چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
احکام الهی
● احكام الهی و حقوق اعتباری
بعد از درك و پذیرفتن حق الطاعه الهی كهامری عقلی و مورد درك عقل عملی است به نحوهقانونگذاری الهی و احكام و فرامین و قوانین الهیمیرسیم ولی از آنجایی كه مباحث قانونگذاریالهی از دیدگاه امامیه به مطالب حقوق بشر مرتبطنیست از طرح و پردازش آن خودداری میشودولی مباحث احكام الهی و حقوق اعتباری كهناشی از آن احكام است در فهم حقوق بشر نسبتبه یكدیگر و حقوق خداوند نسبت به بشر بسیار حائزاهمیت است.
● حكم الهی
از مباحث مهم فقهی و اصولی تعریف حكمشرعی الهی و شناخت حق و رابطه بین آنها است.حكم چه ماهیتی دارد كه از حق متمایز میشود واقسام حكم چیست؟
حكم الهی در معنای مصدری (تشریع وقانونگذاری است كه از طرف خداوند حكیم و بهمنظور قانونمندی زندگی شخصی و اجتماعیانسان اعتبار میشود) و در معنای اسم مصدری وحاصل مصدر، قانونی است كه در دست آحاد بشرقرار میگیرد و این قوانین كه در عصر نبوت وشریعت از طریق وحی به رسول خدا(ص) ابلاغمیشد و در عصر متشرعین توسط جانشینانمعصومین آن حضرت تبیین و تشریح شده است،بیان كننده حقوق و تكالیف اعتباری انسانها درقبال یكدیگر و اموال و خداوند خالق هستندگرچه اصل حق الطاعه الهی بنا به درك عقلعملی فهمیده میشود و آنچه كه توسط عقلدرك شود استثناء بردار و محدود نیست امامصادیق حقوق الهی و انسانی باید حسب احكامالهی شناخته شود; پس منابع حقوق الهی وانسانی، احكام الهی است و بر اساس همین احكامالهی حقوق و تكالیف، معروفها و منكرهامشخصی میشود و مصداق یابی میگردد.شناخت حكم الهی در عصر نبوت از طریق حضرتنبی (ص) و در عصر امامت از طریق حضرت اماممعصوم (ع) و در عصر غیبت از طریق فقیه جامعالشرایط ممكن است و برای وحدت رویه اجراییدر طول تاریخ تشیع بطور معمول از فتاوی مرجعجامع الشرایط پیروی میشده است.
● اقسام احكام الهی
حكم خداوند كه برای زندگی شخصی واجتماعی انسان وضع میشود به دو قسم تقسیممیشود:
۱) احكام تكلیفی
۲) احكام وضعی
خداوند منان از طریق وحی دو دسته احكام رابرای بندگان خود به منظور قانونمندی زندگیشخصی و اجتماعی انسان جهت نیل به هدفتكامل و رستگاری انسان به رسولش (ص)میرساند تحلیل روند قانونگذاری و تشریع الهیبر پایه مصالح و مفاسد شخصی و اجتماعی انسانخارج از این بحث است اما بی تردید خداوندمنان بهعنوان عاقلترین عاقلها بلكه خالق عقل واندیشه بهترین و كاملترین احكام را وضع میكننداگر قوانین فیزیكی در جهان هستی از اتم تا كیهانبدون كمترین نقص به چشم میخورد تردید نكنیمكه قوانین شخصی و اجتماعی انسان و مسائلمتعدد كه توسط خداوند وضع شده است هیچفقهی ندارد ساختار ریاضی دنیای فیزیك ازمحاسبات الهی حضرت پروردگار است و چنینساختاری در حوزه زندگی شخصی و اجتماعیانسان بر پایه مصالح و مفاسد بنا به سنجش الهیقابل تصور و تحقق است. بههر شكل به تشریحاقسام احكام الهی میپردازیم تا مشخص شودچگونه حقوق و تكالیف انسان بر پایه آن احكامتعیین میشود.
● احكام تكلیفی
نوعی از احكام الهی كه جهت فعل (مجموعهرفتار یا گفتار) یا ترك فعل انسان در زندگیشخصی و اجتماعی تشریع میشود احكام تكلیفینامیده میشود. توضیح اینكه خداوند خالقحكیم، شماری از رفتارها و گفتارها را مد نظرحكیمانه خود قرار میدهد و انسان را بر پایهمصالح و مفاسدی كه او تشخیص میدهد نسبت بهانجام آنها طلب یا منع میكند.
چنانچه خداوند منان رفتار یا گفتاری را تا حدلزوم از انسان طلب كند آن كار واجب است وحكمی كه بدان تعلق گرفته است (وجوب) نامیدهمیشود.
چنانچه خداوند حكیم رفتار یا گفتاری را تا حدلزوم از انسان منع كند آن كار حرام است و حكمیكه بدان تعلق پیدا میكند (حرمت) نامیدهمیشود.
بنابراین وجوب و حرمت، اصلیترین احكامتكلیفی هستند كه منبع پیدایش حق و تكلیفانسان میشوند چنانچه در تقنین و تشریع الهی دوطرف حكم تنها خدا و انسان باشند مصداق حقا... درست میشود مانند حكم وجوب نماز ولیاگر دو طرف حكم انسان با انسان (فرد یا جامعه)باشد مصداق حق الناس تحقق پیدا میكند مانندحكم وجوب پرداخت نفقه زوج به زوجه وضمانت این حقوق با خداست كه با وعیدعذابهای دنیوی و اخروی فرد، انسان یا جامعهانسانی را همواره در كلام وحی مورد خطاب قرارداده است.
حال چنانچه خداوند منان از طریق وحی بهنبی (ص) رفتار یا گفتاری را تا حد لزوم از انسانطلب نكند آن كار مستحب است مانند نمازمستحبی یا انجام كار خیر و حكمی كه بدان تعلقگرفته است استحباب نامیده میشود و چنانچهخداوند منان رفتار یا گفتاری را تا حد لزوم ازانسان منع نكند آن كار مكروه است مانند خلفوعده كردن و حكمی كه بدان رفتار یا گفتار تعلقمیگیرد (كراهت) نامیده میشود.
در نهایت شمار زیادی از فعلها و ترك فعلهاباقی میماند كه هیچیك از احكام تكلیفی چهارگانه فوق بدان تعلق پیدا نمیكند فقدان احكامتكلیفی چهار گانه نسبت به حوزه این دسته ازرفتارها و گفتارها موجب میشود تا خداوند منانانسان را در آزادی كامل فعل یا ترك فعل آنهاقرار دهد به چنین آزاد گذاشتن خداوند حكماباحه میگویند و آن فعلها و ترك فعلها را(مباح) مینامند.
پس خداوند در مقام متقین نسبت به انسان پنجنوع حكم تكلیفی وجوب، حرمت، استحباب،كراهت و اباحه دارد یعنی نسبت به هیچ فعل یاترك فعلی از انسان غافل نیست بلكه برای آنبرنامهای دقیق برای چگونه زیستن در زندگیخصوصی و اجتماعی دارد.
مجموعه اوامر و نواهی الهی كه وجوب ها وحرمتها را به عنوان احكام الهی ثابت میكنندموجب پیدایش حقوق و تكالیف میشوند شماریاز احكام الهی كه در موضوع آنها شك اخذ نشدهاست احكام واقعی شرعی و آن دسته از احكامالهی كه در موضوع آنها به هر دلیلی شك اخذشده باشد احكام ظاهری شرعی نامیده میشوند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران حماس دولت سیزدهم رافائل گروسی دولت رئیس جمهور رهبر انقلاب اصفهان مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان مجلس زنان
تهران شهرداری تهران پلیس بارش باران قتل زلزله حجاب آموزش و پرورش قوه قضاییه فضای مجازی شهرداری وزارت بهداشت
مسکن خودرو حقوق بازنشستگان مالیات سایپا قیمت طلا قیمت دلار ایران خودرو قیمت خودرو بازار خودرو بانک مرکزی بورس
تئاتر تلویزیون نمایشگاه کتاب سینما دفاع مقدس سریال سینمای ایران موسیقی کتاب صدا و سیما
دانش بنیان اینوتکس دانشگاه آزاد اسلامی
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین رفح جنگ غزه روسیه چین نوار غزه ترکیه اوکراین طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر ذوب آهن لیگ قهرمانان اروپا نساجی لیگ برتر فوتبال ایران بازی لیگ برتر ایران سپاهان رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی سامسونگ ناسا آیفون گوگل مایکروسافت باتری فضا فضاپیما
بیماران خاص استرس کاهش وزن بیمه زیبایی دندانپزشکی فشار خون