چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

یک قالب آبرو


یک قالب آبرو

سنگ نیست که هرچه ضربه بخورد خم به ابروش نیاورد. آهن نیست که هرچه جابه‌جا بشود هیچ چیز ازش کم نشود. چوب نیست که هرچه دست به دستش کنی از حجمش کم نشود. مثل یک قطعه‌ یخ جامد است که با هر …

سنگ نیست که هرچه ضربه بخورد خم به ابروش نیاورد. آهن نیست که هرچه جابه‌جا بشود هیچ چیز ازش کم نشود. چوب نیست که هرچه دست به دستش کنی از حجمش کم نشود. مثل یک قطعه‌ یخ جامد است که با هر جابجایی قطره‌قطره آب می‌شود.

تصورش را بکن! اگر یک قالب یخ با ارزش در اختیارت باشد که بخواهی نه تنها یک ساعت و یک روز و یک ماه، بلکه یک عمر باهاش زندگی کنی حواست ‌را خیلی جمع می‌کنی تا مبادا جاهایی بروی که هوا ناجوانمردانه گرم و سوزان است یا جایی که هیچ سرپناهی برای سایه انداختن روی قالب یخت پیدا نمی کنی. سعی می کنی تا جایی که ممکن است جابجایش نکنی و هر لحظه و هر ساعت به هر کس نشانش ندهی. خوب فکر می کنی تا ببینی چه طور می‌توانی بیشتر و بهتر ازش نگهداری‌ش کنی. هر چه باشد یک عمر است و همین یک قالب یخ.

قطره قطره اش برایت مهم است و از دست رفتنش دردناک، چون می دانی که جایگزینی برایش نیست. خریدنی هم نیست که توی بازار و ویترین مغازه‌ها دنبالش باشی. کسی بهت نداده. تو هم از اول نخریده ایش. تلاش کرده ای. زندگی ات را سرش گذاشته ای و قطره‌ قطره جمعش کرده ای تا شده یک قالب آبرو.

هر چه باشد یک عمر است و همین یک قالب آبرو!

مهدی رضایی