یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

زن, گوهر گرانسنگ گیتی


زن, گوهر گرانسنگ گیتی

زنان همانند مرد روحی دارد و جسمی روح او طبق شواهد آیات و روایات نه مذکر است و نه مونث

سلام و صلوات و درود بر برگزیده به حق پیامبر عظیم‌الشان اسلام حضرت محمد(ص) که خلقتی انجام نگرفت مگر به خاطر وجود نورانی آن دردانه عالم که حضرت حق جل و علی فرمود: “یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما؛ ای احمد(ص) اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی(ع) نبود تو را خلق نمی‌نمودم و اگر فاطمه(س) نبود شما دو نفر را خلق نمی‌کردم” و به راستی چه بهانه زیبایی برای خلقت بود، خلقتی که یک جزء کوچک آن انسان، ولی گل سرسبد آفرینش است و انسانی که در بطن و روح یکی و در پوسته دنیایی به زن و مرد تقسیم شدند که هر خلقتی جفت و زوج و نر و ماده است و امروز بشر با عقل ناچیز خود و سالها تلاش و کار علمی به این نتیجه رسیده که حتی در جامدات هم نر و ماده وجود دارد و اساس جهان بر این استوار است.

پس این ضرورت هستی و نظم جهان است که انسانها به صورت زن و مرد باشند تا تتمه و تکمله یکدیگر باشند و بحق در لباس دنیا نمی‌توان یکی را بر دیگری برتری دارد چه اینکه در لباس معنا هم نمی‌توان. چون آن سخن از روح است و روح مذکر و مونث ندارد، پس سخن را در همین زمین خاکی و در همین اجتماع‌های کوچک و بزرگ بشری پی می‌گیریم. ضرورت اینکه بحث زن مطرح می شود و باید در بزرگداشت مقام و منزلت او سخنانی گفت و نگاشت و به جهانیان عرضه کرد؛ در پاسخ نگاه جاهلانه و مغرضانه بشر از زمان خلقت تاکنون است که نگرش به زن در هر دوره‌ای برحسب موقعیت فکری و عقیدتی همان زمان بوده است. زمانی جاهلیت اعراب، دختران را زنده به گور می‌کرد و امروز جاهلیت غرب تحت عنوان فمینیسم زن را به گونه‌ای دیگر زنده به گور می‌کند. بدون اینکه او را بشناسد، نیازهای مادی و معنوی او را درک کند، تحت عنوان حمایت از حقوق زنان همه حقوق آنان را پایمال کرده و از او ابزاری جهت رسیدن به مقاصد مادی خود می‌سازد. بعضی از زنان هم که ظاهر فریبنده شعارها و رفتارهای آن را می‌بینند بدون اینکه ذره‌ای شناخت از خود داشته باشند دنباله رو این کاروان که ره به ناکجا آباد بلکه به منجلات وارد شده‌اند.

پس بیش از پیش ضرورت ایجاب می‌کند، تا جامعه زنان و حداقل آنان را که جویای واقعیت هستی خویش هستند آگاه کرد.

زنان همانند مرد روحی دارد و جسمی. روح او طبق شواهد آیات و روایات نه مذکر است و نه مونث. چون در عالم روح اصلا مذکر و مونثی مطرح نیست و به روح به تنهایی نظر می شود نه به عنوان اینکه در دنیا مرد است یا زن و این کلام مهمی است که نوید بزرگی است برای زنان و مردان که زن بودن یا مرد بودن در نزد خداوند برتری ندارد و طبق فرمایش قرآن مجید:‌”و ان اکرمکم عندالله اتقیکم”‌پس در بینش توحیدی و بالاخص در دین مبین اسلام هیچ برتری برای زن و مرد به عنوان جنسیت آنها نیست و تنها رفتارها، کردارها و نوع نگرش و بینش آنهاست که آنها را از یکدیگر متماز کرده؛ نگاهی واقع بینانه به تاریخ این را ثابت می‌کند که زنان و مردان مراحل عالی معنوی را طی نموده‌اند و یا زنان و مردانی که مصداق کالانعام بل هم اضل بوده‌اند. اما مطلب مهمی که کمتر به آن توجه شده این است که آیا راه پیمودن طریق و روشها هم باید یکی باشد؟ آیا همه انسانها باید شبیه هم و از یک جنس خلق می‌شدند یا همین گونه‌گونی خود راه را هموارتر می‌سازد. نگاهی اجمالی به زن و مرد و نگرش تفاوت‌های ظاهری و جسمی آنها باعث می‌شود که بیشتر درک کنیم لازمه خلقت، متفاوت بودن است و لازمه برقراری تعادل هستی تفاوت در خلقت و نوع زندگی زن و مرد است. بدون شک هدف از خلقت، پرستش خداوند است و هدف از پرستش نیز رسیدن به او که مقصد هر انسانی است. این از بدیهیات دین ماست و در غیر این صورت خلقت بیهوده و باطل از پروردگار حکیم دانا قبیح است. اما این راه برای هرکسی شیوه‌ای مخصوص به خود دارد. برای زن راه خود و برای مرد نیز راه خود را.

امروز مباحثی در جامعه مطرح می‌شود که ناشی از موج فمینیسم است و حتی در بین خانواده‌های مذهبی نیز راه پیدا کرده و تعبیر و تفسیرهایی از زن انجام می‌گیرد که با واقع تفاوت دارد. هرکس برحسب طرز تفکر خود بخشی یا همه این تفکر را پذیرفته و با انجام عکس العمل‌هایی در تلاشند حقوق به ظاهر حقوق خود را احیا نمایند. آنها که رنگ و بویی از خدا و پیغمبر ندارند و بی‌دین و ضد دین هستند تحت عنوان آزادی، آزادگی زن را به اسارت کشیده او را به چشم ابزار نگاه می‌کنند. گروهی با عنوان اینکه چرا بین زن و مرد تفاوت وجود دارد و چرا کارهایی را زنان نباید انجام دهند یا شیوه انجام آنها متفاوت است بدون در نظر گرفتن نوع خاص چینش جنسیتی زن و روح او برای دفع توهم خواستار انجام هرگونه عمل از زن و حضور او در هر عرصه‌ای هستند تا به گمان خود او را آزاد کنند حتی آنها که دیدی خدایی دارند و به اصطلاح مومن و معتقد هستند نیز مطرح می‌کنند چرا جهاد بر زن واجب نیست؟ چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید یا امام جماعت یا .. شود.

اما در مقابل نمی‌پرسند چرامرد نمی‌تواند به مقام عظیم مادری نایل شود و... و اگر هم بپرسند به عنوان نقص برای مرد نیست بلکه نقص برای زن است. چرا در تقسیم کارها عمده کارهای خارج از خانه با مرد است و کارهای داخل خانه با زن؟ چرا زن باید حجاب داشته باشد؟ امروز موج عظیمی از این تفکر در بین بخصوص زنان جوان ماست که چه کسی گفته زن باید در خانه کار کند و زن هیچ وظیفه‌ای ندارد و استناد به دین می‌کنند که در واقع سخن گزافی نیست اما در جای خود قابل بحث و بررسی است و بسیاری نمونه‌های دیگر به ذکر یکایک آن و پاسخ به آن مستلزم نگارش یک کتاب قطور می‌باشد و در یک مقاله نمی‌گنجد.

پاسخ جامعی که می‌توان به این طرز تفکرها داد این است که نوع نگرش به زن، عدم شناخت صحیح از زن، افکار جاهلی و بدعتها رعایت نکردن حقوق حقه زن توسط جامعه بخصوص شوهران و در یک کلام افراط‌ها و تفریط‌ها باعث این مصائب شده و در مقابل آن برخوردهای خاصی از سوی جامعه زنان صورت گرفته که آنها هم به نوبه خود منجر به افراط‌ها و تفریط‌ها شده، با یک نگاه به جامعه امروز خودمان می‌بینیم که گروهی هم‌آوا با فمنیسم خود را از از هر قید و بندی آزاد کرده‌اند، نه به حجاب اهمیت می‌دهند نه عفاف نه در قید زندگی بودن و نه به یک مرد بسنده کردن- گروهی حجاب را مانع حضور خود در جامعه می‌دانند خواستار هرگونه حضور زنان در جامعه می‌باشند- گروهی با طرح مباحثی مخصوصا در سالهای اخیر در نشریات خواستار القای تفکر تحجرگرایانه دین نسبت به زن بوده‌اند و گاه به مطرح کردن مسائلی چون مسائل جزایی دین اسلام تفاوت زن و مرد در دیات‌ ارث، قصاص و... اینکه چرا زن نمی‌تواند قاضی بشود و... دین را محدود و محجور کننده زن دانسته‌اند اما چه خیال باطل و چه گناه بزرگی.

چون دین مقدس اسلام که نظر شارع حکیم است و به واسطه وحی و از لسان پیامبر عظیم‌الشان رسیده، ذره‌ای نقصان بر نمی دارد چون او که ما را آفریده به خوب و بد ما آگاه است و راه رسیدن به خودش را برای هرکسی هموارترین راه قرارداده، آنچه دستور از شارع مقدس رسیده به صلاح زن و برحسب آفرینش اوست و هرگز در دین مقدس اسلام به زن به عنوان جنس پست‌تر یا دنباله مرد یا فرعی نگاه نشده اگر در جایی می‌گوید عقل مرد کامل‌تر از زن است، اولا به عدم عقل در زن نمی‌انجامد. ثانیا عقل دنیایی و در برابر مسائل دنیایی اوست و منظور عقلی است که در اجتماع، اقتصاد و.. به کار می‌برد. چه اینکه در مقابل زن در احساسات قوی تر است و مرد ضعیف‌تر. ثالثا عقل روحانی زن مانند مرد است و رابعا این امر مطلق نیست چه بسا زنانی که عقلی کامل‌تر از مردان دارند و یا از همان میزان عقل بیشتر از مردان استفاده می‌کنند. خلاصه آنکه اگر بین زن و مرد تفاوتی از نظر عقلی باشد در مورد عقل ابزاری است. یعنی عقلی که انسان با او بتواند علوم را فراهم بکند تا چرخ دنیا بچرخد.

لذا نمی‌گوید متخصص و اعلم به خدا نزدیک‌تر است ولی می‌گویند اتقی به خدانزدیک‌تر است. همان طور که در این مسئله دیده می شود بقیه مسائل هم به همین گونه قابل فهم و تعمل است و این تنها بینش مغرضانه است که عناد و لجاجت را پیش می‌گیرد و حاضر نیست در اطراف مسئله غور کند و حقیقت را بیابد و نفس هم که در دنیا گرفتار شده حاضر نیست قبول کند که راه سعادت زن تعالیم دین است.

برخورد شوهران با همسرانشان که همانا نشات گرفته از تربیت زن و مرد دیگری به نام مادر و پدر است طبق باورهای غلط و برداشت‌های نادرست خود و اینکه زمانی که مردی ازدواج می‌کرده است به تصور و گمان باطل خود گویا کنیز به خانه آورده است و رفتارهای ناشایست آن مردان و تسلیم بیش از حد بودن زنان و نشناختن قدر خود و وظیفه خود باعث شده نسل امروز که فرزندان یا نوه‌های آن پدران ومادران هستند در ازدواج‌هایشان طریق دیگری به کار بندند و بیش از اندازه دم از آزادی و حقوق و وظایف بزنند و متاسفانه علی‌رغم اینکه اکثریت دارای تحصیلات هستند، یا حاضر نیستند تحقیق کنند یا از آنها که متخصص امر هستند نمی‌پرسند و متاسفانه با برخوردهای افراطی هر کدام به نوعی حقوق زن را پایمال می‌کنند.

از سوی دیگر شبکه‌های ماهواره‌ای نشریاتی که به نوعی تفکر فمینیسم را تبلیغ می‌کنند زن را از هرگونه قید و بند آزاد و رها می‌سازند و به قول خودشان چرا زن قرن ۲۱ باید لباس بپوشد و حجاب داشته باشد؟‌القای تفکرات همراه با ایجاد شبهات و حس تبرج و خودنمایی در زنان منشاء‌بدحجابی و بی‌حجابی‌ها شده، در باور این انسانها حجاب دست و پاگیر و مانع از رشد اجتماعی و... است. اما اینها بهانه‌هایی بیش نیست که از در اصطلاح فکرهایی تراوش می‌کند که اگر به آنها پاسخ قانع کننده‌ای هم دادیم کما اینکه بسیار پاسخ و حتی نمونه و شاهد عینی بر رد این مدعا وجود دارد، باز هم بهانه‌ای نو پیدا می‌شود و باسفسطه و مغلطه همراه و ذهن بسیاری از جوانان را که خود حاوی سوالهای بی‌پاسخ است پر می‌کند و در ذهنشان نقش بسته و باور آنها می‌شود؛ پس اینجاست که علمای ما، سخنوران و اندیشمندان ما نویسندگان و گویندگان بایددل و زبان و قلم را یکی کرده و از تکرار مکررات دست بردارند و هر روز قبل از اینکه شبهه‌ای مطرح شود آنچنان مسائل را به روز حلاجی کرده و در ذهن جوانان قراردهند که خودشان پیشاپیش برای هر سوالی جوابی داشته باشند، خصوصا مسئله حاضر که در واقع نوعی بررسی زن- سنت- تجدد است و نوعی مقابله با مفاهمه و هماهنگی است حل نموده و از طریق زنان جویای حقیقت در اختیار اقشار جامعه قرارداده و این بت زن سالاری را که در اثر سالها مردسالاری پدید آمده شکسته و به دو مدیریت درون خانواده و برون خانواده برای زن و مرد تقسیم کنند شاید که بسیاری از مشکلات و مسائل از پیش پای نسل نو برداشته شود.

در آخر به همه زنان و به خودم به عنوان زنی در این جامعه دیندار توصیه می‌کنم اول خودمان را بشناسیم و قدر خودمان را بدانیم و بفهمیم فرهنگ غنی اسلام به میزان کافی آزادی، اختیارات، حقوق و وظایف برای ما قرار داده و نیازی به پسماندهای افکار پوسیده زنان و مردان بی‌دین در هرجای دنیا نداریم که تازه نیازمند باشیم با یکسری کاتالیزور آنها را بازیافت کنیم و به خورد خود و فرزندانمان بدهیم، چشمانمان را باز کنیم که سعادت و خوشبختی مادر عمل به تعالیم دین است، دینی که دستور دهنده آن آفریننده ماست و جز او خیر و صلاح ما را نمی‌داند. نکند به جایی برسیم که زن قرن ۲۱ به دوران توحش و برده ‌بودن بازگردد. خیلی زیبا و ظریف می‌توان بین سنت‌ها و عرف و آداب امروز هماهنگی برقرار ساخت که نه از مسیر دین و حق دور شویم و نه از جامعه و خانواده طرد گردیم. خدایا به حق فاطمه(س) و پدرش(ص)، به حق فاطمه(س) و همسرش(ع) و به حق فاطمه و فرزندانش علیهم‌السلام ما را در طریق جاوید دین ثابت قدم قرارده.

الهام السادات ایزدی