پنجشنبه, ۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 23 May, 2024
مجله ویستا
یکی از بستگان خداوند
شب کریسمس بود، و هوا سرد و برفی. پسرک در حالی که پاهای برهنهاش را روی برف جابهجا میکرد، تا شاید سرمای برفهای کف پیاده رو کمتر آزارش دهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه میکرد. گویا با چشمانش آرزو میکرد. خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک، که محو تماشا بود، انداخت و رفت به داخل فروشگاه، چند دقیقه بعد، درحالی که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد.
آهای،آقاپسر!
پسرک برگشت و به سمت زن رفت؛ چشمانش برق میزد.
وقتی آن زن کفشها را به او داد، پسرک با خوشحالی و با صدای لرزان پرسید:
شما خدا هستید؟
نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
آها، میدانستم که با خدا نسبتی دارید!
مرتضی اقدسی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی سقوط بالگرد رئیسی شهدای خدمت ابراهیم رئیسی شهید جمهور رئیسی ایران شهادت ابراهیم رئیسی شهادت رئیسی رهبر انقلاب
تهران هواشناسی سازمان هواشناسی مترو شهرداری تهران قتل کنکور شهر تهران بارش باران آموزش و پرورش پلیس هلال احمر
مالیات قیمت خودرو قیمت دلار حقوق بازنشستگان قیمت طلا خودرو بازار خودرو بورس یارانه دلار
تلویزیون هالیوود سالار عقیلی سینمای ایران سینما سریال آیت الله سید ابراهیم رئیسی هنرمندان رسانه ملی
کنکور ۱۴۰۳ دانش بنیان
رژیم صهیونیستی فلسطین غزه حسین امیرعبداللهیان شهید خدمت اسرائیل روسیه جنگ غزه آمریکا ترکیه چین حماس
فوتبال پرسپولیس استقلال ناصر حجازی باشگاه استقلال رئال مادرید لیگ برتر والیبال باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران فدراسیون فوتبال لیگ برتر انگلیس
هوش مصنوعی اینترنت مایکروسافت اپل سامسونگ گوگل فناوری ایلان ماسک
استرس خواب فشار خون افسردگی پوست آلزایمر کاهش وزن طول عمر سلامت روان