پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
سپردن کودکان به مادربزرگ ها و پدربزرگ ها خوب یا بد
در زندگی پر از مشغله امروز، بسیاری از والدین، بهخصوص والدین جوان، فرصت کافی برای گذراندن وقت با کودک خود ندارند. بسیاری از خانمها شاغل یا دانشجو هستند یا در کلاسهایی شرکت میکنند که نمیتوانند فرزندشان را همراه خود ببرند. آقایان هم که تکلیفشان مشخص است: کار و کار. گاهی حتی قبل از اینکه کودک بیدار شود از خانه بیرون میروند و زمان خواب کودک از کار برمیگردند. در طول روز، شاید حتی فرزند خود را نبینند. میماند فقط روزهای تعطیل که هزار و یک کار دیگر هم برای انجام دادن دارند. حتی پدرانی که فرصت بیشتری دارند هم باز به طور معمول نمیتوانند بیش از نیمی از روز را با فرزند خود باشند. اما کودکان همچنان به توجه و مراقبت نیاز دارند. نیازهای آنها چندان با رشد و تغییر اجتماع تغییر نکرده است. کودک همچنان نیاز دارد کسی باشد که به او غذا بدهد، مراقب سلامتی او باشد، در برابر خطرات احتمالی از او محافظت کند، با او وقت بگذراند، برایش کتاب بخواند، با او بازی کند و جواب پرسشهای بیپایانش را بدهد. اما در زندگی امروز، از یک طرف والدین بسیار درگیر و مشغولند و از طرف دیگر، سبک زندگی جدید مانند گذشته نیست که اقوام و خویشاوندان در نزدیکی هم و حتی در یک خانه بودند و همیشه اطراف کودک پر از افرادی بود که میتوانستند از او مراقبت کنند. پس چه باید کرد؟
کدام راهحل موثرتر و عملیتر است؟
والدین گزینههای متفاوتی برای حل کردن این تعارض، یعنی نیاز کودک به اینکه برایش وقت بگذارند از یک طرف و وقت نداشتن والدین از طرف دیگر، پیش روی خود میبینند.
۱. هماهنگی زمان کار والدین
برخی کار خود را به نحوی تنظیم میکنند که در هر ساعت دستکم یکی از والدین در کنار کودک حضور داشته باشد.
۲. کارهای پارهوقت و مهد کودک
برخی با انتخاب کارهای نیمهوقت، ساعتهایی از روز کودک را به مهد کودکها یا خانههای بازی میسپارند و بقیهی روز خودشان از او مراقبت میکنند.
۳. پرستار
برخی دیگر پرستار انتخاب میکنند. پرستار میتواند زمان بیشتری با کودک بگذراند، حتی در خانه هم از او مراقبت کند و در همهی ساعات شبانهروز در اختیار والدین باشد. به علاوه، ممکن است تحصیلات مرتبط خوبی داشته باشد یا تجربهاش در نگهداری از کودک از والدین بیشتر باشد. اما انتخاب یک پرستار خوب اصلاً کار سادهای نیست. وارد کردن یک غریبه به زندگی، آن هم غریبهای که او را نمیشناسی و سپردن فرزند عزیزت به او، انتخاب سختی است. به علاوه، پرستار گرفتن پرهزینه هم هست.
۴. مادربزرگها و پدربزرگها
در این بین، بسیاری به والدین خود مراجعه میکنند و فرزندان خود را به دست مادربزرگها و پدربزرگها میسپارند. چه کسی نزدیکتر و شناختهشدهتر از پدر و مادر خود آدم؟ آنها که دلسوز هم هستند و نوهشان را خیلی دوست دارند. در نگاه اول، مادربزرگ و پدربزرگ بهترین گزینه برای نگهداری از کودکان هستند. البته قطعاً این کار فوایدی چند جانبه دارد.
مادربزرگ و پدربزرگ؛ آغوشی گرم، مهربان و دلسوز و البته بدون هزینه
وقتی مادربزرگ و پدربزرگ از نوهها نگهداری میکنند، خیال والدین بابت بسیاری از موارد راحت است. میدانند که آنها بهترینها را برای نوهی خود میخواهند، به اندازهی والدین برای نوهها نگران هستند و از آنها به خوبی مراقبت میکنند. تازه هزینههای گرفتن پرستار را که ندارند هیچ، ممکن است در مواردی با کمکها و خریدهای خود، هزینههای خانواده را پایینتر هم بیاورند. اما در این میان، نکاتی وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود.
● ردپای گذر سن
مادربزرگها و پدربزرگها معمولاً سن بالایی دارند. اگر میخواهید فرزند خود را به آنها بسپارید، سن آنها را به خاطر داشته باشید و میزان توانمندیهای آنها را بسنجید. فرزندان در بسیاری از موارد، تصویری از والدین خود دارند که خیلی واقعبینانه نیست. برای آنها پدر و مادرشان همان پدر و مادر قوی که از دوران کودکی و نوجوانی خود در ذهن دارند، باقی ماندهاند که روزگاری به خوبی از عهدهی مراقبت و تربیت آنها برآمدهاند و برای همین، فکر میکنند لابد الان هم میتوانند به همان خوبی از نوهی خود نگهداری کنند.
اما واقعیت این است که وقتی سن بالا میرود، آستانهی تحمل در بعضی موارد پایین میآید. سر و صدا میتواند خیلی بیشتر از قبل کلافه کند. مدت زمانی که میتوانند کار کنند کمتر میشود و نیاز به زمانهای استراحت بیشتری دارند. آسیبپذیرتر هم میشوند. نمیتوانند مثل قدیم روی پلهها دنبال کودک بدوند و اگر ناگهان زمین بخورند، آسیبی که میبینند بیشتر از قبل خواهد بود و دورهی نقاهت و بهبودی هم خیلی طولانیتر خواهد بود. آنها نیاز دارند از زندگی خود لذت ببرند. البته حضور نوهها بسیار دوستداشتنی است، اما اگر مسئولیت زیادی به گردن داشته باشند، فرصت کمی برای خودشان باقی میماند.
● مراقب مادربزرگها و پدربزرگها هم باشید
پس اگر همهی موارد را سنجیدید و به این نتیجه رسیدید که بهترین گزینه برای نگهداری از فرزندتان، مادربزرگ و پدربزرگ هستند، واقعبینانه توانمندیها و ضعفهای آنها را ببینید. شاید به شما نه نگویند، اما زمان استراحت، برنامه معمول زندگی و زمانهایی را که لازم دارند برای خودشان وقت بگذارند هم در نظر بگیرید. به آنها فرصت بدهید نگهداری از نوههای خود را کاری لذتبخش ببینند، نه وظیفهای طاقتفرسا که در برابر آن، چارهی دیگری برایشان باقی نمانده است.
گذاشتن فرزندان نزد پدربزرگ و مادربزرگ چه تاثیری روی کودک خواهد داشت؟
● فاصلهی نسلها
والدین، فرزندان و پدربزرگ و مادربزرگ به سه نسل متفاوت تعلق دارند. یادتان هست چقدر با والدین خود اختلاف نظر و عقیده داشتید؟ حالا این فاصله به اندازهی یک نسل با نوهها بیشتر میشود. والدین امروزی بهخصوص دوست دارند فرزند خود را مطابق روشهایی بزرگ کنند که فکر میکنند درستتر از روش والدینشان است. آنها از کتابهای آموزشی، کلاسهای گروهی، جلسات پرسش و پاسخ و جلسات مشاوره تخصصی استفاده میکنند تا روشهای بهتری برای فرزندپروری بیاموزند. اما تغییر روشی که سالیان سال، مادربزرگ و پدربزرگ فرزندان خود را با آن بزرگ کردهاند کار سادهای نیست. میتوان برای آنها توضیح داد البته، اما اگر هم بپذیرند، باز در عصبانیت یا حتی وقتی احساساتی میشوند، مثل هر انسان دیگری به روشی برمیگردند که بیشتر در وجود و ذهنشان نهادینه شده است.
● دنیای مدرن و فناوریها
کودکان امروز از رایانه و اینترنت سر در میآورند و انواع و اقسام بازیهای رایانهای را میبینند و بازی میکنند. کارتونهایی میبینند که با کارتونهای زمان والدینشان متفاوت است. به واسطهی قرار گرفتن در دنیایی رو به پیشرفت و غنی از اطلاعات، سریعتر از بچههای نسل قبل رشد میکنند و میتوانند باهوشتر و خلاقتر باشند. همه این تفاوتها، سبک فرزندپروری متفاوتی میطلبد. از سوی دیگر، برخی از این تغییرات میتواند برای پدربزرگ و مادربزرگها پذیرفتنی نباشند. البته هستند مادربزرگها و پدربزرگهایی که به خوبی کار کردن با رایانه را یاد گرفتهاند و بازیهای رایانهای را میشناسند، اما باز نگاه آنها و سبک زندگیشان با کودکی که از وقتی چشم باز کرده دنیا را اینطور دیده است، متفاوت خواهد بود. از یک طرف، هماهنگ شدن مادربزرگها و پدربزرگها با این دنیای به سرعت در حال تغییر میتواند سخت باشد و از طرف دیگر، کودک برای مواجه شدن با این دنیای بیانتهای اطلاعات گوناگون، نیاز به راهنماییهای موثر و بهموقع و نظارت کافی دارد که از عهدهی کسانی برمیآید که شناخت خوبی از انواع و اقسام رسانهها، وبسایتها، امکانات اینترنت و تبلت داشته باشند.
● اختلاف روشها و سردرگمی بچهها
یکی از مسائلی که در خانوادههایی که نوهها نزد پدربزرگ و مادربزرگها میمانند بسیار متداول است تفاوت روشهای والدین و پدربزرگ و مادربزرگ است. در این شرایط، گاه بچهها گیج میشوند و نمیدانند بالاخره چه کار کنند. کودکان بهخصوص در سنین قبل از دبستان، با سرعت و شدت در حال جمعآوری اطلاعات در مورد زندگی هستند. قوانین زندگی را کشف میکنند و برای خود نقشهای از زندگی و آدمها در ذهن میسازند. اینکه چه رفتاری صحیح است و چه رفتاری غلط، چه محدودیتهایی در زندگی انسان وجود دارد، چه چیزهایی ارزش است و چه چیزهایی پسندیده نیست، حتی اینکه خودشان چقدر ارزشمندند، عزت نفس و اعتماد به نفسشان، اینکه بهترین راه برای رسیدن به خواستهها کدام است، احساسات چه معنایی دارند، چطور باید با دیگران رفتار کرد، سر میز با چه آدابی باید غذا خورد و خلاصه، پایههای همهی آنچه زندگی را میسازد در این سن میآموزند. وقتی بین والدین و مادربزرگ و پدربزرگ در هریک از این موارد اختلافنظر وجود داشته باشد، ممکن است باعث شود که کودک دچار گیجی و سردرگمی شود. نمیداند بالاخره اجازه دارد سر خوراکیهای یخچال برود یا نه، درست است که به غریبهها سلام کند یا نه.
این شرایط میتواند روی شکلگیری عزت نفس و اعتماد به نفس کودک، درونی شدن ارزشها و رفتارهای صحیح تاثیر بگذارد. بنابراین، یک بحث بسیار مهم در این زمینه هماهنگ شدن والدین با پدربزرگ و مادربزرگ، دستکم در مورد موضوعات مهم است. اگر قرار است قوانینی وضع شود، بهتر است در خانهی خودتان و والدینتان یکی باشند. بهترین کار این است که چندین بار با صبر و حوصله و البته جدی، با پدربزرگ و مادربزرگی که قرار است از فرزندتان نگهداری کنند جلساتی داشته باشید و با هم صحبت کنید. در مورد مسائل و قوانین مهم به توافق برسید. نظر آنها را بشنوید. البته قرار نیست در همهی موارد شما آنها را تغییر بدهید. اگر میخواهید وظیفهای به این سنگینی را به آنها محول کنید، باید در مواردی هم پذیرا باشید و شما با آنها هماهنگ شوید.
● دلبستگی و مادربزرگها و پدربزرگها
کودکان به یک یا گاهی دو نفر از بزرگسالان اطراف خود دلبسته میشوند. معمولاً این فرد مادر است. دلبستگی و نوع رفتار فردی که کودک به او دلبسته میشود تا آخر عمر روی زندگی کودک موثر خواهد بود. کودک که به فردی دلبسته میشود که همیشه هست، هر وقت اعلام نیاز میکنند به نیازش پاسخ میدهد، از او مراقبت میکند و به او احساس امنیت میدهد، پذیرا و گرم است و به او میفهماند که در هر شرایطی، بدون هیچ قید و شرطی او را دوست دارد، حتی اگر رفتار او را نپذیرد، یاد میگیرد که دوست داشته شدن میتواند بدون شرط باشد. احساس امنیت میکند و در رابطههای مهم دوران بزرگسالی خود نیز این احساس امنیت را خواهد داشت و طبیعتاً زندگی شادتری تجربه خواهد کرد.
اما کودکانی که مراقب ثابتی ندارند، با روشهای مختلفی با رفتار آنها برخورد میشود و یا احساس پذیرفته بودن در هر شرایطی را تجربه نمیکنند چنین احساس امنیتی ندارند. آنها فکر میکنند تنها در شرایط خاصی مقبول و دوستداشتنی خواهند بود،. به همین دلیل هم شروع به رفتارهایی برای حفاظت از خود در برابر این دنیای ناامن میکنند. این کودکان در بزرگسالی و بهخصوص در روابط نزدیک خود، مشکلات زیادی خواهند داشت.
بهترین حالت این است که کودک بهخصوص در دو سال اول با مادرش باشد که بتواند به او دلبسته شود. البته رفتار مادر در ایجاد دلبستگی خوب و سالم و امن بسیار موثر خواهد بود. تنها حضور مادر به این معنا نیست که دیگر مشکلی وجود ندارد. اما قطعاً دائم تغییر دادن شیوهی زندگی کودک، بهخصوص در سالهای اول، باعث آزار او خواهد شد. پس اگر هم ناچارید او را نزد کسی بگذارید، سعی کنید همیشه یک فرد ثابت باشد. همچنین، اگر میخواهید مادربزرگش از او در مواقعی که نیستید نگهداری کند، از همان ابتدا تقسیمبندی زمانی مشخصی داشته باشید تا برای کودک قابل پیشبینی باشد.
● خطر از دست دادن فردی که کودک به او دلبسته است
از دست دادن فردی عزیز بسیار سخت و پر از استرس است. برای کودکان هم همینطور است، حتی اگر واکنشی که نشان میدهند شبیه به بزرگسالان نباشد. اگر کودک تنها به مادربزرگ یا پدربزرگش دلبسته باشد و آنها سن بالا یا بیماری خاصی داشته باشند، خطری که کودک را تهدید میکند از دست دادن آنها در سن کم است. از دست دادن فردی که به او دلبسته است برای کودک ضربهی بزرگی به حساب میآید. بنابراین، هرچند فکر کردن به این موضوع بسیار ناراحتکننده و دردآور است، سعی کنید واقعبین باشید و در صورت وجود شرایطی که این خطر را بالا میبرند، دستکم به کودک این فرصت را بدهید که به فرد دیگری، بهخصوص پدر یا مادر خودش هم دلبسته شود، تا بتواند از عهدهی استرس از دست دادن فرد مورد دلبستگیاش، تاب بیاورد.
معصومه جوادی نسب
آلا پاکنیا
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوان
ماهنامه سپیده دانایی شماره ۵۷
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست