شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

کارکرد عرفان در فعالیت های اجتماعی


کارکرد عرفان در فعالیت های اجتماعی

یکی از سوالات کلیدی درحوزه عرفان پژوهی نسبت عرفان با فعالیت های اجتماعی است به این معنا که عرفان تاچه اندازه می تواند در تعامل های اجتماعی انسان را یاری رساند

یکی از سوالات کلیدی درحوزه‌ عرفان پژوهی نسبت عرفان با فعالیت‌های اجتماعی است به این معنا که عرفان تاچه اندازه می‌تواند در تعامل‌های اجتماعی انسان را یاری رساند. اگر عرفان را به معنای خدا محوری وخداباوری در همه امور وبه مقام خلافت الهی رسیدن وجامع اسماء جمال وجلال الهی شدن و عرفان قرآنی را عرفان ولایی و عرفان مثبت وبرین بدانیم ، در این صورت در عرفان ناب و جامع اسلامی ، عقل وخرد ،سیاست ومدیریت ، جهادوامربه معروف ونهی از منکر ، دردخدا ودرد خلق وبینش‌های الهی وگرایش‌های توحید و ارزش‌های دینی وانسانی باهم جای دارند وهیچ کدام جانشین دیگری نیستند؛ نه خدا جای خلق راتنگ می‌کند ونه خلق جای خالق را می‌گیرد. وقتی انگیزه‌ها الهی و رحمانی شد وکار برای خدا وبانگرش توحیدی انجام گرفت، نماز باشد یا دعا ویا حج وجهاد وحکومت وسیاست‌ورزی و ... فرقی نخواهند داشت. این جا معیت وهمخوانی ،‌ در آیات واحادیث و آموزه‌های اسلامی ودر کارکردهای دینی وسیره ورفتار پیشوایان اسلامی متجلی است .

خداخواهی و مسئولیت اندیشی دربرابر جامعه نه “ مفهوما” ونه “ مصداقا” مانعه الاجتماع نیستند وآیات ۳۷ سوره نور؛ “ رجال لا تلهیهم تجاره ولابیع عن ذکر الله واقام الصلوه وایتاء الزکوه یخافون یوما تتقلب فیه القلوب والابصا ر“،۱۱۸‌ سوره توبه،۲۹‌ فتح و ۲۴ انفال ونیز عملکرد پیامبر اکرم (ص) وعلی‌( ع) وامامان معصوم ( علیهم السلام ) وبزرگان اهل عرفان حقیقی در گستره فرهنگ اسلامی ، بهترین ادله و شواهد براثبات این معنا هستند؛ چه این که نسبت بین شریعت وطریقت وحقیقت نسبت “ واحد” با مراتب ودرجاتش یا وحدت درعین کثرت وکثرت درعین وحدت است و “ نماز ” که عالی‌ترین مظهر عرفان عملی اسلام ناب است، “ خدا وخلق” را باهم و “فرد و جامعه” را در هم تنیده دارد.

پس عرفان وسیاست ، عرفان و جهاد ، عرفان و جامعه و ... با هم هستند ودرعرفان متعالی ومترقی اسلام ناب روابط چهارگانه‌ انسان با خدا، انسان با خود‌، انسان با جهان وانسان با جامعه ، درست ، منطقی و نظام‌وار ترسیم وتصور شده است که علی ( ع) و امام حسین(ع) از الگوهای برتر عرفان ولایی هستند ، لذا برای این که بتوان قضاوتی درست وهمه جانبه داشت،باید عرفان ناب شیعی را ازغیر آن جدا وتفکیک کرد،‌آفات وآسیب‌های عرفان اسلامی راشناخت واز آن زدود؛ بین معنویت وسیاست وایمان وعمل واقعی جمع کرد ؛الگوهای کامل عرفانی را از معصومین (علیهم‌السلام) تا اصحاب ویاران ویژه آنها وعالمان و عارفان حقیقی به نسل جوان امروز معرفی کرد ،‌اصل ولایت درعرفان را با همه مراتب وتجلیات ومصادیقش با اصول و پیش فرض‌ها ونگرش‌های بزرگان اهل معرفت ،‌ درست تبیین کرد ،عرفان ناب اسلام را با حضرت امام ( رض ) واندیشه‌های عرفانی، حکومتی، سیاسی و اجتماعی‌اش از نظر تئوریک ونظری وسیره اخلاقی - عرفانی امام از جهت عملی و عینی‌اش به تفسیر وتصویر کشاند تا بانشان دادن ومتجلی ساختن شالوده وعصاره عرفان ناب اهل بیتی وولایی ،دوران جدید در سیمای نورانی وسیره علوی او ، عرفان و حماسه‌‌ و حماسه‌های عرفانی امام وفرزندان معنوی مکتب امام به درستی تبیین وتبلیغ شوند ومدعیان عرفان و درویش وصوفی‌گری یا دکان‌داران ومغازه‌داران عرفان رسوا شوند که هم خدا گریز وهم خلق ستیزند. به قول خود امام ( ره: )

با هستی وهستی طلبان پشت به پشتیم با نیستی از روز اول گام به گامیم

دراین صورت است که نگاه عرفانی به سیاست، سیاست را از سکولار شدن وتعاملات اجتماعی را از منهای خداگشتن نجات می‌دهد وظاهر و باطن وماده ومعنا ودنیا و آخرت وشهادت وغیب وشریعت وطریقت و حقیقت وفقه واخلاق وعرفان وکثرت و وحدت با هم جمع می‌شوند که درعملکردعارفان مسلمان وحکیمان وفقیهان عارف مشرب می‌توان این تعامل عرفان وجامعه وکار برای خداکردن را مشاهده کرد. پس عرفان حقیقی نه تنها مانعی برای فعالیت‌ها وتعاملات اجتماعی نیست بلکه مشوق و جهت دهنده آن فعالیت‌ها وتعاملات نیزهست.

ُسجاد سرلک