چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

حقوقی که علامه مجلسی بر جامعه شیعه دارد


حقوقی که علامه مجلسی بر جامعه شیعه دارد

هیچ یک از دانشمندان گذشته و متأخرین آنها، در جلالت قدر و عظمت شأن و جامعیت بپای او نرسیدند. وی از جهاتی چند بر مذهب شیعه حق دارد که از همه روشنتر شش حق است که ذیلا بدان اشاره می‎شود.

هیچ یک از دانشمندان گذشته و متأخرین آنها، در جلالت قدر و عظمت شأن و جامعیت بپای او نرسیدند. وی از جهاتی چند بر مذهب شیعه حق دارد که از همه روشنتر شش حق است که ذیلا بدان اشاره می‎شود:

اول- اینکه علّامه مجلسی شرح کتب اربعه شیعه را که در تمام اعصار، مدار استفاده دانشمندان ما بوده است، تکمیل کرد و مشکلات آن را حل نمود، و مطالب پیچیده آنها را که بر فضلای اقطار پوشیده بود، روشن ساخت. او کافی و تهذیب را شرح کرد. در شرح من لا یحضره الفقیه اکتفا بشرح پدرش (مجلسی اول) نمود و مرا مأمور ساخت که استبصار را شرح کنم، و از برکت اشاره آن بزرگوار من هم آن را شرح کردم. هنگام وفاتش وصیت کرد که بقیه شرح او را بر کتاب کافی نیز تمام کنم، و اینک بر حسب امر شریف او مشغول بشرح آن هستم.

دوم- اینکه وی سایر اخبار ما را که از ائمه اطهار روایت شده و اخبار کتب اربعه، در مقابل آن مانند قطره در برابر دریاست، در مجلدات بحار الانوار گرد آورد. بحار الأنوار کتابی است که تألیف یکجلد آن برای علما طاقت فرسا است‏ .

و از لحاظ جمع‏آوری و ضبط و فوائدی که دارد، و احاطه بادلّه و اقوال علماء در هر باب، در جامعه شیعه مانند آن نوشته نشده است. این کتاب بیست و پنج جلد است.

هفده جلد آن پاکنویس شده و هشت جلد دیگر همچنان مسوّده مانده، و لذا این هشت جلد «بیان» و «توضیح» مؤلّف را ندارد. آن بزرگوار بمن وصیت فرمود که موارد لازم آن را با بیان و توضیح خود شرح دهم، من هم بخواست خداوند بعد از تکمیل شرح کافی بآن خواهم پرداخت.

سوم- اینکه مؤلفات فارسی بسیار سودمند او دارای نفع دنیوی و اخروی است، و باعث هدایت غالب عوام اهل عالم شده، بطوری که کمتر خانه‏ای از شهرهای شیعه‏نشین است که یکی از تألیفات وی بآنجا نرسیده باشد! چهارم- اینکه آن مرد بزرگ امام جمعه و جماعت بود و اهمیت بسزائی بمجامع عبادت میداد، اکنون پنج سال از رحلت او میگذرد و تقریبا مجمعی برای عبادت و نماز جمعه و جماعت مانند زمان او منعقد نگردیده. غالب آن مراسم که در لیالی شریفه و شبهای احیاء معمول بود و هزاران نفر از مؤمنین در مواضع و اوقات عبادت اجتماع مینمودند، و از مواعظ بلیغه و نصایح شافیه آن جناب استفاده میکردند متروک شده است!.

پنجم- اینکه فتاوی و جوابهای مسائل دینی که از آن وجود نافع صادر میگشت طوری بود که تمام مسلمانان در نهایت سهولت از آن بهره‏مند میشدند، ولی امروز مردم حیران و سرگردانند و نمیدانند چه کنند! گاهی مراجعه به زید میکنند، و زمانی پیش عمرو میروند، و جوابهای درهم و برهمی که ناشی از جهالت و تجاهل جواب- دهندگان و از قانون منطق و کتابت تهی است میشنوند! ششم- اینکه وی در بر آوردن نیازمندیهای مؤمنین و دفاع از حقوق آنان چنان بود که نمیگذاشت ستمگران بآنها ظلم کنند، و شرّ آنها را از سر ایشان بر طرف میساخت، و خواسته‏های بیچارگان را بگوش اولیای امور میرسانید، تا بکار آن درماندگان بی‏دست و پا آن طور که میباید رسیدگی کنند.

و بالجمله حقوقی که آن منبع کمالات و معدن خیرات بر این دین حنیف بلکه بر همه مردم دارد بسیار است. من احادیث بسیاری را نزد حضرتش خواندم و او با خط شریف خود در سال ۱۰۸۵ اجازه روایت مؤلفات خودش و سایر کتبی که خود برای روایت آنها اجازه گرفته بود، برای من نوشت، و در آن تصریح باجتهاد من کرد.

من در آن موقع در حدود هفده سال داشتم! حقّی که آن بزرگوار بر من دارد، نمیتوان احصاء کرد. او حقّ پدری و تربیت و هدایت مرا برای تحصیل کمالات و نیل بسعادات در گردن من دارد.

من در اوائل سن شوق زیادی به تحصیل حکمت و معقول داشتم، ولی به تحصیل و تکمیل آن نپرداخته بودم، تا اینکه در سفر حج با وی همراه گشتم و براهنمائی او شروع به تتبّع کتب فقه و حدیث و علوم دینی نمودم، و چهل سال عمر خود را در خدمتش بسر آوردم! در حالی که از فیض وجودش و مشاهده کرامات و استجابت دعاهایش بی‏نهایت بهره‏مند میگشتم.

ناصر آسیابانی

منبع: مهدی موعود... ترجمه جلد ۱۳ بحارالانوار