یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
شهری که باید از آن دل کند
یکی از قدیمی های تهران می گوید:"تهران مثل جهنم است اما کسی علاقه ندارد از این جهنم خارج شود".دیگری می گوید:"ما به دود تهران اعتیاد پیدا کرده ایم و نمی توانیم بدون آن زندگی کنیم".آن یکی می گوید:"آب تهران انسان را اسیر خود می کند".همه اینها حکایت افرادی است که در دوران نوجوانی و جوانی خود ترک ولایت و شهر خود کردند و برای پیدا کردن کار و کاسبی و رسیدن به زندگی بهتر راهی تهران شدند،و حالا بیش از ۵ دهه از عمر خود را در دود،ترافیک،سر و صدا، شلوغی و ازدحام این شهر صرف کرده اند.شهر تهران به عنوان پایتخت کشور همواره دارای جذابیتهای بسیاری برای ساکنان مختلف کشور است.این شهر با داشتن امکانات صنعتی و رفاهی در میان سایر شهرهای کشور همواره مورد توجه مهاجران مختلف بوده است.رشد روزافزون این شهر بزرگ و گسترش جمعیت آن موجب شده است تا بسیاریاز امکانات در این شهر تمرکز یافته و موجب بروز مشکلات متعدد شود.
● شهر دلربا
تهران جذابیت هائی دارد که دل را می رباید.هر چند که این جذابیت ها سال به سال به دلیل تراکم شدید جمعیت و بروز معضلات ناشی از آن کم رنگ تر می شود و غم نان و سرپناه پرده بر زیبائی های آن انداخته اما باز هم این شهر دلرباست و انسان را اسیر خود می کند.مگر می شود شهری که پر از سالن های سینما و تئاتر و انواع و اقسام کلاس های آموزش هنر و موسیقی و امثالهم است دل یک جوان روستائی یا شهرستانی را نرباید.جوانی که در روستای خود که هیچ در شهر خود نیز به سختی می تواند یک سینما پیدا کند،مگر می شود شهری که پر از فروشگاه های بزرگ،پاساژ های متعدد و بازار بی سر و ته و مغازه های انبوه و لوکس با انواع و اقسام مدل ها و قیمت هاست دل از جوان شهرستانی که به سختی می تواند لباس مورد نظر خود را پیدا کند نرباید.مگر می شود شهری که فرصتهای شغلی خوبی در آن وجود دارد دل از جوان تحصیل کرده بیکار روستائی و شهرستانی نرباید و او را به سوی خود نخواند.همین جذابیت هاست که تهران را به جهنم تبدیل کرده اما مردم باز هم علاقه مندند در آن بمانند و زندگی کنند.مردمی که حاضرند روزانه حجم زیادی از آلودگی تهران را مصرف کنند،چندین ساعت از عمر خود را در شبانه روز در خیابانهای تهران تلف کنند و ماهانه در صد بالائی از درآمد خود را در جیب صاحبخانه بریزند، استرس های فراوانی را تحمل کنند اما از تهران خارج نشوند.جهنمی که اگر زلزله را هم به آن اضافه کنیم مثل گلی است که به سبزه نیز آراسته می شود.
● زلزله ای که دیر کرده
رئیس جمهور محترم چندی پیش از وقوع احتمالی زلزله در شهر تهران خبر دادند و از مردم خواستند به هر نحو که می توانند از تهران خارج شوند. تهران به شهری تبدیل شده که به علت تراکم بیش از حد جمعیت،مسکن و تاسیسات و خودرو در صورت وقوع حوادث طبیعی
یا غیر طبیعی به شدت آسیب پذیر خواهد بود و فاجعه ای بزرگ رخ خواهد داد.دکتر احمدی نژاد در دیدار مدیران بنیاد مسکن گفت:"حداقل۵ میلیون نفر باید از تهران بیرون بروند، گسل های زیر تهران به لطف دعای مردم فعال نیستند. تهران در معرض آسیب های سنگین است هر چند می توان ترافیک و آب و هوا را با هزینه ای سنگین حل کرد اما ماجرای زلزله را چگونه باید حل کنیم؟ الان باید گسل های زیر شهر فعال باشد که به لطف دعای مردم فعال نیستند اما نمی توان تعیین کرد که چه زمانی در تهران زلزله می آید و این گسل ها فعال می شود. استان تهران۱۳ میلیون ساکن دارد که اگر حادثه ای بیفتد چگونه باید این را جمع کرد بنابر این تهران را باید خالی کرد".نگرانی رئیس جمهور نسبت به شهر تهران واقعی است.به همین دلیل مهاجرت معکوس برای کاهش تلفات انسانی در حوادثی نظیر زمین لرزه ضروری است.
روند کنونی مهاجرت به تهران مثبت است و باید با منفی کردن این روند ، زمینه مهاجرت مردم را به مناطق کوچکتر و پراکنده تر کردن جمعیت فراهم کرد .هر چه تراکم جمعیت در شهر بیشتر باشد ، در زمان وقوع حوادثی نظیر زمین لرزه ، تلفات جانی بیشتر شده و کمک رسانی به آسیب دیدگان سختتر می شود .تهران از مناطق زلزله خیز است که احتمال وقوع زلزله در هر زمانی در آن وجود دارد.به گفته مسئولان آمادگی کامل برای مقابله با زمین لرزه احتمالی در تهران وجود ندارد و تلاش های مسئولان تاکنون ۱۰ تا ۲۰ درصد به بهبود این آمادگی کمک کرده است .اگر حادثه جدی در تهران رخ دهد علاوه بر نیروهای استانی ، استان های معین باید به کمک بیایند. بیمارستان های ما نیز مقاومت خوبی دربرابر زمین لرزه ندارند.مقاوم سازی درصدی از بیمارستان ها آغاز شده است ولی همه بیمارستان ها ظرفیت مقاوم سازی ندارند.
● حتی اگر زلزله نیاید
حتی اگر این موضوع را هم فراموش کنیم و فرض هر گونه خطر طبیعی و غیر طبیعی برای تهران را نادیده بگیریم باز هم جای نگرانی نسبت به ادامه وضع موجود در تهران وجود دارد.امروز تهران بر اثر حجم انبوه جمعیت با مشکلات و معضلات عدیده ای رو به رو ست که دولت این موضوع را به خوبی درک کرده است.موضوعی که متاسفانه در گذشته مورد توجه قرار نگرفت و باعث شد تا بر حجم و دامنه آن در تهران افزوده شود.همگان بر این نظر متفق القولند که شهر تهران به عنوان پایتخت کشور با مشکلات بزرگی مواجه است که عرصه زندگی را بر اکثریت ساکنان آن تنگ کرده است.یکی از ریشه های معضلات و آسیب های تهران جمعیت بیش از حد آن بوده که این جمعیت عظیم هرگز نمی تواند در شهر تهران که امکانات آن محدود است زندگی استاندارد و مناسبی داشته باشد.
محدودیت عرضه و بالا بودن تقاضا در تهران عامل اصلی بالا بودن هزینه های زندگی است که به عنوان نمونه می توان به هزینه های مسکن در این شهر در سبد مصرفی خانوار اشاره کرد.متاسفانه مسکن در شهر تهران بخش قابل توجهی از هزینه های زندگی را به خود اختصاص داده است.نمونه بارز دیگر، ترافیک این شهر است که علت آن محدود بودن خیابان ها و فراوانی بیش از حد خودرو ها ست که باز هم این معضل ریشه در جمعیت بالای تهران دارد.روزانه از این ناحیه ضرر های هنگفتی هم در زمینه مادی و هم معنوی بر جامعه تحمیل می شود.هزاران ساعت و شاید میلیون ها ساعت از وقت مردم در خیابان ها و در ترافیک این شهر تلف می گردد و فشار های عصبی و روانی بسیاری بر مردم وارد می شود که به افزایش مشکلات و تنش های روانی جامعه منجر می شود.
هزاران لیتر از بنزین کشور که سرمایه ملی است در پشت چراغ های قرمز و ترافیک سنگین خیابان ها به هدر میرود.دود ناشی ازآن، آلودگی شدیدی را به دنبال دارد که خود منتهی به افزایش بیماری های ریوی و قلبی- عروقی می گردد.می بینیم که بالا بودن جمعیت چگونه انبوهی از مشکلات را به کشور تحمیل می کند.همه می دانند که شهر نیازمند امنیت و آرامش است.مردم نیازمند زندگی آرامی هستند.بی شک در شهر پر جمعیت برقراری امنیت بسی مشکل تر از شهرهای با جمعیت کمتر خواهد بود.تهران پایتخت کشور و قطعا نیازمند میزان بالائی از امنیت است.هزینه های زیادی بابت ایجاد امنیت در تهران صرف می شود.هرچند که این امنیت در سطح بالائی توسط مسئولان برای شهروندان فراهم شده اما می توان با کاهش جمعیت هزینه های امنیتی را کاهش داد و ضریب امنیت را بالا برد.
● با توصیه کسی نمی رود
بسیاری از افرادی که در تهران ساکن هستند با توصیه و خواهش حاضر به ترک تهران نیستند.جابجائی محل سکونت و کسب کار ساده ای نیست بلکه پیچیدگی های خاص خود را دارد.بسیاری از مردم شغل و کسب و کارشان در تهران است و نمی توان آنها را با یک توصیه متقاعد کرد که تهران را ترک کنند.دولت حداقل می تواند در سطح کارکنان خود با اعطای وام و زمین و تسهیلات اینچنینی شرایط را برای انتقال برخی از کارکنان به شهرستانها متقاعد کند.هرچند که این سیاست هم مشکلات خاص خود را دارد و به راحتی به نتیجه نمی رسد و حتی در صورت استقبال کارکنان دولت باز هم تاثیر چندانی بر جمعیت تهران نخواهد داشت.رئیس جمهور به این موضوع اعتقاد دارند و به همین دلیل بود که گفتند: "این دستوری نیست. هر چند بنده به وقتش از مردم خواهش خواهم کرد تا تهران را ترک کنند اما باید برای کسانی که از تهران می روند زمین و وام۴ درصد در نظر بگیریم.
وی با اشاره به اینکه باید در شهرهای زیر۲۵ هزار نفر و در روستا وام۴ درصد و یارانه دو ساله بدهیم، گفته اند: اقلا۵ میلیون نفر باید از تهران بیرون بروند و امسال دولت نیز برای توسعه بخشهای کشاورزی، صنایع و اشتغال بودجه خوبی را در نظر گرفته است". رئیس جمهور توصیه کرده اند:" هر کسی در روستاها شغلی ندارد و می خواهد مشغول شود باید به او وام قرض الحسنه بدهیم و وزارتخانه های کشاورزی، مسکن، صنایع و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی باید برای این امر برنامه ای تنظیم کند".رئیس جمهور در سال جدید با جدیت بیشتری این موضوع را عنوان کرده و امتیازات خوبی نیز از جمله زمین،مسکن و ارتقاء رتبه در نظر گرفته شده است تا زمینه برای مهاجرت معکوس فراهم گردد.
اما این کار حتی اگر در سطح بالائی موفقیت آمیز باشد باز هم نمی تواند تحولی در تهران به لحاظ جمعیتی بوجود آورد.رئیس جمهور معتقد است که حداقل ۵ میلیون نفر باید از تهران خارج شوند.اما با این طرح نمی توان این حجم جمعیت را از تهران خارج کرد.زیرا جمعیت کارمندان دولت که امکان مهاجرت آنان به شهرستان ها وجود دارد درصد کمی از جمعیت ساکن تهران را تشکیل می دهد.همه کارمندان دولت در شهر تهران نمی توانند به شهرستانها منتقل شوند و معلوم هم نیست که آیا ادارات مسقر در شهرستانها ظرفیت پذیرش کارمندان جدید را دارد یا نه؟به هر حال پایتخت نیازمند مجموعه ای از ادارات دولتی است تا به امور اساسی کشور رسیدگی کنند و این ادارات و سازمانها بدون کارمند نمی توانند فعالیت کنند.
حداکثر نیروهای مازاد دولتی، درصد کمی از کارمندان دولت را تشکیل می دهد که معلوم هم نیست این درصد کم قصد ترک تهران را دارند یا نه؟
شرایط زندگی بسیاری از این افراد به گونه ای است که امکان ترک تهران برایشان فراهم نیست.لذا اگر دولت بخواهد سیاست مهاجرت معکوس را در همین حد دنبال کند قطعا به نتیجه نخواهد رسید و گرهی از کار تهران باز نخواهد شد.
به نظر میرسد دولت میبایست در وهله اول سیاست خود را بر روی جلوگیری از مهاجرت متمرکز کند. مهاجرت معکوس حاصل دو اتفاق است، تجمع و تمرکز امکانات در پایتخت و مشکلات زیرساختی در استانهای مهاجرفرست. از اینرو دولت باید در استانهای محروم اقدامات بیشتری همچون افزایش سهم این استانها در محل تولید ناخالص داخلی، افزایش سهم بودجههای عمرانی، اعمال سیاستهای تشویقی و ارائه معافیتهای مالیاتی برای استقرار صنایع و بخشهای اشتغالزا در این استانها انجام دهد.
● همه کارمند دولت نیستند
دولت باید برنامه خود را برای افرادی که در دولت خدمت نمی کنند ارائه دهد.بسیاری از کسانی که طی سالهای اخیر به تهران مهاجرت کرده اند در خدمت دولت نیستند.برای این قبیل از افراد نیز می بایست وضعیت اقتصادی مناسبی در خارج از تهران فراهم کرد تا با رغبت راضی به ترک تهران و سکونت در شهرستانها شوند.دولت برای تحصیل کرده ها که در شهرستانها آینده ای روشن را پیش روی خود نمی بینند می باست برنامه داشته باشد. این نکته را باید جدی گرفت که در بحث مهاجرت معکوس می بایست نگاه اجتماعی و فرهنگی بر همه تصمیمات غالب باشد هر چند که نمی توان از مسائل امنیتی موضوع غفلت کرد.دولت باید از هر گونه فشار و تنگ کردن عرصه بر مردم به منظور ترک تهران بپرهیزد.
نباید امید داشت که این سیاست حتی با اعطای مشوق در کوتاه مدت جواب دهد.باید مردم را نسبت به تبعات زندگی فعلی در تهران و مزایای زندگی در شهرستانها آشنا کرد و به آنان فرصت انتخاب داد.دولت شاید بتواند با بخشنامه مانع از انتقال برخی کارکنان به تهران یا انتقال برخی از کارکنان خود از تهران به شهرستانها شود اما نمی تواند مانع از مهاجرت جوانان تحصیل کرده بیکار به تهران شود و یا نمی تواند مانع انتقال سرمایه های سرمایه گذاران به تهران گردد.
سرمایه داران قطعا سرمایه های خود را در نقاطی هزینه می کنند که احتمال کسب سود بالا در آنجا وجود داشته باشد.همه اینها این پیام را می رساند که دولت باید به روستا ها و شهر های کوچک کشوربیشتر توجه کند.دولت باید سرمایه ها را به سمت روستا ها و شهر ها سوق دهد و تسهیلات خوبی را در اختیار سرمایه گذاران قرار دهد تا هم نرخ بیکاری کاهش یابد و هم روند توسعه در این نقاط افزایش یابد.خوشبختانه دولت در این زمینه اقدامات خوبی انجام داده و اقدامات خوبی نیز در دست اجرا دارد.
دولت با انجام سفرهای استانی و رعایت عدالت در تخصیص بودجههای استانی توانسته است تا حدودی غفلت گذشتگان را نسبت به روستا ها و شهرستانها جبران کند اما راه تا رسیدن به نقطه مطلوب بسیار است.
عباس خسروانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست