پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
تاکتیک انتخاباتی, استبداد نوین یا
انتخابات دهم ریاست جمهوری، شرایط آزار دهندهای را بر اردوگاه اصولگرایان - و یا حداقل بخشهایی از آن - تحمیل کرده است. آنها از یک سو ناچارند برای حفظ روحیه طرفداران و نیز برای قدرت نمایی در برابر تماشاگران بیرونی، از موفقیتهای مشعشع و بی نظیری سخن بگویند که در دوره حاکمیت بلامنازع این جناح حاصل شده است. از سوی دیگر بسیاری از آنها میدانند که نارضایتی عمومی در عرصههای گوناگون، موضوعی نیست که بتوان آن را انکار و یا مخفی نمود. این نارضایتیها به خصوص در آستانه یک انتخابات سرنوشتساز میتواند سرنوشت سیاسی کشور را در مسیری قرار دهد که دقیقاً برخلاف آرزوهای جناح حاکم است. نگرانی از این امر، اصولگرایان را بر آن داشت تا برای جلوگیری از نمایش نارضایتی مردم در صندوقهای رای و بازگشت رقیب به قدرت، روشهای گوناگون را تجربه کنند. وعدههای رنگارنگ برای فردای بهتر، القای ناکارآمدی رقیب از طریق بازسازی برخی صحنههای کارشکنی، تلاش برای بدنام کردن و وابسته نشان دادن رقیب، ناامید ساختن طرفداران کاندیدای رقیب و کاهش انگیزه آنها برای شرکت در انتخابات و نهایتاً تعقیب پروژه انصراف رقبای اصلی از طریق بزرگنمایی احتمال رد صلاحیتیا برخوردهای پیشبینی نشده با آنها، روشهایی بود که در فاز اول یعنی فاز حذف زودهنگام رقیب به کارگرفته شد اما نتیجهای در بر نداشت.
اما تلاش برای حذف زودهنگام رقیب، تنها تاکتیک اصولگرایان برای تداوم حضور در قدرت نبود. بلکه آنها از اوایل سال گذشته و در تمهید مقدمات انتخابات مجلس هشتم، تلاش کردند نوعی رقابت درون جناحی را - البته به صورت نسبتاً کنترل شده - ساماندهی و سازماندهی کنند. این راهکارِ ظاهراً خردمندانه با آگاهی از یک واقعیت غیرقابل انکار طراحی شده بود. اصولگرایان میدانستند که پیامد تمام کاستیهای سالیان اخیر دامنگیر جناح آنها خواهد شد و نمیتوانند حتی مسئولیت بخش کوچکی از ناکامیها را به عهده اصلاحطلبان بگذارند. پس در یک برنامهریزی دقیق، بعضی از انتقادات - که حق طبیعی اصلاحطلبان بود - از زبان حامیان دولت و برنامهریزان اصلی اصولگرایان - که مسئول مستقیم حوادث و ناکامیهای دوره فعلی هستند- مطرح شد. با این کار، اصولگرایان به دنبال آن بودند که حداقل بخشهایی از جناح خود را در خصوص نابسامانیها و خلق مشکلات برای مردم بیتقصیر بدانند. نتیجه دیگر این اقدام، مبهم شدن فضا و تردید مردم نسبت به مبانی نقادی بود که در دوره فعلی تحت حاکمیت اصلاحطلبان قرار دارد. البته این دوره، چندان دوام نیافت، زیرا بسیاری از اصولگرایان مطمئن شدند که نمیتوانند مطالبه خود از احمدینژاد برای کنارهگیری به نفع کاندیدای دیگر- که انتقادات کمتری متوجه او میباشد - را به کرسی بنشانند. از سوی دیگر آنها میدانستند علنی شدن اعتراضات موجود و فراگیر شدن آنها، در واقع مهر تاییدی بر سخنانی است که در سه سال گذشته توسط اصلاح طلبان مطرح شد و هر بار به جای دریافت پاسخ، با اتهام افکنیهای همراه با هتاکی مواجه شد. لذا علیرغم اعتراضات روز افزون و همه جانبه نسبت به عملکردهای داخلی و خارجی دولت، ناگهان انتقادات فروکش کرد و بعضی از منتقدان دیروز به ثناگویان دولت تبدیل شدند.
قاعدتاً میتوان حدس زد که روند جدید نیز چندان قابل تداوم نیست. زیرا تعداد سوژههایی که هماکنون برای انتقاد از دولت وجود دارد در حدی نیست که مجموعه اصولگرایان حاضر باشند امتیاز بهرهبرداری تبلیغاتی از آن را به صورت انحصاری در اختیار اصلاحطلبان قرار دهند.
برخی اظهارنظرهای انتقادی جدید در میان اصولگرایان را تنها میتوان در همین راستا ارزیابی کرد. این انتقادات نسبت به بعضی نقادیهای درون جناحی قبلی، از گزندگی کمتری برخوردار است ولذا به نظر میرسد با کنترل بیشتر، مطرح و سپس رسانهای میشود. البته هنوز مشخص نیست که آیا در این موضوع نیز روال سابق بر اکثریت اصولگرایان حاکم است و تصمیمگیری نهایی بخشی خاص، به دستورالعمل قطعی برای همه آنها تبدیل میشود یا آنکه رفتار ویژه رئیس دولت نهم و افزایش دلخوریهای درون جناحی، اعمال سیاست پیشین را مشکل کرده است؟ اما هر چه باشد به نظر میرسد خـط قــرمــز هـمــه اصـولـگـرایـان عـدم پـیـروزی اصـلاح طلـبـان - اعم از تندرو، معتدل، خط امامی یا... - میباشد.
البته این سیاستورزی، موضوعی رایج در عرصه سیاسی جهان است و بسیاری از سیاستمداران ایرانی نیز به آن تن دادهاند لذا نمیتوان اصولگرایان را به خاطر این تلاش و ایستادگی در برابر خط قرمز ترسیم شده توسط ستاد فرماندهی و برنامهریزی، مورد انتقاد قرار داد. اما آنچه میتواند موجب تعجب، اعتراض و انتقاد باشدسخن دیروز مصطفی پورمحمدی و سخنانی از این قبیل است. او که یکی از کاندیداهای احتمالی در جبهه اصولگرایان است دیروز به همفکران خود اطمینان داده است که حضور او در انتخابات، از مجموعه آرای اصلاحطلبان میکاهد! راستی چگونه ممکن است این اتفاق بیفتد؟ آیا پورمحمدی در حوزه گفتمان و اندیشه، مشابهتی با هیچ یک از کاندیداهای جبهه اصلاحات دارد که با حضور او، بخشی از آرا از اردوگاه اصلاحطلبان خارج و به سبد رای پورمحمدی ریخته شود؟ قاعدتاً پاسخ به این پرسش منفی است. پس لابد پـورمحمـدی قـرار اسـت مـاننـد اصلاحطلبـان به انتقاد از دولت بپردازد - همانطور که در ماههای اخیر پرداخته است - تا بخشی از آرای مردم ناراضی را جذب کند. استقرار او در یک جایگاه مهم، این شانس را برای او ایجاد کرده است که با صدای بلندتر و امنیت بیشتر انتقادات خود را مطرح نماید و از انعکاس نسبتاً فراگیر سخنان خود نیز مطمئن باشد. اگر این فرضیه درست باشد اصولگرایان در مقیاسی ظاهراً محدودتر، به روال چند ماه قبل خود بازگشتهاند تا در جذب بخشی از آرای مردم ناراضی با اصلاحطلبان شریک شوند.
البته پورمحمدی نمیتواند تنها به انتقاد بپردازد. اگر انتقادات پورمحمدی، تنها جنبه تبلیغاتی نداشته باشد و هدف انحصاری او، جذب بخشی از آرای اصلاح طلبان نباشد او بایستی از اختیارات قانونی خود نیز برای پیگیری قانونی و رسمی بعضی موضوعات استفاده کـنــد کــه در آن صــورت، اقــدام او فـقـط یــک تـاکتیـک انتخـابـاتـی بـا هماهنگی سران جبهه اصولگرایی تلقی نخواهد شد. اظهارات اخیر پورمحمدی از زاویه دیگری نیز قابل بررسی است. در ماههای گذشته هرگاه که چهرههای شاخص در جریان اصولگرایایی، سخنی گفتهاند یا اقدامی انجام دادهاند که مفهوم آن، عبور از احمدینژاد و یا کاهش سهم او در جریان اصولگرایی بوده است بلافاصله حملات شدید علیه پیشنهاد دهنده به راه افتاده است. واضحترین نمونه در این خصوص، پس از پیشنهادهای ناطق نوری و محسن رضایی مشاهده گردید. این استبداد نوین که فراکسیون کوچکی از اصولگرایان به آن دامن میزند شرایطی فراهم نموده است که کمتر کسی از درون جبهه اصولگرایی، میتواند با آسودگی در فکر ورود به رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری باشد. اگر از این زاویه به سخنان پورمحمدی نگاه شود احتمالاً میتوان سخنان اخیر او را برای ایجاد اطمینان در بعضی اصولگرایان دانست که سناریوی انتخاباتی آنها با عبارت »فقط احمدی نژاد« تعریف میشود. به عبارت واضحتر، پورمحمدی با اعلام اینکه حضور او در انتخابات، باعث کاهش آرای اصلاحطلبان خواهد شد به دنبال ایجاد حاشیه امن برای فعالیت انتخاباتی خود و مصون ماندن از گزند کسانی است که رفتار آنها به صورت خواسته یا ناخواسته نوعی فضای استبدادزده در میان بخشهایی از اصولگرایان ایجادکرده است. اظهارات پورمحمدیچه تاکتیک انتخاباتی باشد، چه فرار از »استبداد نوین« باید نسبت به آن اندیشه کرد و تا دیر نشده، برای سالمسازی فضای انتخاباتی تمهیدی اندیشید. اگر هم فرض سومی وجود دارد بهتر است پورمحمدی خود توضیح دهد تا ورود احتمالی او به عرصه انتخابات، پیشاپیش با شائبههای ناخوشایند مواجه نشود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست