یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

همیشه خودت باش


همیشه خودت باش

اعتماد به نفس و راه های کسب آن

گروه نسل سوم: بچه که بودم پدرم می گفت تو آخرش هیچی نمی شی، مادرم می گفت از پسر خالت یاد بگیر، تو عرضه هیچ کاری را نداری.

معلم ریاضی می گفت: ببینم! تو فرق رادیکال و کسر را می دونی یا فقط بلدی قد دراز کنی؟!

معلم نقاشی می گفت: تو که بلد نیستی یک خط راست بکشی چرا الکی پول حروم می کنی و برای خودت مداد رنگی می خری؟

معلم تاریخ می گفت: کاش زمانی که قوم مغول به ایران حمله کرد نسل همه انسان های کودک مثل تو را منقرض می کرد.

دایی حسن هم معتقد بود که من لیاقت اسم خانوادگی را ندارم و بهتر بود اسمم را می گذاشتند حیف نون و هم خیال خودشون را راحت می کردند و هم خیال منو!

من هم خودم را در نگاه بقیه می دیدم و معتقد بودم، آدم کودنی مثل من که لیاقت هیچ کاری را نداره بهتره سر به نیست بشه!

آن روزها گذشت و من با تمامی کودنی ام بزرگ شدم تا اینکه یکبار توی اتوبوس با پیرمردی آشنا شدم که کنارم نشسته بود، پیرمرد به قدری محترمانه با من برخورد کرد که از خودم خجالت کشیدم چون تا اون روز به دلیل حماقتم کسی من را تحویل نگرفته بود.

پیرمرد کلی ازم تعریف کرد، از خودم ، از تیپم و از نجابتم، اون تعریف کرد و من عرق ریختم.

خلا صه بهم گفت: صداقت از نگاهت می باره، من دنبال آدمی مثل تو بودم که بتونم بهش اعتماد کنم و مغازه را دستش بسپارم.

اما من نمی تونستم بپذیرم چرا که آدم احمقی مثل من مطمئنا دار و ندار مردم را به باد می داد من چطور می تونستم مسوولیت مغازه پیرمرد را قبول کنم؟ اما اون اصرار کرد و خلا صه من شدم شاگرد مغازه حاجی!

از همون روز بود که با تعریف های اون، خودم را شناختم و فهمیدم آنقدرها که مردم می گفتم احمق و بی لیاقت نیستم و می تونم از عهده بعضی کارها بربیایم.

روزها گذشت و من هر روز در کار موفق تر شدم و در کنارش درسم را هم خوندم. امروز که داشتم از دانشگاه برمی گشتم یک سر رفتم پیش حاجی، اون بهم گفت: می دونی توی وجودت چی کم داشتی؟جواب سوالش را نمی دونستم، با شرم نگاهش کردم اون مثل همیشه با مهربونی گفت: اعتماد به نفس.

بعد گفت: اعتماد به نفس مثل یک بچه تو وجود همه آدمها وجود داره. اما بعضی ها این بچه را پرورش می دن و بزرگش می کنن و بعضی ها هم آنقدر سرکوبش می کنن تا سرانجام از بین می ره.

این شد که رفتم دنبال تقویت اعتماد به نفس و توی این راه با مطالب زیر برخورد کردم که فکر می کنم دانستنش برای شما هم خالی از لطف نباشد.

شکوفایی حس اعتماد به نفس در دوران نوجوانی آغاز می شود. در این مقطع نوجوان، دوران کودکی را پشت سر گذاشته، قدم در مرحله نوینی از زندگی می گذارد. دوران کودکی، دوران وابستگی کامل کودک به پدر، مادر و اطرافیان است.

در این مرحله از زندگی کودک از نظر جسمی و فکری، مستقل نبوده و وابسته به دیگران است. اندک اندک با ورود به سن نوجوانی، تمایل به زندگی توام با استقلا ل و اعتماد به نفس در او شکل می گیرد و پس از مدتی به شدت فعال می شود.

تمایل باطنی نوجوان به زندگی همراه با اعتماد به نفس پدیده ای مبارک و خوشایند است; چرا که این تمایل اندک اندک او را از فضای حالا ت کودکانه و وابستگی شدید رهایی داده و برای شروع زندگی مستقل از والدین آماده می سازد.

بنابراین حس اعتماد به نفس موجب رشد جسمی وفکری نوجوان می شود، اما آنچه اهمیت دارد این است که باید پدر، مادر و اطرافیان از طریق مستقیم و غیرمستقیم او را آگاه سازند و در مسیر شکوفایی و ظهور این خصلت او را یاری رسانند.

نوجوان و جوان ما می خواهد شخصیت خود را مطرح سازد و با تکیه بر توانایی خویش و برای رسیدن به اهداف مختلف، اقداماتی انجام دهد. او می خواهد باور کند که می تواند کارهای مهمی را به انجام برساند. در این جا وظیفه والدین و افراد خانواده و همچنین اولیای مدرسه و محیط آموزشی بسی سنگین است. آنان باید به جوان و نوجوان تفهیم کنند که چگونه می تواند این حس عالی را در خود پرورش داده و تقویت نماید.

به عبارت دیگر باید به او بیاموزند که شیوه های ایجاد و تقویت اعتماد به نفس چیست؟ و چه آثاری را در زندگی او به دنبال دارد؟ در این جا به طور اجمال به هر یک از این دو محور خواهیم پرداخت:

۱) کسب آگاهی و تجربه: اولین نکته آن است که جوانان باید بدانند که «اعتماد به نفس» مانند بسیاری دیگر از فضایل اخلا قی، ذاتی هر شخص نبوده، بلکه باید آن را از طریق کسب آگاهی و تجربه و رودررو شدن با مسائل زندگی به دست آورند.

۲) مثبت نگری: مثبت نگری نسبت به پدیده های گوناگون زندگی، راه را برای ایجاد حس اعتماد به نفس باز نموده و انسان را برای رسیدن به اهدافش یاری می رساند.از این رو تحقیر کردن خود، ضعیف و ناچیز دانستن توانایی های شخص و غیرقابل عرضه دانستن کارهای فکری و عملی، چه بسا موجب تضعیف «اعتماد به نفس» و عقب افتادن انسان از اهداف عالی زندگی شود. جوانانی که از کلمات مثبت استفاده می کنند بهتر می توانند به توانایی های خود تکیه نموده و به اهدافشان برسند.

بنابراین به جای آنکه بگویند: «کار مشکلی است»، می گویند: «زیاد آسان نیست، ولی می توان آن را به انجام رساند»، به جای آن که بگویند: «نمی توانم» می گویند: «سعی خواهم کرد». اینان نمی گویند که ضعف و ناتوانی دارم، بلکه می گویند: «باید قوت وتوان بگیرم چون هنگام امتحان فرا می رسد»، نمی گویند: «فکر نمی کنم قبول شوم»، بلکه می گویند: «انشا»الله قبول می شوم». مثبت نگری جوان نسبت به پدیده های پیرامون او انرژی مضاعف می بخشد، او را نیرومند و فعال و با نشاط می سازد و از حالت خمودگی و بی اعتمادی به خویشتن بیرون می آورد و باعث تحول در زندگی او می شود.

۳) شجاعت در رویارویی با مسائل: نوجوانان و جوانان به هر اندازه خود را در موقعیت های مختلف قرار دهند و شجاعت وارد شدن در مسائل زندگی را به ظهور رسانند، بهتر و بیشتر می توانند حس اعتماد به نفس خود را تقویت کنند. بنابراین گریز از انجام کارهای مهم، از ترس این که مبادا نتوانند آن را به انجام برسانند، نه تنها باعث پیشرفت فرد نمی شود، بلکه روحیه آنها را نیز برای فرار از موقعیت بعدی زندگی آماده می سازد و این حالت اگر از بین نرود، به طور قطع باعث عقب افتادن او از موقعیت های علمی، اجتماعی و شغلی و... می گردد.

۴) مطالعه زندگی مردان بزرگ: مطالعه زندگی انسان های بزرگ که با اعتماد به نفس توانستند کارهای بزرگی در عرصه های مختلف علمی، سیاسی و معنوی بیافرینند، می تواند روحیه جوان را در فتح قله های ترقی و پیشرفت آماده سازد و این امر سبب می شود که آنان را در زندگی خود الگو قرار دهد و به آن تاسی جوید و همین امر به طور ناخودآگاه او را به تکاپو و تلا ش وادار خواهد ساخت.

۵) سیر تدریجی: پرورش اعتماد به نفس، مانند پرورش همه صفات اخلا قی و تربیتی به صورت تدریجی بوده و اندک اندک رشد پیدا می کند. همه پدران و مادران و هم جوانان و نوجوانان باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که باید از کم شروع کنند، ولی به کم قانع نباشند. اگر در کارهای کوچک توانستند با اعتماد به نفس، کار خود را به پیش ببرند و به انجام برسانند، در آینده نیز خواهند توانست در کارهای بزرگ و مهم با اعتماد به نفس به نتیجه برسند. تمرین اعتماد به نفس در کارهای معمولی زندگی انسان را برای ورود به کارهای مهم آماده می سازد.

۶) تشویق به توجه به کارهای موفق: هر کسی، خواه جوان باشد یا نباشد، در زندگی خود نسبت به بعضی از کارها به موفقیت رسیده و نسبت به بعضی دیگر با ناکامی مواجه شده است. بنابراین اگر والدین و جوانان در عرصه تصمیم گیری و قضاوت ها به کارهای موفقی که از سر اعتماد به نفس به انجام رسانده اند، توجه کنند و به آنها اهمیت دهندو در کنار آن، نقایص خود را در کارهای غیرموفق بیابند، در آن صورت به موفقیت های بعدی راه خواهند یافت. اما اگر موارد ناکامی را بزرگ جلوه داده خود را ناتوان در انجام امور ببینند، اندک اندک باور به نتوانستن در آنان به وجود آمده، مانع از موفقیت های بعدی خواهد شد.

۷) توکل بر خدا: اعتماد به نفس وعدم اعتماد به غیر، گرچه از دیدگاه روانشناسی و علوم تربیتی پسندیده است; لکن باید دانست که همه توانایی های آدمی، خواه توانایی جسمی باشد و یا توانایی روحی و معنوی و فکری، همه وهمه از سوی خداوند متعال است. بنابراین اعتماد به نفس در همه امور امری مطلوب و پسندیده است; به شرط این که در کنار توکل به خدا واستمداد از او قرار گیرد، که اگر چنین شود، نیروی آدمی در مواجهه با مشکلات و مسائل زندگی چندین برابر می شود، و موفقیت او را تضمین می نماید.

۸) آزادی محدود: برخی خانواده ها امکان هر تجربه را از جوان و نوجوانشان سلب می کنند و به آنان اجازه نمی دهند که آزادی عمل داشته باشند. اینان در واقع اعتماد به نفس را از فرزندان خود سلب می کنند و نتیجه چنین محدودیت رفتاری، وابستگی همیشگی آنان به والدین خود خواهد بود. در مقابل برخی دیگر از خانواده ها، آزادی بی حد و حصری به فرزندان خود می دهند و با این کار می خواهند او را برای مواجهه بامسائل زندگی آماده سازند، اما غافل از این که بی تجربگی از یک طرف و تابع احساسات بودن وحرف دیگران را زود باور کردن از طرف دیگر، چه بسا آنان رادر دام شیادان بیفکند، به گونه ای که جبران صدمات ناشی از آن دیگر ممکن نباشد. بنابراین برای ایجاد و تقویت اعتماد به نفس، آزادی عمل محدود توام با نظارت غیرمستقیم امری ضروری به نظر می رسد، تا هم حس اعتماد به نفس او تقویت شود و هم از خطرات احتمالی مصون بماند.

کسی که دارای اعتماد به نفس است، به نتایج مطلوبی در زندگی فردی و اجتماعی خود خواهد رسید، که به صورت اجمال به برخی از آنها اشاره می کنیم:

۱) در زندگی خود، ثابت قدم بوده و در مواجهه با مشکلات و دشواری های زندگی، پایداری و استقامت بیشتری به خرج می دهد.

۲) زمینه بروز توانایی های بالقوه خود را فراهم آورده و باعث رشد بیشتر و شکوفایی بهتر آن می گردد.

۳) توجه جوانان دیگر را به سوی خود جلب نموده و می تواند الگویی برای دیگران باشد تا آنان نیز در کارهای خود با اعتماد به خویشتن به اهداف بلندی دست یابند.

۴) کسی که کارهای خود را با اعتماد به نفس به انجام می رساند نسبت به زندگی و آینده خود امیدو دید تازه ای پیدا می کند، در حقیقت به این باور می رسد که می تواند در سایه تکیه بر نیروهای خود و با اعتماد به توانایی های خود به اقدامات مهمی دست بزند و در صدد انجام کارهای بزرگ برآید، که این حالت او را به امیدهای تازه و ترقیات بیشتر وادار می سازد.

۵) جوان دارای اعتماد به نفس، مورد اعتماد گروه همسالان خود قرار می گیرد و آنان نیز در برخورد و معاشرت با او، اعتماد متقابل را تجربه می کنند.

۶) جوانان، هر تجربه موفقی که در زندگی به دست آورند، نسبت به مسائل دیگر زندگی با دیدی مثبت می نگرند و همه مشکلات زندگی را قابل حل دانسته، به این باور مثبت می رسند که می توانند علاوه بر این، موفقیت هایی را نیز به دست آورند. این افراد با نگاه مثبت خود می توانند به راحتی به اهداف بعدی خود دسترسی پیدا کنند.

۷) یکی از آثار اعتماد به نفس، تقویت اراده و تصمیم گیری است. جوان و نوجوانی که هنوز وابسته به پدر و مادر است و یا این که تکیه بر اطرافیان و همسالان خود دارد، نمی تواند به طور قاطع تصمیم بگیرد. بنابراین اراده او متزلزل و تصمیمش ناپایدار است. حالت شک و تردید و اضطراب و ترس از عدم موفقیت و دودلی نسبت به توانمندی های خود نمی گذارد که با اعتماد به نفس و محکم و استوار به دنبال اهداف زندگی خود بیفتد و همیشه از دیگران عقب بوده و در تصمیم گیری وعمل وابسته به دیگران است. اما اگر اعتماد به نفس داشته باشد و عملی را با چنین حالتی به انجام رساند وموفق شود، در اقدامات بعدی با اراده ای قوی تر وارد عمل می شود و همین امر روز به روز اراده او را در زندگی محکم تر و عزم او را راسخ تر می نماید.

۸) یکی از نتایج اعتماد به نفس آن است که انسان همتش روز به روز قوی تر وعالی تر می شود. کسی که در اهداف کوچک با اعتماد به نفس به نتیجه می رسد. به خود جرات می دهد که در کارهای بزرگ با اعتماد به نفس وارد شود واگر این روند ادامه یابد اندک اندک همتش عالی تر شده و می تواند در کارهای بزرگ با همت بلند و با اعتماد به توانمندی های خود وارد شود و به موفقیت نیز نایل آید.