جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

بازیگری که کارگردان است


بازیگری که کارگردان است

در روزگاران بی ستاره سینمای ایران, کمی قبل از آغاز دهه ۷۰, بهروز افخمی اولین فیلمی را ساخت که بازیگران آن یک ویژگی دیگر نیز داشتند, زیبایی زیبایی ای که در فیلم از بین نرفته بود

در روزگاران بی‌ستاره سینمای ایران، کمی قبل از آغاز دهه ۷۰، بهروز افخمی اولین فیلمی را ساخت که بازیگران آن یک ویژگی دیگر نیز داشتند، زیبایی؛ زیبایی‌ای که در فیلم از بین نرفته بود. انتخاب او «نیکی کریمی» بود برای نقش اول زن فیلم «عروس» در حالی که بازیگرش تنها ۱۹‌سال داشت، یک اتفاق بود. یک جسارت. انتخابی که باعث شد تصاویر کلوز آپ زنان در فیلم‌هایی دیده شود، زیبایی عنصری نشود که باید از فیلم‌ها حذف شود و در نهایت راه برای جور دیگری از سینما باز شد. حالا دیگر مهم نبود که نیکی کریمی سینما را می‌شناسد یا نه؟ او با حضور در فیلم ردپای گرگ ساخته «مسعود کیمیایی» قرار نبود نقش اول را داشته باشد. حضورش هم کمرنگ بود اما از آن پس یکی از گزینه‌های مسعود کیمیای ماند تا در آثارش او را فراموش نکند. وقتی او توانست یکی از گزینه‌های داریوش مهرجویی برای فیلم‌های «پری» و «سارا» باشد، دیگر افتخار‌های او کامل شده بود. او از بازی در نقش یک دانشجوی دنبال عرفان توانسته بود به زنی برسد که تکیه‌گاه خانواده است.

مخفیانه رنج می‌کشد، سوی چشمانش را از دست می‌دهد و از سوی همسر با نا‌مهربانی روبه‌رو می‌شود. این اقتباس از نمایشنامه «عروسک‌خانه» ایبسن توانسته بود به دلیل توانایی بی‌بدیل داریوش مهرجویی کاملا ایرانیزه شود و ترک خانه از سوی او یک اتفاق مهم محسوب می‌شد. از اولین جایزه‌های جهانی بازیگری برای سینمای ایران هم مدیون این فیلم است؛ در سال ۱۳۷۱ بهترین بازیگر زن جشنواره‌های سن سباستین و نانت شد. ابراهیم حاتمی‌کیا دیگر کارگردانی بود که نیکی کریمی را برای بازی در دو فیلمش «بوی پیراهن یوسف» و «برج مینو» انتخاب کرد. فیلم‌هایی که او نقش زنی را بازی می‌کرد که کاملا از فضای احساسی و جنگی ایران دور است و بعد‌تر به دلیل حضور همسر یا برادرش و مسیری که در آن قدم برمی‌دارد، دچار تحول می‌شود. روزهای بازگشت آزادگان به وطن در فیلم‌های ایرانی «بوی پیراهن یوسف» و بازیگری «علی نصیریان» ماندگار شده و نیکی کریمی همراه این راننده تاکسی راهی را می‌رود که شاید مرور آن اینک سخت‌تر باشد. تونل، آواهای جنگی، عبور اتوبوس‌ها و در نهایت پذیرفتن اینکه فرقی بین برادر او یا پسر دیگری نیست همه و همه در خاطره‌ها ماند. «نیمه پنهان» و «دو زن» روی دیگر بازیگری او در انتخاب نقش‌هایش بود. برای نیکی کریمی حضور در نقش دختران جوان و دانشجو کار سختی نبود و این نقشی بود که «تهمینه میلانی» به عنوان کارگردان در دو فیلمش از او خواست. اما هر کدام مسیری متفاوت را طی کردند. عشق در هر دو فیلم او را کمک می‌کند اما به شکلی کمرنگ و در نهایت نیز همچون خاطره‌ای باید در اعماق ذهن‌ها جا بگیرد. نیکی کریمی در به ثمر رساندن نقشی که از او خواسته‌اند، موفق بود.

او بعد‌تر نیز در فیلم‌هایی همچون «سه زن» توانست نقش زنی متجدد را بازی کند که مسایل اجتماعی گریبانش را گرفته است. اما انگار نیکی کریمی چندان وسواسی در انتخاب نقش‌ها نداشت. اگرچه بخشی از حضورش در فیلم کارگردانانی متفاوت همچون «چه کسی امیر را کشت؟» یا «بربادرفته» بود، اما او سالی یک فیلم روی پرده داشت و این فیلم‌ها گاه در حد محصولاتی همچون «زن‌ها فرشته‌اند» یا «آقای هفت رنگ» پایین می‌آمد و او را در مقابل این پرسش قرار می‌داد که چرا او چنین می‌کند. این روزها سومین تجربه کارگردانی نیکی کریمی روی پرده است. ‌او در سال ۸۴ فیلم «یک شب» را ساخت و داستان یک دختر جوان با بازی «هانیه توسلی» را روایت کرد که در طول شب با سه مرد از سه طبقه و فرهنگ اجتماعی مختلف برخورد می‌کند و پای صحبت‌های آنان می‌نشیند. حضور در جشنواره کن موفقیت بزرگی برای بازیگری بود که به عنوان داور نیز در چندین فستیوال سینمایی جهانی حضور داشت اما این فیلم با حذف ۱۵‌دقیقه‌ای می‌تواند اکران شود. فیلم بعدی او «چند روز بعد» در جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد؛ فیلمی که آن را تاثیرگرفته از ساخته‌های «عباس کیارستمی» می‌دانستند. این فیلم اکنون در شبکه نمایش خانگی است و فرصتی است برای دیدن اثری که نتوانست روی پرده بیاید؛ فیلمی که روایتی است آهسته از تصمیم‌گیری یک زن در مسیر دشوار انتخاب شدن. اتفاقی که شاید برای بسیاری از زنان امروزی ایران رخ دهد. آنان صادقانه دوست دارند و معیارهای جامعه سنتی و مردانش شکل دیگری را از زنان می‌خواهند.

مریم عباسی