دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
پول چیست
![پول چیست](/web/imgs/16/138/omfl81.jpeg)
استیون هورویتز، استاد اقتصاد دانشگاه سنت لاورنس در کنتون نیویورک و محقق ارشد موسسه مرکتوس آرلینگتون ویرجینیا است. او مولف دو کتاب است: «پایههای خرد و اقتصاد کلان: یک دیدگاه اتریشی» و «تکامل پولی، بانکداری آزاد و نظم اقتصادی». وی همچنین آثار زیادی را در باب اقتصاد مکتب اتریشی، اقتصاد سیاسیهایک، تئوری و تاریخ پولی نگاشته است.
کارهای او در نشریههای حرفهای چون History of Political Economy، Southern Economic Journal و The Cambridge Journal of Economics چاپ شدهاند. او PhD خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه جورج میسون و مدرک کارشناسیاش در اقتصاد و فلسفه از دانشگاه میشیگان دریافت کرده است.
پول نهاد انسانی است که به قدری در زندگی ما حاضر و آشکار است که اغلب لزومی به فراپشت نگریستن و درک چگونگی و چرایی وجود آن نمیبینیم. به هر حال، وقتی بهاین فکر میکنیم که یک مشتری وارد مغازهای میشود، یک کاغذ با مقداری جوهر روی آن را به فروشنده میدهد، یا تنها چند بایت اطلاعات را توسط کامپیوتر انتقال میدهد و در عوض با اجناسی که ارزشی بسیار بیشتر از یک تکه کاغذ و کمی جوهر یا چند بایت ناقابل دارند از مغازه خارج میشود، بسیار عجیب به نظر میرسد. چگونه ما همه درگیراین شبکه گسترده اعتماد به نام مبادله پولی شدهایم؟ دقیقا چه چیزی باعث تبدیل یک چیز به پول میشود و پول چه نقشی در اقتصاد، ایجاد رشد اقتصادی و حفظ آزادی اقتصادی دارد؟
پول مانند بسیاری از نهادهای اقتصادی دیگر، نتیجه طراحی انسان نیست. هیچ کس پول را اختراع نکرده است. بلکه پول مثالی کلاسیک از نظم خودجوش یا برنامهریزی نشده است.
قبل از به وجود آمدن سیستم مبادله پولی، مردم مجبور بودند در قبال کالاها و خدمات مورد نیازشان، کالاها یا خدمات تولیدی خود را به طرف دیگر مبادله ارائه دهند. ولی مشکلی که متوجه یک اقتصاد تهاتری میباشد این است که برای یک فرد پیدا کردن کسی که هم کالای مورد نیاز او را داشته باشد و هم فرد دیگر کالای تولیدی او را نیاز داشته باشد بسیار سخت است. بنابراین مردم در مقابلاین دشواری در مبادله، کالاهایی را که فکر میکردند دیگران بیشتر به آنها نیاز دارند نگاه میداشتند تا فرآیند مبادله را برای خود سادهتر سازند.
این نوع از مبادله که آن را «مبادله غیرمستقیم» میگویند (مثلا مبادله تخممرغ با ذرت و مبادله ذرت با گوشت) در مقایسه با مبادله مستقیم یک مرحله بیشتر دارد، ولی فرآیند مبادله را آسانتر میسازد. کم کم مردم متوجه شدند که برخی کالاها نقش کالای واسطه را بهترایفا میکنند. با گذشت زمان این مبادلات غیرمستقیم به یک یا دو کالای واسطه خاص منتهی شدند و این گونه پول به وجود آمد. بهاین دلیل است که پول معمولا به عنوان واسطهای معتبر برای مبادله تعریف میشود. اینکه چه کالاهایی بهتر از دیگر کالاها به عنوان کالای واسطه عمل میکردند بسته به نوع فرهنگ آن جامعه بود برخی جوامع چیزهایی مثل گوش ماهی، سنگ یا حتی احشام را انتخاب کردند ولی فلزات با ارزش بهاین دلیل تبدیل به استاندارد شدند که خود ارزش کالایی بالایی داشتند و دیگر اینکه قابلیت به راحتی تقسیم شدن و ماندگاری طولانی داشتند.
معنای استفاده از پول این است که دیگر نیاز نیست نگران پیدا کردن فرد دیگری باشیم که هم کالای ما را نیاز داشته باشد و هم ما کالای او را نیاز داشته باشیم تا مبادله بتواند شکل گیرد. ما فقط باید کسی را پیدا کنیم که کالای مورد نیاز ما را داشته باشد؛ چرا که میدانیم که او در ازای فروش کالای خود پول را قبول خواهد کرد. بدین ترتیب، پول مبادله را برای مردم بسیار آسانتر میکند و این عامل نیز با ممکن ساختن به دست آوردن کالاها برای کسانی که بیشترین ارزش را برای آن قائلاند باعث افزایش رفاه اقتصادی میشود.
یکی از نتایجی که نگاه به پول از منظر یک نظم خودجوش به دست میدهد این است که دولت نمیتواند هر آنچه را که خود تصمیم میگیرد به عنوان پول معرفی کند. پول چیزی است که کار «پول» را انجام دهد؛ یعنی هر چیزی که مبادله گران در بازارها بر سر آن به عنوان کالای واسطه توافق داشته باشند. حتی زمانی که دولت «پول اجباری» پولی که آنها با استفاده از اجبار قانون آن را به عنوان پول معرفی میکنند - را به وجود میآورد مجبور است به نوعی آن را به پول متداولی که در بازار مرسوم است مرتبط سازد. پول همیشه باید نوعی رابطه (معاصر یا تاریخی) با کالایی که مردم آن را به عنوان کالای واسطه در مبادلات انتخاب کردهاند، داشته باشد.
مهمترین نتیجه پول این است که استفاده از آن، این امر را ممکن میسازد که هر کالا یا خدماتی، یک قیمت خاص در واحد آن پول داشته باشد. وقتی همه قیمتها در یک کشور بر اساس واحد پول ملی آن کشور مشخص باشد، مقایسه ارزش آن کالاها با یکدیگر بسیار آسان خواهد بود. عمل مبادله پول در قبال کالاهای دیگر نوعی از مراوده است که به موجب آن قیمتهایی که از این مبادلات به وجود میآیند میتوانند به عنوان نشانههایی از ارزشاین کالاها برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان عمل نمایند. وقتی قیمتها در قالب پول در میآیند، مصرفکنندگان میتوانند بودجه خود را تنظیم کنند و ارجحیت انتخابهای متفاوت خود بر یکدیگر را تشخیص دهند و شاید مهمتر از آن، اینکه تولیدکنندگان میتوانند تشخیص دهند که تولید چه کالاهایی میتواند سود بیشتری داشته باشد و همچنین میتوانند بر اساس سود و ضرری که داشتهاند تشخیص دهند که آیا انتخابهای گذشته شان درست بوده است یا نه.
پول این امکان را به تولیدکنندگان و مصرفکنندگان میدهد تا بتوانند به محاسبات اقتصادی بپردازند، چیزی که بدون آن رشد اقتصادی امکانناپذیر خواهد بود. هر چه استفاده از پول در یک اقتصاد گستردهتر باشد، افزایش رفاه کسانی که نقشی در آن سیستم به عهده دارند آسانتر صورت خواهد پذیرفت. پول در ابتدا توسط فعالان خصوصی به وجود آمد. پول در ابتدا به صورت سکههای طلا به وجود آمد که در اصل توسط ضرابان خصوصی تولید و توسط زرگرها ذخیره میشد. ولی دولت به زودی متوجه شد که آنها میتوانند با دستکاری کردن در فرآیند تولید سکه، سود نامشروع به دست آورند، مخصوصا اگر آن را برای خرید کالاها و خدمات برای پادشاه یا ملکه مصرف کنند.
پول کاغذی نیز هنگامی که بانکها متوجه شدند میتوانند در قبال طلای مشتریان شان به آنها رسید کاغذی دهند و آن رسیدهای کاغذی خود میتوانند در بازار مبادله شوند، توسط بانکهای خصوصی به وجود آمد. تا زمانی که بانکها ملزم به معاوضه رسیدهای کاغذی با طلا بودنداین سیستم به خوبی کار میکرد. بااین حال، اینجا نیز دولت به زودی دریافت که میتواند با دخالت در این پروسه یا با به وجود آوردن انحصار در تولید پول، میتواند ازاین پول برای به دست آوردن منابع استفاده کند. سیستم بانک مرکزی که ما امروز شاهد حضور آن در تمامی کشورها هستیم نه به دلیل شکست پول خصوصی بلکه به دلیل خواست دولت برای به کنترل در آوردن تولید پول به وجود آمده است.
بدین ترتیب دولتها میتوانند بدون افزایش مالیات برنامهها و فعالیتهای خود را مانند فعالیتهای نظامی تامین مالی کنند.
در یک اقتصاد مدرن، انواع متنوعی از ابزارهای مالی به عنوان پول یا جانشین پول استفاده میشوند. ما هنوز از اسکناسها و سکهها استفاده میکنیم در حالی که جانشینهای جدیدی مانند چک نیز به وجود آمدهاند. چکها راهی برای دسترسی به حسابهای افراد در بانکها هستند. به جای برداشت پول در هر باری که به آن نیاز داریم، چکها و کارتهای اعتباری راهی برای ابلاغ دستوری به بانک مبنی بر انتقال مبلغ مشخصی پول از حساب یک فرد به حساب فردی دیگر است. در مقابل کارتهای اعتباری از لحاظ فنی نه نوعی پول بلکه خطوط ناامنی از اعتبار هستند. در واقع به هر حال کارتهای اعتباری نیازمند پرداخت پولاند حال این پرداخت میتواند به هر صورتی انجام پذیرد.
ابزارهای مالی دیگر نیز میتوانند با قادر ساختن افراد برای صدور چک از محل آنها به عنوان پول مورد استفاده قرار گیرند. یک مثال خوب میتواند وجوه متقابل پول (Money Market Mutual Funds) باشد، جایی که پساندازهای کم افراد توسط بانک جمع آوری شده و بانک با پرداخت ذرهای بهره کمتر به مشتریانش از محلاین سپردهها به خرید ابزارهای مالی میپردازد. بسیاری ازاین سپردهها این اجازه را به صاحبانشان میدهند که چکهایی معمولا با حداقل مبلغ بالایی بنویسند واین چکها دستوری به بانک برای فروش مقداری از سپردههای آنها برای پرداخت به بانک کسی که چک به نامش صادر شده است، میباشد.
امروزه وظیفه بانکهای مرکزی این است که با دانستن میزان پول عرضه شده، اقداماتی را انجام دهند تا این میزان را به اندازه درست و در زمان درست به وجود آورند. بدین ترتیب آنها میتوانند از به وجود آمدن تورم جلوگیری کنند. اگر بانک مرکزی بیش از حد پول به وجود آورد مردم با افزایش مخارج خود باعث افزایش مصنوعی قیمت آن کالا میشوند. تورم نه تنها باعث کاهش ارزش پول (و ارزش داراییهای مالی افراد مانند حسابهای پسانداز که بر اساس این پول تعریف شدهاند)، بلکه باعث نارسایی در نقش اساسی قیمتها یعنی فرستادن سیگنال برای فروشندهها و مصرفکنندهها میگردد؛ چرا که حال قسمتی از قیمت کالاها نه برخواسته از ارزش واقعی آنها بلکه در اثر تورم به وجود آمده است. تورم مداوم باعث کاهش رشد اقتصادی میگردد و حتی میتواند با دشوارتر ساختن تشخیص سیگنال قیمتها برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، آغازی برای یک رکود اقتصادی باشد. تورم جدی و بیش از حد به راحتی میتواند با از ارزش انداختن پول یک کشور، اقتصاد آن را به کلی نابود سازد.
چنین وضعیتی یکی از نقشهای اساسی پول را نشان میدهد: پول در جامعه مبادله، قرارداد و رضایت داوطلبانه افراد را امکانپذیر میسازد. وقتی پول از بین برود، توانایی ما نیز درایجاد روابط متقابل بر اساس مبادله از بین میرود و بدین ترتیب زور و تحمیل به عنوان تنها راه برای ایجاد رابطه میان افراد باقی میماند. بااین دیدگاه، پول نه تنها نماد آزادی است بلکه یکی از نهادهای بنیادی آن است. پول نه تنها این امکان را به ما میدهد تا کار و زحمت خود را به هر کالایی که نیاز داریم تبدیل کنیم بلکه این امکان را در جامعه به وجود میآورد تا افراد به صورت داوطلبانه و نیازهای متقابل، آزادانه و نه تحت زور و تحمیل در آن زندگی کنند. بنابراین میتوان گفت پول زندگی متمدنتر و انسانیتری را برای ما امکانپذیر میسازد.
استاد: استیون هورویتز
مترجم: حسن افروزی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست