پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
جان مك كواری John Macquary

متاله، فیلسوف دین و اندیشمند بریتانیایی در ۱۹۱۹ در رنفرو، غرب اسكاتلند، به دنیا آمد. در سالهای ۶۲ ـ ۱۹۵۳ استاد الهیات در دانشگاه گلاسكو و در سالهای ۷۰ ـ ۱۹۶۲ استاد الهیات در مدرسه علوم دینی نیویورك بود و در سالهای ۸۶ ـ ۱۹۷۰ نیز در دانشگاه آكسفورد به تدریس الهیات نظاممند اشتغال داشت. برخی از آثار وی عبارتند از: مبانی الهیات مسیحی (۱۹۶۶)، تفكر دینی در قرن بیستم(۱۹۶۳) (که به فارسی ترجمه و منتشر شده است)، یك الهیات اگزیستانسیالیستی (۱۹۸۰) (که به فارسی ترجمه شده است)، در جستوجوی الوهیت (۱۹۸۴)، فلسفه اگزیستانسیالیسم (۱۹۷۲) (به فارسی ترجمه شده است)، هایدگر و مسیحیت (۱۹۹۵). مك كواری یكی از دو محققی بود كه كتاب مهم هایدگر در فلسفه، یعنی وجود و زمان را زیر نظر خود او از آلمانی به انگلیسی ترجمه كردند.
از نظر مك كواری، الهیات «پژوهشی است كه به واسطه شركت در یك ایمان دینی و ژرفاندیشی و تأمل بر آن، میكوشد محتوای این ایمان را در روشنترین و منسجمترین زبان موجود بیان كند.
عبارت «به واسطه شركت در یك ایمان دینی و ژرفاندیشی و تأمل بر آن» به این معناست كه الهیات هم در پیوند با ایمان و هم متمایز از آن است. الهیات با ایمان پیوند دارد، زیرا در ایمان شركت میجوید و از جایگاه ایمان سخن میگوید. در الهیات، ایمان خود را به نوع معینی بیان میكند. این نوعی خاص از ایمان است كه در الهیات جلوهگر میشود و نه ایمان به طور كلی، بلكه ایمان یك جمع یا اجتماع تاریخی. الهیات همواره از ایمانی خاص سخن میگوید. این بدین معنی است كه الهیات مستلزم شركت و سهیم شدن در یك اجتماع است. تردیدی نیست كه متألهان سبك و شیوه فردی خودشان را دارند و تا اندازهای با مسائلی دست و پنجه نرم میكنند كه خود درگیرشان بودهاند. اما آنان اگر بخواهند عالم الهیات باقی بمانند، یك ایمان خصوصی را بیان نمیكنند، بلكه سخنگوی اجتماع ایمانی خودشان میشوند، با احساس مسئولیتی خاص در قبال آن.
به عقیده مك كواری، در همین جا پارهای از تفاوتهای میان الهیات و فلسفه دین روشن میشود. او میگوید احتمالاً حتی فیلسوف دین هم نیاز به اندازهای مشاركت در ایمان دینی دارد، اگر كه بخواهد موضوع مورد مطالعه خود را بخوبی بشناسد، اما ماهیت موضوع مورد مطالعه وی مستلزم حدی فاصلهگیری و بیعلاقگی است؛ چیزی كه نباید در متألّه به دنبالش گشت.
افزون بر این، درحالی كه فیلسوف دین خود، شخصاً پایبند به یك ایمان خاص نباشد، ما بحق از او انتظار داریم كه همه اشكال ایمان را مدنظر داشته باشد و پدیده دین را به طور كلی مورد تحقیق و پژوهش قرار دهد و نه صرفاً مظاهر خاص و منفرد آن را. گذشته از این، درحالی كه متألّه یا عالم الهیات از اجتماع ایمانی یا جمع مؤمنان و معتقدان به یك دین سخن میگوید، فیلسوف دین یك پژوهشگر فردی است.
مك كواری در توضیح وجه عقلی و پژوهشی الهیات میگوید الهیات در عین حال كه در یك ایمان خاص شركت میجوید و از بیرون این ایمان سخن نمیگوید، گویی یك قدم از تجربیات بیواسطه ایمانی به عقب میرود و آن را تحت بررسی عقلی قرار میدهد؛ بررسیای كه بیشتر جنبه توصیف پدیدارشناسانه دارد. ایمان یك رهیافت وجودی است كه تمام وجود آدمی را دربرمیگیرد و به شكلها و نحوههای گوناگون جلوهگر میشود، اما الهیات اگرچه ریشه در ایمان دارد، هدفش بیان لفظی و اندیشهای ایمان است؛ چه الهیات مانند همه فعالیتهای عقلی هدفش رسیدن به درك و توصیفی قابلفهم و منسجم و هماهنگ از موضوع مورد مطالعهاش است. این انسجام و هماهنگی صرفاً انسجام و هماهنگیای درونی نیست، بلكه هماهنگی با همه فعالیتهای عقلانی دیگر ذهن انسان است.
اما آیا الهیات یك «علم» است؟ مك كواری در پاسخ به این پرسش به دیدگاه توماس اكوئیناس، نویسنده بزرگترین الهیات سیستماتیك (نظاممند) قرون وسطی اشاره میكند. او میگوید اكوئیناس الهیات را یك علم میشمرد، با این همه او بلافاصله اضافه میكند كه علوم همه از یك نوع نیستند و جایگاه خاص خودشان را دارند. مك كواری میافزاید از روزگار توماس اكوئیناس مفهوم علم و عناصر و مؤلفههای آن دستخوش تغییرات فراوان شده است. در انگلیسی نوین كلمه «علم» متمایل به آن است كه به علوم طبیعی محدود و محدودتر شود. از دیدگاه این كاربرد رایج، احتمالاً گمراهكننده خواهد بود كه امروزه از الهیات به عنوان یك «علم» سخن بگوییم، اما اگر از نظر ویلهلم دیلتای در این مورد تبعیت شود، هنوز هم میتوان الهیات را یك «علم» نامید. دیلتای معتقد بود كه در كنار علوم طبیعی، علومی قرار دارند كه با حیات انفسی یا ذهنی و معنوی سر و كار دارند، علومی كه گاه علوم انسانی (Geistes wissen schaften) خوانده میشوند. پس هنوز هم میتوان الهیات را یك «علم» خواند، بویژه همچنان كه دیلتای میگفت به این موضوع توجه داشته باشیم كه علوم انسانی برخلاف علوم طبیعی (یا تجربی) كه نسبت به موضوع خود رویكردی بافاصله و بیطرف دارند، این ویژگی را حائز هستند كه در موضوع مورد تحقیق خود شركت میجویند. اما مك كواری میافزاید كه الهیات دقیقاً مانند علوم انسانی نیست. او میگوید درست است كه الهیات به علم «انسانی»ای مانند تاریخ نزدیكتر است، تا به علم طبیعیای مانند جانورشناسی. با این حال، الهیات به سبب ارتباط عمیقی كه با ایمان دارد و بدین سبب ـ چنان كه از نامش برمیآید ـ مدعی است كه یك علم «الهی» است که با علوم انسانی متفاوت است. باری، مك كواری تصریح میكند كه «علم» نامیدن یا ننامیدن الهیات شاید چندان مهم نباشد؛ به این شرط كه به این دو نكته توجه داشته باشیم: اولاً بین الهیات و دیگر فعالیتهای ذهن انسان به سبب پیوندی كه الهیات با ایمان دینی دارد، تفاوت هست و ثانیاً الهیات به نوعی با سایر فعالیتهای عقلانی كه هدفشان رسیدن به درك و توصیفی خردپسند و منسجم و قابلفهم از موضوعات مورد مطالعهشان است، مشترك و همسو است.
عوامل تشكیلدهنده الهیات: مك كواری ۶ عامل را در ساخت الهیات برمیشمارد و در عین حال میافزاید كه احتمالاً عوامل سازنده بسیاری وجود دارد كه پارهای از آنها ناخودآگاهانه در ما عمل میكنند، به طوری كه حتی از وجود آنها آگاه هم نیستیم. این عوامل كه همه در یك سطح قرار ندارند، عبارتند از: تجربه، وحی، كتاب مقدس، سنت، فرهنگ، عقل. به عقیده مك كواری اگر كسی بخواهد به یك گونهشناسی نحلههای الهیات دست بزند، میتواند این كار را بر پایه تحقیق درباره نقش غالبی كه به هر یك از این عوامل در آن نحلهها داده شده است انجام دهد. از این روست كه انواع الهیات وجود دارد: الهیات مبتنی بر تجربه یا وحی، الهیاتهای عقلی و الهیاتهای انجیلی، یا الهیاتی كه منطبق بر تعالیم سنتی كلیسا هستند و نظامهای الهیاتی كه در پی بالاترین درجه سازگاری و انطباق با فرهنگ رایجند. در هر مورد، خصوصیات فردی متألهان نیز نقش دارد. به دید مك كواری فقط در صورتی كه میان این عوامل، تعامل و ارتباط و توازن قابلقبولی وجود داشته باشد، الهیاتی سازنده و ثمربخش پدید میآید.
● تجربه
الهیات مستلزم شركت در نوعی ایمان دینی است؛ به گونهای كه قسمی تجربه زندگی ایمانی، مقدم بر الهیات است و چه بسا بتوان گفت كه محرك و برانگیزاننده آن است. در این حوزه از تجربه، همانند موارد دیگر ما میكوشیم تجربه خود را شرح و تبیین كنیم. تجربه ما از زندگی مؤمنانه، به نوبه خود، از شركت در یك اجتماع یا جمع ایمانی نشأت میگیرد. اما شكل این تجربه از یك فرد تا فرد دیگر و حتی از یك اجتماع تا اجتماعی دیگر فرق میكند. برای عدهای، این تجربه با تكاپوی اخلاقی همراه است، برای بعضی دیگر به جستوجوی عقلی و برای عده قلیلی نیز شاید با آگاهی عرفانی یا حساسیت زیباییشناختی همراه باشد. مك كواری میگوید ما در اینجا به پدیدهای برمیخوریم كه ویلیام جیمز به ما آموخته كه آن را «تنوع تجربه دینی» بنامیم. مك كواری تصریح میكند الهیاتی كه از چنین تجربهای از زندگی ایمانی سخن میگوید اگر نخواهد ذهنی و انفسی و فردگرایانه باشد، باید تجربه كل جامعه ایمانی را مورد توجه قرار دهد و این تجربه هم باید نزدیكترین ارتباط را با سایر عوامل سازندهای كه خصلت عینیتری دارند، داشته باشند.
مك كواری معتقد است الهیات كل گستره تجربه آدمی را مطمح نظر قرار میدهد و مخصوصاً در عصری سكولار و غیردینی كه بسیاری از مردم ممكن است هرگونه تجربه دینی صریح را انكار كنند، متألهان به آنچه میتوان آن را «ابعاد دینی» تجربه روزمره نامید، توجه نشان میدهند. تجربه مشخصاً دینی گویی متمركز بر عناصری است كه میتوان آنها را به نحو پراكنده در حوزههای گستردهای از تجربه تشخیص داد. عناصری از قبیل آگاهی از محدودیت، آزادی، خلاقیت، استعلا و نظایر آنها. به عقیده مك كواری تجربه وجود داشتن به عنوان موجودی انسانی، منبع اصلی و اولیه الهیات را تشكیل میدهد و صرفاً تجربه مشخصاً دینی بلكه همه تجربههایی كه یك بعد دینی در آنها قابل تشخیص است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست