شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

ارزشـیابی تحصـیلی


ارزشـیابی تحصـیلی

تحصیل و آموزش برای برآوردن اهداف مشخصی صورت می پذیرد اهداف تحصیلی و آموزشی زمانی تحقق می یابد که ابزارهای آن به درستی پیش بینی شده باشند و به درستی به کار گرفته شوند

تحصیل و آموزش برای برآوردن اهداف مشخصی صورت می‌پذیرد. اهداف تحصیلی و آموزشی زمانی تحقق می‌یابد که ابزارهای آن به درستی پیش‌بینی شده باشند و به درستی به کار گرفته شوند. ارزشیابی ابزاری مناسب و اثربخش برای فعلیت بخشیدن به اهداف آموزشی تلقی می‌شود که با به کارگیری ‌آن می‌توان میزان کارآیی برنامه‌ها و تحقق اهداف را سنجید و بر اساس آن برنامه را تقویت یا ترمیم نمود و یا احیاناً تغییر داد. اما ارزشیابی چیست؟ چه جایگاهی دارد؟ تقسیمات آن کدام است؟ با چه موانعی رو به رو است؟ و چگونه می‌توان مدلی از ارزشیابی را ارائه نمود که کارآمد و مؤثر باشد و بتواند برآورنده اهداف آموزشی و برآوردکننده میزان پیشرفت باشد؟

درباره مفهوم ارزشیابی اتفاق رأی وجود ندارد، چنانکه در بسیاری از مقولات علوم انسانی این عدم اتفاق، پدیده‌ای است که به پیچیده شدن مباحث و دشواریابی آن یا مجادلات دامنه‌دار وکم‌فایده دامن زده است. در هر صورت برخی از تعاریف عرضه شده را که مشهورترند برمی‌شمریم: اما قبلاً گفتن این نکته ضرورت دارد که برخی از تعاریف ارایه شده، ارزشیابی به معنای عام را بیان می‌دارد (تعاریف۱و۲) و برخی دیگر به صورت ضمنی یا صریح، ارزشیابی تحصیلی را مورد توجه قرار می‌دهد (تعاریف۳و۴). اما تعاریف ارائه شده:

۱) در کلی‌ترین سطح، ارزشیابی را به "سنجش شایستگی" تعریف کرده‌اند.

اما این تعریف کمک زیادی در فهم دقیق معنای ارزشیابی به دست نمی‌دهد؛ زیرا دریافت و تعیین معنای دقیق دو واژه سنجش و شایستگی به فهم خواننده واگذار شده است.

۲) بر اساس تعریف دیگر "فرآیند استفاده از اندازه‌گیری در تصمیم‌سازی را ارزشیابی" گویند؛ یعنی ارزشیابی بر دو پایه استوار است؛ اندازه‌گیری و تصمیم‌سازی، در واقع زمانی فرآیند آموزشی به انجام می‌رسد که از یک سو مبتنی بر داده‌ها و مشاهدات قابل اندازه‌گیری باشد و از سوی دیگر تصمیم‌ آموزشی بر آن مبتنی گردد.

۳) ارزشیابی عبارت است از "فرآیند تعیین میزان تغییرات در رفتارهایی که واقعاً صورت گرفته است" این تعریف بر دو مسأله اساسی تأکید دارد.

اول آنکه ارزشیابی باید رفتارهای فراگیر را اندازه‌گیری نماید؛ زیرا ایجاد تغییر در رفتارها مقصود هدف‌های آموزشی است.

دیگر آنکه ارزشیابی باید بیش از یکبار صورت گیرد؛ زیرا تغییر رفتارها در طول زمان میسر است و برای اندازه‌گیری آن به ارزشیابی مستمر نیاز است.

۴) ارزشیابی پیشرفت تحصیلی عبارت است از: "فرآیندی منظم برای تعیین و تشخیص میزان پیشرفت یادگیرندگان در رسیدن به هدف‌های آموزشی".

منظور از فرآیند منظم آن است که ارزشیابی باید طبق برنامه و روال منظم انجام گیرد از این رو مشاهدات بی‌نظم و ترتیب از رفتار فراگیران را نمی‌توان ارزشیابی نامید.

مقصود از گنجاندن "هدف‌های آموزشی" در تعریف، آن است که در ارزشیابی، هدف‌های ‌آموزشی حتماً باید از پیش تعیین شده باشند و ارزشیابی بر آن هدف‌ها مبتنی گردد.

به نظر می‌رسد که تعریف اخیر معطوف به ارزشیابی تحصیلی و کاربردی است! زیرا اولاً با آوردن قید منظم، فرآیند ارزشیابی قاعده‌مند، قانون‌پذیر و منضبط نشان داده شده است و ثانیاً با یادآوری هدف‌های آموزشی مشخص شده است که ارزشیابی باید پیگیر میزان پیشرفت هدف‌یابی باشد که در آموزش گنجانده شده است و امر آموزش برای تحقق آن هدف‌ها صورت می‌پذیرد.

● ضرورت ارزشیابی

آموزش بدون ارزشیابی و بازخورد، ‌امری عقیم و ناکامیاب است. معلمی که به جایگاه ارزشیابی، اعتقادی ندارد درس را برای آموختن فراگیران ارائه و بیان نمی‌کند، بلکه چون وظیفه‌ای بردوش او نهاده شده است، آن را انجام می‌دهد و به پیامدهای آن چندان نمی‌اندیشد. اما ارزشیابی، جانمایه و مرکز هرگونه تصمیم‌گیری آموزشی است؛ یعنی اطمینان از معنادار بودن یادگیری و برانگیختن فراگیران و انجام درست تدریس جز با ارزشیابی امکان‌پذیر نخواهد بود: از این رو تایلر معتقد است ارزشیابی مؤثرترین وسیله یادگیری است.

برخی ضرورت ارزشیابی را از منظر دیگری مورد توجه قرار داده‌اند:

الف) ارزشیابی برای استادان ضرورت دارد، زیرا استادان در برنامه‌ریزی تدریس و تصمیم‌گیری در جریان فعالیت‌های آموزشی به داشتن اطلاعات فراوان در زمینه آمادگی و پیشرفت تحصیلی فراگیران نیازمندند و ارزشیابی می‌تواند چنین اطلاعاتی را در اختیار آنان قرار دهد.

ب) ارزشیابی برای فراگیران نیز ضرورت دارد؛ زیرا در بهبود یادگیری آنان تأثیر مستقیم دارد. بنابراین اگر ارزشیابی به نحو مطلوب صورت پذیرد:

۱) برای یادگیری مؤثر دانشجویان ایجاد انگیزه می‌نماید.

۲) نارسایی یادگیری دانشجویان و جنبه‌های مثبت و منفی آن را نشان می‌دهد.

۳) اگر مستمر باشد، باعث مرور دائمی آموخته‌ها خواهد شد.

● تقسیمات ارزشیابی تحصیلی

ارزشیابی در یک تقسیم‌بندی کلی دو صورت دارد: مستمر و مقطعی.

۱) ارزشیابی مستمر بر آن نوع ارزشیابی اطلاق می‌شود که معلم و استاد به طور مستمر در کلاس انجام می‌دهد.

۲) ارزشیابی مقطعی عکس آن است و به هنگام امتحانات نهایی (پایانی) و کنکور انجام می‌گیرد.

ارزشیابی مستمر خود دارای تقسیماتی است که عبارتند از:

الف) ارزشیابی تشخیصی: این نوع ارزشیابی در جریان تدریس به کار می‌رود و برای تشخیص مشکل صورت می‌پذیرد. یعنی برای تشخیص این نکته که چرا فراگیران در یادگیری مشکل دارند.

ب) ارزشیابی مرحله‌ای: این نوع ارزشیابی نیز در جریان تدریس اتفاق می‌افتد و بدین منظور طراحی شده است که استاد تدریس خود را تنظیم و فراگیران را برای رسیدن به اهداف آموزشی کمک نماید. به عنوان نمونه تکلیف شبانه در مقاطع ابتدایی ابزاری برای ارزشیابی مرحله‌ای است.

ارزشیابی مستمرکه در طول سال تحصیلی انجام می‌گیرد، با نام ارزشیابی تکوینی نیز شناخته شده است.

ارزشیابی مقطعی نیز دو صورت مشخص دارد:

۱) ارزشیابی تعینی

این نوع ارزشیابی پیش از شروع تدریس انجام می‌شود، هدف از ارزشیابی تعیینی تطبیق فراگیران با آموزش ثمربخش است. تصمیم درباره اینکه آیا فراگیر زودتر وارد مقطعی خاص از تحصیل شده است یا نه، نمونه‌ای از ارزشیابی تعیینی است. برگزاری آزمون قبل از تعیین رشته دانشگاهی یا رشته تحصیلی- در دبیرستان- نوعی ارزشیابی تعیینی است که یافته‌ها و دانسته‌های قبلی فراگیر و میزان آن را تعیین می‌کند و مشخص می‌سازد که دانش‌آموز یا دانشجو در چه رشته‌ای می‌تواند تحصیل کند.

۲) ارزشیابی پایانی(مجموعی یا تراکمی)

این نوع ارزشیابی در پایان یک ترم، یک سال و یا یک دوره آموزشی انجام می‌شود و بدین منظور طراحی شده که مشخص سازد فراگیر تا چه حد هدف‌های درس را کسب کرده است و در جستجوی تعیین این موضوع است که یک بخش خاص از برنامه درسی تا چه حد در تعلیم و تربیت یک گروه خاص از فراگیران مفید و کمک‌کننده بوده است و بر اساس نتایج آن فراگیران طبقه‌بندی می‌شوند.

روشن است که ارزشیابی مقطعی نتایج مقطعی خواهد داشت. منظور از نتایج مقطعی آن است که یادگیری در سرتاسر جریان، مورد استفاده و بهره‌وری نیست و فقط در مقطع پایانی تحصیل، یا در مقطعی که تحصیل در رشته جدید آغاز می‌شود، مورد استفاده است. از این رو در تعلیم و تربیت بر ارزشیابی مستمر تأکید فراوان شده است. ارزشیابی پایانی بدون ارزشیابی مرحله‌ای (و یا حتی تشخیصی) سودمند نیست زیرا هدف ارزش‌سنجی، اصلاح کاستی‌ها، از بین بردن ضعف‌ها و تغییر و تکمیل روش‌های تدریس و شیوه‌های کنترل و اصلاح رفتار است لذا ارزشیابی باید به صورت مستمر و دائمی انجام پذیرد.

ارزشیابی پایانی با آنکه گریزناپذیر است، اما واجد عیوب و اشکالاتی است که اگر تنها بدان تکیه شود و از دیگر ارزشیابی‌ها غفلت گردد، فرآیند تدریس دچار اختلال می‌شود.

● عیوب ارزشیابی پایانی

۱) نمی‌توان از آن برای اصلاح روش آموزش بهره‌ برد؛ زیرا پس از پایان دوره آموزش صورت می‌پذیرد.

۲) نمی‌توان از آن برای رفع اشکالات یادگیری دانشجویان بهره گرفت.

۳) بیشتر با حافظه سر و کار دارد تا ظرفیت‌های خلاق شاگردان و غالباً به نتایج عینی منجر نمی‌گردد.

۴) عامل تصادف در موفقیت یا ناکامی ارزشیابی پایانی دخالت دارد.

۵) نمره‌گرایی یکی از مشکلات و عیوب ارزشیابی پایانی است که نه تنها سیستم آموزشی ما بلکه سراسر جهان را فرا گرفته است.

۶) ارزشیابی پایانی نمی‌تواند میزان تغییر رفتارها را سنجش نماید، چون تغییر رفتار در طول زمان انجام می‌پذیرد و برای بررسی آن به بیش از یکی دو بار ارزشیابی- ارزشیابی مستمر- نیاز است و مشخص است که ارزشیابی پایانی نمی‌تواند به خوبی تغییر رفتار را اندازه‌گیری و درباره فراگیر داوری نماید.

● ویژگی‌ها و بایسته‌های ارزشیابی

اگر چه ارزشیابی در فرآیند تعلیم و تربیت جایگاه و اعتبار ویژه‌ای دارد، لکن بدون توجه به ویژگی‌های ارزشیابی نمی‌توان تحقق اهداف آموزشی را انتظار برد.

▪ برخی از ویژگی‌های ارزشیابی

۱) ارزشیابی باید عادلانه باشد؛ یعنی شرایط انجام آن برای تمامی دانشجویان یکسان و برابر باشد. به عنوان نمونه استاد نباید در طرح پرسش و انجام ارزشیابی بین دانشجویان تبعیض قائل شود، مثلاً دانشجویی به پرسش بله یا خیری جواب دهد و دانشجوی دیگری بر اثبات مسأله عقلی برهان اقامه نماید.

۲) زمان ارزشیابی باید مناسب باشد چنانچه گفته شد، پایان دوره آموزشی زمان مناسبی برای ارزشیابی نیست. این بدان معنا نیست که ارزشیابی پایانی فروگذار شود، بلکه به آن معناست که ارزشیابی پایانی به دلیل موقعیت نامناسب کافی نیست و باید از دیگر انواع ارزشیابی- به ویژه ارزشیابی مرحله‌ای- استفاده نمود چنانکه برای ارزشیابی مرحله‌ای آخر وقت کلاس فرصت مناسبی نیست و باید در ابتدای کلاس ارزشیابی مرحله‌ای به عمل آید، زیرا هم ارتباط درس گذشته با درس جدید روشن می‌گردد و هم آنکه لحظات پایانی کلاس به دلیل خستگی حاصل از تدریس و تعلیم و تربیت نه برای شاگرد جذابیت دارد و نه برای استاد و نه می‌توان در آن فرصت ارزشیابی هدف‌داری را به انجام رسانید.

۳) روش‌های ارزشیابی باید برای همه قابل فهم باشد؛ ممکن است استادی بدون آنکه روش کنفرانس را برای دانشجویان تفهیم کرده باشد‌، یا نحوه ارزشیابی از طریق کنفرانس را شرح داده باشد، از دانشجویان به این شیوه ارزشیابی نماید. روشن است که در چنین صورت روش ارزشیابی برای همگان قابل فهم نیست.

۴) توانایی دانشجویان متوسط باید ملاک عمل قرار گیرد؛ یعنی افزون بر آنکه فعالیت‌ها، تکالیف و مقررات آموزشی و درسی باید با استعدادها، آمادگی بدنی، عقلی و ذهنی دانشجویان متناسب باشد، باید توانایی متوسط دانشجویان ملاک ارزشیابی واقع شود. مسلم است که در هر کلاس نخبگانی وجود دارند و ارزشیابی نباید توانمندی‌های خاص آنان را مورد توجه قرار دهد.

۵) مسایل اخلاقی باید در آن مورد عنایت واقع شود؛ به عنوان مثال:

ـ استاد نباید از دانشجویان خاص سؤال و ارزشیابی نماید؛ زیرا ممکن است نشانه نوعی تبعیض باشد که قطعاً با اخلاق منافات دارد.

ـ پرسش استاد نباید آمرانه باشد.

ـ از تحقیر و شرمنده ساختن دانشجو نزد هم کلاسی‌ها باید خودداری نمود زیرا ارزشیابی فقط برای آگاهی از چگونگی پیشرفت فراگیر انجام می‌شود و از مقایسه او با سایرین و ملامت و سرزنش وی باید خودداری شود. اگر ارزشیابی به عنوان وسیله‌ای برای تهدید شاگردان و برچسب زدن به افراد ضعیف مورد استفاده قرار گیرد، ارزش تربیتی خویش را از دست خواهد داد و این نوع ارزشیابی با اخلاق ناسازگار است.

۶) توجه به جو عاطفی ارزشیابی- حضور استاد در جلسه ارزشیابی پایانی، حضور قبل از آغاز جلسه امتحان و...- و نیز توجه به محیط مادی باید لحاظ شود.

● موانع و مشکلات ارزشیابی

موانعی برای انجام ارزشیابی مفروض یا موجود است که انجام آن را به تعویق یا تعطیل می‌کشاند. برخی از مهمترین موانع چنین است:

۱) عدم درک و تلقی درست از مفهوم ارزشیابی؛

در حقیقت مفهوم ارزشیابی - آنچنانکه شایسته است- در نظام تعلیم و تربیت ما فهم نشده است. عمدتاً تلقی مدیران آموزشی و معلمان از ارزشیابی، اجرای ارزشیابی پایانی و اعطای مدرک به فراگیران است؛ در حالی که یکی از اهداف ارزشیابی ارتقای سطح دانش شاگردان است و نه تنها اعطای مدارک به آنان.

۲) عدم سودبخشی ارزشیابی‌های جاری؛

ممکن است استادی از دانشجویان ارزشیابی نماید لکن به دلیل عدم رعایت قواعد ارزشیابی کار انجام شده سودبخش و ثمرآفرین نباشد و از این رو استاد و دانشجو انجام پیوسته و دوباره آن را لغو و بی‌اثر تشخیص دهد. نکته قابل عنایت آن است که ارزشیابی باید قاعده‌مند باشد و در صورت رعایت قواعد آن مفید و نتیجه‌بخش خواهد بود. افزون بر این، ارزشیابی نیز همانند تدریس جریانی مستمر است و چنانچه تدریس استاد ثمربخش نباشد، از آن دست نمی‌شوید، بنابراین با عدم نتیجه‌گیری نباید از ارزشیابی غفلت ورزید.

۳) نبود سیستم مناسب برای ارزشیابی و عدم کنترل و نظارت در انجام آن؛

مقصود آن است که استادان از سیستم مناسب ارزشیابی آگاهی ندارند و اگر بر آن آگاهند هیچ مرکزی کنترل‌کننده جریان ارزشیابی نیست از این رو باید راهبردهای ارزشیابی برای همه استادان اشاعه و نشر شود. برخی به اشتباه مفهوم ارزشیابی را با تست‌های کتبی مترادف می‌یابند از این رو باید شیوه‌ها و مدل‌های متفاوت ارزشیابی برای اساتید تشریح شود و خود راهبردها نیز مورد بازبینی و ارزشیابی قرار گیرد.

۴) محدودیت‌های زمانی؛ ممکن است استادی کمبود وقت را علت موجه عدم ارزشیابی تلقی کند، اما یادآوری دو نکته سودمند است:

الف) کیفیت تدریس مهمتر از کمیت آن است و با ارزشیابی مستمر کیفیت بهبود می‌یابد.

ب) استاد می‌تواند با اعمال مدیریت در وقت و تقسیم زمان به واحدهای کوچک‌تر و با طرحی از پیش تعیین شده، اهداف خویش از جمله ارزشیابی را به خوبی به پیش ببرد.

۵) حجم گسترده دروس و تعداد بالای دانشجویان، یکی از دلایل سهل‌انگاری در ارزشیابی عنوان می‌شود. اما باید توجه داشت که هرگز از استاد خواسته نمی‌شود که در یک جلسه همه دانشجویان را مورد ارزشیابی قرار دهد و این چنین است که می‌تواند با تکرار و توالی ارزشیابی در جلسات مختلف هم روند ارزشیابی را سرعت بخشد و هم با ارزشیابی انجام شده دانشجویان را آماده فراگیری درس جدید کند البته ممکن است تعداد واحدهای درسی استاد و بی‌حوصلگی وی نیز در عدم اهتمام به ارزشیابی مؤثر باشد.

۶) مغایرت روش‌های ارزشیابی استادان با یکدیگر؛ ممکن است دو نفر از استادان، درس واحدی را تدریس نمایند، اما برای برقراری آزمون و انجام ارزشیابی دو روش جداگانه داشته باشند که این می‌تواند به سردرگمی فراگیران نیز منجر شود.

۷) مشکلات دیگری مانند نمره‌گرایی، مقایسه فراگیران با یکدیگر، ارتباط ارزشیابی با بخت و شانس و اموری از این دست پاره‌ای دیگر از مشکلات مربوط به ارزشیابی است.

● راهکارها

برای رفع موانع ارزشیابی این راهکارها پیشنهاد می‌شود:

۱) تبیین ضرورت ارزشیابی و اشاعه راهبردهای آن برای تمامی معلمان و استادان؛

۲) کنترل عملکرد اساتید و نظارت بر ارزشیابی؛

۳) یادداشت تجربه‌های ارزشیابی، مشکلات، عیوب و راهبردها؛ شاید مدیریت آموزشی واحد بتواند با مطالعه بر این یادداشت‌ها، به راهبردی یکسان دست یابد و از تجارب استادان بهره برد و سیستم کار آمد و هماهنگی را برای ارزشیابی به کار گیرد.

۴) به کارگیری شیوه‌های متفاوت ارزشیابی و گذر از شکل سنتی آن؛ به عنوان نمونه استاد می‌تواند برای ارزشیابی مرحله‌ای یکی از شیوه‌های زیر را برگزیند.

الف) با آزمون کتبی دانشجویان را ارزشیابی نماید؛ مثلاً ۲ سؤال از درس پیش طرح کند و از آنان بخواهد ظرف مدت معین به آنها پاسخ دهند. در این شیوه از همه ارزشیابی می‌شود. اگر چه این ارزشیابی با مشکلاتی همراه است.

ب) از چند نفر در هر جلسه به صورت شفاهی سؤال و ارزشیابی نماید.

ج) با تشکیل کنفرانس از دانشجویی بخواهد که درس پیش را مرور و ارزیابی کند.

د) در کلاس سؤالی طرح کند و از دانشجویان بخواهد به ارائه پاسخ‌ بپردازند. این سؤال برای کل کلاس طرح می‌شود لذا همگان در پاسخ‌گویی مشارکت می‌ورزند.

ه‍) از دانشجویان بخواهد بانک سؤال تهیه کنند؛ یعنی از درس گذشته سؤال طرح کنند و پاسخ‌ها را از کتاب استخراج نمایند و در جلسه بعد به استاد تحویل دهند.

و) چند پرسش کتبی در کلاس طرح کند و از دانشجویان بخواهد که به آنها پاسخ دهند و در جلسه بعد همراه بیاورند.

ز) روش‌های دیگری که استادان بنابر تجارب خویش می‌توانند برای ارزشیابی به کارگیرند.

http://www.maarefmags.com