چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
این سریال قهرمان ندارد
![این سریال قهرمان ندارد](/web/imgs/16/149/pbelj1.jpeg)
پیمان عباسی حدود یک دهه است در عرصه فیلمنامهنویسی در سینما و تلویزیون فعالیت دارد. او در سینما فیلمنامههایی همچون «زن بدلی»، «ساعت۲۵»، «صحنه جرم ورود ممنوع»، «توفیق اجباری»، «پرتقال خونی» و «بیخداحافظی» را نوشته و سریال «مسیر انحرافی» نیز ازکارهای اوست. این روزها سریال متفاوت «بچههای نسبتا بد» با نویسندگی او از شبکه یک پخش میشود. با عباسی درباره چگونگی طراحی و نگارش این سریال به گفتوگو نشستیم.
قصه سریال «بچههای نسبتا بد» چگونه شکل گرفت و ایده آن از کجا آمد؟
از سالها پیش ایدهای در ذهن داشتم مبنی بر این که هیچ آدمی ذاتا بد نیست، اما چه اتفاقی میافتد انسانها اولین اشتباه یا رفتار نادرست زندگی خود را انجام میدهند. خیلی دوست داشتم درباره این اولینها بنویسم. با این نگاه قصهای را طراحی کردم که البته در کناری ماند و به مرحله تولید نرسید. حدود دو ماه به ماه رمضان مانده بود که این قصه بار دیگر مورد توجه قرار گرفت و پس از صحبتهایی که با سیروس مقدم داشتیم، تصمیم به ساخت آن گرفته شد.
فیلمنامه کنونی نسبت به طرح اولیهای که نوشته بودید، خیلی تغییر کرد؟
درواقع ما تمام متن اولیه را کنار گذاشتیم و متن کاملا جدیدی را نوشتیم که خیلی چیزها در آن تغییر کرد. از طرح اولیه فقط ایده کلی و محوری قصه باقی ماند؛ این که دنیای درونی آدمهای خوب و بد چگونه است و درون خلوت آنها چه میگذرد. اساس داستان با ایدئولوژی تجربه کردن نخستین موقعیتها برای افراد شکل گرفت و تمام تجربهها در این سریال برای نخستینبار برای آدمها اتفاق میافتد. همچنین طرح اولیه کاملا شخصیتمحور بود، اما آن را به فیلمنامهای ماجرامحور تبدیل کردیم. از شخصیتهای متن اولیه هم فقط شخصیت همایون باقی ماند.
فیلمنامه در زمان کلید خوردن سریال کامل بود؟
خیر، سریال در واقع با شش قسمت کلید خورد و متن سریال همزمان با تصویربرداری نوشته میشد. کار باید در کمتر از دو ماه کامل میشد به همین دلیل زمان فشردهای برای تولید داشتیم، اما خودمان را با شرایط وفق دادیم و تقریبا یک روز در میان قسمتهای جدید را مینوشتم.
پس با این شرایط کار دشوار و سنگینی داشتهاید.
بله. کار فشرده و سنگینی بود، اما واقعیت این است که ارتباط و همکاری با سیروس مقدم همه خستگیام را از بین میبرد. مقدم انرژی باورنکردنی دارد و به نظرم یک پدیده است. خیلی با هم هماهنگ بودیم. او شناخت و درک بالایی از درام دارد و کاملا بر کار مسلط است، در کل همکاری با او بسیار لذتبخش است. این همکاری بهترین تجربه کاری من در این سالها بود.
قصه از همان ابتدا ساختاری غیرخطی داشت یا در این تغییرات به فرم کنونی رسیدید؟
متن از همان اول غیرخطی بود و نحوه معرفی شخصیتها، شکستهای زمانی و رفت و برگشتهای مداوم، همگی به همین شکل در متن گنجانده شده بود.
نگران این مساله نبودید که مخاطب عام نتواند با این شیوه روایت قصه ارتباط برقرار کند؟
به نظرم مخاطبان کهنسال که بیشتر با قصههای ساده انس گرفتهاند ممکن است بسختی با این سریال ارتباط برقرار کنند، اما این روش برای مخاطبان جدی جذاب است. شاید برخی مخاطبان عام با تماشای این سریال تا حدودی گیج شوند. البته بسیاری از مخاطبان این سریال میگویند قسمتهای اول سریال را چندان متوجه نمیشدند، اما با دیدن تکرار این قسمتها، تازه پی به ماجراها برده و اکنون ادامه سریال برایشان جالب شده است.
به هر حال این شیوه روایت، سبک جدیدی است که نمونهاش را کمتر در تلویزیون دیدهایم و بچههای نسبتا بد از این نظر کاری ارزشمند است.
متاسفانه بیشتر سریالهای ما ضعف شخصیتپردازی دارند و این موضوع لطمه زیادی به یک اثر میزند. در این نوع کارها شخصیتها فاقد شناسنامهاند و بیننده گذشته آنها را اصلا نمیبیند. در ساختاری که ما انتخاب کردیم قصه باید هم به جلو برود و هم به عقب. رعایت این نکته به قصه بُعد میدهد. ما میخواستیم این شیوه روایت مدرن را از جایی شروع کنیم و فکر میکنم این اتفاق برای آینده سریالسازی ما لازم است.
از عنوان سریال اینطور برمیآید که با شخصیتهای دو قطبی و لزوما سیاه یا سفید روبهرو نیستیم. درست است؟
بله، در واقع کار با این رویکرد و پیشفرض شکل گرفت که قصد داشتیم قصهای بدون قهرمان را روایت کنیم. قرار بود شخصیتهای مثبت و منفی به یک میزان مورد توجه قرار گیرند و ارجحیتی بین آنها نباشد. میخواستیم خوبی و بدی آدمهای داستان را با هم ببینیم.
پس قرار نیست درپایان شخصیتهای منفی قصه ناگهان متحول شوند؟
نه، قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد و شخصیتها یکشبه متحول شوند. این آدمها تا پایان همین خواهند بود، با همین خصوصیات و ویژگیها ؛ چرا که این قصه عین زندگی است. شخصیتهایش نیز مانند آدمهای معمولی هستند که آنها را در جامعه و اطرافمان میبینیم. در این سریال همه چیز خیلی معمولی و از جنس زندگی است.
گویا قرار است سری دوم این سریال را هم بنویسید؟
پایانبندی سریال به گونهای طراحی شده تا امکان ساخت سری دوم آن نیز فراهم باشد. شخصا به صورت جدی به نوشتن سری دوم سریال فکر میکنم؛ البته این به نظر مخاطب هم بستگی دارد.
عرفان جلالی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست