آرامگاه ستاره

خیس می شوم در چشمان مرطوبت
به مثابه یآوازی که لذت می برد
از پرنده
بی تشویش شادی ابر را
می فروشم به آرامگاه ستاره
تو این گونه ای
این گونه ای که گونه هایت
هر زیبایی را می آورد به …

خیس می شوم در چشمان مرطوبت

به مثابه یآوازی که لذت می برد

از پرنده

بی تشویش شادی ابر را

می فروشم به آرامگاه ستاره

تو این گونه ای

این گونه ای که گونه هایت

هر زیبایی را می آورد به لبخند

در آن لحظه که نسیم

به اطراف می خواند خاک باران خورده را

در آن چشم انداز

چشم انداز تویی

از فراز سکوت گفتن است

آنجا که لحن فریاد

آوایش سپید است

از تو گفتن

که خیس می شوم در چشمان مرطوبت

شعر از استاد عابدین پاپی