یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

فرهادی می خواهم در ایران زندگی کنم


فرهادی می خواهم در ایران زندگی کنم

گفت و گوی لوموند با اصغر فرهادی

اصغر فرهادی با فیلم «جدایی...» توانست اسکار بهترین فیلم خارجی در سال ۲۰۱۲ را از آن خود کند که افتخاری برای خود فرهادی و سینمای ایران بود.

حالا روز هفدهم ماه جاری میلادی آخرین ساخته او «گذشته» در بخش مسابقه جشنواره کن به نمایش درآمده است. گفت‌و گوی زیر محصول ملاقات اصغر فرهادی با خبرنگار لوموند پس از اکران فیلم است که روز هجدهم مه در این روزنامه به چاپ رسیده است.

چه تفاوت‌هایی میان فیلمبرداری در ایران و فرانسه وجود دارد؟

تفاوت بنیادین در کار فیلمسازی وجود ندارد و تغییر دکور یا فضا سبب نمی‌شود که من به فیلمساز متفاوتی تبدیل بشوم. قابل توجه‌ترین تفاوت در وسایل و ابزار تکنیکی است و البته شکل همکاری گروه. در فرانسه کار بیشتر در میان اعضای گروه تقسیم می‌شود حتی اگر تجربه‌ها هم با هم قابل قیاس باشد. در ایران همه چیز به خلاقیت فردی بازمی‌گرددد.

زمانی که در ایران کار می‌کنید با خط قرمزها هم برخورد می‌کنید؟

خط قرمزهای زیادی وجود دارند اما طبیعتی دوگانه دارند. بعضی از خط قرمزها قابل دیدن هستند و در بیرون می‌شود آنها را حس کرد، بعضی دیگر درونی هستند. بعضی از خط قرمزها را سیستم ترسیم می‌کند اما برخی دیگر به وسیله قدرت و اجتماع ترسیم می‌شوند که الزاما خیلی مشخص و تعریف شده هم نیستند. درست مثل هوای پاریس هر روز تغییر می‌کنند. اما شما مجبور هستید که از آنها پیروی کنید.

آیا ممیزی یکی از اصلی‌ترین مشکلات شما است؟

ممیزی به هر حال وجود دارد اما جوری نیست که زمینگیرتان کند. ممیزی به شکلی عمل نمی‌کند که ما بی‌عمل و بی‌اراده باشیم. سینماگران در نبردی ابدی با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند. گاهی پیروز می‌شوند و گاهی شکست می‌خورند اما به هر حال این نبردی است که هیچ آتش بسی در آن داده نمی‌شود.

در حال حاضر در فرانسه زندگی می‌کنید. به ایران بازخواهید گشت؟

می‌خواهم در ایران زندگی کنم. می‌خواهم کنار کسانی باشم که کارم متعلق به آنهاست و سوژه فیلم بعدی‌ام را به من می‌دهند. با وجود تمام سختی‌ها و دشواری‌های موجود کار کردن در ایران لذت دیگری برایم دارد. درست مثل زمانی است که به کوهنوردی می‌روید: وقتی به کوه می‌روید سخت‌ترین راه را انتخاب می‌کنید و وقتی روز به پایان می‌رسد و به انتهای سفر خود رسیده‌اید این حس به سراغ شما می‌آید که چیزی را به دست آورده‌اید.

شما در سال ۲۰۱۲ توانستید با فیلم «جدایی» اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را به دست آورید. این موفقیت بزرگ چه تاثیری بر روند زندگی و کار شما گذاشت؟

رابطه من و هموطنانم به شکل عمیقی پیشرفت کرد. آنها به شکل گسترده‌یی نسبت به این اتفاق شور و شوق نشان دادند. برای خود من این واکنش بسیار بسیار جالب توجه بود و چیز بسیار مهمی را به من ثابت کرد. هموطنانم نشان دادند که تا چه حد دوست دارند در سطح جهانی به خاطر فرهنگ غنی‌شان شناخته شوند. متاسفانه امروزه تصویر کشور من بیشتر به خاطر سیاست در جهان انعکاس پیدا می‌کند.

بعضی از مسوولان فرهنگی واکنش مثبتی نسبت به اسکار شما از خود بروز ندادند. آیا جایزه اسکار مثل سپر محافظی از شما در برابر برخی مشکلات حمایت کرد؟

منتظر برخی واکنش‌های منفی در ایران بودم. سیستم در ایران خیلی یکدست و یکپارچه نیست بعضی‌ها دنبال ناسازگاری می‌گردند و همیشه هم همین‌گونه باقی خواهند ماند. اما تا وقتی که نارضایتی خودشان را فقط با سکوت اعلام می‌کنند من هیچ مشکلی ندارم و کاملا راضی هستم.

چند سالی است که خلاقیت زیادی در فیلمسازان ایرانی دیگر به چشم نمی‌خورد. چه اتفاقی در ایران افتاده که اوضاع به این شکل درآمده است؟

تولیدات هنری هر کشوری در سرتاسر دنیا دچار افت و خیزهای زیادی می‌شود. در واقع در ایران هم ما شاهد پسروی‌هایی در سال‌های اخیر بوده‌ایم. دلایل متعدد و به هم پیوسته‌یی را می‌توانیم برای این پسروی برشمریم. برای تولید هر اثر هنری باید نوعی شور و هیجان وجود داشته باشد.

اگر این انرژی و شور و هیجان را از دست بدهید مشخص است که دیگر نمی‌توانید شرایط مناسب برای ساختن فیلمی که دوست دارید بسازید را فراهم کنید. واقعیت این است که چندین و چند کارگردان اخیرا دیگر در ایران فیلم نمی‌سازند اما تعداد بی‌شماری هم در ایران مانده‌اند و برای ادامه کارشان تلاش زیادی می‌کنند. اینها مسائلی هستند که نمی‌توانیم آنها را نادیده بگیریم. اما من مطمئن هستم که این شرایط مقدمه یک خیز و پیشروی بزرگ را فراهم می‌کند و باعث بروز خلاقیت‌های دوباره و قابل توجه می‌شود.

به نظر می‌رسد از سال ۲۰۰۹ به این?سو کشور شما در نوعی بی هیجانی گرفتار شده است....

اصلا این گونه نیست که تسلیم این شرایط افسردگی شده باشیم. هنوز تعداد زیادی هستند که به امید روزهای بهتر تلاش می‌کنند و به آینده امیدوارند اصلا این کلیشه که ایرانی جماعت منفعل و سرگردان هستند را دوست ندارم،‌ کلیشه‌یی که می‌گوید ما هر چه سر راه‌مان قرار بگیرد را می‌پذیریم. آنچه امروز با آن روبه‌رو هستیم دوران گذار جبری است اما هنوز با انرژی تمام پیش می‌رویم.

کشور شما تحریم‌های اقتصادی را تجربه می‌کند. آیا زندگی شما به عنوان یک ایرانی و یک هنرمند تحت تاثیر این تحریم‌های اقتصادی قرار گرفته است؟

قطعا که تحت تاثیر قرار گرفته است. همه فشار تحریم‌ها را حس می‌کنند و زندگی روزانه هم دچار تغییرات شده است. بسیاری از بیماران خاص دیگر نمی‌توانند داروهای خود را دریافت کنند. اصلا درست نیست که بگوییم این تنها دولت است که فشار تحریم‌ها را حس می‌کند و تنها دولت هدف تحریم‌ها قرار گرفته است. این مردم هستند که در درجه اول عواقب تحریم‌ها را باید تاب بیاورند. تحریم‌ها نشان‌دهنده ترسو بودن قدرت‌های بزرگ است. تحریم روش درستی برای تحت فشار قرار دادن دیگر دولت‌ها نیست.

فرهادی از «گذشته» می‌گوید

نمایش فیلم اصغر فرهادی در پنجمین روز برگزاری شصت و ششمین جشنواره فیلم کن واکنش‌های مختلفی را در مطبوعات فرانسوی زبان به همراه داشته است. برخی مطبوعات به نقد فیلم فرهادی پرداخته‌اند و تعدادی به مقایسه میان این فیلم و دیگر آثار دیده شده این کارگردان در خارج از کشور پرداخته‌اند و تعداد معدودی از نوشته‌ها نیز مربوط به مصاحبه‌های اصغر فرهادی است. یکی از این مصاحبه‌ها که با ویژه‌نامه جشنواره انجام شده و ترجمه آن در «خبرآنلاین» انتشار یافته، روایتگر جریان ساخت «گذشته» در فرانسه و نگاه فرهادی به ششمین فیلم سینمایی‌اش است.

فیلمساز صاحب اسکار، درباره شکل‌گیری «گذشته» گفت: «بعد از «درباره الی» و در زمانی که در برلین بودم فیلمنامه دیگری نوشتم. سپس «جدایی. . .» را فیلمبرداری کردم. بعد از آن بود که الکساندر ماله‌گی، پخش‌کننده فرانسوی‌ام از من خواست که اگر امکانش وجود دارد آن فیلمنامه را بخواند. او از آن فیلمنامه خوشش آمد و تصمیم گرفت آن را تهیه کند، چه در آلمان و چه در فرانسه. بعد از چند سفر در نهایت پاریس را در انتخاب و شروع کردم به کار کردن روی این پروژه. یک روز با هم در کافه نشسته بودیم و داشتیم درباره چیزهای مختلف صحبت می‌کردیم.

ناگهان من گفتم داستان دیگری در ذهن دارم. آن موقع فقط یک سیناپس بود، اما به محض آنکه شروع به تعریف داستانش کردم، فهمیدم که این قصه دارد شکل می‌گیرد و گسترش پیدا می‌کند. این?طور بود که «گذشته» متولد شد. بودن در پاریس بسیار معنادار است. وقتی شما می‌خواهید داستانی را تعریف کنید که با گذشته سر و کار دارد به شهری چون پاریس احتیاج دارید که گذشته زیادی دارد. این داستان نمی‌توانست در هر جایی اتفاق بیفتد.

او درباره تاثیر فضای فرانسه روی این فیلم اظهار داشت: «خیلی روی تفاوت‌ها فکر کردم. اینکه اگر داستان در ایران اتفاق بیفتد چه فرقی دارد؟ در فیلم‌های من شخصیت‌ها خودشان را به صورت غیرمستقیم توصیف می‌کنند. این بخشی از فرهنگ من است، اما از آن به عنوان یک منبع دراماتیک هم بهره می‌برم. این در فرانسه کمتر مرسوم است. البته بستگی به شرایط دارد، اما معمولا در فرانسه مردم بیشتر مستقیم صحبت می‌کنند.

بنابراین مجبور بودم شخصیت‌هایم را بیشتر در این فضا قرار دهم که البته در پروسه نوشتن بسیار دشوار بود.» فرهادی همچنین در توضیح شخصیت احمد با بازی علی مصفا در فیلم گفت: «او به نوعی به شکل کاتالیزور ظاهر می‌شود. او دیگران را در موقعیت حرف زدن قرار می‌دهد. حرف‌هایی که برای مدت زمان زیادی ناگفته باقی مانده‌اند، اما خودش نسبت به این مساله آگاه نیست.

یکی از نکاتی که همیشه سعی می‌کنم در فیلم‌هایم رعایت کنم این است که خیلی به ملیت شخصیت‌هایم یا پرچم کشورهایشان توجه نکنم. رفتار آنها را موقعیتی که در آن قرار می‌گیرند تعیین می‌کند. در یک موقعیت بحرانی، این نوع تفاوت‌ها رنگ می‌بازند.» کارگردان «گذشته» درباره انتخاب بره‌نیس بژو برای بازی در نقش اول زن فیلم گفت: «اولین بار او را در سفر به امریکا ملاقات کردم، زمانی که فیلم «هنرمند» روی پرده بود. از همان ابتدا او را بسیار گرم و باهوش یافتم. یکی از آن آدم‌هایی که شما احساس می‌کنید می‌توانید با او ارتباط برقرار کنید.

ایفای نقش او در «هنرمند» هم بیشتر مرا مصمم کرد که بازیگری بسیار باهوش است. دو ویژگی هست که حتما باید در بازیگران من وجود داشته باشد؛ باهوش بودن و داشتن انرژی لازم برای حضور روی پرده سینما به این معنی که تماشاگر از تماشای او و وقت صرف کردن با او لذت ببرد. او تنها کسی است که می‌خواهد رو به جلو برود و نمی‌خواهد در گذشته گیر بیفتد. اما چه کسی می‌داند که آیا او می‌تواند این کار را بکند یا نه؟

مردهای فیلم بسیار بیشتر درگیر گذشته‌اند. در آخرین صحنه با ماری، او به سمت ما قدم برمی‌دارد، به سمت دوربین. احمد پشت اوست و او می‌گوید: «دیگر نمی‌خواهم به گذشته نگاه کنم» و سپس پشت به دوربین و تماشاگران می‌کند. او همچنین ما را هم در پشت باقی می‌گذارد و می‌رود. از این زاویه باید بگویم که او شخصیتی بسیار پیشرو دارد. نمی‌دانم چرا همیشه در فیلم‌های من زنان چنین نقش‌هایی دارند؛ شبیه «جدایی نادر از سیمین.»

فرهادی که در سه فیلم اخیرش توجهی ویژه به کودکان داشته، درباره تاثیری که شرایط ایجاد شده روی شخصیت‌های کودک «گذشته» می‌گذارد، اظهار کرد: «بچه‌یی که هیچ‌کس آن را نمی‌بیند کودکی است که ماری در شکم دارد. پیش از آنکه او به دنیا بیاید سرنوشتش توسط دیگران معین شده است. نمی‌دانم قرار است بعدها درباره گذشته‌اش به او چه چیزی گفته شود یا اینکه قبل از تولدش چه اتفاق‌هایی افتاده است.»

او همچنین درباره تفاوت‌های شکل فیلمبرداری «جدایی نادر از سیمین» و «گذشته» و استفاده اندک از دوربین روی دست در فیلم جدیدش گفت: «زمانی که داستان شکل گرفت و من برای دیدن لوکیشن رفتم، متوجه شدم این داستان باید بسیار ثابت و با دوربینی با کمترین حرکت روایت شود. در این صورت کمتر احساس بی‌قراری به تماشاگر منتقل می‌شود. در «جدایی. . .» بیشتر اتفاقات در همان لحظه و اکنون رخ می‌دادند یعنی در برابر چشمان تماشاگر. در حالی‌که در اینجا اتفاقات کلیدی در گذشته رخ داده‌اند و ما فقط می‌توانیم شاهد عقوبت رفتار گذشته شخصیت‌ها باشیم. این فیلم بسیار درونی‌تر و به همین دلیل بسیار ساکن‌تر است.»

فرهادی در پایان گفت‌وگو در پاسخ به این پرسش که فردی اخلاق‌گرا است، گفت: «خودم را فردی اخلاق‌گرا نمی‌دانم، اما نمی‌توانم پایه‌یی بودن نقش اخلاق در این فیلم را انکار کنم. شما به جز این نگاه می‌توانید به این فیلم از منظر جامعه شناسی یا روانشناسی هم نگاه کنید، اما واضح است که به بسیاری از موقعیت‌ها در این فیلم می‌توان از زاویه اخلاق نگریست.»



همچنین مشاهده کنید