یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

سازمان ملل غیرمتحد


سازمان ملل غیرمتحد

زمزمه اصلاحات در سازمان ملل چند سالی است كه شنیده می شود حامیان این اصلاحات می گویند كه ساز و كار سازمان ملل با شرایط روز دنیا سازگار نیست حامیان اصلاحات سازمان ملل از دو دیدگاه متفاوت این موضوع را می نگرند یك دیدگاه به گروهی تعلق دارد كه اكنون هم با داشتن بیشترین سهم از تصمیمات آن حرف اول را در نهادهای اصلی سازمان ملل می زنند این گروه بعضی سازوكارهای درون سازمان را دست و پاگیر و قابل حذف می دانند اما گروه دیگر كه بیشتر كشورهای درحال توسعه را شامل می شود و تاكنون سهم متناسب با جایگاه خود درون سازمان ملل نداشته اند امیدوارند این اصلاحات به افزایش سهم آنها منجر شود

اجلاس اخیر سران كشورهای جهان در سازمان ملل متحد كه برای تصویب سند این اصلاحات برگزار شده بود نشان داد كه كشورهای جهان در این باره اختلافات زیادی دارند.وقتی جورج بوش رئیس جمهور آمریكا با لیموزین خود وارد خیابان اول شد و مقابل ساختمان آبی و سبز سازمان ملل متحد توقف كرد، كوفی عنان دبیركل سازمان ملل در آستانه در ورودی ساختمان با لبخندی در انتظار او بود. بوش همان نشان ستاره و نواردار را بر سینه داشت و عنان هم مثل همیشه نشان دست ساز كبوتر صلح را روی یقه كتش وصل كرده بود. بوش سلامی كرد و درحالی كه از پله ها بالا می آمد از عنان پرسید: «از وقتی او (جان بولتون) آمده این مكان منفجر نشده است؟»منظور بوش جان بولتون نماینده تازه وارد آمریكا در سازمان ملل بود، مردی كه قبل از شروع اجلاس اخیر سازمان ملل از طرف آمریكا فهرستی شامل ۷۵۰ تغییر پیشنهادی در سند پایانی اجلاس ارایه كرد.قرار بود این اجلاس جشن شصتمین سال تولد سازمان ملل و بزرگداشت پایان روند طولانی و دشوار اصلاحات باشد. اما تصحیحات بولتون باعث شد سند نهایی اجلاس به سخنرانی لگدمال شده و بی معنی از سیاست جهانی تبدیل شود.عنان به مزاح بوش خندید اما نه آنقدر كه نشان دهنده خوشایندش باشد.او از روزها تلاش برای به نتیجه رساندن اجلاس خسته شده بود. دبیركل در روزهای پایانی نشست ده روزه در نیویورك گفت: «ما در شرایطی گردهم آمده ایم كه بیم از سلاح های كشتارجمعی، جهانی شده است.» اما سخنان او مخاطبی نداشت.

او مانند همیشه همه تلاش خود را كرده بود. اجلاسی به چنین وسعت خیلی عظیم تر از همه سخنرانی هایش بود و اهمیت آن از شكست روند اصلاحات هم بیشتر بود.سازمان ملل شاید بیش از دیگر نهادهای رسمی جهان، مكانی است كه كار سیاست در آن در دو سطح انجام می گیرد: در عرصه عمومی و در نشست های پشت درهای بسته و به دور از چشم عموم. یوشكا فیشر وزیر خارجه آلمان حضور خود را در نیویورك به یك توقف ۹ساعته محدود كرد چون انتخابات این كشور در راه بود. در این ۹ساعتی هم كه در نیویورك به سر برد كسی او را ندید چون مدام درحال رفت و آمد به نشست های میان انگلیسی ها، فرانسوی ها و ایرانی ها بود. برنامه او چندان هم غیرطبیعی نبود. در چنین نشست هایی، همه با هم در راهروها در اتاق ها و در جلسات رسمی گفت وگو و رایزنی می كنند.اگر چنین نشست هایی نباشد بسیاری از مذاكرات انجام نمی شود. در نیویورك در اجلاس امسال هندی ها با پاكستانی ها گفت وگو كردند و عراقی ها با اسرائیلی ها. كوفی عنان هم كار هماهنگی این گفت وگوها را انجام می داد.اما این بار، در نشستی كه سازمان ملل باید شروع دهه هفتم عمر خود را در آن جشن می گرفت، در اجلاسی كه عنان ترتیب داده بود تا این سازمان را به دوران مدرن هدایت كند و عمر كاری اش را به پایان برساند، كانال های ارتباطی فروریخت. نه در نشست های عمومی و نه در نشست های خصوصی هیچ كاری پیش نرفت.نماد این فروریختن كانال های ارتباطی یكی از لحظات اجلاس بود، وقتی محمود احمدی نژاد رئیس جمهور جدید ایران وارد سالن مجمع عمومی شد. او هنگام قرارگرفتن پشت تریبون دستی تكان داد و سخنرانی اش را با نام خداوند بخشنده و مهربان، خداوند صلح، آزادی و عدالت آغاز كرد. او گفت كه ایران هرگز قصد ساخت بمب هسته ای را ندارد و به هیچ كس اجازه نمی دهد حق استفاده از انرژی هسته ای برای تولید برق را از این كشور سلب كند. او در سخنرانی اش نامی از آمریكا نبرد اما از تنها كشوری حرف زد كه از سلاح هسته ای استفاده كرده و تلاش دارد دیگر كشورها را از دستیابی به تكنولوژی انرژی هسته ای صلح آمیز بازدارد. او علاوه بر انتقاد شدید از این كشور بدون نام، «صهیونیست ها» را هم به باد انتقاد گرفت. او هنگام ترك تریبون بازهم دستی تكان داد.در این لحظه دیگر گفت وگوهای پشت پرده متوقف شد. آمریكایی ها بلافاصله تلاش برای ایجاد ائتلافی جدید علیه ایران و برای ارجاع پرونده آن به شورای امنیت را آغاز كردند. اما وقتی روس ها و چینی ها گفتند: «روی ما حساب نكنید» ، تلاش آنها شكست خورد.این سازمان ملل متحد است. ملل دنیا دیگر متحد نیستند.آنها برسر ایران با هم می جنگند، برسر كره شمالی هم با هم رقابت و جدال دارند و هركس تلاش می كند سندی را به عنوان نشانه موفقیت خود رو كند كه نشان می دهد كره شمالی قصد كنارگذاشتن برنامه هسته ای نظامی اش را دارد و در مقابل نیروگاه هسته ای داشته باشد. اما این سند، موفقیت آمیز نبود چون مشخص و روشن نبود. روند كار، تاریخ و هیچ چیزی كه برای كسی تعهدآور باشد در این سند وجود ندارد.

كشورها برسر خلع سلاح هم با هم می جنگند. پیمان منع جامع آزمایش های هسته ای علی رغم گذشت ۹ سال از قبول آن هنوز اجرا نمی شود. آنها برسر حقوق بشر، فقر و تقسیم مسئولیت ها با هم می جنگند و البته درباره تركیب شورای امنیت هم با هم رقابت می كنند؛ نهادی كه هنوز آیینه ای از دنیای پیش از سال ۱۹۴۵ است، نهادی كه فقط اعضایش آن را جدی می گیرند و آن هم فقط وقتی كه به منافعشان مشروعیت ببخشد.عنان بخش های مربوط به سیاست هسته ای در سند نهایی مجمع عمومی را باعث شرمساری دانست. در سال ۱۹۹۲ پطروس غالی دبیركل وقت سازمان ملل در برنامه خود برای صلح نوشت، «مانع ایدئولوژیك جنگ سرد ازبین رفته است، مانعی كه طی سال ها باعث خصومت و بی اعتمادی می شد.» او این طور ادامه داد كه فرصتی دوباره به دست آمده تا اهداف بزرگ منشور محقق شود و سازمان مللی ایجاد شود كه قادر به حفظ صلح و امنیت بین المللی و تضمین عدالت و حقوق بشر باشد.قرار بود عصر جدیدی شروع شود كه رویایی بود، اما اینطور نشد.سازمان ملل به همان راه قبلی رفت چون هنوز پنج قدرت دارای حق وتو در آن بودند كه هیچ افكار، ارزش ها یا اهداف مشتركی نداشتند و چیزی به نام جامعه كارآمد بین المللی وجود نداشت. جامعه بین المللی چیزی بیش از یكی از عباراتی است كه كوفی عنان مدام استفاده می كند. «گونترر پلوگر» نماینده آلمان در سازمان ملل فضای این سازمان را اینطور توصیف می كند: «در اینجا هرگز چیزی را كه می خواهید به دست نمی آورید و وقتی چیزی را به دست می آورید دیگر خیلی دیر شده.»البته گروه هایی با اهداف مشترك در هر زمانی گردهم می آیند، گروه هایی كه ادعا می كنند از طرف بشریت نمایندگی دارند. اما هرچه در سازمان ملل اتفاق می افتاد در چارچوب منافع شخصی است، آمریكا یك نمونه آن است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.