پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
تهیه کننده ای که بر صندلی کارگردانی نشست
یکی از انواع تریلرهای پرمخاطب، تریلرهایی است که یک فرد به دلایل مختلف از دلایل شخصی گرفته تا انگیزههای ایدئولوژیک یا صرفاً اختلاف سلیقههای سیاسی، دست به قتلهای جمعی میزند.
این نوع تریلرها در سینمای ایران، لااقل در ۳۲ سال اخیر، تعداد قابل توجهی از تولیدات سالانه را به خود اختصاص دادهاند اما همیشه انگیزهها یا ایدئولوژیک بوده یا سیاسی و اگر هم شخصی بوده، مبنایش منافع مالی بوده است نه انتقامجویی از یک گروه اجتماعی؛ [بدون این که قاتل از آنها شناخت مشخص و عینی داشته باشد] «کارناوال مرگ» محتملاً نخستین فیلم با این رویکرد در سینمای ماست و امتیازش هم این است که شخصیت قاتل را به شکل کاملاً «سیاه» ننمایانده و او را زخم خورده موقعیتی ناخواسته توصیف کرده یعنی رویکردی که مثلاً در «خشم» فریتز لانگ هم میتوان به یادش آورد [که اگر اولین نمونه مشهور چنین رویکردی نباشد، محتملاً جزو اولینها و آغاز کنندههاست]
فیلم در ابتدا، با شبهه «انگیزه شخصی» برای قتل یک «عروس و داماد» شروع میشود [همان آغازی که از تریلرهای معمایی با محدوده روایی «دلهرهای محدود برای جمعی محدود» سراغ داریم] و رفتهرفته دامنه روایت گسترده میشود.
این گسترش دامنه، گرچه سازمان یافته و مشخص و قابل ردگیری برای مخاطب است اما از دو ایراد عیان برخوردار است: ۱- ما با روندی بازتولید شده که معمولاً میشود در آثار هالیوودی یا فرانسوی یا حتی آلمانی پیگیرش شد، روبهروایم نه با مکانیزمی بومی به شیوه ایرانی که لااقل نیم دهه است که سینمای بدنه ایران در نیمه راه رسیدن به آن است.
[به هر حال اثری که در ۱۳۸۹ به نمایش درمیآید، باید تفاوتهای روایی قابل ملاحظهای با تریلرهای دهه ۳۰- و احیاناً ساخته خاچیکیان- داشته باشد.
به نظر میرسد که نیم قرن فاصله زمانی، در این میان غایب مانده] ۲- شیوه روایت، کاملاً قرن نوزدهمی و غیرموجز است برای این زمان اندک که فیلمساز در سینما با آن روبهرو است.
دیگر حتی این شیوه را در مجموعههای تلویزیونی پرمخاطب و با پخش جهانی هم نمیبینیم یعنی شیوهای که یک بخش روایت به توصیف «وضعیت» اختصاص یابد، بخشی دیگر به توصیف زندگی شخصیتها و بخش باقی مانده هم به پیشروی قصه.
امروزه نه تنها در حوزه تریلر که در همه ژانرها، هر سه مورد، با هم در تعامل و اختلاطاند.
درست است که توصیف مشکلات خانوادگی قریبیان به عنوان افسر مسئول پرونده، آنقدرها هم طولانی به نظر نمیرسد [چنان که مخاطب از فضای «دلهره» یکسره خارج شود] اما این نوع زمانبندی سینمایی حالا دیگر حتی برای یک مجموعه تلویزیونی هم بیش از اندازه کلاسیک و خسته کننده است.
یادمان باشد که «تریلر» و «سرعت» به آمیختگی آرمانی خود در سینما و تلویزیون، روز به روز نزدیکتر میشوند؛ با این همه فیلمی که از این دو نقص رنج میبرد، در مجموع فیلمی نیست که مخاطب عام را و تا حدی خاص را تشویق به ترک سالن نمایش کند و این امتیاز بزرگی است برای اثری که تهیهکننده و کارگردانش یک نفرند و بنا به شنیدهها، تهیهکننده به ناچار روی صندلی کارگردانی نشسته تا فیلم را برای رسیدن به اکران عمومی سامان دهد، خب البته اگر نام «حبیبالله کاسهساز» تهیهکننده را هم به عنوان کارگردان فیلم شاهد نبودیم، از یک نشانه متنی متوجه میشدیم که تهیهکننده و کارگردان به یک «تجمیع ایدهای» برای شکل دادن به فیلم رسیدهاند؛ در سینمای ایران، هرجا که تهیهکننده، اختیار کامل روند تولید را به دست داشته و کارگردان، بدل به دستیار تهیهکننده شده، فیلم به اثری تزیینی و لوکس تغییر ماهیت داده چه در حوزه دکوپاژ، چه در حوزه سامان بخشی به بازیها و چه در روایت.
«کارناوال مرگ» هم از چنین «ارائه»ای بیبهره نیست. تزیینی بودن عناصر مختلفی که در آن حضور دارند [و در ارتباطی ارگانیک هم با روایت نیستند] حکایت آپارتمانی ۳۸ متری است که برای جلب مشتری، استخری دو متری هم در حمام داشته باشد! اگر روزی روزگاری [دههها قبل یا حتی دهه قبل] این استخر کوچک میتوانست عامل جلب مخاطب بیشتر به سمت گیشه باشد امروزه دیگر [لااقل در چهار، پنج سال اخیر و بنابر آنالیز جدول فروش فیلمها] چنین نیست ...
از این مقولات که بگذریم کار «کاسهساز» بر صندلی کارگردانی، گرچه فوقالعاده نیست اما با توجه به معدل کار کارگردانان سینمای بدنه نمره قبولی را میگیرد فقط یک نکته: او اگر میخواهد باز بر این صندلی بنشیند باید تکلیفاش را با «نظرگاه روایت» مشخص کند. فیلم از این نظر، دچار سردرگمی عجیبی است.
● او نیازمند «بازنگری» به صدای خود است
بالشخصه خوشحالم که فرامرز قریبیان هنوز بازیگر نقش اول سینمای بدنه است یعنی هنوز مخاطب دارد آن هم در سینمایی که ستارگانش، گاهی دو سال هم توی جدول «پرفروشها» دوام نمیآورند و بعد یک دفعه میبینیم که سالها گذشته و از آنها خبری نیست. قریبیان همچنین از این امتیاز برخوردار است که فیلم به فیلم سعی کرده از چارچوب یک ستاره پولساز به سمت بازیگری که میخواهد بازیهایش «به روز» باشد، تغییر مسیر دهد. این ستاره نوظهور دهه پنجاه که سینمای بدنه دهه شصت را در سیطره کامل خود داشت [و مردم اگر فیلمی قریبیاناش کم بود در رفتن به سینما دچار تردید میشدند] بعد از افول نسبیاش در جذب مخاطبان عام، بیشترین سعی را به خرج داد تا از بازیهای یکسان بپرهیزد.
● «حاشیه»ای که بدل به «متن» شد!
البته من جزو کسانی نیستم که معتقدند النازشاکردوست بازیگر خوبی نیست و صرفاً به دلیل ستاره بودن یا ستاره شدن در فیلمها، هنوز به حضورش در سینمای ایران ادامه میدهد لااقل با بخش اول این گزاره موافق نیستم!
شاکردوست بازیگر بااستعدادی است که نیازمند متن مرتبط با کل روایت است متنی که متناسب با اندازههای مشخص و محدود روایت باشد نه اینکه به شکلی مشهود، بیرون «چارچوب» بایستد.
نقش او در فیلم «کاسهساز» زاید نیست نقشی است که روایت به ما میگوید بیش از سه چهار دقیقه قدرت ماندگاری در روند معما را ندارد. [واقعاً در سرانجام قصه چه نقشی دارد!]
● انگیزههای ضدامنیتی یک نابغه الکترونیک
موتورسواری ناشناس با انفجار ماشینهای عروسی که همراه کارناوال شادی به خیابان آمدهاند، پلیس را وارد پروندهای پیچیده میکند که در آغاز گمان میرود که انتقامجویی خانوادگی است اما بعد حتی به نظر میرسد حرکتی تروریستی با انگیزههای ضدامنیت ملی باشد به هر حال به دلیل مشخصات ضدامنیتی این انفجارها، غیر از پلیس، وزارت اطلاعات هم وارد پرونده میشود چراکه بمبهای دستسازی که با قدرت تخریب زیاد به کار گرفته شدهاند ردپایی در پروندههای مشابه ندارند و در نهایت مشخص میشود که انفجارها کار یک نابغه الکترونیک است که نه به دلیل انگیزههای ایدئولوژیک یا سیاسی یا حتی منافع مالی که به دلایلی کاملاً شخصی، دچار بحران روحی شده است.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
هلال احمر آتش سوزی قوه قضاییه تهران پلیس اصفهان بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو بازار خودرو قیمت سکه خودرو دلار بانک مرکزی حقوق بازنشستگان سایپا ایران خودرو کارگران
نمایشگاه کتاب سریال شهاب حسینی عفاف و حجاب کتاب جواد عزتی مسعود اسکویی تلویزیون سینما سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین ترکیه اوکراین انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال پرسپولیس فوتبال علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید لیگ برتر بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر تبلیغات موبایل تلفن همراه اینستاگرام گوگل اپل ناسا عیسی زارع پور وزیر ارتباطات
کبد چرب فشار خون بیمه دیابت بیماری قلبی کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی