آنهایی که هیچ گاه نیامدند

شیخ فضل الله نوری و همفکرانش هرچه تلاش کردند تا متمم قانون اساسی آن زمان یعنی ,وجود فقهایی برای نظارت و تطبیق مصوبات مجلس با احکام شرع مقدس, ولی در نهایت فضای نفاقی که از سوی روشنفکران غربی طراحی شده بود باعث شد شیخ فضل الله نوری بر چوبه دار جای گیرد و متمم قانون اساسی اول تا ظهور انقلاب اسلامی ایران به دست فراموش سپرده شود

انقلاب مشروطه که رخ داد، خیلی‌ها انتظار داشتند جامعه ایران در مسیر پیشرفت و ترقی قرار گیرد، اما به آن دلیل که حکومت مشروطه از مسیر اصلی‌اش منحرف شد، حاصل قانون اساسی اول چیزی جز رونویسی از قوانین کشورهای غربی نشد و در نهایت نتیجه آن همه فداکاری‌ علما و مبارزان انقلابی، مسلط شدن حکومت استبداد بر کشور شد و کلاه پهلوی و کشف حجاب را به اسم تجدد و پیشرفت به خورد مردم دادند و در آن میان، آنچه در هیاهوی روشنفکران غربی گم شد، فریادهای امثال شیخ فضل‌الله نوری بود که مشروطه را توصیه می‌کرد اما از نوع مشروعه‌اش.

شیخ‌فضل‌الله نوری و همفکرانش هرچه تلاش کردند تا متمم قانون اساسی آن زمان یعنی ،وجود فقهایی برای نظارت و تطبیق مصوبات مجلس با احکام شرع مقدس، ولی در نهایت فضای نفاقی که از سوی روشنفکران غربی طراحی شده بود باعث شد شیخ فضل‌الله نوری بر چوبه دار جای گیرد و متمم قانون اساسی اول تا ظهور انقلاب اسلامی ایران به دست فراموش سپرده شود.

و حال میراث‌داران و مروجین تجدد و فرهنگ غرب دوره مشروطه در شکل و شمایلی دیگر و با شعارهای فریبنده‌ای همچون دموکراسی، توسعه سیاسی و در یک کلمه فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب، پا به میدان گذاشته و آدرس‌های اشتباهی را ارائه می‌دهند.

فرزندان خلف نظام لیبرالیسم در ایران شاید مثل گذشتگانشان به اسم مدرنیته به دنبال کشف حجاب از زنان مسلمان ایرانی نباشند و یا اینکه افتخار مجلس ملی‌شان این باشد که قانون کاپیتولاسیون را تصویب می‌کند، اما به نظر می‌رسد کلاهی دیگری، البته نه از نوع پهلوی‌اش بلکه از جنس جدایی دین از سیاست قصد دارند بر سر مردم ایران بگذارند.

در جامعه‌ای که ادعای برقراری حکومت اسلامی دارد و در ۳۰ سال گذشته در این راه هزینه‌های سنگینی را متحمل شده ولی در این میان عده‌ای اعتقاد دارند که لازم نیست کارگزاران نظام اسلامی نسبت به آرمان‌ها و ارزشهای اسلام و انقلاب اعتقادی داشته باشند.

و گویی تاریخ در حال تکرار شدن است. این بار هیاهو برای حذف نظارت شورای نگهبان از انتخابات مجلس می‌باشد.

برخی از گروه‌های دوم خردادی بنابر بر عملکرد و سابقه سیاسی خویش از مردم نمره قابل قبولی دریافت نکرده‌اند و به همین دلیل در دوره‌های گذشته انتخابات مجلس مردم را به شرکت نکردن در انتخابات دعوت می‌کردند، حال با پروژه‌ جدیدی که می‌توان آن را به نوعی خودزنی سیاسی نام نهاد به میدان آمده‌اند و اینکه تمامی چهره‌های مطرح و مسئله‌دار جریان اصلاح‌طلب برای انتخابات مجلس هشتم ثبت‌نام کرده‌اند و به این وسیله قصد دارند شورای نگهبان را در یک دوراهی قرار دهند.

اگر این افراد از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شوند، جنجال به‌پا می‌کنند که در کشور آزادی سیاسی زیرسوال رفته و شورای نگهبان را به گزینشی عمل کردن و اینکه به دنبال ایجاد استبداد در فضای سیاسی کشور است متهم می‌کنند و نتایج انتخابات را از هم اکنون معلوم و فرمایشی نشان می‌دهند ولی اگر شورای نگهبان به وظیفه دینی و انقلابی خویش عمل نکند و چشم بر واقعیات ببندد و هرچه نامزد مسئله‌دار است را تائید صلاحیت کند، باید برای نظام اسلامی احساس خطر کرد.

اما خوشبختانه شورای نگهبان تاکنون با صلابت و منطق در تمام انتخابات به وظیفه قانونی خویش عمل کرده است، هرچند که از هم اکنون موج جدیدی از جوسازی‌ها در داخل و خارج کشور بر علیه آن آغاز شده است.

به طوری که سایت رسمی حزب مشارکت خبر از رد صلاحیت فله‌ای نامزدهای انتخاباتی از سوی وزارت کشور و شورای نگهبان می‌دهد و یا روزنامه اعتماد ملی ارگان رسمی حزب اعتماد ملی با کنایه خاصی در مورد انتخابات تیتر می‌زند: “آنهایی که نیامدند” و در نهایت گروهک غیرقانونی نهضت آزادی درخواست می‌کند تا ناظران بین‌المللی بر انتخابات مجلس هشتم نظارت داشته باشند و در این میان تنها باید منتظر عملکرد نگهبان باشیم که چگونه در مقابل مردم و آرمان مردمسالاری دینی به دور از گرفتار شدن از جوسازی‌های تبلیغات مسموم بدخواهان انقلاب و مصلحت‌اندیشی‌های بی‌مورد همچون گذشته به وظیفه دینی و ملی خویش عمل می‌کنند تا از تکرار دردناک تاریخ جلوگیری کنند.

مهدی تیماجی