چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

شهرهای بی‌هویت


شهرهای بی‌هویت

هویت شهری، یعنی ایجاد رابطه معنادار بین شهر و شهروندی که در آن زندگی می‌کند. به خاطر همین تعریف است که مدیران شهری می‌کوشند تا معنادار بودن رابطه بین این دو را با جنبه‌ها و شئون …

هویت شهری، یعنی ایجاد رابطه معنادار بین شهر و شهروندی که در آن زندگی می‌کند. به خاطر همین تعریف است که مدیران شهری می‌کوشند تا معنادار بودن رابطه بین این دو را با جنبه‌ها و شئون مختلف زندگی در فضای شهر پیوند دهند. این پیوند باعث می‌شود تا شهروند به شهرش تعلق خاطر پیدا کند و محل زندگی خود را فقط معطوف به چاردیواری‌ای که صبح از آن بیرون می‌زند و شب هنگام به آن باز می‌گردد، نبیند. اگر اینچنین باشد، پس می‌توان ادعا کرد که تمام فضاهای شهری، جزئی لاینفک از زندگی روزمره شهروند خواهند بود. از طرف دیگر اگر بپذیریم که دوسوم زندگی امروز شهروندان در فضاهای شهری می‌گذرد، حساسیت موضوع دوچندان می‌شود.

هویت شهری امروزه با مولفه‌هایی تعریف می‌شود که همه آنها نقش اساسی در زندگی شهری دارند. در کلانشهرهای ایران همچون تهران که فرآیند شهرنشینی و شهرپذیری به دلیل هجوم روزافزون و بی‌قاعده جمعیت، با اما و اگرهای فراوانی مواجه است، حفظ هویت شهری و حتی هویت‌بخشی به فضاهای شهری، امری سهل‌ و ممتنع به نظر می‌رسد؛ چراکه در گذر از هجوم فرهنگ‌های مختلف به این کلانشهرها، آنچه در رشد قارچ‌گونه توسعه شهری لگدمال می‌شود، هویت یک شهر و سپس تشکیل هویت‌های نامتجانس و ناهمخوان است که همانند جزیره‌ای دورافتاده از هم رشد پیدا می‌کنند.

کلانشهرهای ایران نه شهری تازه شکل یافته‌اند و نه شهری که فرصت تعریف و ایجاد هویتی تازه برای آنها باقی مانده است. در این شهرها نه می‌توان به آسانی همه شهر را با هم بسامان کرد و نه می‌توان به آسانی به همه آنها شکلی منسجم بخشید. این شهرها، کلانشهرهایی با تعاریف خاص خود هستند که اگر برای همانی که هستند فکری نشود، خیلی زود دچار بحران هویت می‌شوند. اگرچه هنوز هم نمی‌توان براحتی اذعان کرد که در شهرنشینی این شهرها بحران هویتی وجود ندارد؛ اما حالا چه باید کرد؟

‌پاسخ به این سوال نیازمند تدبیر و تدبر خرد جمعی است؛ اما آنچه بیش از همه نخ‌نماست و در خاطره‌انگیزتر کردن یک شهر برای شهروندانش موثر است، حفظ فضاهایی است که هویت یک شهر در آنها شکل گرفته است؛ به گونه‌ای که حفظ آنها می‌تواند حس تعلق خاطر را در شهروند برانگیزد. این فضاها یا ساخته دست بشر دیروزند (که کوله باری از تجربه و حس زندگی در آن موج می‌زند) یا در پیوند با زندگی روزمره انسان‌ها، نقش قابل توجهی در زندگی آنها دارند. از جمله این فضاهای شهری که هر دو مورد فوق را در خود دارند و از طرفی هم چند نسل را می‌توانند به هم پیوند دهند و نقش قابل انکاری نیز در هویت شهر دارند، ابنیه تاریخی است.

بناهای قدیمی یک شهر نشان‌دهنده عمق علاقه، تعامل، تفکر، خلاقیت، هنر و ابتکار شهروندان آن شهر است که در نسخه‌ای از زمان پیچیده شده است. این تعلقات علاوه بر آن که به شکل فیزیکی و مادی برای نسل‌ها به ارث گذاشته می‌شوند، به لحاظ معنوی نیز بین نسل‌ها رابطه معنادار برقرار می‌کنند، بنابراین هویت‌سازند. از سوی دیگر در فرآیند شکل‌گیری هویت یک شهر نیز نقش اساسی ایفا می‌کنند.

نگاهی گذرا به مدیریت شهرها در کشورهای توسعه‌یافته، موید همین نکته است که آنها حتی بناها یا عناصر کم‌اهمیت شهری را که سابقه شهری چندانی (در مقایسه با آنچه شهرهای ما به لحاظ تاریخی و گنجینه‌های مادی و معنوی دارند) در تاریخ خود ندارند به عنوان نماد شهری حفظ کرده و پاسداری می‌کنند برای آن روز انتخاب کرده و آن را با تمام توان به ‌جهانیان معرفی می‌کنند. این در حالی است که در هر گوشه شهرهای کشور ما می‌توان اثری فاخر و ارزشمند پیدا کرد که حتی بسیاری از آنها در زمره ثبت آثار میراثی و معنوی کشور نیستند. براستی چرا؟

عظیم رجب‌پور