چهارشنبه, ۱۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 5 March, 2025
مجله ویستا

تحلیل روان شناختی افزایش سن ازدواج و نقش آن در انحرافات اخلاقی جوانان


تحلیل روان شناختی افزایش سن ازدواج و نقش آن در انحرافات اخلاقی جوانان

این مقاله, ابتدا هنجار دینی سن ازدواج و عوامل مؤثر بر افزایش سن ازدواج را مورد بررسی قرار می دهد سپس به رابطه, افزایش سن ازدواج با انحرافات اخلاقی و جنسی می پردازد و در پایان, برای مقابله با انحرافات اخلاقی و رسیدگی به مشكل ازدواج جوانان راهكارهایی را ارائه می دهد

نیاز جنسی، بخش جدایی ناپذیر ماهیت زیستی، روانی و اجتماعی آدمی را تشكیل می دهد و روشن است كه كیفیت ارضای این نیاز نقش بسیار مهمی در سلامت و بهداشت روانی فرد و جامعه دارد. بر اساس آموزه های دینی، اگر این نیاز به صورت شرعی و معقول (ازدواج) و در زمان مناسب ارضا شود، باعث آرامش خاطر، رشد شخصیت و نیز استمرار حیات بشر می شود، و اگر امكان ارضای صحیح آن فراهم نیاید به صورت انحرافات جنسی و بی بند و باری های اخلاقی نمودار خواهد شد.

در سال اخیر، آمارها منحنی های رو به رشد و مشابهی را در زمینه انحرافات و بی بند و باری های اخلاقی در میان جوانان نشان می دهند. این رشد غیرطبیعی و هماهنگ می تواند حاكی از عوامل ساختاری همانند باشد. به طور قطع نمی توان یك عامل را علت انحرافات اخلاقی و بی بند و باری جنسی جوانان دانست; در بیشتر موارد، تركیبی از چند عامل وجود دارند. با این وجود، برخی مطالعات عوامل خاصی را به عنوان عوامل مؤثر در میزان بروز بی بند و باری جنسی جوانان شناسایی كرده اند. در این مقاله سعی شده است این ایده توضیح داده شود كه بی بند و باری های جنسی و انحرافات اخلاقی جوانان تا حد زیادی ناشی از فراهم نبودن شرایط ازدواج برای جوانان یا به تعبیر دقیق تر، افزایش سن ازدواج است.

این مقاله، ابتدا هنجار دینی سن ازدواج و عوامل مؤثر بر افزایش سن ازدواج را مورد بررسی قرار می دهد. سپس به رابطه، افزایش سن ازدواج با انحرافات اخلاقی و جنسی می پردازد و در پایان، برای مقابله با انحرافات اخلاقی و رسیدگی به مشكل ازدواج جوانان راهكارهایی را ارائه می دهد.

●افزایش سن ازدواج; مسئله اجتماعی

همان گونه كه بیان شد، هدف اصلی این تحقیق وارسی و آزمون این فرضیه است كه بالا رفتن سن ازدواج باعث افزایش نرخ انحرافات اخلاقی و بی بند و باری های جنسی در میان جوانان شده است. بدین منظور، ابتدا باید نشان دهیم كه سن ازدواج در دهه های اخیر افزایش یافته است. اولین گام، تعریف شاخصی برای اندازه گیری سن ازدواج است و گام بعدی، تعیین هنجار در این زمینه; چرا كه صرف نشان دادن افزایش یا كاهش سن ازدواج بدون تعیین هنجار، معنای خاصی در برنخواهد داشت.

الف. مقیاس های اندازه گیری سن ازدواج

در مطالعات كلان نگر (macroscopic) مهم ترین شاخصی كه در دست رس پژوهشگران قرار دارد، تحقیقات تجربی و نظرسنجی های انجام شده در زمینه های موردنظر است.

پژوهش ها نشان می دهند در كشورهای در حال توسعه و از جمله ایران، متوسط سن برای ازدواج جوانان در دهه های اخیر افزایش یافته است.۱ به عنوان مثال، پژوهشی در این خصوص حاكی از آن است كه میانگین سن ازدواج در ایران برای پسران در سال های ۱۳۵۴، ۲۵ سال بوده است، در حالی كه بعد از آن (به جز در سال ۱۳۶۵) این روند افزایش داشته است. این تحقیق نشان داده است سن ازدواج دختران از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۸۰ به طور مداوم سیری صعودی داشته است.۲

تحقیقاتی چند كه جنبه نظرسنجی دارند نیز افزایش سن ازدواج را نشان داده اند. نظرسنجی های انجام شده اخیر در تهران حاكی از آنند كه جوانان پسر سن ایده آل برای ازدواج را بالای ۲۶ سال می دانند. این امر بالا رفتن سن ازدواج را نسبت به فضای سنّتی جامعه، كه معمولا ازدواج ها زیر ۲۰ سال انجام می شده، نشان می دهد. سن ازدواج برای دختران در این تحقیق، ۲۱ تا ۲۵ سال گزارش شده است.۳

به یقین، اگر تحقیق دیگری در این زمینه انجام شود، رشد بیشتری را نشان خواهد داد. علاوه بر مطالعات نظام مند، موردپژوهی ها و یافته های بالینی نیز نشان می دهند كه امروزه جوانان دیرتر ازدواج می كنند.

تحقیقات تجربی، میانگین اجتماعی را مبنای قضاوت درباره افزایش یا كاهش نرخ سن ازدواج در نظر می گیرند. اما با تفحّص در آموزه های دینی به الگوهای دیگری برمی خوریم كه بر اساس آن ها می توان درباره افزایش یا كاهش سن ازدواج قضاوت نمود.

ب. هنجار دینی سن ازدواج

ازدواج و تأسیس كانون زندگی مشترك خانوادگی یكی از بهترین و مهم ترین رسوم اجتماعی انسان هاست كه از فطرت و آفرینش ویژه آن ها مایه می گیرد. این نیاز كه به صورت فطری در انسان به ودیعت نهاده شده، تا زمان ظهور جوانه های بلوغ، همچنان دوران آرام و بی تحركی را پشت سر می گذارد. اما به مجرد شروع دوران نوجوانی، زمان بیداری آن فرا می رسد و آرام آرام تمامی وجود نوجوانان را در برمی گیرد و به یكی از پرقدرت ترین نیازهای وی تبدیل می شود. اگر این نیاز به موقع و به طور صحیح پاسخ داده شود، زمینه سلامت و بهداشت روانی انسان فراهم می گردد. از این رو، در آیات و روایات به اهمیت ازدواج و نیز زمان مناسب آن تصریح و تأكید شده است.۴

در قرآن كریم گرچه «سن» خاص و معینی برای ازدواج بیان نشده، ولی از واژگانی همچون «بلوغ»، «بلوغ حلم»، «بلوغ نكاح» و «بلوغ اشدّ» می توان به نحوی سن بلوغ و ازدواج را به دست آورد. شاید رساترین آیه در تعیین سن ازدواج، این آیه شریفه باشد: (وَابْتَلُواْ الْیَتَامَی حَتَّی إِذَا بَلَغُواْ النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُواْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ) (نساء: ۶); یتیمان را آزمایش كنید تا هنگامی كه بالغ شده و به نكاح (همسرگزینی) تمایل پیدا كنند. اگر آنان را به درك مصالح زندگانی خود آگاه یافتید، اموالشان را به آنان بدهید.

«بلوغ نكاح» در زمانی است كه قدرت بر ازدواج پیدا كنند. شیخ طوسی در تفسیر آیه می نویسد: «معنای بلوغ نكاح آن است كه به مرحله توانایی بر همخوابگی و تولید نسل برسند.»۵ در تفسیر مراغی آمده است: بلوغ نكاح رسیدن به سنّی است كه استعداد و آمادگی ازدواج حاصل شود. نوجوان در این حالت میل پیدا می كند همسر و سرپرست خانواده باشد.۶

از موارد یاد شده استفاده می شود كه معیار سن ازدواج از نظر قرآن، احساس نیاز به ازدواج، توانایی همخوابگی، قدرت تولید نسل و رسیدن به حدّ رشد، یعنی توانایی بر تشخیص مصلحت خویش، است.

در روایات بدون آنكه به سن خاصی اشاره شود، ترغیب به ازدواج در آغاز جوانی شده است.۷

در مجموع، از روایات استفاده می شود كه سن پایه برای ازدواج بعد از بلوغ است و اگر شخص احساس نیاز كند، به گونه ای كه ترك آن موجب گناه شود، ازدواج در این سن واجب می گردد.۸

سن ازدواج براساس سیره معصومان(علیهم السلام): بر اساس شواهد تاریخی، ازدواج امامان(علیهم السلام) در سنین پیش از ۲۰ سالگی بوده است.۹ این بزرگواران در مورد فرزندانشان نیز همین شیوه را داشتند و نوعاً قبل از ۲۰ سالگی زمینه ازدواج آنان را فراهم می نمودند.۱۰ از آن رو كه عمل و سیره معصومان(علیهم السلام) برای ما الگو و حجت است، در تعیین سن ازدواج نیز می توانیم سیره آن بزرگواران را به عنوان یك هنجار دینی در نظر بگیریم.

ما چه نُرم اجتماعی را ملاك قرار دهیم و چه سیره و عمل معصومان را، در هر دو صورت، سن ازدواج افزایش چشمگیری را نشان می دهد.به بیان دیگر،سن ازدواج تفاوت معناداری یافته است.

●عوامل مؤثر در افزایش سن ازدواج

مسئله مشكلات و موانع ازدواج از یك سو و آرزوها، ایده آل ها و تصویری كه دختران و پسران از آینده و زندگی مشترك خود دارند، از سوی دیگر، موجب گردیده كه جوانان به آسانی تن به ازدواج ندهند.

عوامل بسیاری در افزایش سن ازدواج جوانان مؤثرند كه برخی از آن ها واقعی و برخی دیگر ساخته و پرداخته خود ما می باشند. این عوامل عبارتند از:

۱. تحوّل در الگوهای رفتاری

در دهه های اخیر، تحوّل جدّی در الگوهای رفتاری خانواده ها به وجود آمده است. تغییر در الگوی مصرف، نوع پوشاك، مسكن، سطح انتظارات خانواده ها و توجه به آراسته بودن ظاهری موجب گردیده كه مفهوم زندگی به طور كلی دگرگون شود. امروزه «رفاه» از مهم ترین مسائلی است كه خانواده ها توجه بیشتری بدان مبذول می دارند. در حالی كه در ۴، ۵ دهه قبل مفهوم «رفاه» كمتر جایی در زندگی افراد داشت.

جوان در جستوجو و تلاش برای رسیدن به شكلی از زندگی است كه رهیافت واقعی جامعه است، اما از سوی دیگر، فرصت ها و امكانات مساوی برای دست یابی به این شرایط وجود ندارد. بسیاری از جوانان با این استدلال كه تأمین هزینه های عقد و عروسی، تهیه منزل و اسباب و لوازم زندگی بسیار سخت است و نمی توان از عهده مخارج آینده زندگی برآمد و آبرومند زندگی كرد، بر خلاف میل باطنی از ازدواج به موقع خودداری میورزند.

در پژوهشی كه به منظور بررسی نگرش دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشكی اهواز نسبت به ازدواج انجام شده، بیش از ۵۲% دختران تمایل به ازدواج از خود نشان داده اند، اما ۳/۲۵% از همین دانشجویان مشكلات مالی را از موانع ازدواج ذكر كرده اند.۱۱ تعداد این قبیل افراد نسبتاً زیاد است و شاید برخی، به ویژه پسران، ناچار می شوند تا پایان عمر مجرد زندگی كنند.

۲. ادامه تحصیلات و تحول موقعیت زنان

دومین عاملی كه موجب افزایش سن ازدواج شده، گرایش به ادامه تحصیلات در بین جوانان است. اغلب پسران و دختران علاقه دارند تحصیلات خود را تا لیسانس و بالاتر ادامه دهند. امروزه تلقّی و برداشت جوانان این است كه ازدواج فرصت ادامه تحصیل را از آنان سلب می نماید. به ویژه تحول موقعیت اجتماعی زنان و گرایش آن ها به تحصیلات عالی موجب شده كه سن ازدواج افزایش پیدا كند.۱۲ دختران چنین فكر می كنند كه بعد از ازدواج به دلیل مسئولیت همسری و یا مادری نمی توانند درس بخوانند. خانواده دختر و پسر نیز همین عقیده را دارند و غالباً حاضر نیستند درباره ازدواج فرزندانشان در حال تحصیل اقدام كنند.

۳. اعتقاد به داشتن زندگی آزاد

برخی بر این باورند كه ازدواج باعث ایجاد محدودیت در بسیاری از خواسته ها و نیازهای آنان می شود; از این رو، ترجیح می دهند به شكل مجرد و آزاد زندگی كنند. این گرایش نه تنها در بین پسران وجود دارد، بلكه برخی از دختران نیز ازدواج را نوعی محدودیت و موجب سلب آزادی های فردی خود می دانند.

شاید بیشتر افرادی كه ازدواج را عامل محدودكننده آزادی های فردی می دانند، فلسفه و حقیقت ازدواج را به خوبی درك نكرده و طرفدار آزادی به معنای غربی آن باشند، اما در این میان افرادی هم هستند كه با وجود گرایش مذهبی قوی، آسایش، آرامش، خودسازی و سیر و سلوك معنوی را در داشتن نوعی زندگی می دانند كه در آن قید و بندهای زناشویی و زندگی مشترك وجود نداشته باشد. برخی نیز فرزنددار شدن را مانع رشد اجتماعی مطلوب و كار و تحصیل خود می دانند، از این رو، حاضر نمی شوند ازدواج كنند.

۴. فراهم بودن زمینه ارضای نامشروع

به نظر می رسد بین افزایش سن ازدواج و انحرافات اخلاقی رابطه ای دو سویه برقرار باشد. برخی پژوهش ها نشان می دهند روابط آزاد بین دختر و پسر و امكان تمتُّع و ارضای جنسی، نیاز به ازدواج را در جوانان كم رنگ كرده است.در تحقیقی كه مشكلات و موانع ازدواج جوانان و به ویژه دختران مورد بررسی قرار گرفته، به این نكته اشاره شده كه برخی جوانان برای ارضای غرایز طبیعی خود به ارتباط با جنس مخالف بسنده می كنند و در نتیجه، وجود زمینه های انحرافی و روابط آزاد دختر و پسر را به عنوان یكی از عوامل افزایش سن ازدواج برشمرده است.۱۳ بنابراین، روابط آزاد دختر و پسر و امكان بهره گیری جنسی از طریق غیر ازدواج كه در عین حال، مسئولیت چندانی بر عهده فرد نمی گذارد، خود یكی از عوامل افزایش سن ازدواج است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.