جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
با ازدواج قبلی همسر تان کنار بیایید
![با ازدواج قبلی همسر تان کنار بیایید](/web/imgs/16/151/nunhn1.jpeg)
حتی اگر سالهای سال با همسرتان زندگی کرده باشید ممکن است بازهم نتوانید با ازدواج قبلی همسرتان کنار بیایید. در حقیقت این مساله در دراز مدت بیشتر شما را اذیت میکند در حالیکه روز اولی که تصمیم به این ازدواج گرفتید آنقدر این موضوع برایتان مهم، پیچیده و آزاردهنده نبود.اگر همسر قبلی به هر دلیلی باز هم در زندگی شما سرک بکشد تحمل این وضعیت برای شما سختتر نیز میشود.با این حال شما میتوانید تاثیرات این حضور نامریی را در زندگی زناشوییتان کم کنید.
● چه کنید؟
۱ـ موقعیتتان را ارزیابی کنید: اگر همسرتان فرزندی از رابطه گذشتهاش داشته باشد شما چارهای ندارید که این ارتباط را بپذیرید. فرقی نمیکند که این بچه با شما یا با والد دیگرش زندگی میکند در هر صورت او نیاز به پدرومادرش دارد و شما باید نه تنها حضور بچه را به عنوان یک فرد سوم،بلکه حضور والدش را به عنوان یک فرد چهارم در زندگیتان بپذیرید.در گام اول باید تمام تلاشتان را بکنید تا با سازش و همکاری پیش بروید. حتی اگر به هر دلیلی این فرد نتوانست با شما همکاری و سازش کند، شما نباید به رویش شمشیر بکشید. «من کاری نمیتوانم بکنم جز اینکه با این فرد کنار بیایم»! هرچقدر زودتر به این نتیجه برسید آرامش بیشتری خواهید داشت.
اگر او سعی میکنددر زندگی شما مشکلی ایجاد بکند کاری از دست شما بر نمیآید جز این که حضورش را در زندگیتان نادیده بگیرید. این بهترین روش مبارزه شما با مشکلات و معضلاتی است که او برایتان فراهم میکند. مطمئن باشید زمانی که او هیچ واکنشی از شما نمیبیند بعد از مدتی دست از تلاش برای خراب کردن زندگیتان خواهد برداشت.
۲ـ ریشه نگرانیهایتان را بررسی کنید: آیا این فرد واقعاً منبع مشکلات شماست؟ اگر شما از سوی همسرتان احساس امنیت نکنید و یا به احساسات خودتان اعتماد نداشته باشید،وجود رابطه قبلی در زندگی همسرتان فقط یک بهانه برای توجیه مشکلات شخصی خودتان است. یا گاهی احساس میکنید همسرتان هنوز در فکر رابطه گذشته است؟آیا او شما را با همسر سابقش مقایسه میکند؟آیا همسرتان همیشه راجع به زندگی گذشتهاش با شما حرف میزند؟آیا درباره رابطه همسرتان زیاد کنجکاوی میکنید؟ آیا نگران رجوع همسرتان به رابطه قبلیاش هستید؟اگر نگرانیهای شما مربوط به این مسایل است در واقع شما باید به دنبال راه حلی برای مشکلات خودتان باشید.نسبت به این مسایل واقعبینانه فکر کنید و سپس آنهارا رفع کنید مثلاً:
ـ از خودتان بپرسید اگر قرار بود همسرتان با آن فرد زندگی کند چه لزومی داشت تا رابطهاش را برهم بزند و با شما ازدواج کند؟آنچه شما باید برآن تکیه کنید یک اعتماد خاص و واقعی به همسرتان است.پس به جای پرداختن به این مساله که همسرتان هنوز در رابطه قبلیاش مانده است از او بپرسید که چرا او آن را رها کرده است و یک زندگی تازه را با شما شروع کرده است. موقعیتی که در آن هستید،فرصت خوبی است تا میزان اعتمادتان را بسنجید.
ـ آیا آن فرد سعی کرده است با ابراز احساس به همسرتان خودش را به او نزدیک کند و این مساله شما را نگران کرده است؟ شما میتوانید از همسرتان بخواهید تا رفتارش را مطابق میل شما تنظیم کند تا احساس امنیت روانی بیشتری داشته باشید.
ـ آیا در گذشته تجربه مشابهی داشتهاید که در آن فردی سعی کرده است شما را از فرد مورد علاقهتان دور کند؟در این موارد سعی کنید تجربههایتان را تعمیم ندهید و هر لحظه از زندگیتان را متفاوت زندگی کنید.
ـ آیا شما ترس از دست دادن دارید؟مثلا ترس از دست دادن والدین، فرزند و یا همسر؟اگر نگرانیهای شما ناشی از این مشکلات روانی است به دنبال رفع و درمان نگرانیهایتان باشید؟
ـ آیا برایتان سخت است که راجع به زندگی و تجربه رابطه قبلی با همسرتان حرف بزنید؟سعی کنید این حصار را بشکنید و آنچه نیاز دارید تا به آرامش برسید را بپرسید.
ـ همیشه به خودتان یادآوری کنید که کسی که باید احساساتش را در این موارد مدیریت کند همسرتان است نه شما. زیرا او است که در این روابط سرگردان بوده است.
۳ـ با فرزند همسرتان کنار بیایید:سعی نکنید شبیه یک مادر یا پدر واقعی به نظر بیایید. به جای این کار نقش خودتان را به عنوان یک نامادری یا ناپدری خوب و مهربان بپذیرید. اگر به کودک فرصت و زمان بدهید او به شما نزدیک خواهد شد و جایگاه شما را در زندگیش درک خواهد کرد. با وجود همه مشکلات روحی و رفتاریای که کودک خواهد داشت، مهربانی شما و درک بالای شما از موقعیت میتواند او را آرام کند.
ـ به همسرتان گلایه نکنید که باید از فرزندش مراقبت کنید.زیرا شما پیش از این میدانستید شرایط چه ازدواجی را پذیرفته اید.حقیقت این است که شما نمیتوانید همان احساس واقعی پدر یا مادر بودن را در کنار این فرزند تجربه کنید. اما همیشه احساساتی فراتر و نابتر از احساس مادر یا پدر بودن وجود دارند و آن هم احساس بزرگواری، گذشت و محبت به یک موجود نیازمند است. علاوه بر این همیشه میتوانید یک موقعیت سومی را تجربه کنید و آن هم شرایطی است که در آن فرزند مشترک شما و همسرتان در این موقعیت قرار بگیرد. شما چه انتظاری از یک ناپدری یا نامادری در برابر فرزندتان دارید؟
ـ اگر احساس میکنید همه مسئولیتهای تربیت و رسیدگی به کودک به دوش شما و همسرتان افتاده است و والد دیگرش وظایفش را انجام نمیدهد و از این موقعیت سوءاستفاده میکند این مساله را غیرمستقیم با همسرتان مطرح کنید و از او بخواهید تا به آن رسیدگی کند.البته اگر میدانید والد اصلی صلاحیت تربیت فرزند را ندارد از این فرصت استفاده کنید و بیجهت او را با دردسرهایش وارد امور تربیتی کودک نکنید.
۴ـ مراقب آزارهای همسر سابق باشید.مساله همیشه این نیست که شما چگونه یک رابطه سالم زناشویی را با همسرتان و فرزند و همسر سابقش مدیریت کنید.در بعضی از موارد آن فرد میتواند زندگی شما را تخریب کند و رابطه عاطفیای که شما برقرار کردهاید را بر هم بزند.در این موارد بیاعتنایی و نادیده گرفتن روش درستی نیست و شما و همسرتان باید با استفاده از راهکارهای مناسب روابطتان را از زهر این فرد سمپاشی کنید. برخی از رفتارها میتوانند نشانههای تلاش برای تخریب رابطه شما باشند. در این موارد جدی برخورد کنید:
ـ اگر این فرد به خودش اجازه میدهد پنهانی یا آشکارا به بهانه دیدن کودکش به خانه شما بیاید با آن جدی برخورد کنید.
ـ اگر او تلاش میکند به هر شکلی از زندگی شما سر در بیاورد و راجع به آن نظر بدهد و آن را کنترل کند با آن مقابله کنید.
ـ اگر او سعی میکند از گذشتهاش با شما حرف بزند و ذهن شما را نسبت به همسرتان مسموم کند رابطه را قطع کنید.
ـ اگر او سعی میکند از طریق فرزندش به شما آسیب بزند، مثلا به کودک یاد بدهد که به شما توهین و گستاخی کند از همسرتان بخواهید لااقل برای مدتی رابطه والد و فرزند را محدود کند.
ـ اگر او سعی میکند شما را وارد مشکلات مالی یا روحیاش بکند و سعی میکند همسرتان را عامل این آسیبها جلوه بدهد از او فاصله بگیرید.
اگر او سعی میکند تجربههایش را از زندگی با همسرتان به شما انتقال بدهد مثلا بگوید «اون عادت نداره زیر سرش بالش بذاره» «اون از غر زدن متنفره» «از این رنگ استفاده نکن» «اون به من میگفت این لباسو بپوش». و یا از روش زندگی شما انتقاد کند و مثلا بگوید «ما عادت نداشتیم زیاد به سفر بریم» «ما تصمیم داشتیم برای بچه پس انداز کنیم»...در مقابلش بایستید وبه او بفهمانید که روش زندگی شما با او فرق میکند و لزومی ندارد که او در آن دخالت کند.
ـ به ندرت پیش میآید که فردی بعد از قطع رابطه بتواند مدیریت درستی باهمسر سابق داشته باشد.بنابراین از همسرتان توقع نداشته باشید که بتواند در همه موقعیتها درست و ایدهآل رفتار کند و همیشه به این فکر کنید این وضعیت برای همسرتان نیز جدید و پیش بینی نشده است.
۵ـ گذشته را رها کنید: اینکه همسرتان در گذشته چه رابطهای با همسرش داشته است و چه طور زندگی میکرده است،هیچ نفعی برای زندگی امروزتان ندارد. جز اینکه رابطه شما را پرتنش، بیاعتماد و سرشار از نگرانی میکند. به جای کنکاش در گذشته همسرتان یک رابطه بینظیر را با هم بسازید.البته نه به این معنا که روی این واقعیت در گذشتهاش سرپوش بگذارید اما نیازی نیست که بر این بخش خاص از زندگی او اصرار کنید اگر قرار است حرفی از گذشته بزنید به خاطرات دیگری بپردازید.
۶ـ شاد بودن را بیاموزید:از اینکه شما و همسرتان با هم آشنا شدهاید و یک زندگی را ساختهاید خوشحال باشید.جایگاه خودتان را در زندگی همسرتان جدی بگیرید و خودتان را در جایگاه همسر دوم قرار ندهید. حتی از اینکه میتوانید یک حامی برای کودکی باشید که از یک زندگی نابه سامان آمده است خوشحال باشید. زیرا هیچ چیز مثل محبت نمیتواند شما را آرام و خوشحال نگه دارد.
● این نکتهها را به یاد داشته باشید:
ـ سازگار شدن با گذشته همسرتان کار بسیار مشکلی است به ویژه اگر او زندگی نابسامان و پیچیدهای داشته باشد و یا در فرایند دادگاه و دادرسی از همسرش جدا شده باشد. صبور باشید و از همسرتان حمایت کنید زیرا طلاق یک تجربه بسیار تلخ است.
ـ به همسرتان یادآوری کنید، تجربیاتی که میتواند با شما به دست بیاورد متفاوت هستند، پس او باید شکرگزار زندگی گذشتهاش باشد که باعث شد شما اکنون در کنار هم باشید. البته این موضوع به این معنا نیست که هر موضوعی ارزش آن را دارد که به آن فکر کند و یا آنکه بخواهد گذشته را با همه خوبیها و بدیهایش فراموش کند.
● یادتان باشد:
اگر برای اولین بار است که ازدواج کردهاید و خاطراتی از زندگی با شخص دیگری را به زندگی زناشوییتان نیاورده اید، باید سعی کنید که بعضی از افکارتان را برای خودتان نگاه دارید. همچنین سعی کنید افکار مثبت داشته باشید و از منفیبافی در مورد زندگی گذشته همسرتان بپرهیزید.
اگر نمیتوانید ذهن خود را از افکار آزار دهنده در مورد زندگی قبلی همسرتان خالی کنید سعی کنید با کسی صحبت کنید که بتواند به شما در این زمینه کمک کند.اگر همسر قبلی همسرتان آزارتان میدهد،خشونت میکند و میخواهد از شما یا همسرتان انتقام بگیرد، لازم است که شما نیز عکس العمل نشان دهید. ممکن است شما مجبور باشید با او مرافعه کنید، از او شکایت کنید و یا از یک میانجی استفاده کنید.
ریحانه دوستدار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست