سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

روزهای سخت در راهند


روزهای سخت در راهند

اگر می خواهید روی قهرمانی برزیل شرط ببندید, عجله نکنید

۱ این تیم در حال حاضر، توان قهرمانی در جام جهانی را ندارد. مگر آنکه عوامل بیرونی برای برزیل راه‏گشا باشد. عواملی چون سیاست و اسپانسرها و بازی‌های پشت پرده. برزیل تیم متوسطی است با بازیکنان متوسط، این تیم نه کار تیمی فوق‌العاده‏ای دارد (مثل اسپانیای۲۰۱۰) و نه ستاره‏یی که بتواند یک تنه جام را برای کشورش به چنگ آورد (مثل کاناوارو۲۰۰۶) . بزرگ‌ترین مشکل این برزیل برای قهرمانی در دنیا، آن است که آنها «رهبر» قوی درون زمین ندارند. تیاگو سیلوا و نیمار با وجود اینکه بازیکنان خوبی هستند، اما نمی‌توانند رهبر تیم باشند و همین مساله باعث خواهد شد که کل مجموعه در مقابل فشارهای بیرونی که ـ در برزیل ـ بر تیم ملی وارد می‌شود، آسیب‏پذیر شود. میزبانی جام جهانی، میدان بزرگی از انرژی را برای تیم میزبان فراهم خواهد کرد که مانند یک دریای متلاطم، هم می‌تواند بهترین دوست آن تیم باشد و هم بزرگ‌ترین دشمنش.

برزیل ناخدای بزرگی ندارد که بتواند در این دریا کشتیرانی کند، ناخدایی مانند زیدان ۱۹۹۸ فرانسه. اشک‏های تیاگو سیلوا قبل از سوت آغاز مسابقه نشان‌دهنده این موضوع بود که شانه‌های این برزیلی که می‏بینیم، تحمل این‌بار سنگین را نخواهد داشت. وقتی که تمام ورزشگاه سائوپائولو با شور و شوق زیاد سرود ملی برزیل را تا انتها خواندند (سرودی که به علت طولانی بودن، فیفا اجازه نواخته شدن بخشی از آن را داده است نه همه‏اش را) جو ورزشگاه برای یک شروع توفانی فوق‌العاده به نظر می‏رسید. اما این تیم کرواسی بود که در ۱۰ دقیقه اول مسابقه، بازی را در اختیار خود داشت و صاحب موقعیت شد و حتی به گل رسید. آن وقت مشخص ‏شد که اشک‏های کاپیتان سیلوا نه به خاطر شوق قهرمانی که به دلیل استرس ناکامی احتمالی بوده است. آن چشم‌ها بر اثر برق غرور و اشتیاق چنگ زدن به جام، خیس نشده بود بلکه این اشک، پرده از ترس نهفته‏یی برمی‏داشت که شاید بتوان ریشه آن را در «ماراکانای نفرین شده» جست‌وجو کرد.

۲ اسکولاری وقتی که در سال ۲۰۰۲ قهرمان جام جهانی شد مربی واقع‏گرایی بود. او در آن سال روبرتو کارلوس و کافو را در دو سمت خط دفاع خود می‌دید و برای آنکه خط دفاعی تیمش از نفوذهای آنها آسیب نبیند، سه مدافع را در قلب دفاع به کار گرفت؛ کاری که پیش از آن فقط یک‌بار در تیم ملی برزیل انجام شده بود و تجربه ناکارآمدی نیز محسوب می‌شد. اما پس از قهرمانی در جام جهانی، همه بر درستی تصمیم اسکولاری صحه گذاشتند. انتظار می‏رفت امسال هم او با توجه به سه دفاع خوب مرکزی که در اختیار دارد (تیاگوسیلوا، داوید لوئیز، دانته) و نفوذهای همیشگی مارسلو و دنی آلوز، باز از همان فرمول استفاده کند. اما او که پیرتر و محتاط‌تر از دوازده سال پیش شده است، راه دیگری در پیش گرفت. استفاده از سیستم ۳ـ۳ـ۴ که گاهی به ۱ـ۳ـ۲ـ۴ شباهت دارد و بازی دادن به هالک در گوش راست ـ که هیچ ویژگی خاصی در این پست نداردـ باعث شد که برزیل هیچ گاه در طول این بازی نتواند بازی روانی از خود ارائه دهد و همیشه بازی این تیم با «سکته»های تاکتیکی همراه بود.

آنها در حمله، نه متکی به خلاقیت فردی بودند و نه کار تیمی مشخصی داشتند. به گونه‏یی که از دقیقه ۲۵ بازی اساس کار برزیل استفاده از اشتباهات احتمالی حریف شد. اسکولاری شانس آورد که مدافعان کرواسی در بازیسازی و حفظ توپ فردی در یک‌سوم خودشان خیلی ضعف داشتند و دوبار تیمش توانست از توپ‌هایی که از مدافعان و هافبک‌های حریف می‌گرفت به گل برسد. منتظر اشتباه حریف ماندن، یعنی شطرنج بازی کردن با مهره سیاه، یعنی به جای کنش‏گرایی، برزیل باید واکنش نشان دهد و این برای تیمی که می‌خواهد قهرمان جهان شود خیلی ضعف بزرگی است.

۳ برزیل برای آنکه شانسی در این جام داشته باشد باید تغییراتی در سبک بازی‏اش ایجاد کند. این تیم در کناره‌های زمین ضعف زیادی دارد. فضای پشت سر مارسلو و دنی آلوز، نقطه ضعفی نیست که تیم‌های بزرگ به سادگی از آن بگذرند. اسکولاری می‌تواند یا دانته را به زمین بیاورد و به فرمول ۲۰۰۲ خودش برگردد یا آنکه با بازی دادن به مایکون یا ماکسول این خط دفاع را ترمیم کرده از سوی دیگر بیشتر از توان تهاجمی دنی آلوز استفاده کند. (مایکون در دفاع راست و آلوز در گوش راست به جای هالک بی‌مصرف!) .

ضمن اینکه برزیل بازیکنانی مثل رامیرز و ویلیان را نیز در اختیار دارد که می‌توانند در نقش بازیکن گوش بر توان تهاجمی تیم بیفزایند. اگر نیمار به پیشانی خط حمله برود و رامیرز یا ویلیان در گوش بازی کنند، برزیل به چهار تغییر مثبت و بزرگ دست خواهد یافت، اول آزادی عمل بیشتر نیمار در پست مهاجم مرکزی، دوم ایجاد تنوع در بازی تهاجمی برزیل و غیرقابل پیش‌بینی شدن بازی آنها، سوم بالا رفتن سرعت حملات با بازی همزمان دنی آلوز، رامیرز، نیمار و اسکار و چهارم بیرون رفتن یک مهاجم همیشه معمولی مثل فرد از ترکیب تیم ملی برزیل! آیا اسکولاری به موقع تیمش را متحول خواهد کرد یا اینکه برزیل در دریای متلاطم کشور خودش با قایقی پرنقص، به زودی غرق خواهد شد؟ راستی کاکا نمی‌توانست بهتر از فرد و هالک باشد؟ روزهای سختی در انتظار فیلیپه اسکولاری است.

هادی عطارها



همچنین مشاهده کنید