای خیلی ها تبدیل می شود به اکران نشدن، دلایل خاص خود را دارد. می گوید؛ «فضای کلی فیلم ایجاب می کند که برای باورپذیری از چهره یی که همیشه آن را دیده ایم، استفاده نکنیم. بازی بازیگران در فیلم «سینما سوخته» رئال ویژه است و سکوت بازیگر هم در این فیلم خیلی مهم است. که این سکوت بازیگر به نوعی یاد آور سکوت در فیلم «ریسمان باز» است.»

● روناک یونسی در نقش یک زن پیر

در فیلم سینما سوخته نیلوفر شهیدی در نقش شخصیت دختر و میلاد کی مرام در نقش پسر راننده مسافرکش بازی می کنند. پسر مسافرکش در واقع پسر توران زن بلیت فروش است و دختر برادر زاده آپاراتچی است. البته ما آپاراتچی را در طول فیلم نمی بینیم ولی توران را می بینیم با وضعیتی که در واقع افسرده و به هم ریخته است. جالب است نقش این زن ۵۰ ساله و پیر را روناک یونسی بازیگر جوان و شناخته شده تلویزیون و سینما بازی می کند.

● تحقیق و تحقیق

کارخانی تحقیقات بسیار مفصلی درباره سینماهای سوخته و تعطیل شده، آپاراتچی ها و مدیران سینما، پخش کننده های فیلم و... برای ساخت این فیلم انجام داده است. فضاهایی از فیلم نیز برگرفته از دوران کودکی و نوجوانی خود کارگردان است. کارخانی می گوید؛ «سینما سوخته به نوعی درباره اثرگذاری فیلم ها و سالن های سینما است و اینکه فیلم دیدن به طور جدی و واقعی روی پرده سینما چقدر ارزش دارد.»

● خاطرات یک آپاراتچی قدیمی

ادامه فیلمبرداری در لوکیشن دیگری جلوی سینما فردوسی (سینما ب. ب سابق) در حوالی میدان فردوسی است. قرار است صحنه یی از این فیلم روبه روی سینما فردوسی گرفته شود. میلاد کی مرام و نیلوفر شهیدی بازیگران اصلی این فیلم در این صحنه سوار بر ماشینی هستند که روبه روی سینما است. قبل از شروع فیلمبرداری این صحنه فرصتی پیش می آید که من و مهرشاد کارخانی پای صحبت های یک آپاراتچی قدیمی بنشینیم که حرف های بسیار جذاب و نوستالژیکی از فیلم های پرمخاطب سینمای ایران در چند دهه قبل دارد. از سینمایی که از سال ۵۴ تا سال ۵۷ ساخت آن طول کشید اما هنوز افتتاح نشده بود که پس از حوادث بعد از انقلاب آسیب دید. یا سینما «استیل» که مردم اسم استیل گدا را روی آن گذاشته بودند. مهرشاد کارخانی هم از خاطرات خود از آن سینماها می گوید؛ از سینما شیرین که فیلم طوقی را سر پا دیده و سالن سینما به قول خودش غلغله بوده، یا سینماهایی که به خاطر استقبال مردم، مردم را با چوب بیرون می کردند یا سینماهایی که از ساعت هشت صبح پر بودند و سینماهایی که نصفه و نیمه فیلم نشان می دادند...

● حرکت به سمت ساده گرایی

فرشاد محمدی فیلمبردار فیلم سینما سوخته نیز درباره ویژگی های این فیلم می گوید؛ «سینما سوخته بیشتر یک کار خیابانی و نور پردازی و فضاهای فیلم خارجی است و به نوعی شبیه ریسمان باز است و قصه دوتا آدم را از صبح تا غروب بازگو می کند. بالانس نوری برای ما در این فیلم سخت بود.» محمدی همچنین می گوید؛ «ما در این فیلم سعی می کنیم به سمت ساده گرایی برویم و عناصر اضافی را در کادر حذف کنیم. کار کردن در جنوب شهر بسیار سخت است.»

● شخصیت درونگرای ساکت

میلاد کی مرام بازیگر نقش اصلی این فیلم نیز می گوید؛ «شخصیتی که در این فیلم بازی می کنم، یک شخصیت درونگرای ساکت است که دغدغه های ذهنی زیادی دارد. برای من این کاراکتر جذابیت بسیار زیادی دارد. سینما سوخته کار بسیار سختی بود و تنش هایی هر از گاهی در کار به وجود می آمد که مهرشاد کارخانی با آرامش فضا را آرام تر می کرد. با اینکه فیلمبرداری این کار تنها ۳۰ روز طول کشید ولی احساس می کنم چهار پنج ماه طول کشید.»

● فیلمسازی با فیلمنامه های در انتظار ساخت

مهرشاد کارخانی پس از موفقیت فیلم ریسمان باز قصد ساخت فیلم های دیگری را نیز داشت که فعلاً توانست ساخت فیلم « سینما سوخته» را کلید بزند؛ فیلمنامه یی مثل«زنبورها». زنبورها داستان دو شخصیت جوان است که کارشان را از دست داده اند و آنها با تلاش و امید برای یک مبارزه سخت آماده می شوند. «زنبورها» حال و هوایی شبیه «ریسمان باز» فیلم قبلی کارخانی دارد و او از مدتی قبل قصد ساخت آن را داشته که تا به امروز امکان پذیر نشده است. به گفته کارخانی فیلم زنبورها پروداکشن سنگینی دارد. یا فیلمنامه سگ کور فیلمنامه دیگری است که سماواتی تهیه کننده آن به تازگی تقاضای پروانه ساخت آن را ارائه کرده است. خیابان خلوت نیز در دوران جنگ می گذرد و از داستانی عاشقانه برخوردار است. «مهرشاد کارخانی» همچنین فیلمنامه «سبزپری» بر مبنای اثری از پرویز دوایی را آماده کرده و برای تولید به دنبال سرمایه گذار مناسب است. به گفته کارخانی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در زمان آقای آفریده با ساخت این فیلم موافقت کرده بود و فضا و موقعیتش اگر به وجود آید خیلی دوست دارد آن را بسازد. فیلمی که به گفته کارخانی با نگاه شاعرانه پرویز دوایی کار خاصی است.

● جوانی و لاله زار

مهرشاد کارخانی با دومین فیلمش ریسمان باز محبوب منتقدان و تماشاگران علاقه مند سینما شد؛ فیلمی که زودتر از اولین فیلمش «گناه من» اکران شد. البته ریسمان باز همانند بسیاری از فیلم های متعلق به سینمای مستقل این سال ها اکران چندان موفقی نداشت ولی با توجه به سالن هایی که در اختیار داشت می توان گفت این فیلم از فروش خوبی برخوردار شد. فیلمی که اگر سینماهای بهتری در اختیارش قرار می گرفت قطعاً فیلم پرفروشی می شد. حالا باید امیدوار باشیم این فیلم هم اثر قابل قبولی باشد و یک اتفاق در سینما محسوب شود.

محمد تاجیک