یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا

پانایتیوس و رواقی گری متأخر‏


پانایتیوس و رواقی گری متأخر‏

پانایتیوس از فیلسوفان رواقی متأخر به شمار می آید که در سال ۱۸۰ قبل از میلاد به دنیا آمد. پانایتیوس یک یونانی ردسی‌ (‏Rhodes‏) است که مدت قابل توجهی را در اواخر سده دوم پیش از میلاد در …

پانایتیوس از فیلسوفان رواقی متأخر به شمار می آید که در سال ۱۸۰ قبل از میلاد به دنیا آمد. پانایتیوس یک یونانی ردسی‌ (‏Rhodes‏) است که مدت قابل توجهی را در اواخر سده دوم پیش از میلاد در روم گذرانید. بی تردید وی به علت رفت و آمد با رومیان و اقامت در آنجا از اندیشه های موجود در فلسفه اخلاق روم نیز متأثر شده و در فلسفه خود اقتباس نموده است. وی توسط دو رومی برجسته به نام های "ولانیوس" و "اسکیپیون آفریکا نوس" (۱۸۵ - ۱۲۹ ق. م) مورد حمایت قرار گرفت. ‏

این تجربه پانایتیوس از فلسفه روم در آثار وی به طور تلویحی و ضمنی نیز مشهود است. از این رو وی بر سازگاری میان نگرش و عمل اخلاقی رواقی موجود (‏Would - be‏)و ارزش های اخلاقی نخبگان رومی دست یافت. رواقیان متقدم بر این اعتقاد بودند که پرداخت به ملاحظات سیاسی تنافی و تعارضی با اخلاقیات ندارد. ارزش های آرمانی نخبگان رومی نیز بر خدمات و دستاوردهای سیاسی مبتنی بود.

لذا وی در پی آن برآمد تا میراث فلسفه رواقی یونانی را با فلسفه رومی به هم نزدیک گردانده و با تلفیق و ترکیب آنها، یک نظریه ای جامع تر ارائه دهد. شاید بتوان گفت نظریه وی یک نظریه رواقی مسلک رومی بود. ‏

وی با آنکه جهت گیری فلسفه اخلاق را به سمت و سوی خاصی تغییر نداد،‌‌ ولی در تلاش بود تا ایده آلیسم تندروی مکتب رواقی را تعدیل نموده و با ساختارهای نیرومند فلسفه نوین پیوند دهد. از این رو رویکرد اخلاقی وی در آثار و اندیشه های "سیسیرو" به شدت و صراحت مورد اقتباس قرار گرفته است. سیسرو در کتاب خویش با عنوان "درباره وظایف" به تحلیل اصول و قواعد نظریه پانایتیوس پرداخته و با ایضاحی روشنگرانه به انتظام این قواعد همت گماشته است.‏

پانایتیوس بر این باور است که فضایل اخلاقی بر چهار فضیلت عمده استوار و مبتنی است:

۱) حکمت.

۲) عفت یا میانه روی.

۳) شجاعت.

۴) عدالت.

وی این فضایل اساسی را به عنوان کمالات طبیعت آدمی تبیین و توصیف می نماید. وی در فلسفه اخلاق خود به تحلیل و ایضاح سلسله ای از اعمال شایسته و درخور عنوان فضیلت می پردازد. پانایتیوس همچنین این دیدگاه را ارائه می دهد که تعارض حقیقی میان مصلحت و اخلاق غیر ممکن است. ‏

لذا با این توصیف وی به وجود ارتباطی مستقیم و اجتناب ناپذیر بین اخلاقیات و مصلحت اندیشی قائل می گردد. وی که از رواقیان متأخر به شمار می آید بر برخی از اندیشه های "زنون" خرده گرفت. زنون که ملتزم به فلسفه کلبی بود در پی آن بود تا نهادهای اساسی زندگی اجتماع یونانی را مورد تردید قرار دهد. لذا وی به شدت، مالکیت شخصی و خصوصی را نفی نموده و آن را محکوم کرد. وی اذعان می داشت در طبیعت هیچ گونه مبنایی برای توجیه مالکیت خصوصی نمی توان یافت. اما پانایتیوس این افراط گرایی زنون را مقبول ندانست. ‏

پانایتیوس با آنکه به یونانی می نوشت، اما می توان به نحو معقولی وی را به عنوان مروج اصلی و اولیه فلسفه رواقی گری رومی معرفی نمود. رواقی گری نزد فلاسفه متقدم، اخلاق را بر اساس الهیات طبیعی مبتنی می ساخت. آنان بر این باور بودند که انسان می بایست عقلانیت خود را به تکامل رسانند. آنها این عقلانیت را لبّ طبیعت انسانی می خوانند و اعتقاد داشتند که انسان کاملاً عقلانی شده از همان نظم و هماهنگی که خداوند در طبیعت ودیعه نهاده است برخوردار خواهد بود. ‏

ولی پانایتیوس با درنظرداشت طبیعت انسان، بُعد الهیاتی و فیزیکی را کم اهمیت جلوه داد. دلایل وی برای چنین انگاره ای چندان مشخص نبوده و حتی خود پانایتیوس نیز در مورد آن زیاد به مباحثه نپرداخته است. وی در سال ۱۰۹ قبل از میلاد مسیح چشم از جهان فرو بست.

حجت یزدان پناه